شفاف نیوز

شفاف سازی مسایل سیاسی

شفاف نیوز

شفاف سازی مسایل سیاسی

آنها را شما مدیریت می کنید یا آنها شما را؟!

روزنامه تازه تاسیس «ملت ما» (نزدیک به محسن رضایی) شماری از روزنامه نگاران زنجیره ای را دعوت به همکاری کرده است.
در این روزنامه که با صاحب امتیازی عبدالحسین روح الامینی و مدیرمسئولی امیرحسین مردی منتشر می شود برخی همکاران نشریات و سایت های زنجیره ای که در جریان فتنه سال گذشته، از فتنه گران در قالب مقاله و امضا حمایت کردند (از جمله «علیرضا-خ، سجاد-س، فروزان-الف، محمد-ب، مهناز-ش، نعمت-الف و...) همکاری دارند.
این روزنامه اگرچه مدعی «موج» سوم است اما گارد اصلی خود را تخطئه دولت قرار داده و این در حالی است که کوچکترین مرزبندی با افراطیون مدعی اصلاح طلبی که پای فتنه و آشوب سال گذشته بودند، از خود بروز نداده است و با این حساب معلوم نیست این چه جریان سوئی است که از افراطیون برای تخطئه یکجانبه دولت اصولگرا بهره می گیرد و هیچ موضعی علیه همان افراطیون ندارد.
برخی گزارش ها حاکی از صبغه انتخاباتی روزنامه مورد اشاره است. در کنار این روزنامه ظاهرا اصولگرا، روزنامه های دیگری نیز با همین پوشش فعالیت می کنند که از شماری از عناصر زنجیره ای دعوت به همکاری کرده اند و در این میان معلوم نیست مدیران این روزنامه های شبه اصولگرا، عناصر زنجیره ای را مدیریت می کنند یا خود توسط آنها مدیریت می شوند.
برخی از همکاران چنین نشریات و رسانه هایی پس از ارتکاب انواع خیانت ها، از کشور گریختند که آخرین آنها احمد جلالی فراهانی همکار نشریات ایران (دوره اصلاحات)، همشهری، تهران امروز، اعتماد و خبرگزاری مهر بود.

جیغ شیطان در آستانه سفر رهبرمعظم انقلاب به قم !

