شفاف نیوز

شفاف سازی مسایل سیاسی

شفاف نیوز

شفاف سازی مسایل سیاسی

تسلیحات اقتصادی

بسیاری از رسانه های بین المللی و منطقه ای خبر مربوط به قراردادهای جدید فروش تسلیحات آمریکایی به 4 کشور عرب حوزه خلیج فارس را «بسیار مهم» ارزیابی کرده اند در این میان رسانه های متعلق به آمریکا و انگلیس بیش از دیگران از اهمیت ویژه این قراردادها سخن گفته اند که خود بیانگر آن است که اهمیت آن به این نیست که 4 کشور عربی به این تجهیزات دست پیدا می کنند بلکه اهمیت آن به این است که کشور فروشنده توانسته است توفیق مهمی در فروش تسلیحات داشته باشد. درخصوص این موضوع گفتنی هایی وجود دارد:

1- خبرهای منتشر شده بیانگر آن است که براساس قراردادهای جدید، پنتاگون معادل 8/122میلیارد دلار تسلیحات جدید شامل هواپیماهای F15 و F18 و هلی کوپترهای آپاچی، بلک هاوس و لیتل بیرد به کشورهای عربستان، امارات، عمان و کویت برای تحویل طی یک دوره 10 ساله خواهد فروخت این در حالی است که آنان نیمی از این مبلغ را بصورت نقد دریافت خواهند کرد در این قراردادها قید شده است که آمریکا در یک دوره 10 تا 20 ساله خدمات پس از فروش شامل تعمیرات، هدایت، نگهداری و بکارگیری این تسلیحات را در اختیار دارد این به آن معناست که علاوه بر مبلغ اصلی، این 4 کشور حدود 500 میلیارد دلار را بعنوان هزینه های مکمل طی قراردادهای متمم به شرکت های آمریکایی می پردازند پس مبلغی که از جیب چهار همسایه عرب ما به جیب شرکت های آمریکایی واریز خواهد شد حدود 620 میلیارد دلار خواهد بود. این در حالی است که روزنامه «واشنگتن پست» فاش کرد پنتاگون علاوه بر انعقاد معامله 60 میلیارد دلاری فروش تسلیحات به عربستان سعودی، در حال انجام مذاکراتی با مقامات این کشور بر سر مدرنیزه کردن نیروی دریایی عربستان و موشکهای دفاعی این کشور به ارزش دهها میلیارد دلار است.


2-در متن قراردادهای یاد شده، قید گردیده که این کشورها اولا حق بکارگیری این سلاح ها علیه رژیم صهیونیستی را ندارند و ثانیاً تنها می توانند آن ها را بار دیگر به خود آمریکا بفروشند با این وصف با توجه به آنکه ناوبری این تسلیحات نیز بعهده نظامیان آمریکایی است و مهندسان، تعمیرکاران و نیروهای خدماتی آن نیز آمریکایی خواهند بود، می توان گفت عربستان، عمان، امارات و کویت تنها انبار نگهداری این هواپیماها برای آمریکا هستند. انباردارانی که به جای دریافت حق انبارداری، پول کالای امانی را چند برابر پرداخته اند! از سوی دیگر قید اینکه این هواپیماها نباید علیه اسرائیل استفاده شود هم یک قید برای حکام کنونی به حساب نمی آید چرا که این دولت ها در طول 60 سال گذشته همپالکی خود با صهیونیست ها را به اثبات رسانده اند که همراهی مطلق دربار سعودی با رژیم جنایتکار تل آویو در جریان جنگهای 33 و 22 روزه از جمله آن می باشد. این قید از نگرانی و پیش بینی آمریکایی ها نسبت به سرنوشت رژیم های یاد شده ناشی می شود. این دولت ها با یک موج مردمی در درون کشورهای خود مواجه و سقوط آنان قابل مشاهده است. آمریکا می داند که بمب افکن ها نمی توانند به مصاف مخالفان داخلی رژیم های سعودی و... بروند و لذا تضمینی برای بقاء این رژیم ها وجود ندارد. آمریکا گمان می کند با این بند از قراردادها می تواند این هواپیماها را از مردم در این کشور بازستاند در حالیکه چنین تضمینی وجود خارجی ندارد.


