شفاف نیوز

شفاف سازی مسایل سیاسی

شفاف نیوز

شفاف سازی مسایل سیاسی

آخرین خالی بندی دروغ زاده هم نقش برآب شد !

نرخ تعیین کردن یک مزدور دون پایه موساد وسط دعوای ویکی لیکس با بی اعتنایی و تمسخر محافل ضدانقلاب و اپوزیسیون مواجه شد.
علیرضا نوری زاده-که به کلاهبرداری از طریق خالی بندی و خود مهم نمایی معروف است- در بحبوحه جنجال ویکی لیکس مدعی شده بود یک فرد مرتبط با سیستم اطلاعاتی ایران می خواسته وی را ترور کند!! وی ضمن مصاحبه هایی با برخی رسانه ها نظیر رادیو زمانه، العربیه و رادیو فردا تلاش کرد به این ادعای مضحک بازتاب دهد اما پس از سپری شدن یک هفته، گویانیوز با اشاره به عدم استقبال محافل ضدانقلاب از این بازی تازه نوری زاده نوشت: خبر ترور نوری زاده در سایت های اپوزیسیون سبز بی اهمیت تلقی شد. شما تشریف ببرید در این سایت ها سرچ کنید و ببینید که هیچ نتیجه ای به دست نمی آید. نوری زاده را جدا جدا نوشتیم نشد، سرهم نوشتیم نشد. با «ی» عربی نوشتیم نشد، عجب! لابد خبر به گوش دبیران خبر این سایت ها نرسیده شاید هم با این خبر حال نکرده اند؟ یا نوری زاده برایشان مهم نبوده. انگار نه انگار که قرار بوده او کشته شود، خوب شد نوری زاده را مسموم نکردند وگرنه سایت های اپوزیسیون خبر را این طور می نوشتند که «طبق اطلاعات واصله کسی به نام نوری زاده ترور شده البته منابع خبری مستقل ترور او را تأیید نکرده اند و احتمال سکته قلبی هم می رود».
یادآور می شود نوری زاده یکی از 3 تفنگدار متوهم فتنه سبز در بحبوحه و آشوب های سال گذشته به شمار می رفت اما با روشن شدن واقعیات، چاخان گوهایی نظیر او و محسن سازگارا هم به حاشیه افتادند به نحوی که گفته می شود وی روزگار پر از مذلتی را می گذراند به ویژه اینکه سرویس های جاسوسی غربی، مزدوران رندتر و کلاهبردارتر پیدا کرده اند و نوری زاده را چوپان دروغگوی لو رفته اپوزیسیون می دانند.

اصلاح طلبان متوهم ما را هم در آمریکا به اشتباه انداختند !

یک مقام سابق سیا می گوید نسبت به جنبش سبز زیرزمینی بسیار دلگرم شده بود اما اکنون معتقد است ایده انقلاب مخملی در ایران یک توهم بود که کسانی چون شیرین عبادی و اکبر گنجی و دیگران به آن دامن می زدند.
نشریه فارین پالیسی ضمن گزارشی به بی اعتنا شدن محافل آمریکایی و نگاه تحقیرآمیز آنها به جریان اپوزیسیون پرداخت و نوشت: رئول مارک گرکت(عضو پیشین سیا و همکار فعلی بنیاد دفاع از دموکراسی) ماه گذشته در سالن پر از جمعیت در بلومبرگ، اکبر گنجی را تحقیر کرد و ضمن تمسخر گفت که او متوهم است. او به شیرین عبادی هم کنایه زد آنجا که گفت اظهارات مخالفان جمهوری اسلامی در جمع های خصوصی با آنچه در جمع های عمومی مطرح می کنند تناقض و تفاوت فاحشی دارد و من به همین اندازه بسنده می کنم.
این گزارش می افزاید: گرکت در بلومبرگ گفت من برای گنجی احترام زیادی قائلم اما او و دوستانش متوهم هستند. اعضای جنبش اصلاح طلبی لیبرال احتمالا پراشتباه ترین تحلیلگران دهه گذشته در ایران بودند. آنها واقعا فکر می کردند یک انقلاب مخملی رخ می دهد.
فارین پالیسی در عین حال نوشت: شیرین عبادی می گوید سیاست اوباما در قبال خاورمیانه درست است. گنجی هم تابستان گذشته در باشگاه مطبوعات در واشنگتن ضمن هم عقیده بودن با دیگران درباره سیاست اوباما گفته بود «سیاست اوباما و عدم تهدید نظامی، جنبش سبز را ممکن کرد.»

