شفاف نیوز

شفاف سازی مسایل سیاسی

شفاف نیوز

شفاف سازی مسایل سیاسی

هیلاری کلینتون: یاران ما زندانند!

هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا به علت اصلی نگرانی دولت متبوع خویش از اقدام جمهوری اسلامی ایران در قطع تماس های خارجی موسوی و کروبی اعتراف کرد.
به گزارش خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس، هیلاری کلینتون که در مجلس سنای آمریکا حاضر شده و به پرسش نمایندگان سنا درباره نقش ایران در تحولات و انقلاب های منطقه پاسخ می داد، گفت: از جمهوری اسلامی ایران به طور جدی خواسته ایم از تحریک مردم خاورمیانه علیه دولت های حاکم بر کشورهای منطقه دست بردارد! وزیر خارجه آمریکا که بارها بر حمایت همه جانبه آمریکا از سران ضدانقلابی فتنه با ذکر نام یاد کرده بود، ضمن اعلام حمایت مجدد دولت متبوع خود از موسوی و کروبی و خاتمی، حصر خانگی- بخوانید قطع تماس سران فتنه با بیگانگان- را محکوم کرده و گفت: «وقتی مسئولان ایران از حرکت مردم در مصر و تونس و اردن و یمن حمایت می کنند باید به مخالفان نیز اجازه دهند تا نظر خود را در این باره اعلام دارند.»
گفتنی است قبل از 25 بهمن، نتانیاهو طی سخنانی در پارلمان رژیم اشغالگر قدس به صهیونیست ها اطمینان داده بود که اگر جمهوری اسلامی به تقاضای موسوی و کروبی برای راهپیمایی در روز 14 فوریه- 25 بهمن- پاسخ مثبت بدهد، این راهپیمایی در حمایت از مردم مصر و تونس نخواهد بود! بلکه آنها به رژیم جمهوری اسلامی اعتراض خواهند کرد و حمایت این رژیم از آشوب های منطقه - انقلاب اسلامی- را محکوم می کنند! و همان روز «جو بایدن» معاون اوباما نیز در یک کنفرانس مطبوعاتی اظهارات مشابهی داشت.
سخنان دیروز هیلاری کلینتون که ضمن ابراز نگرانی از انقلاب های اسلامی منطقه، خواستار آزادی تماس موسوی و کروبی با بیرون- بخوانید سرویس های اطلاعاتی آمریکا و متحدانش- شده بود، به وضوح نشان می دهد که قطع تماس موسوی و کروبی با بیگانگان ضربه سختی به پروژه های در دست اقدام آنان زده است.

حالا که اتهام زنی فایده ندارد، خواهش می کنیم کمک کنید!

دولت آمریکا ادعاهای خود درباره حضور یک مامور اف بی آی در ایران را که در سال های گذشته بارها تکرار شده پس گرفت و در موضعی جدید گفت اطلاعاتی دارد که نشان می دهد این مامور «جایی در آسیای جنوب غربی» حضور دارد.
هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا که این روزها در اثر مواجهه با شوک تحولات ضد آمریکایی پی در پی در منطقه سخت به پریشان گویی افتاده، روز پنجشنبه گفت: «آمریکا اخیرا نشانه هایی را مشاهده کرده است که حاکی است یک مامور سابق پلیس فدرال آمریکا (اف بی آی) که در سال 2007 ناپدید شد در جایی در جنوب غرب آسیا نگهداری می شود.»
این مامور آمریکایی که رابرت لوینسون نام دارد و ظاهرا در اف بی آی مشغول کار بوده از سال 2007 دیده نشده است. به نظر می رسد، دولت آمریکا که در این مدت بارها سعی کرده ایران را متهم به ربودن وی کند به دلیل آنچه منابع آمریکایی «فقدان شدید مدارک و اسناد» می نامند، تصمیم گرفته موضع خود را تعدیل کند و بیش از این ناتوانی خود در تعیین سرنوشت اتباعش را به گردن این و آن نیندازد. به همین دلیل کلینتون در این بیانیه مکتوب که روز پنج شنبه قرائت شد به جای متهم کردن ایران، به «درخواست کمک انسان دوستانه» از آن برای روشن شدن وضعیت این تبعه آمریکایی بسنده کرده است.
این در حالی است که برخی منابع غربی تاکید دارند این بیانیه کلینتون چیزی جز سر کار گذاشتن خانواده لوینسون نیست چرا که عبارت «جایی در آسیای جنوب غربی» اساسا معنای جغرافیایی روشنی ندارد. خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی از واشنگتن در این باره به قلم ارشاد محمد می نویسد: بیانیه کلینتون به هیچ جزئیات با ارزشی اشاره نمی کند و دقیقا نمی گوید منظورش از جایی در جنوب غربی آسیا کجاست. به نظر نمی رسد که این عبارت یک تعریف جغرافیایی مشخص باشد. جنوب غرب آسیا گستره وسیعی از کشورها از ترکیه تا افغانستان و ایران را شامل می شود.