3- آمریکایی ها تلاش کرده اند تا «تهدیدات ایران»! را عامل اصلی فروش این تسلیحات معرفی نمایند. آنتونی کردزمن مدیر آمریکایی موسسه تحقیقات استراتژیک گفته است که واشنگتن با این قراردادها درصدد است تا بزرگترین مانع و محدودیت را برای ایران به وجود آورد. روزنامه گاردین نیز مدعی شد هدف آمریکا از فروش تسلیحات جدید تقویت قدرت نظامی متحدان خود در برابر خطرات احتمالی از جانب ایران است. اما این ها مشتی دروغ بیشتر نیستند چرا که اولا در طول 300 سال گذشته، ایران هیچگاه به کشوری در همسایگی خود تعرض نکرده است ثانیاً ضعف کشورهای وابسته به آمریکا در همسایگی ایران در مواجهه با جمهوری اسلامی به دلیل ضعف در سیستم تسلیحاتی آنان نیست. آنان از یک سو در برابر قدرت نرم جمهوری اسلامی- نفوذ معنوی- آسیب پذیرند که تسلیحاتی انبوه تر و مدرن تر از این نیز نمی تواند از گستره و عمق آن بکاهد. از سوی دیگر غرب به دروغ تبلیغ می کند که ایران درصدد دستیابی به بمب اتمی است. آیا F15 و حتی F35 قادر است به مقابله با تهدید ناشی از بمب اتمی برود پس کاملا واضح است که آمریکایی ها کلاه گشادی سر همسایگان ما گذاشته اند.


4- آمریکایی ها نه برای مقابله با ایران- که توانایی آن را ندارند- بلکه برای حل مشکلات عظیم اقتصادی خود این قراردادهای سنگین را به همسایگان ما تحمیل کرده اند برابر خبرهای منتشر شده، آمریکایی ها به چند قرارداد (در مجموع) یک تریلیون دلاری در خلیج فارس فکر می کنند و درصدد هستند تا از طریق دلارهای این منطقه بخش قابل توجهی از رکود اقتصادی خود را حل و فصل نمایند لذا ماهیت این قراردادها بیش از هر چیز اقتصادی است براساس خبرهای موجود، آمریکا از طریق قراردادهای 123 میلیارددلاری با 4 کشور عربی در صدد برآمد تا شرکت های لاکهید مارتین، ریتئون ، بوئینگ و جنرال الکتریک را که در آستانه ورشکستگی کامل هستند، نجات دهد. گاردین چاپ انگلیس نوشت از طریق این قراردادها بیش از 75هزار فرصت شغلی جدید در کارخانه های تسلیحاتی آمریکا به وجود می آید و رادیو فردا وابسته به سازمان سیا فاش کرد که «بزرگترین معامله تسلیحاتی تاریخ آمریکا» صنایع نظامی آمریکا را از ورشکستگی خارج می کند. این رادیو گفت کارخانه های تسلیحاتی آمریکا در سالهای 2008 و 2009 با کاهش 12 و 20 درصدی فروش مواجه بوده اند. کمک دولت عربستان به آمریکا برای خروج از بن بست بسیار سخاوتمندانه است چرا که گزارش ها بیانگر آن است که فقط 38 درصد بازار کار عربستان در اختیار مردم این کشور است و 62 درصد آن را آمریکایی ها و... به اشغال خود درآورده اند یک گزارش دیگر بیانگر آن است که بیش از 30 درصد از جمعیت 19 میلیون نفره عربستان- که به دروغ 26 میلیون نفر خوانده می شوند- مطلقاً بیکار هستند که 20 درصد از آن را جوانان فارغ التحصیل دانشگاهها تشکیل می دهند با این وصف باید گفت فروش تسلیحات جدید به رژیم های عربستان و... نه فقط پایه های قدرت آنان را استحکام نمی بخشد بلکه به یک عامل مهم در تشدید اعتراضات داخلی علیه این دولت ها تبدیل می شود.