سفر قریب الوقوع رهبرانقلاب به شهر مقدس قم، محافل ضدانقلاب دخیل در فتنه سال 88 را به شدت سراسیمه و هراسان ساخته است.
این محافل و رسانه های وابسته به آنها طی هفته اخیر پروژه وسیعی را به اجرا گذاشتند تا پیشاپیش - به خیال خود- از ابعاد مبارک این سفر بزرگ بکاهند. در این میان «حلقه لندن» که رسماً خود را اتاق فکر فتنه سبز در خارج از کشور معرفی کرده و ارتباطات وسیعی با لابی صهیونیست ها در آمریکا و سازمان های جاسوسی MI6 و CIA دارد، بیش از همه نسبت به این سفر تاریخی ابراز نگرانی کرده و به انتشار انبوه تبلیغات و شایعاتی که از سوی مقامات مافوق در سرویس های جاسوسی لندن و واشنگتن دیکته می شود، دست یازیده است. «جرس» ارگان رسانه ای حلقه ماسونی لندن در حالی ژست مذهبی در تبلیغات اخیر خود گرفته که پیش از این برخی اعضای آن، به انکار امام زمان«عج» پرداخته، کلام الله مجید را -نعوذبالله- تجربه شاعرانه پیامبر و آمیخته به خطا توصیف کرده و فقه و مرجعیت را باعث طالبانی گری در ایران معرفی کرده اند! ادعای برخی اعضای این حلقه، هیچ تفاوتی با سران گروهک بهائیت ندارد.
آنچه این حلقه را نگران کرده، از سویی پیش بینی استقبال گرم و کم سابقه مردم، حوزه های علمیه، علما و مراجع از رهبرانقلاب است که می تواند در کمتر از چند ساعت تمام فضاسازی های قالبی و شایعه پراکنی ها و شعبده بازی های رسانه ای فتنه گران را نابود کند و از سوی دیگر فصلی نو در تقویت حوزه های علمیه و نقش آفرینی عمیق تر علما و مراجع در دهه چهارم انقلاب بگشاید.
آنچه در تحرکات وسیع حلقه لندن (مرتبط با باند مهدی هاشمی در قم و فتنه گران نفاق جدید در تهران) قابل توجه است حرکت طابق النعل بالنعل این جریان در سناریوی لو رفته آمریکایی-انگلیسی است همچنان که دکتر مایکل برانت از مقامات سابق سازمان سیا در زمینه شیعه شناسی چندی پیش در خاطرات خود تصریح کرد؛ ما پس از پیروزی انقلاب ایران، جلسه ای را با مشارکت MI6 انگلستان که در مسائل منطقه خاورمیانه، بااطلاع تر بودند تشکیل دادیم و راز شکست خود را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که غیر از بی کفایتی رژیم شاه، دو عامل «خون حسین]ع[ نواده پیامبراسلام(ص)» و «نقش روحانیت و رهبری» موجب پیروزی انقلاب اسلامی شده است. بنابراین تصمیم گرفتیم به جای سیاست قدیمی و انگلیسی «تفرقه بینداز و حکومت کن»، سیاست «تفرقه بینداز و نابود کن» را در درون جریان شیعه و روحانیت مذهبی به اجرا بگذاریم و 900 میلیون دلار هم بودجه برای این امر اختصاص دادیم.
یادآور می شود حلقه لندن توسط عناصری چون عطاءالله مهاجرانی، محسن کدیور، سروش و... مدیریت می شود. این حلقه به خاطر پیش کشیدن پیشنهاد «درازگوش تروا» در 12 بهمن سال 88 از سوی محافل ضدانقلاب به شدت شماتت و سرزنش شد. اما گویا آقای مهاجرانی باز هم هوس کرده- به اعتبار شیر درازگوشی که می گوید در کودکی خورده- باز هم همان خبط و خطاهای قبلی را تکرار کند.
در هر صورت باید به اعضای حلقه لندن متذکر شد که اگر چند روزی صبر کنید پاسخ همه بافته های خود را از سوی مردم، علما و مراجع دریافت می کنید.
گفتنی است حضرت امیر علیه السلام می فرمودند وقتی آیات قرآن بر رسول خدا(ص) نازل می شد، صدای نعره شیطان را می شنیدم که از عصبانیت جیغ می کشید.

ترور به قصد خدمت به جامعه به روایت یک حامی جریان فتنه!

