شفاف نیوز

شفاف سازی مسایل سیاسی

شفاف نیوز

شفاف سازی مسایل سیاسی

متن کامل پاسخ جلیلی به اشتون

سعید جلیلی نماینده رهبر معظم انقلاب و دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان در نامه ای، به درخواست مذاکره کاترین اشتون نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست امنیتی و امور خارجی پاسخ داد.
متن کامل نامه جلیلی بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
سرکار خانم کاترین اشتون
نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست امنیتی و امور خارجی
برای من جالب است که برغم پیگیری های وزرای محترم خارجه برزیل و ترکیه و عدم آمادگی جنابعالی برای گفتگو در سه ماه گذشته، درست یک روز پس از صدور قطعنامه در نامه ای خواهان گفتگو شدید.
جالب تر آنکه پس از ارسال نامه شما دولت آمریکا و اتحادیه اروپا اقدام های دیگری از نوع فشار را طرح نموده اند. این رفتار در چارچوب راهبرد اعلامی شما «فشار و گفتگو» قابل درک و البته غیرقابل پذیرش است.
جامعه جهانی، گفتگو در سایه فشار را دیکتاتوری و به دور از تمدن لازم برای گفتگو می داند. انجام گفتگو برای اعمال فشار و دشمنی با یک ملت، هم چون گذشته حرکت در مسیری بن بست، پرهزینه و بی فایده خواهد بود.
امروز شما بیش از هر زمان دیگر به جلب اعتماد ملت ما نیاز دارید. اقداماتی که نشان دهد راهبرد غلط دو مسیره را به کنار گذاشته و درصدد جبران خطاها هستید و می خواهید آنگونه که فرهنگ گفت وگو اقتضا دارد، عمل کنید.
خانم اشتون!
جمهوری اسلامی ایران در اردیبهشت 87 بسته ای برای موضوع گفتگوها پیشنهاد کرد و در گفتگوهای ژنو 1 در تیر ماه 87 و ژنو 2 در مهر ماه 88 به صراحت اعلام کرد که حول بسته مزبور حاضر به گفتگو است و این موضوع در مصاحبه های مطبوعاتی پس از گفتگوها نیز با حضور آقای سولانا به صراحت ابراز و در آخرین گفتگوی تلفنی با آقای سولانا نیز مورد تاکید قرار گرفت. از این رو هرگونه جهت گیری متفاوت، حرکتی ارتجاعی و غیرسازنده است که مورد پذیرش ملت ایران قرار نمی گیرد.
درباره تقاضای شما برای گفتگو در موضوع هسته ای چنانکه در بسته پیشنهادی جمهوری اسلامی ایران آمده است، جمهوری اسلامی ایران آمادگی خود را برای گفتگو و همکاری در زمینه خلع سلاح هسته ای، جلوگیری از اشاعه سلاح های هسته ای و نیز بررسی چگونگی همکاری برای استفاده همه اعضای NPT از فن آوری صلح آمیز هسته ای اعلام کرده است.
بدون شک لازمه چنین گفتگویی تعهد همه طرف های گفتگو به اجرای NPT و اعلام موضع صریح نسبت به رفتارهای خارج از این چارچوب، از جمله فعالیت های هسته ای رژیم صهیونیستی است.
بدیهی است این گفتگو می تواند حرکتی در جهت تحقق شعار کنفرانس خلع سلاح تهران یعنی «سلاح هسته ای برای هیچ کس و انرژی هسته ای برای همه» باشد که مورد استقبال اکثریت قاطع دولت ها و ملت ها قرار گرفت. حضور سایر دولت هایی که این آرمان را دنبال می کنند در این گفتگوها می تواند به شکل گیری گفتگوهایی سازنده کمک نماید.
چنانکه جمهوری اسلامی ایران تلاش مستمر خود را برای شکل گیری این گفتگوها و همکاری با تمام کشورهای علاقمند ادامه خواهد داد، به ویژه که امروز شاهد علاقمندی کشورهای زیادی به این نوع گفتگو و همکاری ها هستیم. شکل گیری کنفرانس خلع سلاح در تهران و مشارکت فعال 189کشور در کنفرانس بازنگری NPT و تاکید بر لزوم پیوستن رژیم صهیونیستی به NPT نشان داد اغلب کشورهای جهان به پیشنهادهای طرح شده در بسته پیشنهادی جمهوری اسلامی ایران نگرش مثبت دارند.
خانم اشتون!
آنگاه که جهت گفتگو روشن باشد، جمهوری اسلامی ایران آمادگی دارد متکی به ظرفیت های سیاسی، اقتصادی، منطقه ای و بین المللی خود که شما به خوبی به آن آگاه هستید، در جهت تحقق همکاری های سازنده بین المللی برای رفع نگرانی های مشترک گفتگو نماید.
بر مبنای نکات فوق چنانکه از سوی جمهوری اسلامی ایران اعلام شد، پاسخ شما به موارد ذیل برای ادامه گفتگوها ضروری است:
1- هدف از گفتگوها برای تعامل و همکاری است یا ادامه روند دشمنی و تقابل با حقوق ملت ایران
2- آیا به منطق گفتگو که لازمه آن اجتناب از هرگونه تهدید به فشار است، التزام خواهید داشت.
3- برای روشن شدن مبانی مشترک گفتگو، نظر روشن و صریح شما درباره سلاح هسته ای رژیم صهیونیستی چیست.
پاسخ شما به مفاد فوق می تواند زمینه را برای چگونگی شکل گیری گفتگوها برای رفع نگرانی های مشترک جهانی در جهت تحقق صلح، عدالت و سعادت ملت ها با حضور سایر کشورهای علاقمند از «اول سپتامبر» فراهم نماید.