5- این تسلیحات ایران را تهدید نمی کند چرا که اساساً دولت های یاد شده هیچگاه نمی توانند تهدیدی علیه ایران باشند. دولت های عربستان، کویت و... همواره در انتظار بوده اند تا آمریکا به ایران ضربه ای بزند. بعضی از دولت های عربی روی اینکه چه زمانی آمریکا به تاسیسات بوشهر حمله می کند، شرط بندی کرده بودند و روزی که میله های سوخت در قلب نیروگاه هزار مگاواتی ایران قرار گرفت نومیدانه آن را نظاره کردند. این تسلیحات ملت های منطقه را نیز تهدید نمی کند. همین سال گذشته رژیم عربستان سعودی به دعوت دولت صنعا با جنگنده های F15 و... به مبارزان الحوثی در کوههای مره یمن حمله کردند ولی نتوانستند بر آنان فایق آیند از این رو عربستان حدود دو ماه پس از ورود به جنگ با مبارزان صعده عقب نشینی کرد بدون آنکه آسیبی به حوثی ها وارد کند. جالب این است که در آن شرایط مبارزان الحوثی نزدیک به 35 پاسگاه و پادگان سعودی ها را در مرزهای شمالی و غربی یمن در تصرف داشتند. خاندان آل سعود حتی نمی توانند به آمریکایی ها اجازه دهند که از این هواپیماها علیه ایران استفاده کنند چرا که تاب واکنش حتمی ایران به خاک خود را ندارند. حدود 10 سال پیش شیخ زائد رئیس وقت امارات به مقامات آمریکایی که احساس می کرد قرار است با ادعای حمایت از امارات به ایران حمله کنند گفته بود: «اگر شما در این جنگ شکست خوردید و ناچار شدید مانند سومالی از جزایر خارج شوید ما چگونه با ایرانی ها روبرو شویم.»
6- دولت آمریکا در گزارش رسمی به کنگره این کشور اعلام کرده است که هدفش از فروش این تسلیحات «تقویت محور اعتدال عربی» برای تضعیف محور مقاومت می باشد. این از یک سو باعث سرافکندگی دولت های یاد شده است، از سوی دیگر یک دروغ بزرگ است چرا که مقاومت منطقه به رهبری ایران، «تسلیحات محور» نیست که با تسلیحات برتر تضعیف شود از اول هم تسلیحات برتر در اختیار جبهه آمریکا در منطقه- که مقامات این کشور به دروغ نام آن را محور اعتدال عربی نهاده اند- بوده است بنابراین با عقد این قراردادها چیزی عوض نشده بلکه مقاومت در برابر آمریکا و پایگاههای منطقه ای آن موجه تر هم شده است.
7- آمریکایی ها در منطقه ای اقدام به عقد قرارداد سنگین تسلیحاتی کرده اند که «گلوگاه انرژی جهان» می باشد. این مسئله اقتضا می کند که منطقه خلیج فارس به سمت کاهش تنش و ستیز پیش برود و حال آنکه آمریکایی ها که شعار پاسداری از امنیت انرژی در خلیج فارس را می دهند خود امنیت آن را به مخاطره انداخته اند. آمریکایی ها گمان می کنند که فروش تسلیحات از یک سو مشکل مالی آمریکا را حل می کند و از سوی دیگر به دولت عربستان در این منطقه محوریت می بخشد و ژاندارم شدن رژیم ریاض می تواند خیال آمریکا را از انتقال آسان، ارزان و مستمر انرژی به غرب راحت کند و حال آنکه از یک سو دوره ژاندارمی با وجود خیزش های اسلام گراها به سر آمده و از سوی دیگر این سیاست شکست خورده ای است که پیش از این روی رژیم پهلوی و رژیم صهیونیستی تجربه شده اند و همه می دانند که رژیم سعودی از رژیم پهلوی و رژیم صهیونیستی به مراتب ضعیف تر است.
8- بسیاری از تحلیلگران اروپایی و اسرائیلی در تجزیه و تحلیل قرارداد 123 میلیارد دلاری آمریکا به4 کشور عرب حاشیه جنوبی خلیج فارس گفته اند این قراردادها نشانه روشنی از پذیرش ایران هسته ای از سوی ایالات متحده است آمریکا با این قراردادها درصدد است تا قدری از نگرانی دولت های هم پیمان خود در منطقه بکاهد و بالاخره باید گفت که ملت های منطقه در یک اتحاد مثال زدنی با هم قرار دارند این اتحاد دو چهره دارد یک چهره آن مواسات برادرانه با یکدیگر است و چهره دیگر آن مقاومت در برابر طرحهای آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه است پس تکلیف چنین قراردادهایی را در نهایت ملت های منطقه رقم می زنند.