رئیس گروه موسوم به «مجمع محققین و مدرسین حوزه» می گوید ترور و آدم کشی نیز اگر با قصد خدمت به جامعه انجام گیرد، در زمره جرم سیاسی است! افراطیون مدعی اصلاح طلبی از زمان مجلس ششم، با پیش کشیدن بحث «جرم سیاسی» تلاش کردند برای خود و هم قطارانشان درعرصه براندازی، حاشیه امنیت ایجاد کنند و ضمن جا زدن برخی جرائم امنیتی به عنوان «خطا و جرم سیاسی» از مجازات بگریزند.
اکنون حسین موسوی تبریزی -که درجریان فتنه سال گذشته از فتنه گران حمایت می کرد- در گفت وگو با روزنامه شرق می گوید: «زمانی که فرد در عمل سیاسی جرمی مرتکب می شود، مرتکب جرم سیاسی شده و این جرم نیز با جرائم عادی متفاوت است چرا که شخصی نیست و به دلیل مسائل سیاسی صورت گرفته است. البته ممکن است فرد به واقع برای خدمت به جامعه و مردم بخواهد کاندیدا شود اما اقداماتی انجام می دهد که برخلاف امنیت جامعه است. به طور مثال اسلحه در دست می گیرد و ترور می کند یا با تهمت و افترا سعی می کند رقیب را از صحنه خارج کند. این فرد دنبال منافع شخصی نیست، شخصی نیز عمل نمی کند و می خواهد به جامعه خدمت کند و همچنین به دلیل آنکه این جرائم را به دلیل انجام عمل سیاسی انجام داده پس مرتکب جرم سیاسی شده و باید در دادگاه های ویژه مورد رسیدگی قرار گیرد.»
براساس این اظهارات توجیه آمیز هر فرد دزد و آدم کش و قاچاقچی و مفسد سیاسی و اقتصادی می تواند مرتکب جرائم بزرگ شود و هنگامی که بازداشت شد با ادعای اینکه قصد خدمت سیاسی داشته، خواستار تخفیف ها و اغماض های ویژه جرم سیاسی شود! همچنان که بسیاری از مفسدان گردن کلفت با ایجاد پوشش ها و مصونیت های «مطبوعاتی» و «حزبی» و «انتخاباتی» به انواع جنایت ها، زد و بندها، کلاهبرداری ها و تهدید منافع و امنیت ملی دست یازیده اند اما به هنگام تنگ شدن عرصه و گرفتار آمدن در پنجه قانون، مدعی شده اند قصد خیر و اصلاح جامعه داشته اند و تنگ نظری ها! نمی گذارد آنها اصلاح گری کنند.
موسوی تبریزی در مصاحبه با شرق به موضوع «جرم سیاسی در کشورهای مترقی» اشاره کرد و گفت: «آنها به این امر دقت کرده اند که ممکن است در جرم های سیاسی دست هایی در کار باشد که مواردی را که جرم نیست جرم نشان داده یا با نفوذ خود از شدت جرائم بکاهند و آنها را کوچک جلوه دهند زیرا در جرم سیاسی معمولاً یک طرف حاکمیت است و جرم های سیاسی معمولاً علیه قدرت است و همین قدرت اگر بخواهد اینها را محاکمه کند ممکن است حقوق مردم را ضایع کند».
وی در اینجا هم متعرض این حقیقت نمی شود که در بسیاری از همین کشورهای ظاهراً مترقی، اساتید صاحب نظر دانشگاه یا حتی عضو پارلمان صرفاً به خاطر پرسش و تردید در ادعای هولوکاست، به اخراج از موقعیت شغلی و مجازات و زندان محکوم شده اند، بی آن که موضوع محل مناقشه ربطی به کشورهای مذکور داشته باشد. یا مثلاً در موضوعات شنود و آدم ربایی و شکنجه و تهدید آزادی های خصوصی و ده ها جرم از این دست، کسی متعرض مجرمان در آمریکا و انگلیس و نظایر آنها نشده است. و از طرف دیگر اساساً در این کشورها، به هیچ شخص یا گروهی اجازه نمی دهند که حتی به مرزهای براندازی و آشوب و ترور نزدیک هم بشود و او را از فرسنگ ها دورتر سرکوب و منکوب می کنند چه رسد به اینکه مانند جریان فتنه مدعی اصلاحات با جریان های سرنگونی طلب و ترور و آشوب در خارج هماهنگ شود و اقدام به اردوکشی خیابانی و آتش افروزی و تخریب و ترور کند.