مثل همیشه هوشمندانه


رهبر معظم انقلاب با اقدامی مثل همیشه، هوشمندانه و ارسال دو نامه جداگانه برای آقایان هاشمی رفسنجانی به عنوان ریاست هیئت مؤسس دانشگاه آزاد اسلامی و احمدی نژاد به عنوان رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی به چالش پدید آمده درباره دانشگاه آزاد که مجادلات و گفت وگوهای فراوان- و به قول معظم له غیرلازمی- را درپی داشت خاتمه دادند. توضیح آن که بعد از مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و ابلاغ اساسنامه جدید و اصلاح شده دانشگاه آزاد، هیئت مؤسس دانشگاه با اعلام آن که تصمیم به وقف دانشگاه آزاد گرفته و تولیت مالکانه آن را نیز برای خود محفوظ می داند! از اجرای مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی اجتناب ورزیدند، اعلام این تصمیم از سوی هیئت مؤسس در حالی بود که اولاً؛ مطابق قانون، اجرای مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی برای تمامی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی الزامی است و مجلس و دستگاه قضایی نیز حق مداخله در آن را ندارند و ثانیاً؛ دانشگاه آزاد یک نهاد ملی و اموال و دارایی های آن متعلق به بیت المال است و وقف آن هم به لحاظ موضوع و هم به لحاظ مصداق با موانع جدی قانونی و شرعی روبروست. اجتناب هیئت مؤسس دانشگاه آزاد از اجرای مصوبه قانونی شورای عالی انقلاب فرهنگی، از یکسو و اصرار این شورا بر اجرای مصوبه از سوی دیگر به چالشی بارها گسترده تر از آنچه واقعا هست تبدیل شده و درباره آن به گونه ای بزرگنمایی می شد که گویی اصلی ترین مسئله این روزهای کشور است.