سعدالله زارعی

اشپیگل: لبنانی ها ازاحمدی نژاد مانند یک قهرمان ملی استقبال کردند

نشریه معروف اشپیگل آلمان روز چهارشنبه با درج خبر سفررییس جمهوری ایران به لبنان نوشت: محمود احمدی نژاد در بیروت همانند یک قهرمان ملی مورد استقبال قرار گرفت.این نشریه افزود: رییس جمهوری ایران درحالیکه سوار بر یک خودرو با سقف باز بود، برای مردم در بیروت دست تکان می داد.
اشپیگل نوشت: هزاران لبنانی در مسیر حرکت رییس جمهوری ایران جمع شده و با تکان دادن دست از وی استقبال کردند.
خبرگزاری'د پ آ' آلمان نیز نوشت: لبنانی ها با پرتاب گل به سوی رییس جمهوری ایران فریاد شادی سرکشیدند.
به نوشته این خبرگزاری این اولین سفر احمدی نژاد به لبنان از سال 2005 و زمان انتخاب شدن به سمت ریاست جمهوری ایران است.

چین آماده تحویل سامانه موشکی شبیه اس300 به ایران است

یک روزنامه روسی تأکید کرد: کشورش با نقض یک طرفه قرارداد بسیار مهم فروش موشک اس300 به ایران بسیاری از بازار تسلیحاتی خود را در ایران و حتی کره شمالی از دست داد.
روزنامه «ترود» چاپ مسکو در گزارشی از این ماجرا نوشت: بلافاصله با برهم زدن چنین معامله ای از سوی روسیه پکن جای این کشور را پر کرد و به تهران پیشنهاد کرد که سامانه چینی شبیه به اس300 را بخرد.
به نوشته این روزنامه، مسکو که از صدور اس300 به ایران خودداری کرد، نه تنها بازار تسلیحات بلکه بازارهای دیگر این کشور را از دست داد. این گرایش در روابط نه تنها با ایران بلکه با کره شمالی هم شکل می گیرد. روسیه همیشه یکی از شرکای اساسی این کشورها بود ولی اکنون این بازارها را از دست می دهد.
به گفته کارشناسان، از اول انتظار می رفت که چین فوراً جای خالی شده در بازار ایران را به خود اختصاص دهد. رجب صفروف- رئیس مرکز مطالعه ایران معاصر- در مصاحبه با «ترود» اظهار کرد: «تهران واقعاً به سامانه ضدهوایی احتیاج دارد. چرا که محمود احمدی نژاد تقریباً هر هفته تهدیدهای ایالات متحده و اسرائیل را می شنود که می توانند به کشور متبوع وی ضربات موشکی وارد کنند.»
ترود به نقل از یک منبع در دولت ایران ادعا کرد: «چین مدت ها پیش حاضر بود سامانه های ضدهوایی خود را به ایران پیشنهاد کند ولی منتظر تصمیم نهایی دمیتری مدودف بود.»
به گفته او، پکن می خواهد نه تنها موشک ها بلکه رادارها را هم بفروشد.
به گفته صفروف، جدال بین ایران و روسیه به نفع چین تمام شد آن ها با خوشحالی تمام بازار آزاد شده را می گیرند و بعید است که از آن خارج شوند.