رابطه پسر هاشمی رفسنجانی و پسر قذافی + سند

Gaddafi’s family relations with Rafsanjani’s family in Iran

Tehran, March 3, -  Saif al-Islam Muammar al-Gaddafi special relations with Mehdi Hashemi Rafsanjani returns to long years ago. They shared lots of common economic and business projects. There was large traffic between Mehdi and Saif during the past decade. Mehdi had lots of travels to the Libya which 2007 travel is one of them.

According to the letter below; Azad University board of trustee’s bureau chief, Ali Sarlak asked the Libyan ambassador in Tehran to facilitate Mehdi’s travel to Tripoli, according to the Saif al-Islam invitation.

 Another letter related to Mehdi’s travel to Tripoli.

London seems to be their loved refuge, as Mehdi has escaped to London after being summoned by Iran judicial system, accused of different financial, political charges. Saif also cancelled the selling of his villa in London after Libya uprising against his father dictatorship. Analysts believe saif also could escape to London after the fall down of his father dictatorship.

Mehdi Hashemi Rafsanjani is a son of Akbar Hashemi Rafsanjani, the former president of the Islamic Republic of Iran and current Chairman of the Assembly of Experts and of the Expediency Discernment Council, and patriarch of one of the "best connected and most influential of the families" in Iran.

“Mehdi Hashemi Rafsanjani himself as of 2004 was a director at National Iranian Gas Company and heads the unit. In 1997, Mehdi Hashemi Rafsanjani, the then-head of state-owned Gaz Iran Company, reportedly received a $80,000,000 bribe from Total oil company, to give Total a favorable contract in gas fields. The alleged bribery, which was made public in 2007, has been denied by Mehdi Hashemi, who has threatened the newspapers publishing the story with prosecution. The CEO of Total, Christophe de Margerie, is currently under investigation in France with regards to this incident. Akbar Hashemi Rafsanjani, Mehdi’s father, an influential cleric indirectly supported pro-western oppositions in Iran. His daughter Faezeh and her son Mehdi Hashemi — a refugee in London — were reportedly involved in Mousavi’s election campaign” the western media reported.

Saif al-Islam Muammar al-Gaddafi is the president of the Libyan National Association for Drugs and Narcotics Control (DNAG). Saif also performs public relations and diplomatic roles on behalf of his father. He has been mentioned as a possible successor, though he has denied this.

On February 20, 2011, he made an extemporaneous speech on Libyan state TV. In it, he blamed the unrest in Libya on tribal factions and Islamists acting on their own agendas, drunken and drugged. He promised reforms, and said the alternative would be civil war causing no trade, no oil money, and the country taken over by foreigners. On February 28, 2011 a video became available online in which Saif Qaddafi appears to spur on a crowd of followers to commit violence against the opposition, and promises weapons to them, even brandishing an automatic.

In 2006, Saif al-Islam Muammar Gaddafi was romantically linked to the Israeli actress, Orly Weinerman. In 2009, he threw a party in Montenegro for his 37th birthday. Notable guests included Oleg Deripaska, Peter Munk and Prince Albert of Monaco. He previously hosted similar parties in St Tropez and Monaco.