امین زاده: عذر می خواهم اوباش واقعا مثل خود ما بودند!

عضو سابقا اطلاعاتی حزب مشارکت پس از قریب یک ماه و تحت فشار محافل رسانه ای، از اهانت خود به اوباش آشوبگر عذرخواهی کرد.

محسن امین زاده از دست اندرکاران فتنه 88 و معاون وزارت خارجه در دولت خاتمی، حدود یک ماه پیش خاطرات دادگاه و زندان را منتشر کرد که طی آن ضمن مانور فراوان روی نقاشی های خود، روایتی از دادگاه نوشته و دستگیرشدگان آشوبهای خیابانی را «اوباش» خوانده بود. امین زاده در آن خاطرات تصریح می کند «سعی داشتند ما را تحقیر کنند. من را میان اوباش نشاندند. به مسئول خشنی که کارش چیدن متهمین بود گفتم تو را به جدت دیگر ما را وسط اوباش ننشان. رفت و مشورت کرد و پذیرفت که اوباش را کنار هم پشت سر ما و جوانها بنشانند.»
این اظهارات صریح اعتراضات گسترده ای را در میان طیف های دست اندرکار آشوب باعث شد. از جمله «بالاترین» نوشت: آقای امین زاده شما چه تخم دو زرده ای کرده ای که این آدم ها توی دادگاه هم باید دور از شما بنشینند؟ باز دماغ تان را بالا نگه داشته اید که کنار مردم عادی ننشینید؟ این آدم های عادی، جوانهایی هستند که در دوران شما به این حال و روز افتاده اند. اگر همین اراذل و اوباش به شما رای بدهند و در انتخابات رای بیاورید، آیا رایشان را پس می دهید؟
در پی اعتراض های وسیع امین زاده با یک ماه تاخیر مجبور به عذرخواهی شد و در متنی که مشترکا در «کلمه» و «جرس» منتشر شده نوشت: در بخشی از خاطرات من از این افراد به عنوان اوباش یاد شده که متضمن قضاوت ماهوی درباره این افراد است. مطلع شدم برخی از خوانندگان به درستی به این عبارت اعتراض کرده اند. در دادگاه علنی در کنار چهره های سیاسی و فرهنگی، یک گروه متهم نیز با ظاهر و لباس و وضعیت کاملا متفاوت به صحن دادگاه آورده شدند که شباهتی با متهمان حوادث انتخاباتی نداشتند، در حدی که به نظرم رسید ممکن است این افراد مرتکبان جرایم واقعی غیرمرتبط با انتخابات باشند. من از همه این افراد قویا پوزش می خواهم و تایید می کنم که قضاوتی نادرست و شتابزده ارائه شده است.
امین زاده توضیح نداده اولا مگر قیافه این متهمان چه شکلی بوده که تداعی «اوباش» را می کرده؟ و ثانیا مگر آتش زدن اتوبوس و اموال و اماکن عمومی و حمله به عابران و چاقوکشی و قداره بندی چیزی جز اوباشگری است؟ و مگر عملکرد فتنه گرانی چون سردسته های حزب مشارکت و مجاهدین، چیزی جز لمپنیزم و اوباشگری- با عرض پوزش از اوباش چاله میدانی و دم دستی!- بوده است؟

بهاءالله مهاجرانی: انقلاب 57 تمام شده باید حالا را چسبید!

ارگان حلقه لندن از میرحسین موسوی خواست تعارف بر سر انقلاب 57 و امام را کنار بگذارد چرا که جنبش سبز تضادی عمیق با انقلاب 57 دارد.