این کارشناس توضیح داد که روسیه می توانست از محل فروش اسلحه به ایران تا 13میلیارد دلار به دست آورد و نیز از محل طرح های هواپیمایی مشترک با ایران یک میلیارد دلار کسب کند.
در ماه های آینده در ایران مناقصه ساخت دو نیروگاه اتمی معادل 6 میلیارد دلار اعلام خواهد شد که به گفته یک منبع نزدیک به دولت ایران، روسیه را به شرکت در آن راه نخواهند داد و از این به بعد، چین است که تسلیحات و هواپیماها را فروخته و در ایران نیروگاه اتمی خواهد ساخت.
سرگئی ساناکویف، رئیس مرکز همکاری های بازرگانی اقتصادی روسیه و چین هم در مصاحبه با «ترود» گفت: «محور ایرانی برای پکن بیش از پیش اهمیت پیدا می کند. در حال حاضر بازار ایرانی برای چین حتی از بازار روسی جذابیت بیشتری دارد و نکته دیگر اینکه پکن در عوض فن آوری های خود مایل است نفت و گاز ایرانی بیشتری بخرد.»

آنها را شما مدیریت می کنید یا آنها شما را؟!

روزنامه تازه تاسیس «ملت ما» (نزدیک به محسن رضایی) شماری از روزنامه نگاران زنجیره ای را دعوت به همکاری کرده است.
در این روزنامه که با صاحب امتیازی عبدالحسین روح الامینی و مدیرمسئولی امیرحسین مردی منتشر می شود برخی همکاران نشریات و سایت های زنجیره ای که در جریان فتنه سال گذشته، از فتنه گران در قالب مقاله و امضا حمایت کردند (از جمله «علیرضا-خ، سجاد-س، فروزان-الف، محمد-ب، مهناز-ش، نعمت-الف و...) همکاری دارند.
این روزنامه اگرچه مدعی «موج» سوم است اما گارد اصلی خود را تخطئه دولت قرار داده و این در حالی است که کوچکترین مرزبندی با افراطیون مدعی اصلاح طلبی که پای فتنه و آشوب سال گذشته بودند، از خود بروز نداده است و با این حساب معلوم نیست این چه جریان سوئی است که از افراطیون برای تخطئه یکجانبه دولت اصولگرا بهره می گیرد و هیچ موضعی علیه همان افراطیون ندارد.
برخی گزارش ها حاکی از صبغه انتخاباتی روزنامه مورد اشاره است. در کنار این روزنامه ظاهرا اصولگرا، روزنامه های دیگری نیز با همین پوشش فعالیت می کنند که از شماری از عناصر زنجیره ای دعوت به همکاری کرده اند و در این میان معلوم نیست مدیران این روزنامه های شبه اصولگرا، عناصر زنجیره ای را مدیریت می کنند یا خود توسط آنها مدیریت می شوند.
برخی از همکاران چنین نشریات و رسانه هایی پس از ارتکاب انواع خیانت ها، از کشور گریختند که آخرین آنها احمد جلالی فراهانی همکار نشریات ایران (دوره اصلاحات)، همشهری، تهران امروز، اعتماد و خبرگزاری مهر بود.