Gaddafi is a British socialite who has been hosted at Buckingham Palace and Windsor Castle by the British royal family. Gaddafi claims that former Prime Minister Tony Blair is a personal friend who took an interest in advising Libya on oil revenues and finance. In 2009, he spent a weekend at Waddesdon Manor, home of financier Jacob Rothschild, 4th Baron Rothschild, where he was the guest of Lord Mandelson and Nathaniel Philip Rothschild. He later stayed at the Rothschild holiday home in Corfu. Nathaniel Rothschild was a guest at Saif's 37th birthday celebration in Montenegro.

ترجمه متن گزارش

سیف‌الاسلام قذافی فرزند دیکتاتور لیبی که در روزهای اخیر نقش ویژه‌ای در سرکوب و کشتار مردم انقلابی این کشور دارد، از گذشته روابط ویژه‌ای با مهدی هاشمی رفسنجانی داشته است.

روابط ویژه مهدی و سیف به سال‌های قبل باز می‌گردد، به‌طوری که این دو نفر در تعدادی از پروژه‌های تجاری و اقتصادی نیز با یکدیگر شراکت و رفت‌وآمدهای متقابلی به ایران و لیبی داشته‌اند.

بر اساس اسناد موجود، یکی از سفرهای مهدی هاشمی به لیبی که به دعوت سیف‌الاسلام بوده به مهر ماه سال 86 باز می‌گردد. در یکی از این اسناد، علی سرلک مسئول دفتر مهدی هاشمی در هیأت امنای دانشگاه آزاد در نامه‌ای به تاریخ 29/6/86 به سفیر لیبی در تهران، می‌نویسد:

«نظر به سفر جناب آقای مهندس مهدی هاشمی بهرمانی برابر دعوت سیف قذافی خواهشمند است دستور فرمایید نسبت به صدور وزیرا اقدام مقتضی مبذول فرمایید.»


وی در نامه دیگری به تاریخ 3/7/86 نیز زمان پرواز و ورود مهدی هاشمی به شهر تربپولی لیبی را اعلام می‌کند.

سیف قذافی چند روز قبل در واکنش به انقلاب مردم لیبی، خبرنگاران رسانه‌های خارجی را به کاخ خود دعوت کرد و اعلام کرد که همه جا آرام است.

دستور کشتار معترضان در جریان ناآرامی‌های لیبی از سوی سیف قذافی صادر شده است. پسر معمر قذافی رهبر لیبی در فیلمی که در اینترنت منتشر شد از نیروهای نظامی و هواداران نظام حاکم می‌خواست که تظاهرکنندگان را به قتل برسانند. سیف الاسلام در این فیلم مسلح در میان پلیس و هواداران نظام حاکم ایستاده و خواهان کشتار مخالفان پدرش است. وی در این جمع گفت: امروز باید به کسانی که می‌گویند پلیس به آشوب گران پیوسته است، پاسخ دهیم. این کشور کشور شما است.

سیف قذافی در لندن ویلای مجللی دارد. او قیمت فروش این ویلا -واقع در منطقه "هامستد گاردن" لندن- را 10 میلیون و 950 هزار پوند (حدود 18 میلیون دلار) اعلام کرد اما پس از ناآرامی‌های لیبی از فروش آن منصرف شد و گفت قصد اجاره دادن آن را دارد. با این حال، وی اگرچه مبلغ کمتری از میزان واقعی برای اجاره دادن این مکان اعلام کرده اما بنگاه‌داران این منطقه می‌گویند کسی مایل به اجاره ویلای او نیست.

این ویلای سه طبقه دارای هفت اتاق خواب و یک اتاق پذیرایی بزرگ است همچنین یک باغ، استخر شنا، سینما، اتاق سونا و دو اتاق غذاخوری ونیز بالابر و سیستم الکترونیکی امنیتی است.

مهدی هاشمی نیز که شهریور ماه سال گذشته از کشور به مقصد لندن خارج شد، علی‌رغم احضاریه‌های قضایی هنوز به ایران بازنگشته و عمدتا در پایتخت انگلیس به‌سر می‌برد.