مجازات عوامل فتنه یک مطالبه عمومی است و در زمانش انجام می شود

عباس جعفری دولت آبادی با تأکید بر اینکه برای مجازات عوامل فتنه یک مطالبه عمومی وجود دارد تصریح کرد که این مطالبه در زمان خود انجام خواهد شد.
دادستان تهران روز چهارشنبه در حاشیه مراسم تودیع و معارفه سرپرست دادسرای ناحیه 10 (هاشمی) در پاسخ به سؤال خبرنگاری مبنی بر اینکه با توجه به محاکمه عوامل فتنه و رسیدگی به پرونده عوامل کوی دانشگاه آیا برخوردی با عوامل فتنه صورت نمی گیرد؟ گفت: در رابطه با کوی دانشگاه پرونده در دادسرای نظامی مطرح است و در این خصوص باید از دادسرای نظامی سؤال شود. از سوی دیگر اکثر افرادی که در جریان اغتشاشات بعد از انتخابات نقش داشتند محاکمه شدند و تعداد کمی مانده که در آستانه محاکمه هستند.
به گزارش ایسنا، وی افزود: در خصوص عوامل فتنه نیز قبلا اشاره کردیم که یک مطالبه عمومی وجود دارد و در زمان خود انجام می شود.
جعفری دولت آبادی در پاسخ به بخش دیگری از سؤال این خبرنگار مبنی بر اینکه اقدام عملی در این مورد را کی مشاهده می کنیم؟ گفت: اقدام عملی وقتی است که مردم محسوس ببینند اما انجام خواهد شد. اجازه دهید وقتی عمل کردیم اعلام کنیم.
جعفری دولت آبادی در خصوص شناسایی چند جاسوس هسته ای که خبر آنرا وزیر اطلاعات اعلام کرده بود نیز گفت: از خود وزیر اطلاعات توضیح بیشتر را بخواهید.
دولت آبادی همچنین با اشاره به ترورهای اخیر در تهران اظهار کرد: در خصوص دو، سه تروری که در تهران و نسبت به پزشکان رخ داد برخی از سایت های خبری وانمود کردند که این ترورها سیاسی است در حالی که قاتل دکتری که در نارمک کشته شده بود را شناسایی کردیم و قاتل امروز دستگیر شده است.
وی افزود: در رابطه با پدر وی نیز که در گیلانغرب خودکشی کرده پیشنهاد کردیم که این پرونده به تهران احاله شود. برخی سایت ها سعی می کنند همه چیز را در ایران سیاسی جلوه دهند درحالی که این موضوع بسیار روشن است. یک دکتری کشته شده؛ گفته می شود بیمارستان ها و دکترها را مسلح کنید. قتل در همه جوامع وجود دارد و ایران نیز یکی از آن جوامع است.
دادستان تهران افزود: در خصوص قتلی که در بلوار کشاورز رخ داد هنوز سرنخی پیدا نشده و امیدواریم که در این رابطه سرنخی پیدا شود. اما بعضی از سایت ها این موارد را با ترور علی محمدی و حمله به دکتر معتمدی کنار هم چیدند. این امر کم لطفی است و رسانه های خبری باید به این موضوع توجه کنند که دادستانی حتماً به این نوع شبهات در وقت خود پاسخ می دهد و دلیلی وجود ندارد که مرتب بخواهیم توضیح دهیم.
جعفری دولت آبادی یادآور شد: قاتل پرونده قتلی که در نارمک رخ داده دستگیر شده و پرونده نزد پلیس امنیت تهران بزرگ است و پرونده در دادسرای امور جنایی مطرح است.
همچنین دادستان تهران با اشاره به دستگیری هایی که در اصفهان صورت گرفته خطاب به جریانات سیاسی گفت: جریانات سیاسی توجه داشته باشند که وقتی به افرادی مرخصی داده می شود که به درمان یا زندگی شخصی بپردازند دنبال کردن کارهای سیاسی برخلاف عهد آنان است و کسانی که به مرخصی می آیند قرار نیست که فعالیت علیه نظام انجام دهند.
وی افزود: این افراد که در جریان مرخصی قرار داشتند و به اصفهان رفته و اقداماتی انجام داده بودند توسط پلیس و نهادهای امنیتی دستگیر شدند.
دادستان تهران با تأکید بر این که سازمان و نهادهایی که پروانه ندارند نباید فعالیت کنند، تصریح کرد: همچنین سازمان ها و نهادهایی که پروانه دارند اما پروانه هایشان توقیف است نمی توانند فعالیت کنند و صرفاً نهادها و سازمان هایی می توانند به فعالیت بپردازند که طبق قانون مجوز و پروانه فعالیت داشته باشند.
دولت آبادی ادامه داد: افرادی که از مزایای مرخصی استفاده می کنند حتماً باید پایبند به این مرخصی ها باشند و وقتی نظام نسبت به آنها رأفت می کند توقع دارد که پاسدار تعهداتشان باشند کما اینکه تعدادی از این گروه در سال 80 محکومیت های 6، 10، 15 و... ساله داشتند و نظام این احکام را اجرا نکرده و اگر می خواستیم احکام را اجرا کنیم طبیعتاً اجرای احکام ساده است.
جعفری دولت آبادی در بخش دیگری از سخنانش با تأکید بر این که مبانی ما در حوزه نظم عمومی بسیار قوی است، گفت: بر هم زدن نظم عمومی و تعدی به نظم عمومی در هر حوزه ای جرم است. حال ممکن است ضمانت اجراهایش نیز متفاوت باشد. اگر امروز عده ای تصمیم بگیرند با احتکار، بستن بازار یا کم و زیاد کردن کالایی نظم جامعه را بر هم بزنند به طور طبیعی حاکمیت و مجاری مربوطه ورود پیدا می کنند.