مجازات عوامل فتنه یک مطالبه عمومی است و در زمانش انجام می شود

عباس جعفری دولت آبادی با تأکید بر اینکه برای مجازات عوامل فتنه یک مطالبه عمومی وجود دارد تصریح کرد که این مطالبه در زمان خود انجام خواهد شد.
دادستان تهران روز چهارشنبه در حاشیه مراسم تودیع و معارفه سرپرست دادسرای ناحیه 10 (هاشمی) در پاسخ به سؤال خبرنگاری مبنی بر اینکه با توجه به محاکمه عوامل فتنه و رسیدگی به پرونده عوامل کوی دانشگاه آیا برخوردی با عوامل فتنه صورت نمی گیرد؟ گفت: در رابطه با کوی دانشگاه پرونده در دادسرای نظامی مطرح است و در این خصوص باید از دادسرای نظامی سؤال شود. از سوی دیگر اکثر افرادی که در جریان اغتشاشات بعد از انتخابات نقش داشتند محاکمه شدند و تعداد کمی مانده که در آستانه محاکمه هستند.
به گزارش ایسنا، وی افزود: در خصوص عوامل فتنه نیز قبلا اشاره کردیم که یک مطالبه عمومی وجود دارد و در زمان خود انجام می شود.
جعفری دولت آبادی در پاسخ به بخش دیگری از سؤال این خبرنگار مبنی بر اینکه اقدام عملی در این مورد را کی مشاهده می کنیم؟ گفت: اقدام عملی وقتی است که مردم محسوس ببینند اما انجام خواهد شد. اجازه دهید وقتی عمل کردیم اعلام کنیم.
جعفری دولت آبادی در خصوص شناسایی چند جاسوس هسته ای که خبر آنرا وزیر اطلاعات اعلام کرده بود نیز گفت: از خود وزیر اطلاعات توضیح بیشتر را بخواهید.
دولت آبادی همچنین با اشاره به ترورهای اخیر در تهران اظهار کرد: در خصوص دو، سه تروری که در تهران و نسبت به پزشکان رخ داد برخی از سایت های خبری وانمود کردند که این ترورها سیاسی است در حالی که قاتل دکتری که در نارمک کشته شده بود را شناسایی کردیم و قاتل امروز دستگیر شده است.
وی افزود: در رابطه با پدر وی نیز که در گیلانغرب خودکشی کرده پیشنهاد کردیم که این پرونده به تهران احاله شود. برخی سایت ها سعی می کنند همه چیز را در ایران سیاسی جلوه دهند درحالی که این موضوع بسیار روشن است. یک دکتری کشته شده؛ گفته می شود بیمارستان ها و دکترها را مسلح کنید. قتل در همه جوامع وجود دارد و ایران نیز یکی از آن جوامع است.
دادستان تهران افزود: در خصوص قتلی که در بلوار کشاورز رخ داد هنوز سرنخی پیدا نشده و امیدواریم که در این رابطه سرنخی پیدا شود. اما بعضی از سایت ها این موارد را با ترور علی محمدی و حمله به دکتر معتمدی کنار هم چیدند. این امر کم لطفی است و رسانه های خبری باید به این موضوع توجه کنند که دادستانی حتماً به این نوع شبهات در وقت خود پاسخ می دهد و دلیلی وجود ندارد که مرتب بخواهیم توضیح دهیم.
جعفری دولت آبادی یادآور شد: قاتل پرونده قتلی که در نارمک رخ داده دستگیر شده و پرونده نزد پلیس امنیت تهران بزرگ است و پرونده در دادسرای امور جنایی مطرح است.
همچنین دادستان تهران با اشاره به دستگیری هایی که در اصفهان صورت گرفته خطاب به جریانات سیاسی گفت: جریانات سیاسی توجه داشته باشند که وقتی به افرادی مرخصی داده می شود که به درمان یا زندگی شخصی بپردازند دنبال کردن کارهای سیاسی برخلاف عهد آنان است و کسانی که به مرخصی می آیند قرار نیست که فعالیت علیه نظام انجام دهند.
وی افزود: این افراد که در جریان مرخصی قرار داشتند و به اصفهان رفته و اقداماتی انجام داده بودند توسط پلیس و نهادهای امنیتی دستگیر شدند.
دادستان تهران با تأکید بر این که سازمان و نهادهایی که پروانه ندارند نباید فعالیت کنند، تصریح کرد: همچنین سازمان ها و نهادهایی که پروانه دارند اما پروانه هایشان توقیف است نمی توانند فعالیت کنند و صرفاً نهادها و سازمان هایی می توانند به فعالیت بپردازند که طبق قانون مجوز و پروانه فعالیت داشته باشند.
دولت آبادی ادامه داد: افرادی که از مزایای مرخصی استفاده می کنند حتماً باید پایبند به این مرخصی ها باشند و وقتی نظام نسبت به آنها رأفت می کند توقع دارد که پاسدار تعهداتشان باشند کما اینکه تعدادی از این گروه در سال 80 محکومیت های 6، 10، 15 و... ساله داشتند و نظام این احکام را اجرا نکرده و اگر می خواستیم احکام را اجرا کنیم طبیعتاً اجرای احکام ساده است.
جعفری دولت آبادی در بخش دیگری از سخنانش با تأکید بر این که مبانی ما در حوزه نظم عمومی بسیار قوی است، گفت: بر هم زدن نظم عمومی و تعدی به نظم عمومی در هر حوزه ای جرم است. حال ممکن است ضمانت اجراهایش نیز متفاوت باشد. اگر امروز عده ای تصمیم بگیرند با احتکار، بستن بازار یا کم و زیاد کردن کالایی نظم جامعه را بر هم بزنند به طور طبیعی حاکمیت و مجاری مربوطه ورود پیدا می کنند.