تلاش خبرنگار ما برای دستیابی به اطلاعات بیشتر در مورد روابط ویژه مهدی هاشمی و سیف قذافی ادامه دارد.

رجانیوز

موسوی آمده بود تا کار ناتمام بنی‌صدر را تمام کند

به گزارش شبکه ایران، حبیب الله عسگراولادی، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری که وزیر بازرگانی دولت اول میرحسین موسوی بوده است، با اشاره به انحراف میرحسین موسوی به مشرق گفت: موسوی پس از امام(ره)، 20 سال سکوت کرد، پس از 20 سال سکوت به صحنه آمد تا کاری که بنی‌صدر ناتمام گذاشته بود بصورت دیگر، آن را ادامه دهد. بسیاری از انقلابیون اصیل کشور در همان دهه اول انقلاب او را شناسایی کرده بودند و هشدار داده بودند که او نباید در جایگاهی قرار گیرد که بتواند لشگر و حشم غرب در ایران را باز تولید کند. «شهید آیت» و «شهید دیالمه» از آن جمله بودند. حزب مؤتلفه اسلامی با موسوی در دهه اول انقلاب مرزبندی داشت.

وی افزود: موسوی به مسیری رفت که غرب برای ایران تعیین کرده بود. او فهم و بصیرت و آگاهی مردم و  هوشمندی و شجاعت رهبری را دست کم گرفته بود؛ متأسفانه برخی بدون درک درستی از اوضاع و شرایط با او همراهی کردند اما امروز شرمنده هستند و می‌خواهند برگردند. می‌بینند پل‌ها را پشت سر خود خراب کرده‌اند. می‌خواهند با او همراهی کنند. می‌بینند باید بروند پشت سر منافقین و سلطنت‌طلب‌ها بایستند. شاید در تغییر رژیم جمهوری اسلامی جایی به آنها بدهند. اما نیک می‌دانند اگر اوضاع برگردد همین‌ها در صف اول اعدام هستند، غرب به هیچکدام از آنها رحم نخواهد کرد.

دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری تصریح کرد: شکست فتنه 88 ضربه سختی به بقایای غرب زده‌ها در ایران زد. آنها شکست را پذیرفته‌اند. اما عقب‌نشینی را نپذیرفته‌اند همچنان دارند تلفات می‌دهند. انقلاب پس از فتنه 88 نیرومندتر و مقتدرتر در عرصه‌های داخلی و خارجی ظهور پیدا کرده است و با زلزله‌ای که سامانه سیاسی غرب در جهان اسلام و جهان عرب افتاده است این اقتدار بطور مضاعف خود را نشان می‌دهد.

سوتی علی مطهری در صحن علنی


علی مطهری، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در حاشیه جلسه علنی امروز مجلس (چهارشنبه) گفت: حوادث ۲۵ بهمن به هیچ وجه قابل دفاع نیست اما بنده معتقدم که همانطور که گزارش حوادث ۲۵ بهمن در صحن علنی قرائت شده است، باید گزارش کمیته بررسی حوادث کوی دانشگاه نیز در مجلس مطرح شود.

وی که از سوی بخشی از فعالان سیاسی و دانشگاهی به "بی بصیرتی" متهم است، در شرایطی مدعی قرائت نشدن گزارش کمیته بررسی حوادث کوی دانشگاه در مجلس شد که به نظر می رسید زمان طرح این گزارش در صحن علنی را فراموش کرده است.

به همین دلیل بود که علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی تذکر مطهری را رد کرد و گفت: گزارش کمیته بررسی کوی دانشگاه به قوه قضائیه ارسال شده است و این گزارش در مجلس نیز قرائت شده است چرا که نمایندگان آن را بررسی کردند.

برخی نمایندگان مجلس هم وقتی سخنان علی مطهری را شنیدند با صدای دو-دو به او اعتراض کردند.

البته علی مطهری در ادامه اذعان کرد که گزارش اولیه از کوی دانشگاه از سوی آقای ابوترابی فرد قرائت شده است اما او خواهان ارائه گزارش تکمیلی دیگری است.