در این میان، دستگاه عریض و طویل تبلیغاتی دشمن نیز، که آرامش و روال عادی امور در ایران اسلامی را با عملیات روانی گسترده خود برای اثربخشی قطعنامه اخیر شورای امنیت و تحریم های آمریکایی و اروپایی در تناقض می دید با همه توان در این شیپور می دمید. توضیح آن که آمریکا و متحدانش انتظار داشته و دارند که با قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل و تحریم های مصوب کنگره آمریکا و اتحادیه اروپا، روال امور در ایران اسلامی با موانع جدی روبرو شده و چرخه حرکت جاری نظام مختل شود. این خواسته دشمن اما نه فقط تحقق پیدا نکرد، بلکه هر از چند روز شاهد افتتاح یک پروژه عظیم صنعتی و اجرای طرح های فراوان در عرصه های گوناگون بوده اند، تا جایی که علاوه بر رسانه های غربی و منطقه ای، برخی از طراحان و دست اندرکاران پروژه تحریم نیز علی رغم میل باطنی خود، عصبانیت خویش از روال عادی امور در جمهوری اسلامی ایران را پنهان نکرده و بعضاً با اعتراف به بی اثر بودن تحریم ها، ضرورت باز کردن باب مذاکره با ایران اسلامی را پیش کشیده اند که اخبار و گزارش های آن طی چند روز اخیر در کیهان آمده است. به عنوان مثال، روزنامه آلمانی «دی سایت» با اشاره به روال عادی امور در ایران - بعد از تحریم ها- خانم مرکل صدراعظم آلمان را به تمسخر گرفته و نوشت، مدتهاست که به بی نتیجه بودن اینگونه اقدامات علیه ایران عادت کرده ایم و روزنامه آمریکایی واشنگتن پست با اعتراف به بی اثر بودن تحریم ها و ادامه چرخه عادی امور در ایران، نوشت «می دانستیم که قطعنامه تاثیری ندارد، این قطعنامه برای حمایت از اپوزیسیون صادر شده است»! و روزنامه لس آنجلس تایمز، با ملامت دولت اوباما نوشت «تنها نتیجه اقدام اخیر آمریکا علیه ایران-تحریم ها- بحران اقتصادی برای آمریکا و متحدانش است» روزنامه اسرائیلی جروزالم پست نیز عصبانیت خود را از بی تاثیر بودن تحریم ها و ادامه جریان عادی امور در ایران، پنهان نکرده و اعلام کرد «خطای بزرگی است اگر تصور شود این تحریم ها برنامه هسته ای و چرخه امور ایران را مختل خواهد کرد» و...
بدیهی است که در این حال و هوا و در شرایطی که دشمن از ناکامی خود در پروژه تحریم آسیب دیده است، تبدیل ماجرای دانشگاه آزاد به مسئله اصلی کشور و بزرگنمایی درباره آن، سوژه سازی برای عملیات روانی دشمنان بیرونی خواهد بود و یا دستکم آن که به عملیات تبلیغی روانی آنان کمک می کند.
رهبرمعظم انقلاب در اقدام هوشمندانه خویش صورت مسئله را از آنچه مورد نیاز دشمن بود به آنچه واقعاً باید باشد تغییر دادند و موضوع را از یک چالش که ضمن کمک به عملیات روانی دشمن، می توانست شکاف عمیق در داخل کشور را القاء کند به بستر حقوقی و قانونی منتقل فرمودند. ایشان در دو نامه جداگانه خطاب به آقای هاشمی رفسنجانی - رئیس هیئت مؤسس دانشگاه آزاد- و آقای احمدی نژاد -رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی- ضمن تاکید بر قانونی بودن مصوبه شورا خواستار توقف اجرای آن شدند و هیئت مؤسس دانشگاه آزاد را نیز از تصرف مبنی بر وقف دانشگاه آزاد بازداشتند.
و اما، ماجرا به این دو دستور ختم نمی شود، بلکه حضرت آقا بررسی درباره امکان شرعی و قانونی وقف دانشگاه آزاد را نیز به هیئتی از متخصصان فقهی و حقوقی سپردند که تصمیم نهایی درباره دانشگاه آزاد و چالش میان هیئت مؤسس دانشگاه و شورای عالی انقلاب فرهنگی موکول به ارائه نظر هیئت یاد شده خواهد بود. این هیئت موظف شده است در فرصتی محدود و بدون فوت وقت، نظر نهایی خود را با استناد به مبانی فقهی، موازین حقوقی و قوانین جاری اعلام کند. بدیهی است اعلام نظر این هیئت پایان ماجرا خواهد بود، چرا که رهبرمعظم انقلاب در نامه ارسالی «بر حق قانونی شورای عالی انقلاب فرهنگی در تصمیم گیری نسبت به دانشگاههای کشور» تاکید فرموده اند و از سوی دیگر، نظر هیئت فقهی و حقوقی درباره وقف دانشگاه آزاد نیز فصل الخطاب است، بنابراین باردیگر و مثل همیشه، درایت رهبرمعظم انقلاب، ماجرای دانشگاه آزاد را از چالش های به قول ایشان «غیرلازم» و «ملال انگیز» به بستر شرعی و قانونی منتقل کرده است.

آیا انقلاب فرزندان خود را می خورد ؟!