آدرس فتنه کجاست؟ اردوگاهی که خاتمی صدای دشمن را از آن شنید !

رئیس دولت اصلاحات گفت: امروز زیاد از فتنه دم می زنند و واقعاً هم در دوران فتنه به سر می بریم.
خاتمی در دیدار برخی آشوبگران «محکوم شده» و بستگان برخی از عناصر فتنه گر بازداشتی گفت: زیر پا گذاشتن معیارهای اخلاقی و شرعی و انسانی و قانونی به نام دفاع از ارزشها و انقلاب مصداق فتنه است. در نتیجه این کار، علاوه بر ظلم و ستمی که می شود و هزینه هایی که جامعه می پردازد، چهره نظام نیز زشت جلوه داده می شود.
وی افزود: «اگر خدای ناخواسته در این مسیر شوم موفق شوند، ضربه زدن نهایی به نظام و کشور برایشان آسان تر و کم هزینه تر خواهد بود و اگر کسانی با هر نیتی در این مسیر حرکت کنند آیا در دام فتنه و توطئه نیفتاده اند؟ اینها از جمله اموری است که خیرخواهان و دلسوزان واقعی انقلاب و کشور باید به آن توجه و برای آن چاره جویی کنند. خواست ما پاس داشتن قانون اساسی و حقانیت در چارچوب آن و اجراء و جاری شدن این پیمان جمعی برای همه به صورت همه جانبه و جامع است.»
اظهارات خاتمی در این ملاقات که توأم با تحریک به ادامه مخالف خوانی و مخالفت بوده، یادآور تذبذب مداوم وی در طول دهه گذشته است. او در حالی که می گفت «از اردوگاه اصلاحات صدای دشمن به گوش می رسد» تن به ائتلاف و همکاری با معاندترین عناصر رخنه کرده در این اردوگاه داد و میدان شبیخون را برای آنها فراهم کرد. اکنون هم در حالی که خود یکی از اضلاع فتنه انگیزی، تحریک به آشوب خیابانی و قانون شکنی، و مقابله با جمهوریت بوده، ادعا می کند نگران زیر پا گذاشته شدن معیارهای اخلاقی و شرعی و قانونی است و «واقعاً در دوران فتنه به سر می بریم»!
اظهار نگرانی وی از فتنه در حالی که وسط فتنه دست و پا می زند هم یادآور رویه منافقان است- که به پیامبر(ص) می گفتند ما را در فتنه نینداز و آیه 49 سوره توبه نازل شد که «الا فی الفتنه سقطوا، آگاه باش که در فتنه سقوط کرده اند- و هم تداعی کننده رویه ابوموسی اشعری است دم از دامن چیدن از فتنه می زد اما خود سلسله جنبان فتنه حکمیت شد و مورد سرزنش و عتاب تند امیرمومنان علی علیه السلام واقع شد که اگر در نگرانی از فتنه صادقی، وسط فتنه چه می کنی؟!
خاتمی در تداوم روند تذبذب و نفاق خود نیز چند سال پیش تصریح کرده بود «شعار تغییر قانون اساسی خیانت است» اما تا به امروز در جبهه خیانتی ایستاده که یکی از شعارهایش تغییر در قانون اساسی و اصول و مبانی اسلامی آن است.
درباره ظلم و هزینه ای که خاتمی به آن اذعان دارد، شخص وی از متهمان اصلی ماجراست که خون قربانیان بی گناه حوادث سال گذشته و تمام پیامدها و هزینه های آن خیانت بزرگ به ملت و کشور، بر دوش وی سنگینی می کند.
درباره «توطئه» و «دام» دشمن نیز که خاتمی به آن اذعان کرده باید پرسید چه کسانی با جرج سوروس، ملک عبدالله سعودی، راسموسن «دبیرکل خبیث و ضد اسلام ناتو» و ده ها طراح یا حامی کودتای مخملی و جنگ نرم ملاقات های پنهان پیدا داشته و کلمه به کلمه دیکته های آنها را به اجرا گذاشته اند. القای تقلب پیش از انتخابات، هجمه به اعتبار و مشروعیت حاکمیت و سیاه نمایی برای کاستن از اعتماد مردم، به هم زدن قواعد دموکراسی، ایجاد هرج و مرج و آشوب و شورش خیابانی به قیمت تعطیلی قانون و جمهوریت، تبادل اطلاعات و حمایت با بیگانگان و... ده ها خیانت و جنایت از این دست، کدام یک، خارج از سناریوی دیکته شده سازمان های جاسوسی سیا، موساد و MI6 برای کودتای مخملی و براندازی خاموش نبوده و خاتمی چگونه می تواند شرکت خود در جزء به جزء این خیانت ها را انکار کند یا با فرار به جلو، این عملکرد خیانت آلود -برخاسته از توهم فرصت طلبی- را بپوشاند؟! آیا خاتمی می تواند نقش هماهنگ شده و از سر اطلاع خود در زمینه «زشت جلوه دادن چهره نظام» را انکار کند؟