آقای لاریجانی هم به وی یادآور شد که در همان روز، جلسه را غیرعلنی کرده و آقای زاکانی گزارش اولیه را کامل کرده بوده است.

واکنش ها به سخنان مطهری

در واکنش به فراموشکاری علی مطهری، مهدی کوچک‌زاده نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی طی تذکری با استناد به بند 11 ماده 23 آئین‌نامه داخلی مجلس اظهار داشت: به اطلاع عموم ملت ایران می‌رسانم که یکی از نمایندگان نسبت دروغ به نمایندگان مجلس داده است چرا که گزارش کمیته بررسی حادثه کوی دانشگاه در مجلس قرائت شده است.

کوچک زاده افزود: مجلس حادثه کوی دانشگاه و کوی سبحان را بررسی کرد و این که آقای مطهری می‌گوید این گزارش بررسی نشده یک دروغ است.

تاسف می‌خورم

 به گزارش فارس، محمدکوثری دیگر نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی هم خطاب به نمایندگان مجلس و ملت ایران گفت: تاسف می‌خورم که چرا در مجلس شورای اسلامی یک نفر و آن هم پسر شهید مطهری این گونه توانایی تفکیک موضوعات اصلی را با مسائل فرعی ندارد.

حجت‌الاسلام حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی نیز با استناد به بند 11 ماده 23 آئین‌نامه مجلس گفت: اگر هیئت رئیسه اجازه تذکر به نمایندگان را نمی‌داد موضوع تا این حد به درازا کشیده نمی‌شد.

 وی با بیان اینکه نمایندگان مجلس باید از حقوق مردم دفاع کنند به دخالت مستقیم آمریکا در فتنه 88 اشاره کرد و گفت: اگر در گذشته برخی آقایان موضع‌گیری نمی‌کردند و موضوع فتنه را به یک دعوای سیاسی خلاصه می‌کردند اما امروز برای همه ثابت شده است که موضوع انتخابات و دعوای سیاسی نیست.

علی مطهری از سال گذشته مدعی شده است که فتنه 88 "یک دعوای سیاسی" و "داخلی" است.

شبکه ایران

دیکتاتور مصر هر چه از ایران متنفر بود به خاتمی محبت داشت !

یکی از دیپلمات های ارشد دولت اصلاحات، گزارش قابل توجه از ملاقات خاتمی با حسنی مبارک دیکتاتور سرنگون شده مصر در فروردین 86 منتشر کرد.
صادق خرازی در مرور خاطرات خود مربوط به حضور خاتمی در قاهره که در پوشش شرکت در اجلاس «دنیای اسلام و جهانی شدن» صورت گرفت، می نویسد: مبارک گفته بود حتما می خواهد با خاتمی خصوصی ملاقات کند و سپس عصر همان روز برای شرکت در اجلاس سران اتحادیه عرب عازم ریاض شود. به خاطر این ملاقات افتتاحیه اجلاس را که قرار بود ساعت 9 باشد عقب انداخته بودند و به ساعت 11 موکول کرده بودند.»
وی می افزاید: «مبارک حرمت و احترام زیادی نسبت به آقای خاتمی می گذاشت و مدام از شخصیت و اندیشه های جهانی آقای خاتمی تجلیل می کرد.»
بر اساس این گزارش مبارک، خاتمی را صدای عقلانیت، منطق و اندیشه در دنیای اسلام می خواند و می افزاید که می خواسته به ایران بیاید اما افرادی که او آن ها را «رادیکال ها» می نامد، مخالفت کرده اند. در عین حال، خاتمی می گوید «هر موقع بیایید در ایران از شما استقبال می کنند.»
صادق خرازی بخش هایی از گفت وگو میان خاتمی و مبارک را منتشر کرده، که از جمله آمده است: مبارک راجع به شعارهای تند برخی از مقامات منطقه صحبت کرد و گفت: این نوع نگرش مشکلات شما و ما و دنیای اسلام را بیش از گذشته می کند و هر روز تهدیدات ایران را افزایش می دهد و من مدعی هستم که شما صدای عقلانیت و منطق و اندیشه در دنیای اسلام هستید.»
خاتمی هم در پاسخ حسنی مبارک می گوید که هر موقع بیایید در ایران از شما استقبال می کنیم.
خاتمی اردیبهشت سال گذشته (یک ماه قبل از انتخابات) نیز به طور خصوصی با ملک عبدالله شاه عربستان در ریاض دیدار و مذاکره کرد در حالی که هیچ سمت رسمی نداشت. اسناد منتشره در ویکی لیکس درباره مذاکرات سران سعودی و مصر با دیپلمات ها و مقامات آمریکایی، از ابراز نفرت شدید مقامات مرتجع و مزدور منطقه نسبت به جمهوری اسلامی ایران حکایت می کند. مبارک و سران سعودی نقش گسترده ای در تجهیز و تحریک صدام برای حمله به ایران ایفا کردند.
خاتمی به تازگی ضمن تبرئه رژیم های وابسته و ساقط شده منطقه در قیام های اخیر ملت های مسلمان منطقه مدعی شد آنها وابسته به آمریکا و غرب نبوده اند.