این روزها برخی از عوامل فتنه که در سال های نه چندان دور، اردونشین انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن بوده اند و در پی خروج از بستر اسلام و انقلاب و ایفای نقش ستون پنجم دشمن، از سوی توده های عظیم مردم طرد شده اند، ترجیع بند «انقلاب فرزندان خود را می خورد»! بر زبان و قلم گرفته و ساز فریب دیگری را ساز کرده اند. این ساز بدصدا در حالی نواخته می شود که تعدادی از فتنه گران، اگرچه در گذشته با تظاهر به انقلابی گری و یا به واقع، در شمار وفاداران اسلام و انقلاب شمارش می شده اند ولی در جریان فتنه 88 نه فقط از بستر انقلاب بیرون رفته اند، بلکه آشکارا با دشنه های آخته و پنهان کرده در آستین نفاق و به نمایندگی بی پرده و بی نقاب از سوی مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس، علیه اسلام، انقلاب، نظام، امام (ره) و مردم مظلوم و نجیب وطن خویش شوریده اند، که بهتر است گفته شود علیه مردم وطن قبلی خویش، زیرا وطن کنونی آنها بدون کمترین تردیدی، واشنگتن، لندن و تل آویو است.
آیا کسانی که آشکارا به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله(ع) اهانت می کنند، وجود مبارک حضرت صاحب الزمان(عج) را نفی می کنند، بدترین اهانت ها را به امام راحل(ره) روا می دارند، به نفع آمریکا شعار می دهند، در حمایت از اسرائیل یقه می درند، مسجد را به آتش می کشند، اسلام را متعلق به 1400سال قبل می دانند، با اسلحه سرد و گرم به مردم کوچه و بازار حمله می کنند، قلب بسیجی را می درند، فلان خانم رهگذر را تنها به خاطر آن که چادر بر سر دارد زیر ضربات مشت و لگد می گیرند، آن مرد عابر را به این علت که دارای محاسن است و جای مهر بر پیشانی دارد از اتومبیل پیاده کرده و پیش چشمان وحشت زده و نگران همسر و دختر خردسالش به قتل می رسانند، حداقل دوبار با جرج سوروس صهیونیست ملاقات کرده و برای فتنه انگیزی دستور می گیرند، آقای ابطحی را برای گدایی نزد پادشاه عربستان، امیر امارات و... می فرستند و قول می دهند که کمک های مالی آنان را به هدر نمی دهند و هنگامی که آقای ابطحی گزارش پول های دریافتی را ارائه می کند، آقای «ص-خ» مشاور یکی از سران فتنه به طعنه می گوید «این که چیزی نیست، باید لیست مبالغ دریافتی ما از کشورهای غربی را ببینی»! و... در یک کلمه، آیا کسانی که نتانیاهو، رئیس رژیم صهیونیستی آنها را «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» می داند، فرزندان انقلاب هستند؟! کسانی که سران و برخی از عوامل اصلی فتنه را تنها به این علت که روزی به سالوس و یا به واقع در اردوگاه انقلاب بوده اند، فرزندان انقلاب می دانند و باطرد آنان از سوی مردم، برای آنها مرثیه «انقلاب فرزندان خود را می خورد»! سرمی دهند! و...، باید توضیح بدهند که درباره شمر و یزید و معاویه و حجاج بن یوسف و عمر سعد چه عقیده ای دارند؟! و آیا مقابله حضرت امیر(ع) امام حسن(ع) و امام حسین(ع) با این جرثومه های فساد و تباهی را مصداق طرد فرزندان انقلاب می دانند؟!
نظریه فرانتس فانون، نظریه پرداز سیاهپوست فرانسوی و حامی انقلاب الجزایر درباره برخی از انقلاب ها، نظیر انقلاب مارکسیستی اکتبر 1917 روسیه تزاری که منجر به تشکیل شوروی سابق شد، می تواند صحت داشته باشد. اما در انقلاب اکتبر 1917- اگر بتوان نام آن را انقلاب گذاشت- نسخه انقلاب یعنی مارکسیسم اولا؛ برای توده های مردم شناخته شده نبود و ثانیا؛ این نسخه فقط در دست حاکمان بود که به میل خود آن را تفسیر و تعریف می کردند. مثلا در چالش و درگیری میان تروتسکی- فرمانده ارتش سرخ و عضو برجسته دفتر سیاسی حزب کمونیست شوروی- با استالین در دهه 1920 که به تبعید تروتسکی به مکزیک و نهایتا ترور وی در سال 1940 انجامید، هر دو طرف مدعی مارکسیسم واقعی بودند و هیچکس نمی دانست و هنوز هم نمی داند که کدامیک از آن دو پیرو واقعی مارکسیسم بوده اند و... چرا که مارکسیسم برای مردم و بسیاری از صاحب منصبان شوروی سابق ناشناخته و در متن خود نیز یک ایدئولوژی مواج و فاقد معیار و ملاک تعریف شده بود، بنابراین در صورتی هم که کسانی به مارکسیسم اعتقاد واقعی داشتند، نسخه تعریف شده ای از آن در اختیار نداشتند تا درباره آن ماجرا و ماجراهای مشابه دیگر به قضاوت بنشینند و نتیجه بگیرند که استالین علیه مارکسیسم شورش کرده و تروتسکی را حذف می کند یا تروتسکی از بستر مارکسیسم خارج شده است؟! دکترین «راه رشد غیرسرمایه داری» خروشچف مارکسیستی است یا گلاس نوست گورباچف؟! و...