سایت جرس وابسته به مهاجرانی و کدیور که ارگان رسمی فتنه گران در خارج کشور محسوب می شود و در هماهنگی کامل با سایت کلمه قرار دارد، از موسوی خواست برخی تعارف ها را کنار بگذارد. جرس نوشت: میرحسین عزیز! لطفاً تعارف نکنید جملاتی نظیر «ما رهبر نیستیم، رهبر جنبش شما هستید» و «عقل جمعی» بدون سازماندهی و تشکیلات فقط یک تعارف است. شما می گویید ماه دانشجو که حتماً منظورتان روز دانشجو بوده. در ثانی کجا کمپینی برای ارائه پیشنهاد و رای گیری تشکیل شده؟ باید به کلمه ایمیل بزنیم یا به جرس؟ اصلاً پیشنهادهای رسمی را کجا می توان یافت تا رای داد؟ چه کسی یا گروهی نتیجه رای گیری را رسماً اعلام می کند؟ می بینید که این سازماندهی کار ما نیست.
ارگان حلقه لندن تعارف دیگر را بر سر «انقلاب 57 و امام» توصیف کرد و نوشت: میرحسین عزیز ما وابستگی های عاطفی ]!؟[ شما را به انقلاب 57 و امام درک می کنیم و احترام می گذاریم. شما هم بپذیرید که آن انقلاب متعلق به دوره ما بوده و حق نداریم ظرفیت و فهم و شعور کنونی جنبش را در ابعاد آن انقلاب خلاصه کنیم. دوره امام هرچه بود گذشت و هیچ ارتباطی با امروز ندارد و انقلاب 57 تضادی عمیق تر را با جنبش سبز به معرض نمایش گذاشته است.
جرس همچنین به موسوی نوشت: «اعتقادات شخصی خود را که بسیار محترم است وارد شخصیت سیاسی تان به عنوان رهبر جنبش نکنید»! جرس توضیح نداده این چه رهبری است که باور خود به انقلاب و امام و اسلام را- اگر باوری باقی مانده باشد- باید کنار بگذارد و تبدیل به سردسته سمبلیک و در عین حال مطیع جریان های ضد انقلاب و اسلام و امام و قانون اساسی شود؟ و چرا اجازه نمی دهند موسوی سر همان تعارف خود باقی باشد که «من رهبر جنبش سبز نیستم»؟!

مباهله، آینه تمام‌نمای حقانیت اهل بیت(علیهم السلام)