نگرانی سرویس های اطلاعاتی غرب از قطع دسترسی به موسوی و کروبی

حصر خانگی موسوی و کروبی که حدودا از 15 روز پیش آغاز شده سرویس های غربی را که ارتباطات روزانه و مفصل با آنها برقرار کرده بودند دچار نگرانی های جدی کرده است.
موسوی و کروبی پس از تماسی که مسیح علی نژاد و جمیله کدیور در هفته سوم بهمن از لندن با آنها برقرار کردند از مردم ایران خواستند روز 25 بهمن به بهانه «همبستگی با مردم مصر و تونس» به خیابان بیایند.
این در حالی بود که آمریکایی ها در روزهای ماقبل 25 بهمن به صراحت گفته بودند تنها راه مهار موج خیزش های اسلامی در منطقه را «ایجاد ناآرامی در تهران» می دانند و در نتیجه اقدام موسوی و کروبی درون جامعه سیاسی و بین توده های مردم به معنای «تکمیل یک پروژه اسرائیلی» تفسیر شد که هدفی جز ارسال پالس و ناامیدی به انقلابیون منطقه ندارد.
همین موضوع اولا موجب شد در روز 25 بهمن جز چند صد نفر از اوباش آن هم برای چند ساعت و در چند خیابان شلوغ تهران کسی به خیابان نیاید و ثانیا پس از 25 بهمن موج بزرگی از مرزبندی با جریان فتنه از جانب بسیاری از خواص حتی آنها که در تمام 2 سال گذشته ساکت بودند شکل بگیرد.
همزمانی درخواست های مردمی برای برخورد با سران فتنه با یکدست شدن جامعه سیاسی علیه آنها، باعث شد گام اول در برخورد با موسوی و کروبی که همان حصر خانگی و قطع تمامی ارتباطات اینترنتی، تلفنی و حضوری آنها بود برداشته شود.
این اقدام از دو جهت باعث نگرانی شدید سرویس هایی شده است که تا پیش از برقراری ارتباطات روزانه و مستمر با موسوی و کروبی، دائما به آنها خط دهی می کردند.
اولا اطلاعات موجود نشان می دهد این سرویس ها بسیار نگران هستند که عدم توجه و واکنش مردم به این اقدام که عملا نوعی بازداشت محسوب می شود این موضوع را که مردم نسبت به سرنوشت موسوی و کروبی کاملا بی تفاوت شده اند کاملا شفاف کند و نهایتا زمینه را برای برخوردهای جدی تر با آنها فراهم آورد. آنچه این نگرانی را تشدید کرده بی توجهی محض مردم تهران به فراخوان روز اول اسفند بود که رسانه های وابسته به جریان فتنه هدف اصلی آن را «نجات موسوی و کروبی از حصر» اعلام کرده بودند.