رابطه جریان فتنه با اصلاح طلبان از زبان مصطفی کواکبیان !

دبیرکل حزب مردم‌سالاری با تأکید بر اینکه اصلاح‌طلب کسی است که اولین باورش اعتقاد به نظام است، گفت: اگر کسی نظام جمهوری اسلامی را قبول نداشته باشد باید در اصلاح‌طلبی وی شک کرد.
مصطفی کواکبیان، نماینده مردم سمنان در مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با فارس، با اشاره به اینکه اگر احزاب اصلاح‌طلب از خاتمی یا موسوی حمایت کردند تنها یک حمایت انتخاباتی بوده است، اظهارداشت: این آقایان نباید مدعی باشند که لیدر احزاب هستند یا احزاب بگویند اینها لیدر حزبی ما هستند بلکه این موضوعات فقط مربوط به زمان انتخابات بود و پس از اتمام انتخابات، بحث کاندیداتوری نیز تمام می‌شود.
وی برهمین اساس به اختلافات میان سران اصلاح‌طلبان اشاره کرد و گفت: در بین سران اصلاحات اختلاف وجود دارد؛ البته این اختلافات در میان گروه و جناح دیگری نیز به وجود می آید همان‌گونه که در بین اصول‌گرایان نیز اختلاف وجود دارد.
دبیرکل حزب مردم‌سالاری با تأکید بر اینکه حرکت اصلاح‌طلبی از بدو انقلاب اسلامی پیدا شده و هم‌چنان ادامه دارد، متذکرشد: اصلاح‌طلب کسی است که اولین باورش، اعتقاد به نظام است و اگر کسی نظام جمهوری اسلامی را قبول نداشته باشد باید در اصلاح‌طلبی وی شک کرد حال با هر اسم دیگری که می‌خواهد برای خود مطرح کند؛ جنبش سبز باشد یا جنبش قرمز.
کواکبیان با تأکید بر اینکه ما در یک دوره‌ای از یک نامزد انتخاباتی حمایت می کردیم اما اکنون انتخابات را تمام شده تلقی می‌کنیم، افزود: اینکه بعضی‌ها ادعا کنند اصلاحات در خط آمریکایی‌ها، ضدانقلاب و براندازان است احتمالا برداشت‌ ناقصی از اصلاح‌طلبی دارند.
وی بر همین اساس اصلاح‌طلب را کسی دانست که نظام را قبول داشته و اینکه در درون این نظام بخواهد اصلاحاتی ایجاد شود، گفت: کسی که نظام و قانون اساسی را قبول ندارد اصلاح‌طلب نبوده بلکه برانداز، ضدانقلاب و معاند است اما کسی که درون نظام فعالیت کند اسمش را می‌توان منتقد، اصلاح‌طلب یا مخالف دولت گذاشت.
دبیرکل حزب مردم‌سالاری در خاتمه اپوزیسیون خارج‌نشین، برانداز، معاند و ضدنظام‌جمهوری اسلامی را اساسا اصلاح‌طلب ندانست و اینکه اصلاح‌طلبان با آنها همراهی نخواهند کرد

اوباما برای دست دادن با ایران اول خون روی دستش را بشوید ...