اهمیت واقعه مباهله

پس از فتح مکه در سال هشتم هجرى و درخشش قدرت اسلام در جزیرةالعرب، پیروان دیگر ادیان و مذاهب و رهبران و رجال سیاسى و مذهبى توجه خاصى به اسلام و مسلمانان و به کانون این قدرت عظیم یعنى مدینةالرسول پیدا کردند. این امر زمینه مناسبى را براى نشر و گسترش شعاع اسلام تا اقصى نقاط حجاز و حتى خارج از آن فراهم آورد و پیامبر اسلام توانست از این فرصت بخوبى استفاده کند و با ارسال نامه‏ ها و نمایندگان ویژه به رؤساى بلاد و زمامداران کشورها آنها را به پذیرش اسلام و یا به رسمیت شناختن دولت اسلامى و التزام به مقررات آن فرا خواند .
در سال نهم هجرى به تدریج هیئت‏هاى نمایندگى طوائف و قبائل عرب به حضور رسول‏خدا مى‏رسیدند و این سال را مورخین «عام الوفود» نام نهاده‏اند. نامه رسول‏خدا به مسیحیان نجران از جمله نامه‏هاى ارسالى آن حضرت بود که گروهى از بزرگان و اشراف نجران را به مدینه کشاند. پیام اصلى این نامه اعلام رسالت رسول‏خدا و دعوت از اسقف یا اسقف‏هاى نجران و مردم مسیحى آن منطقه به آیین اسلام بود. اما در صورتى از پذیرش اسلام امتناع ورزند یا باید مقررات ویژه پرداخت جزیه به حکومت اسلامى را بپذیرند و یا آماده جنگ شوند.
در زمان کتابت نامه رسول‏خدا به اسقف نجران، مردم این منطقه دو دسته بودند مسیحیانى که پیامبر نمایندگان خود را به همراه نامه‏اى به سوى آنان فرستاد و مشرکانى که خالدبن ولید از جانب پیامبر به سوى آنها آمد و این گروه از ساکنین نجران سرانجام مسلمان شدند و به حضور رسول‏خدا نیز رسیدند
مخاطب مستقیم این نامه اسقف یا اسقف‏هاى نجران بودند و این لفظ از آن رو بر آنها اطلاق مى‏شد که سمت پیشواى دینى بودن مردم را بر عهده داشتند و اسم خاص براى شخص یا اشخاصى به شمار نمى‏آمد.
در زمان کتابت نامه رسول‏خدا به اسقف نجران، مردم این منطقه دو دسته بودند مسیحیانى که پیامبر نمایندگان خود را به همراه نامه‏اى به سوى آنان فرستاد و مشرکانى که خالدبن ولید از جانب پیامبر به سوى آنها آمد و این گروه از ساکنین نجران سرانجام مسلمان شدند و به حضور رسول‏خدا نیز رسیدند(1)
این هیئت بلندپایه چون در مذاکرات شفاهى با آن حضرت به تفاهم نرسیدند و از سر لجاجت پاسخ آن حضرت به سؤالات اعتقادى خود را قانع ‏کننده ندانستند .
پیشنهاد دیگرى از سوى رسول‏خدا دریافتند مبنى بر این که اکنون که هر طرف خود را محق و دیگرى را باطل مى‏شمارد بیایید عزیزان خود را جمع کنیم و دست به دعا برداریم و خداى خویش را بخوانیم و هر یک بر دیگرى نفرین کند تا ببینیم خداوند نداى کدام طرف را پاسخ می‏دهد و آشکار شود چه کسى در ادعاى خود دروغگویى بیش نیست. این عمل که در لغت عرب مباهله نامیده مى‏شود، راهى جدید بود که به نص آیه 61 سوره آل‏عمران انجام شد .
«فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنةالله على الکاذبین »
پیامبر اسلام از سوى خداوند بدان مأمور گشت و براى پایان بخشیدن به مجادلات هیئت نصارى با آن حضرت و اقناع عوام و خواص از مسلمانان و مسیحیان از هر منطق و استدلالى بهتر و رساتر بود. ولى به گواهى همه منابع تاریخى مسیحیان نجران پس از قبول این پیشنهاد چون به میعادگاه وارد شدند و نشانه‏هاى حقانیت رسول‏خدا را در دعوت خویش مشاهده کردند از اقدام بدین کار منصرف شدند و به پرداخت جزیه و امضاى صلحنامه‏اى که رسول‏خدا شروط آن را مشخص مى‏ساخت، تن در دادند.
مباهله در عرف و لغت عرب
واژه مباهله مشتق از ماده «بهل» است. گفته مى‏شود «بهله‏الله» یعنى «لعنه‏الله» (2) ولى مباهله با ملاعنه این تفاوت را دارد که «لعن » عبارت است از دعا به ضرر شخص که از رحمت الهى دور باشد و «بهل» اجتهاد در لعن است و لذا کسى که اصرار و التماس در دعا و نفرین داشته باشد «مبتهل» است.(3)
در ذیل آیه 61 سوره آل‏عمران در تفسیر واژه «نبتهل» مفسرین متقدم گفته‏اند که در معناى ابتهال دو قول است : اول آن که به معناى التعان است و دوم آن که به معناى دعا کردن بر ضد شخص دروغگو و طلب هلاکت اوست که این شبیه لعن است. (4) و روشن است که این دو معنا بسیار نزدیک به هم هستند.
مسیحیان توسل جستن به مباهله را از مختصات پیامبر اسلام به شمار نیاورده بودند و او را در این جهت دنباله‏روى انبیاء الهى مى‏دانستند.
این معنا در عرف عرب و نزد پیروان ادیان آسمانى معنایى کاملا شناخته شده بود و دعوت پیامبر اسلام از مسیحیان به مباهله دعوت به کارى بدیع و فتح بابى جدید براى اثبات حق و ابطال باطل نبود. از این رو مى‏بینیم که مسیحیان نجران خیلى طبیعى با آن برخورد کردند و حتى وقتى پیامبر اسلام بر سر زانوان خود نشست و دست به دعا برداشت ابوحارثه اسقف بزرگ مسیحیان گفت :
«جثى والله کما جثى الانبیاء للمباهلة ؛ او همانند انبیا براى مباهله نشسته است » (5)
از اینجا معلوم مى‏شود که مسیحیان توسل جستن به مباهله را از مختصات پیامبر اسلام به شمار نیاورده بودند و او را در این جهت دنباله‏روى انبیاء الهى مى‏دانستند.
در حقیقت «مباهله » واژه ای عربی است و معنای آن رها کردن و قید و بندی را از چیزی برداشتن است. یکی از معانی آن به حال خود گذاشتن حیوان مادّه و نبستن پستان اوست تا بدین وسیله نوزادش بتواند به راحتی شیر بنوشد. در زبان عربی به این حیوان مادّه «باهل» گفته می شود(6)