در روز اول اسفند وضعیت آنچنان عادی بود که ظاهرا مردم تهران به تنها چیزی که فکر نکردند این بود که موسوی و کروبی در کجا هستند و چه می کنند. این بی اعتنایی زمانی معنادارتر می شود که توجه کنیم رسانه های غربی و چند سایت وابسته به فتنه گران از روز شنبه به طور وسیع این شایعه را پخش کرده بودند که موسوی و کروبی از خانه های خود خارج و به زندان حشمتیه منتقل شده اند. این دروغ پردازی که با هدف تحریک اندک هواداران این دو تن برای ایجاد ناآرامی در روز اول اسفند انجام شد چنان ناشیانه بود که قبل از هر کسی محمد خاتمی یکی از سران هراسان فتنه به آن پاسخ داد. وی در بیانیه ای که روز شنبه و در دفاع از موسوی و کروبی منتشر کرد به صراحت تایید کرد که آنها «در حصر خانگی» قرار دارند.
این در حالی است که منابع امنیتی روز سه شنبه به کیهان گفتند موسوی و کروبی در خانه هایشان قرار دارند و تنها ارتباطات آنها بویژه ارتباطاتی که از خارج کشور با آنها برقرار می شد قطع شده است. این منابع همچنین گفتند موسوی و کروبی اجازه دیدار با بستگان درجه اول خود را تا زمانی که از این طریق به انتشار مطالب دروغ و تنش آفرین نپردازند خواهند داشت.
نگرانی دوم سرویس های غربی هم این است که با قطع ارتباطات آنها با موسوی و کروبی که عمدتاً از طریق چت اینترنتی و برخی نرم افزارهای ارتباطی خاص صورت می گرفت آنها به تدریج کارکردهای فعلی خود را از دست داده و به موجوداتی مرده و فراموش شده تبدیل شوند به همین دلیل اطلاعات رسیده به کیهان حاکی از آن است که تصمیم گرفته شده به تدریج و با محوریت سازمان اطلاعات منافقین کارکردهای این دو نفر به تشکیلاتی به نام «شورای هماهنگی راه سبز امید» منتقل شود که افرادی مانند اردشیر امیرارجمند پادویی آن را به عهده دارند. امیر ارجمند زمستان 88 و در حالی توسط منافقین از ایران خارج شد که چند روزی را در بازداشت به سر برده بود. وی که به نوعی نفر منفصل موسوی محسوب می شود در تمام مدت حضور در ایران نوشتن بیانیه های موسوی را بر عهده داشت. وی هم اکنون در پاریس استقرار دارد و تمام هزینه های اقامت وی و خانواده اش توسط منافقین و سرویس اطلاعاتی فرانسه پرداخته می شود. برادر امیر ارجمند با نام منصور امیرارجمند جزو کادرهای کلیدی اطلاعاتی نفاق است که نقش جدی در راه اندازی هویت مجازی به نام «شورای هماهنگی راه سبز امید» داشته است.
به نظر می رسد با انتقال کارکردهای موسوی وکروبی به خارج از ایران پروژه «ضدانقلاب» شدن آنها به سرعت کامل خواهد شد.