در انقلاب اسلامی اما، «نسخه انقلاب» قبل از وقوع آن در میان مردم بوده و آموزه ها و بایدها و نبایدهای آن طی چند صد سال با زندگی ملت های مسلمان و از جمله ملت مسلمان ایران آمیخته و عجین بوده است. صدها هزار دانشمند علوم اسلامی در هزاران حوزه علمیه و مراکز دیگر دینی، ابعاد این نسخه را با تکیه بر اصول و ملاک های تعریف شده و غیرقابل تحریف-وحی- به بحث و فحص نشسته و برای مردم بازگو کرده اند و... بنابراین وقتی کسانی از بستر انقلاب اسلامی خارج می شوند به آسانی برای توده های مردم قابل شناسایی هستند و چنانچه در پی خروج از بستر انقلاب علیه آن به مقابله برخیزند- مانند سران فتنه 88- از سوی مردم مسلمان طرد شده و از عرصه انقلاب جارو می شوند که شدند.
وقتی امام راحل ما(ره) از نجف یا پاریس پیام می دادند و خطاب به ملت می فرمودند، «خداوند شهدای شما را با شهدای بدر و احد و حنین و کربلا محشور فرماید»، مردم به قول استاد شهید آیت الله مطهری گمشده خویش را در این پیام پیدا می کردند. مردم احد و بدر و حنین را می شناختند، بیش از هزار و چند صد سال بر مظلومیت شهدای کربلا گریسته بودند و از ژرفای دل «یا لیتنی کنت معکم... ای کاش در کنار شما بودم» گفته بودند و...
چند روز قبل یکی از آقایان در دیدار جمعی از زندانیان سیاسی رژیم طاغوت، ضمن تجلیل از آنان- که برخی از آنها به حق قابل تقدیر هستند- گفته بود؛ «جامعه ای که از زبان صادق ترین افراد دوران مبارزه سخنی نشنود و به گوش نگیرد و به آنها روی ترش کند، مجبور می شود تجربیات تلخ گذشته را دوباره تجربه کند» این سخن در جای خود و به طور مطلق، سخن حقی است ولی چنانچه اشاره ایشان به سران و عوامل فتنه 88 باشد- که ظاهراً هست- با کمال تأسف باید گفت؛ «کلمه» حقی است که به قول حضرت امیر علیه السلام، از آن اراده باطل شده است! چرا که، به گفته حکیمانه حضرت امام(ره)، میزان حال فعلی افراد است و باز هم به فرمایش مولای متقیان(ع) باید افراد را با معیار «حق» سنجید و نه «حق» را با میزان افراد بنابراین ابتدایی ترین کار که معتبرترین معیار نیز خواهد بود، آن است که فتنه گران- اگر هم به فرض برخی از آنان در دورانی فرزند انقلاب بوده اند- امروزه چه بر زبان و قلم و قدم دارند؟ آیا کسانی که در بند دوم این نوشته به برخی از مواضع و عملکرد خصمانه آنها علیه اسلام و انقلاب و امام و... اشاره شد، «زبان صادق»!! در کام دارند؟! و بینش و منش آنها علیه تمامی ارزش های شناخته شده انقلاب و توصیه آنان به نوکری برای آمریکا و اسرائیل و انگلیس و دست کشیدن از اسلام ناب محمدی(ص) قابل شنیدن است و اگر جامعه ای به آنها «روی ترش»! کند قابل ملامت خواهد بود؟!
ایشان در جای دیگری از همان دیدار، گفته اند «سال هایی که خمینی گفتن پلو نداشت، بلکه چوب داشت تنها کسانی آمدند که حق گو بودند، امروز امام، امام کردن برای بسیاری منافع دارد».
این سخن نیز در کلیت آن قابل قبول و ارزشمند است، اما مصداق مورد نظر ایشان با «حق»، «راه امام» و واقعیت های آشکار این روزها نه فقط متفاوت بلکه در تضاد کامل است و باید عرض کرد، فقط نیم نگاهی به میدان بیندازید! چه می بینید؟! آیا توده های فداکار مردم به خاطر دفاع از اسلام و انقلاب و امام(ره)، سختی های تحمیل شده از سوی قدرت های استکباری را تحمل می کنند و خم به ابرو نمی آورند یا فتنه گران که به خاطر مقابله با آموزه های امام(ره) و دشمنی با ارزش های اسلامی و انقلابی تحت الحمایه آشکار و بی پرده آمریکا، انگلیس، اسرائیل، اتحادیه اروپا، شیوخ عیاش عرب، بهایی ها، منافقین، سلطنت طلب ها، کلان سرمایه داران، و... قرار دارند؟! دیگ پلوی سفارت انگلیس که امروزه به چک پول های کلان، کمک های مالی میلیاردی، حمایت های تدارکاتی و سیاسی و تبلیغاتی و صدها امکان مادی دیگر از سوی قدرت های استکباری تبدیل شده است، برای مردم فداکار و پیروان امام راحل(ره) روی اجاق است یا برای فتنه گران؟! و... این قصه، سر دراز دارد.