امّا این واژه در اصطلاح به معنای نفرین کردن دو نفر یا دو گروه به یکدیگر است ؛ به گونه ای که افرادی که با هم درباره یک مسئله مهم دینی، مذهبی و... با یکدیگر گفت وگو و اختلاف دارند، در یک جا جمع شوند و به درگاه الهی تضرع کنند و از خداوند بخواهند که فرد دروغگو یا ظالم را رسوا سازد و یا بر او عذابی نازل فرماید.
مقطع زمانى واقعه مباهله
سیدبن طاووس در تعیین روز مباهله بیست و یکم و بیست و چهارم و بیست و هفتم ماه ذى‏حجة را نقل یاد کرده واصح آنها را بیست و چهارم ذى‏حجة دانسته است(7) و سپس همین روز را به عنوان روز خاتم بخشى امیرالمؤمنین و نزول آیه ؛ «انما ولیکم الله....» معرفی می کند .
مناظره ی مسیحیان با پیامبر (ص)
مسیحیان نجران با آن حضرت به بحث و مناظره نشستند و مسائلى چند از آن حضرت پرسیدند .
از آن حضرت پرسیدند نظر شما درباره بزرگ ما حضرت مسیح چیست ؟ پیغمبر فرمود : او بنده خدا بود که او را برگزید و به‏خود مخصوص گردانید .
پرسیدند : آیا براى او پدرى سراغ دارى که از او به وجود آمده باشد ؟ حضرت فرمود : وجود او به سبب زناشویى نبوده تا پدرى داشته باشد .
پرسیدند پس چگونه مى‏گویى که او بنده آفریده شده خدا بود با این که تو تاکنون بنده آفریده شده‏اى ندیده‏اى جز این که از راه زناشوئى به وجود آمده و داراى پدر مى‏باشد ؟
اینجا بود که خداوند پاسخ آنها را داد و آیاتى از سوره آل‏عمران بر پیغمبر نازل شد که « ان مثل عیسى عندالله کمثل آدم خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون * الحق من ربک فلا تکن من الممترین * فمن حاجک... على الکاذبین » پس پیغمبر خدا آنان را به مباهله دعوت کرد و فرمود که خداوند به من خبر داد که پس از مباهله هر کسى که بر باطل است عذاب بر او نازل خواهد شد و بدین وسیله حق از باطل جدا خواهد شد. (8)
سرانجام قرار مباهله گذاشته شد و چنان که ظاهر آیه مباهله نشان مى‏دهد و بیشتر منابع نیز تصریح دارند دعوت به مباهله از سوى پیامبر بود نه از سوى مسیحیان(9) و در برابر این پیشنهاد آنان به مشورت نشستند و نظرشان بر آن شد که تا صبح روز دیگر از آن حضرت مهلت بگیرند پس چون به نزد همراهان خود بازگشتند اسقف آنان گفت فردا به محمد صلى الله علیه وآله وسلم بنگرید اگر با فرزندان و خاندان خود آمد از مباهله با او بپرهیزید ولى اگر با اصحاب و یاران خود آمد با او به مباهله برخیزید که او بر چیزى نیست. (10)
روز موعود
دست حسن در دست پیامبر و حسین در آغوش او و فاطمه پشت سر آن حضرت و على پشت سر فاطمه قرار داشت و رسول‏ خدا بدانان فرمود که چون من دعا کردم شما آمین بگویید.(11)
مسیحیان نجرانی وقتی حقانیت رسول را مشاهده کردند ، از مباهله خودداری کرده و به مصالحه راضی شدند .
------------------------------------------------------------------------------
پى‏نوشت‏ها:
1- احمدى میانجى / على / مکاتیب الرسول / ج 2 / ص 492
2- الطریحى / شیخ فخرالدین / مجمع‏البحرین / ماده «بهل»
- جزائرى / سید نورالدین و ابوهلال عسکرى/ معجم‏الفروق اللغویة / ص 466
4- الطوسى / التبیان فى تفسیر القرآن / مجمع‏البیان
5- شیخ طبرسى / مجمع‏البیان / ذیل آیه مباهله
6- راغب الاصفهانی / مفردات الفاظ القرآن / ص149(مادّه بهل)
7- الارشاد / ج 1 / ص 515
8- شیخ مفید / الارشاد / ج 1 / ص 222
9- سیدبن طاووس / اقبال الاعمال / ص 511
10- همان / ص 612
11- زمخشرى / الکشاف / ذیل آیه مباهله ؛ تفسیر ثعلبى / ذیل آیه مباهله