آمریکا: ما مبارک های ایرانی خود را تنها نمی گذاریم !

درپی خوش خدمتی فتنه گرانی چون موسوی و کروبی به آمریکا در غائله آفرینی 25 بهمن، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید از این عناصر حمایت و نسبت به محدودیت عناصر ضدانقلاب در داخل ابراز نگرانی کرد.
این جزو معدود دفعاتی است که شورای امنیت ملی کاخ سفید وارد حمایت علنی از عناصر ضد انقلاب می شود. به نظر می رسد فشار فزاینده قیام های اسلامی در خاورمیانه، عرصه را بر آمریکا به شدت تنگ تر کرده و کاخ سفید سرکوب این قیام ها و فشارها را در گرو حاشیه سازی و تحرکات انحرافی در مناطقی غیر از مناطق تحت استیلای رژیم های مرتجع وابسته می داند. همین امر، علت سفارش اغتشاش در 25 بهمن از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی و سپس حمایت از مهره هایی چون موسوی و کروبی بود.
تامی ویتور سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید ضمن قرائت بیانیه این شورا گفته است: ما فشار سیستماتیک حکومت ایران علیه مخالفان و رسانه های مستقل را محکوم می کنیم. آنها حقوق آشکار بین المللی را زیر پا می گذارند و حقوق بشر را با ریاکاری نقض می کنند. ایران به جای حمایت از مردم مصر باید به مخالفان اجازه دهد تا تجمع و راهپیمایی کنند. ایالات متحده قویاً اقدامات سازماندهی شده در بازداشت چهره های سیاسی، فعالان سیاسی، وبلاگ نویسان، روزنامه نگاران و مدافعان حقوق بشر را محکوم می کند.
حمایت آمریکا از عناصر خائن و غربگرای اپوزیسیون پس از آن صورت می گیرد که کاخ سفید و غرب مجبور شدند پشت نوکرانی چون حسنی مبارک و زین العابدین بن علی و معمرقذافی را خالی کنند و بحث های گسترده ای را در رژیم های مرتجع و وابسته برانگیزند مبنی بر اینکه تنها ماندن و تحقیر شدن، سرنوشت همه نوکران آمریکا و غرب است.
همزمان با موضع این نهاد امنیتی آمریکا، یوسف صانعی هم که از سوی رادیو فردا ارگان رسمی سازمان سیا به عنوان «روحانی و مجتهد واقعی» معرفی شده، بیانیه ای صادر و ضمن آن از فتنه گران آلت دستی چون موسوی و کروبی حمایت کرد. این بیانیه بلافاصله در رسانه های ضدانقلاب نظیر بی بی سی، رادیو فردا، بالاترین، گویانیوز، جرس و... منتشر شد. جالب اینکه صانعی در همین بیانیه دشمن پسند، از موسوی به عنوان «شخصیت خدوم و زبده الاخیار و ذوی العزوالاحترام» و از کروبی به عنوان «یار دیرین و متعهد امام» یاد کرده بی آن که توضیح دهد حضرت امام خمینی(ره) جز دشنام و بغض و حقد، چه بهره از هیئت حاکمه آمریکا و رسانه های ضدانقلاب داشت؟ صانعی در این بیانیه منافقانه- که توسط بیت آلوده وی تدارک شده- همچنین توضیح نمی دهد که اگر هنوز ذره ای باور به امام خمینی و انقلاب دارد، چرا در برابر شعارهای ضد انقلابی و ساختارشکنانه اوباش تحریک شده از سوی موسوی و کروبی و رسانه های بیگانه، سکوت کرده است؟
در این میان پرسشی که پاسخ روشنی نیز در خود نهفته دارد این است که «شورای امنیت ملی کاخ سفید»، «وزارت خارجه اسرائیل»، «فتنه گرانی مانند موسوی و کروبی» و روحانی نمایانی نظیر صانعی و خاتمی و برخی اعضای مجمع روحانیون بر سر کدام موضوع توافق و تفاهم پیدا کرده اند؟ آیا این مسئله غم دین و درد انقلاب و غصه ملت ایران یا ملت های مسلمان و مظلوم منطقه است؟! اگر این گونه بود که اوباش تحریک شده از سوی فتنه گران و گروهک ها، روز 52 بهمن به نام حمایت از قیام مردم مصر و تونس، شعارهای یک روز قبل دیکته شده وزارت خارجه اسرائیل را تکرار نمی کردند؟
یادآور می شود در بحبوحه اغتشاشات سال گذشته و از جمله حرمت شکنی عناصر روزه خوار در روز قدس سال گذشته (72 شهریور 88)، عناصر محارب شعار می دادند «روحانی واقعی، منتظری- صانعی» و بعدها رادیو فردا براساس همین شعارها، مدال صلاحیت مرجعیت و اجتهاد را به گردن صانعی آویخت.
متقابلاً طی سالهای اخیر، سران و بازیچه های فتنه انگیزی دشمن به دلایل کاملاً مشخص، درباره جنایات و نسل کشی و اشغالگری آمریکا و رژیم صهیونیستی در کشورهای منطقه سکوت اختیار کرده اند تا ابعاد کامل بده بستان آنها با غرب پدیدار شود. مقامات آمریکایی پس از فتنه 88 بارها، حماقت عناصری چون موسوی و کروبی را تحت عنوان «شجاعت» و «شهامت» مورد ستایش قرار داده اند.