نشریه آمریکایی فارین پالیسی با اشاره به سیاست دوگانه آمریکا در زمینه حقوق بشر از اقدام اخیر کاخ سفید در تحریم 8 مقام ایرانی انتقاد کرد.
فارین پالیسی در این مقاله به جنایات و شکنجه های زندانیان دربند آمریکا اشاره کرد و نوشت: ظاهراً تاریخ معاصر خود آمریکا در زمینه تجاوز و اشغال دو کشور خارجی، آدم ربایی، بازداشت نامحدود و بدون اتهام و شکنجه جسمی و روحی هزاران نفر از جمله در مکان هایی مانند گوانتانامو، بگرام و ابوغریب با ادعاهای آمریکا و جنگ روانی و تبلیغاتی جاری واشنگتن بر ضد ایران بی ارتباط است. زندانیانی که آمریکا در افغانستان و گوانتانامو نگهداری می کند افزون بر آنکه با زنجیر از سقف آویزان می شوند و به دست و پایشان غل و زنجیر زده می شود چنانچه خون دست و پایشان بند می آید لخت و با پاکتی روی سرشان چند روز بی خواب نگهداری می شوند و با کتک زدن آنها را از خوابیدن محروم می کنند و در بازجویی هایشان گاهی آنها را آنقدر شکنجه می کنند که می میرند. از پانزده سرباز آمریکایی که به شکنجه زندانیان متهم شدند همگی به جز سه نفر تبرئه شدند. آن سه نفر نیز توبیخ کتبی و حداکثر 75 روز به سبب جرائمشان زندانی شدند.
فارین پالیسی سپس به اقدام مسئولان جمهوری اسلامی ایران برای برخورد با متخلفان در بازداشت گاهها اشاره کرد و نوشت: در ایران برعکس آمریکا پس از انتشار گزارش هایی درباره شکنجه در زندان کهریزک دولت به سرعت این بازداشتگاه را به سبب غیراستاندارد بودن و برای حفظ حقوق افراد بازداشت شده تعطیل و تحقیقات را درباره ادعاهای مطرح شده آغاز کرد. در همان زمان 140 نفر از زندانیان به درخواست رئیس قوه قضائیه از زندان آزاد شدند.
افزون بر آن به نوشته فایننشال تایمز در 25 ژوئن 2009 چندین دانشجو که در جریان تظاهرات راهپیمایی ها و شورش های پس از انتخابات بازداشت شده بودند آزاد شدند تا بتوانند همراه با 3 میلیون نفر از جوانان دیگر ایران در آزمون ورودی دانشگاه ها شرکت کنند.
فارین پالیسی در ادامه این مقاله بازهم به جنایات دیگر آمریکا و سکوت مسئولان کاخ سفید در قبال جنایات خودشان اشاره کرد و نوشت: رئیس جمهوری آمریکا در سخنرانی اخیر خود هیچ اشاره ای به کشتار مستمر غیرنظامیان فلسطینی به دست اسرائیلی ها با سلاح های آمریکایی نکرد و این در حالی است که فقط در دهه گذشته نیروهای امنیتی اسرائیلی 6371 فلسطینی را به قتل رسانده اند که 1317نفر از آنها کودکان و نوجوانان 250 نفر از افسران پلیس بودند که در بمباران های 2008 تا 2009 در غزه کشته شدند و 240 نفر نیز در چارچوب ترورهای هدفمند به قتل رسیدند. ظاهراً از دید رئیس جمهور آمریکا این قتل ها بی عدالتی محسوب نمی شود و این یکی از عوارض جانبی ضروری صهیونیسم است که نیازی به اشاره به آن نیست.
این نشریه شآمریکایی در ادامه با اشاره به معیارهای دوگانه در سیاست آمریکا نوشت: یک بام و دو هوای دولت آمریکا همچنان نیات و انگیزه های واقعی واشنگتن را در خصوص خاورمیانه بویژه برای حفظ برتری نظامی اسرائیل و اهریمن جلوه دادن هر کشوری که جرات کند برتری اخلاقی آمریکا را زیر سؤال ببرد یا با امپریالیسم آمریکایی و اسرائیلی در منطقه مخالفت کند لو می دهد.
در حالی که اوباما همچنان ادعا می کند مایل است دستش را به سوی دولت ایران دراز کند به نظر می رسد که او فراموش کرده است ابتدا خون روی دستش را بشوید».