منبع: پایگاه اطلاع رسانی استاد جاودان

افول زمامداران طرفدار آمریکا در خاورمیانه

نسل زمامداران طرفدار آمریکا در خاورمیانه جای خود را به گروهی می دهند که وفاداری آنها نسبت به غرب گنگ و نامشخص است.
روزنامه آمریکایی واشنگتن پست با انتشار این تحلیل نوشت: اتفاق جدید در خاورمیانه در حالی است که قدرت ایالات متحده نیز در منطقه رو به افول گذاشته است. این روند تحول به اشکال مختلفی در سعودی، مصر و عراق، به عنوان سه کشوری که به طور سنتی در جهان عرب صاحب قدرت هستند، قابل مشاهده است. هر سه کشور یاد شده تحت الشعاع روند به راه افتاده توسط ایران انقلابی قرار گرفته اند.اولین تغییر و تحول از هم اکنون در عربستان سعودی به عنوان ثروتمندترین و قدیمی ترین حامی آمریکا در میان حکومت های عربی آغاز شده است.انتشار خبر سفر این شاهزاده های پا به سن گذاشته در پادشاهی اسرارآمیز سعودی، خود نشانه ای از بروز تغییر است.
روزنامه آمریکایی اضافه کرد: وراثت قدرت در مصر هم به سن و سال و سلامتی حسنی مبارک رئیس جمهور این کشور بستگی پیدا می کند، کسی که مصر را از زمان ترور انور سادات در سال 1981 رهبری کرده است. مبارک ثابت کرده که به قیمت صدمه به اصلاحات دموکراتیک نوپا در کشور، یک سپر محکم علیه بنیادگراهای مسلمان است.نظیر همین الگوی جانشینی پسر به جای پدر در سوریه نیز مشاهده شده است و بشار اسد جای حافظ اسد را گرفت. بشار اسد چندین سال پیش برای تحکیم قدرت کمی جوان به نظر می رسید اما وی نقش خود را با هوشیاری و اقتدار ایفا کرد و اکنون یکی از قدرتمندترین رهبران هم نسل خود در جهان عرب محسوب می شود؛ کسی که مرتب سر راه آمریکا قرار می گیرد و مشکلی هم برایش پیش نمی آید.
واشنگتن پست می نویسد: عراق نیز در اوج تنش قرار دارد و سخت ترین کشور برای پیش بینی آینده محسوب می شود. در مورد این کشور، کسی که نقش قیم را ایفا می کرد و اکنون در آستانه خروج از صحنه است، نه یک فرد بلکه کشوری به نام ایالات متحده است. ارتش آمریکا از زمان اشغال عراق در سال 2003 کنترل اوضاع را در دست گرفته بود. اما سرانجام کار به تشکیل یک دولت ائتلافی با ریاست نوری المالکی ختم شد. یعنی باید انتظار چه چیزی را داشته باشیم؟ به گفته یکی از منابع اطلاعاتی نیروهای ایران پس از تثبیت دولت ائتلافی برای حذف ایاد علاوی نخست وزیر سابق و سایر اعضای حزب العراقیه بسیج خواهند شد. از عمو سام هم نباید انتظار حل و فصل مشکلی را داشت. یعنی عراق باید روی پای خودش بایستد!