نقش پنهان کلینتون در دلالی اسلحه و کارشکنی علیه اوباما !

وزیر خارجه آمریکا پیش از آن که پیگیر سیاست های رسمی دولت اوباما در خاورمیانه باشد، نقش دلال را برای فروش اسلحه به کشورهای منطقه ایفا می کند!
روزنامه سوئیسی بازلر سایتونگ با انتشار این خبر نوشت: هیلاری کلینتون اکنون به شکل یک فروشنده اسلحه درآمده است. او در جریان رقابت انتخاباتی مقدماتی با اوباما در سال 2008 به شبکه ای بی سی گفته بود «ما باید سپر بازدارنده ای در مقابل ایران برای کشورهایی نظیر عربستان و امارات ایجاد کنیم. ما نمی توانیم برای عربستان و کویت و امارات که نگران ایرانند، خرید اسلحه را قدغن کنیم بلکه باید آماده باشیم که مجموعه دفاعی بزرگی در اختیار آنان بگذاریم.»
این روزنامه سوئیسی با اشاره به اینکه «کشورهای حاشیه خلیج فارس مجموعاً سفارش خرید 123 میلیارد دلار اسلحه را به آمریکا داده اند که 67 میلیارد دلار آن مربوط به عربستان سعودی است» نوشت: 2 سال پیش دیک موریس یکی از مشاوران سابق بیل کلینتون در نیویورک پست نوشت که «دکترین دفاعی جدید هیلاری کلینتون تحت تاثیر 15 میلیون دلار از دوبی و 10 میلیون دلار از عربستان است که بنیاد همسرش دریافت کرده است» و در ادامه نوشته بود که «اگر این انتخابات {سال 2008 آمریکا} یک جنگ افروز داشته باشد هیلاری کلینتون است.»
بازلر سایتونگ در پایان نوشت: آمریکا کشورهایی را در خلیج فارس مسلح می کند که هر چیزی هستند جز مدافع حقوق بشر، به علاوه در این کشورها چندین حامی بنیادگرایان وهابی نفوذ زیادی دارند. اما اگر مسئله بر سر ایران باشد، آمریکا حاضر است از آنها حمایت کند.
این در حالی است که اخیراً پروفسور کیبار اوغلو دیپلمات سابق ترکیه و استاد دانشگاه بیلکنت آنکارا در گفت وگو با روزنامه زمان تصریح کرد: ترکیه نگران مسابقه تسلیحاتی در خاورمیانه و معتقد است که خریدهای کلان تسلیحاتی کشورهای عربی منطقه خلیج فارس نه تنها کمکی به ثبات منطقه نمی کند بلکه با تشدید رقابت تسلیحاتی، ثبات منطقه را نیز تهدید می کند.
وی تصریح کرد: بیانیه تهران به امضای ایران، ترکیه و برزیل می توانست چالش هسته ای موجود با ایران را حل کند اما حسادت هیلاری کلینتون (رقیب انتخاباتی اوباما) نسبت به اوباما مانع اجرای توافقنامه تهران شد.