بهانه‌جویی آلمان برای بلوکه کردن محموله نیروگاه بوشهر

روز دوشنبه نماینده دائم روسیه در سازمان ملل متحد ضمن حضور در "کمیته تحریم شورای امنیت سازمان ملل متحد" ضمن ارائه پرونده توقیف محموله روسی در بندر هامبورگ آلمان توسط پلیس گمرگ این کشور خواستار رفع توقیف از محموله مذکور شده است.

این محموله که به اعتقاد روس‌ها در چهارچوب قرارداد ساخت نیروگاه بوشهر است، خارج از چهارچوب چهار قعطنامه ای است که علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد صادر شده است.

ویتالی چورکین نماینده دائم روسیه در سازمان ملل متحد به اعضای کمیته تحریم شورای امنیت سازمان ملل گفته است که روسیه از این عمل کشور آلمان بسیار خشمگین است و این اعمال غیرقابل قبول بوده و در محدوده قعطنامه های شورای امنیت قرار ندارد.

همچنین به گفته چورکین، تطبیق دادن کشورها با قعطنامه های شورای امنیت منوط به این موضوع است که کشورهای ثالث از ایجاد محدودیت بیشتر به‌ویژه در وجه بین المللی آن جلوگیری بعمل آورند.

کمیته تحریم شورای امنیت سازمان ملل متحد که پس از تصویب اولین قعطنامه ضد ایرانی در شورای امنیت کار خود را آغاز کرده است، تاکنون در مورد توقیف چندین محموله ایرانی با تخطی از قوانین و حتی قعطنامه های ضد ایرانی شورای امنیت، ضررهای اقتصادی به ایران وارد کرده که باید جوابگوی این ضررهای مالی به کشورمان باشد.

در همین حال، خبرهای رسیده حاکی است که آلمان‌ها که خود را جزء 27 کشور اتحادیه اروپایی می دانند، می گویند درست است که شورای امنیت سازمان ملل متحد در قعطنامه های خود نیروگاه بوشهر را استثنا کرده اما این مورد در قعطنامه های اروپایی گنجانده نشده است!!!!

ضرر 1،2 میلیاردی روسیه در صورت عدم تحویل اس-300

روزنامه روسی "نزاویستما گزتا" اعلام کرده است که اگر روسیه سامانه دفاع موشکی اس-300 را به ایران تحویل ندهد، قرارداد 800 میلیونی دلاری فسخ می‌شود و روسیه علاوه بر محروم شدن از این مزیت، باید 400 میلیون دلار ضرر و زیان ناشی از فسخ قرارداد را به ایران پرداخت کند.

به گزارش رجانیوز، براساس گزارش این روزنامه روسی، ایران به‌راحتی برای تامین خواسته خود می تواند به کشورهای دیگر رجوع کند. ایران در طی این مدت به روسیه تأکید کرده بود سیستم متحرک دفاع موشکی اس-300 (پی-ام-یو) را در ارتباط با قرار داد سال 2007 به ایران تحویل دهد اما روسیه ادعا کرده است تغییراتی که متخصصین ایرانی بر روی سیستم دفاع موشکی ایجاد نموده اند، مشکلات فنی ایجاد کرده است. همچنین این کشور فشار زیادی را از طرف اسرائیل و امریکا برای عدم ارسال سیستم دفاعی به ایران تحمل می‌کند.

به اعتقاد این روزنامه روسی، سیستم دفاع هوایی ایران سامانه ای مشابه سیستم دفاعی اس-300 در اختیار ندارد که همزمان بتواند چندین هدف در فواصل 120 کیلومتری و در ارتفاعات مختلف را رهگیری کند و مورد هدف قرار بدهد.

به گزارش این روزنامه روسی، روسیه به ایران سیستم موشک‌های ضد تانک ای-تی 3 کا 11 و ای-تی 4 9 کا 111 را ارسال کرده و همچنین 25هلی کوپتر ام-ای 17 و ام ای8 که برای حمل و نقل مورد استفاده قرار می گیرند و همچنین سیستم دفاع موشکی (پنستیر اس-ای 1) و "تور ام" را که دارای برد متوسط هستند، به ایران انتقال داده است.

شرکت روسی "روسوبرون اکسپورت" در حال حاضر یک قرارداد 1.5 میلیارد دلاری با ایران دارد که براساس آن بهینه سازی تانک‌های تی-72 و هواپیماهی سوخوی اس-یو 24 که برای اهداف زمینی به‌کار می روند و همین‌طور هواپیماهای شکاری میگ-29 را با ایران در حال انجام دارد.

علاوه بر ضرر و زیان 1.2 میلیاردی روسیه بابت عدم تحویل سیستم موشکی اس-300 به ایران و همچنین جریمه مورد نظر در قرارداد ایران ممکن است که خرید سالیانه 300 تا 500 میلیون دلاری تجهییزات نظامی از روسیه را به حال تعلیق درآورد.