روان درمانی عمر سعد توسط یک مجله آمریکایی

یک مجله آمریکایی در ادامه شوخی سال گذشته خود با بازیگران فتنه سبز، مهدی کروبی را جزو 100 متفکر بزرگ دنیا معرفی کرد. فارین پالیسی سال گذشته نیز زهرا رهنورد همسر موسوی را سومین متفکر بزرگ جهان معرفی کرده بود!
این مجله که از سوی ساموئل هانتینگتون نظریه پرداز جنگ تمدن ها تاسیس شده کروبی و سروش را در رتبه های چهل و چهل و یکم معرفی کرده و علت انتخاب سروش را «زدن میخی بر قلب تاریک حکومت دینی» خوانده و همچنین «زنده نگه داشتن روح جنبش سبز» را دلیل انتخاب مهدی کروبی معرفی کرده است. نشریه متعلق به هانتینگتون، کروبی را رهبر شجاع مخالفان که همچنان انتقاد می کند معرفی کرده است.
برخی شواهد روشن حاکی از آن است که اقداماتی ازا ین دست صرفاً برای شارژ روحی نقش آفرینان فتنه سال گذشته صورت می گیرد به ویژه اینکه کسانی چون کروبی به لحاظ وضعیت روحی کاملاً افسرده و سرخورده ارزیابی می شوند و خود را زیانکار می یابند.
سال گذشته پس از آن که زهرا رهنورد در سیاه بازی فارین پالیسی به عنوان سومین متفکر اثرگذار دنیا!! و مغز متفکر! انقلاب سبز معرفی شد، سایت کلمه وابسته به موسوی تصریح کرد: با نگاهی به نام های دیگر فهرست به نظر می رسد تدوین آن بیشتر جنبه نمادین داشته باشد.
همچنین سوزان گلاسر دبیر اجرایی فارین پالیسی به رادیو فردا گفته بود انتخاب رهنورد ریشه علمی ندارد. این انتخاب نه به دلیل سوابق علمی بلکه حضور مؤثر وی در کمپین انتخاباتی موسوی صورت گرفته است. ما بدین ترتیب خواستیم بحثی بر سر حوادث ایران برانگیزیم تا مردم بیشتر به این اتفاقات فکر کنند.
کروبی که با 330 هزار رای از آرای باطله در انتخابات سال 88 عقب افتاد، اخیراً خود را ابوذر جنبش سبز معرفی کرده بود. اما محافل ضد انقلاب از وی به عنوان عمر سعد که نتوانست به گندم ری برسد یاد کرده اند. به تازگی یکی از عناصر ضد انقلاب فراری که مدتی با کروبی در زندان هم سلول بوده، تصریح کرده بود در بازی گل یا پوچ سعی می کردیم او در تیم ما نباشد چرا که او با هر تیمی همراهی می کرد، گل را لو می داد و باعث باخت می شد.
شماری از تندروترین عناصر احزاب مدعی اصلاحات (نظیر عباس عبدی مشارکت، کرباسچی کارگزاران، ابطحی مجمع روحانیون و عیسی سحرخیز و...) در انتخابات سال گذشته به ستاد کروبی پیوسته و وی را برای انجام رفتارهای انتحاری تحریک می کردند که موفق هم شدند.