آجان کشی در نمایش اپوزیسیون !

یکی از عناصر ضدانقلاب خارج نشین گزارشی خواندنی از تجمع بی فروغ گروهک ها به هنگام حضور رئیس جمهور اسلامی ایران در نشست سازمان ملل ارائه کرد.

«شکوه- م» در سایت گویانیوز نوشت: متاسفانه درست روز قبل از اجرای برنامه اعتراضی در برابر سازمان ملل، متوجه شدم که نمی توانم در این مراسم شرکت کنم. شب قبل از آن وقتی از دوستی درباره ساعت و محل حضور مخالفان در مقابل سازمان ملل پرسیدم، او با لبخند معناداری گفت: «کدام گروه؟» و وقتی نگاه پرسشگر مرا دید، ادامه داد که «قرار است هر ساعت یکی از گروهها آنجا باشد. دقیقا نمی دانم که کدام گروه در چه ساعتی قرار است تظاهرات شان را انجام دهند، اما فکر می کنم که ساعت 9 تا 10 فدائیان، 10 تا 11 مجاهدین، 11 تا 12پادشاهی خواهان، 12 تا 1 جمهوری خواهان، 1 تا 2 سکولارها و...» با حیرت پرسیدم که این تقسیم بندی یعنی چه؟ این ترتیب را چه کسانی داده اند؟ و اصولا چرا این تقسیم بندی صورت گرفته است؟ او پاسخ داد که «درست نمی دانم اما می گویند چون سال گذشته بین مخالفان دعوایی اتفاق افتاده، امسال هیئتی تحت عنوان هیئت برگزارکننده، نزد پلیس می روند و می گویند که به علت درگیری پارسال بهتر آن است که امسال گروهها جدا جدا بیایند و هرکدام فقط در آن ساعتی که متعلق به آنهاست میکروفون در اختیارشان باشد و تظاهرات شان را انجام دهند. اعضای این هیئت پلیس را قانع می کنند که از این ترتیب حمایت کند.»
وی با اشاره به چند نفره و بی رمق بودن هر یک از این تجمعات می نویسد: تا وقتی این ترتیب را دیدم، باورم نمی شد که این مسئله واقعیت داشته باشد ولی این چه منطقی است که مقابل غیرایرانی ها و رسانه های بین المللی، جمع های کوچک و متفرق را به عنوان اپوزیسیون به نمایش بگذارند؟ من مقابل سازمان ملل رفتم اما دلم نیامد حتی به نزدیک جایی که مخالفان، گروه گروه یا بهتر است بگویم تکه تکه فریاد می زدند، بروم.
شایان ذکر است پیش از این برخی رسانه های غربی با اشاره به اینکه بزرگترین تجمعات اپوزیسیون توسط سازمان مجاهدین خلق (منافقین تروریست) و به استعداد چند ده نفر برگزار شد، تصریح کرده بودند که همین اتفاق نشانه زوال جنبش سبز در خارج از ایران است.