اما نکته دیگری که روسیه را بسیار نگران کرده است، همکاری‌های ایران در زمینه سیستم حمل و نقل مسافری و باری خود است که ایران در یک اقدام اجمالی ماه گذشته، خواستار پایان فعالیت هواپیماهای مسافربری توپولف تی-یو-54 در سیستم حمل و نقل هوایی خود شده است و همچنین بازپس فرستادن خلبانان روسی به روسیه از اقدامات دیگری است که ایران در طی یک‌ماه گذشته انجام داده است.

به گزارش رجانیوز، ناظران سیاسی معتقدند نزدیکی کم‌سابقه رؤسای جمهور روسیه و امریکا دلیل کارشکنی در تحویل سامانه اس- 300 به ایران و افزایش صراحت مقامات روسی در اظهارنظر علیه ایران است.
 

دبیر انجمن دانشگاه شریف به سوئیس فرار کرد


گرچه روز های داغ تابستان برای دانشجویان از نشاط و شادابی خاصی برخوردار است اما تشکل های قانون شکن دانشگاه‌های تهران روزهای سختی را پشت سر می گذارند.

"خبرنامه دانشجویان ایران " نوشت؛ شاید وضعیت بحرانی انجمن تهران و شریف در این روزها و برخورد به ایام تعطیلی دانشگاه ها اوضاع سخت را برای این تشکل‌ها واضح کند.
انجمن شریف که به قل دوم انجمن تهران معروف است طی این روزها به دلایل مختلفی روزهای کما و شاید اغمای منجر به مرگ را طی می‌کند.
این تشکل که چندین سال است به نماد قانون شکنی و دور زدن قانون در دانشگاه شریف تبدیل شده است با ضعف نیرو و لیدر نیز رو به رو شده است.
لیدرها و سرکردگان این تشکل که عامل به هم زدن دانشگاه بوده‌اند طی نیم سال دوم تحصیلی یا از دانشگاه خارج و یا از ایران خارج شده‌اند.
نمونه اخراجی‌ها و در واقع فراری‌های این تشکل "تارا سپهری فر " دبیر اسبق این تشکل است که برنامه‌ریز اصلی و نیز سر حلقه اغتشاشات 13آبان و 16آذر بود.
سپهری فر در اسفندماه 88 پس از استعفا از دبیری این تشکل نه تنها از دانشگاه خارج بلکه از ایران هم به سوئیس رفته است تا سیر خروج لیدرهای اغتشاشات دانشگاهی از کشور که در سال‌های نه چندان دور از دانشگاه امیرکبیر به تهران کشده شد به دانشگاه شریف هم برسد.
سال‌های پیش آغاز سیر خروج اغتشاشگران با خروج علی افشاری و احمد باطبی آغاز شد و سال گذشته نیز افرادی چون اکبر کاظمی فرار را بر قرار ترجیح دادند و این تشکل‌های قانون شکن با کمبود هوچی‌گر مواجه کردند.
قابل ذکر است انتشار نشریاتی چون "راه نو " و "پستو " توسط انجمن شریف که اعتقادات لنینی و مارکسیستی را ترویج می‌دهد نشان از انحطاط کلی این تشکل دارد‌.
افرادی چون شاهین رزازی، علی اکبر محمد‌زاده و محمد علی منتظری از گردانندگان انجمن این دانشگاه هستند که در حال حاضر به شدت دچار اختلاف ایدئولوژی درونی برای ادامه راه هستند.
نکته قابل ذکر آنکه در زمان اخراج کروبی از دانشگاه شریف هم هیچ یک از افراد فوق الذکر برای حمایت از وی حضور نداشتند که این خود پروژه عبور از کروبی و خاتمی و موسوی را توسط این افراد را تقویت می‌کند.

صدای این شاه واشنگتنی از گوشه حرمسرا

صدای این شاه واشنگتنی از گوشه حرمسرا


روزنامه فرانسوی فیگارو خبری را از عبدالله پادشاه عربستان منتشر کرد که در نوع خود بی‌سابقه است؛ ملک عبدالله در دیدار با وزیر دفاع فرانسه در روز پنج ژوئن (15 خرداد) گفته است: «دو کشور در جهان هستند که شایستگی و لیاقت موجودیت را ندارند، یکی ایران و دیگری اسرائیل». 

هرزگویی‌های پادشاه عربستان درباره ایران نشان‌دهنده ضمیر بیمار فردی است که نه جایگاه خود را می‌داند و نه مقام سخن را. چرا که اگر او اندکی – تنها اندکی – فهم مناسبی از اسلام و سیره حضرت رسول(ص) داشت به عنوان یک مسلمان، همکیشان خود را در برابر «کافر مسلم حربی» اینگونه مورد تعریض قرار نمی‌داد. 

این نشان می‌دهد که او نه تنها از حکومتداری چیزی نمی‌داند که فاقد درک اسلامی و انسانی از موقعیت خود و موقعیت اسلام است. رنجی که او و دیگر سران عرب از موقعیت ویژه انقلاب اسلامی با رهبری امام خمینی(ره) در 30 سال گذشته می‌برند قابل درک است زیرا پرچم رهبری کشورهای اسلامی را از دست آنها ستاند و آنان را به همان گوشه حرمسراها و لعبتکده‌های خود نشاند. 

کینه آنها کینه منافع نیست که آنان از بابت منافع مادی در 30 سال گذشته به واسطه تحریم‌های غرب و آمریکا بر علیه ایران حسابی پروار شدند و آخور آباد کردند، کینه آنها، کینه قدرت سیاسی و رهبری هویت اسلامی است. عربستان وقتی می‌بیند به‌رغم حساب‌های انباشته از دلارهای نفتی نمی‌تواند سیاست‌های خود را در لبنان، عراق، افغانستان و در جای جای خاورمیانه پیاده کند و همه جا ایران بسان خاری در چشم آنان عمل می‌کند و طرح‌ها و ترفندهای آنان را باطل می‌سازد، به عقده حقارتی دچار می‌شود که راهی جز درشتگویی‌های نامعقول ندارد تا بتواند حداقل ضمیر آشوب‌زده خود را تسکین دهد.
 
اکنون همه می‌دانند که ملک عبدالله برای تضعیف دولت شیعه عراق هزینه تروریست‌ها در اقصی نقاط دنیا را می‌پردازد تا با آمدن به عراق و ناامن کردن آن و حمله به مراکز و اماکن مقدس شیعیان به تفرقه و نقار در بین ملت عراق و سرنگونی حکومت قانونی شیعیان بپردازد. ملک عبدالله از طریق یکی از برادرانش و با تشکیل بنیادی به ظاهر خیریه در مصر، اردن و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس و پاکستان و افغانستان به تروریست‌ها کمک می‌کند تا با رفتن به عراق به امور خرابکارانه بپردازند تا بتوانند از این طریق صلاحیت دولتمردان شیعه را زیر سوال ببرند. 

او از این راه و با کمک علمای وهابی به افرادی که با این کارها آسیب می‌بینند وعده بهشت! و به خانواده‌های آنان وعده دلارهای بسیار می‌دهد. ملک‌عبدالله و برادرانش رسما «بارانداز تروریست» درست کرده‌اند و برای مقابله با نفوذ شیعیان از هیچ اقدامی فروگذار نمی‌کنند. اگر این شاه واشنگتنی و دیگر سران عرب به جای مقابله با شیعیان به فکر اتحاد مسلمانان بودند اکنون وضعیت غزه و فلسطین بدین شکل نبود دشمنان اسلام تا بدین پایه گستاخ نمی‌شدند. اما در تفکر منجمد سران عربستان حمله به شیعیان اولی‌تر از اتحاد و یکپارچگی اسلامی است و این را عملا و علنا هم مطرح می‌کنند و شیعیان را به چالش می‌کشند. مخصوصا از نوع شیعه ایرانی که در 30 سال گذشته با وجود آن همه دشمنی اعراب نه تنها به زانو در نیامد بلکه توانست قدرت خود را هم گسترش بدهد و بسیاری از دولت‌های عربی را به چالش بکشد. حجم کمک‌های مادی و معنوی شیوخ عربی به صدام نه چیزی است که آنها پنهان کنند و نه مسئله‌ای است که از چشم ایرانیان دور مانده باشد. آن‌همه کمک برای چه چیزی صورت گرفت؟ آیا آن زمان هم مسئله هسته‌ای در کار بود؟ آیا ایران انقلابی که خود هزار بحران درونی داشت منافع آنها را تهدید کرده بود؟ چرا شیوخ عرب سیاست‌های خود را براساس ساعت واشنگتن تنظیم می‌کنند؟ 

یادش به خیر امام خمینی(ره) می‌گفت اسلام اینها، «اسلام آمریکایی» است، آنوقت‌ها هنوز ابعاد این سخن امام به عینه آشکار نشده بود ولی حالا چیزی نیست که در پرده مانده باشد و کسی نداند که «اسلام ناب آمریکایی» یعنی چه.
با این حال و مزید اطلاع ملک عبدالله باید گفت افتخار ایران و ایرانی این است که با همه اختلاف‌ها و گرایش‌ها و سلیقه‌ها و گروه‌ها در برابر دشمن وطن و متجاوزان به خاک پاک ایران لحظه‌ای درنگ نخواهند کرد و جواب شایسته‌ای به کسانی که آرزوی حذف موجودیت ایران را دارند خواهند داد. زیرا این مردم مفتخرند که خود حاکم خود باشند نه ایالت اسلامی غیرمختار آمریکا.
آقای عبدالله حداقل از سرنوشت صدام که او نیز همین آرزو را داشت درس بگیر و محملات خود را واگویه نکن.