شفاف نیوز

شفاف سازی مسایل سیاسی

شفاف نیوز

شفاف سازی مسایل سیاسی

دستخط منتشرنشده ازمهدی هاشمی درباره القای تقلب درانتخابات+متن

نمایندگان میرحسین موسوی و مهدی کروبی دو نفر از نامزدهای انتخابات دهم ریاست جمهوری به دنبال جلسه مشترکی که در ششم فروردین 88 داشتند برای تشکیل کمیته صیانت از آرا به توافق رسیدند و سید علی اکبر محتشمی پور از ستاد مهندس موسوی و مرتضی الویری از ستاد مهدی کروبی به عنوان رؤسای کمیته‌های صیانت از آرا انتخاب شدند.

بنا بر این گزارش  شبکه ایران نوشت، طی 30 سال گذشته تمامی انتخاباتی که در ایران برگزار شده در صحت و سلامت بوده است و اگر در موارد نادری هم انتقادی وجود داشته خیلی زود به پایان رسیده است. چنین سابقه درخشانی اجازه نمی‌داد تا اگر در مقطعی اعلام شود در انتخابات تقلب شده، افکار عمومی به راحتی آن را بپذیرد؛ پذیرش مردمی این موضوع نیازمند مباحثی به عنوان پیش زمینه بود.

 





سخنان برخی از جمله ‌هاشمی رفسنجانی در سال 87 در خصوص تردید سلامت انتخابات و احتمال تقلب در آن، زمینه خو گرفتن افکار عمومی با موضوع تقلب در انتخابات را فراهم می‌ساخت.

وی که در جمع اعضای شورای مرکزی خدمتگزاران‌سازندگی و نیز اعضای‌سازمان اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد منطقه 9 سخن می‌گفت، با تأکید دوباره بر لزوم سلامت انتخابات، خطاب به ناظران و مسئولان برگزارکننده انتخابات گفت: «اگر ناظران و مسئولان برگزاری انتخابات رأی مردم را ضایع کنند و اعلام قیمومت کنند و نگذارند آنچه مردم می‌خواهند اعلام شود، این کار خیانت و مستوجب عذاب الهی است.»

هاشمی افزود: «حتی اگر بر اساس مصلحت برخی بگویند این فرد نباید انتخاب شود، اشتباه است و منتهی به استبداد می‌شود و این اتفاق شومی خواهد بود.»

اظهارات تردیدآمیز نسبت به سلامت انتخابات و تذکر رهبر انقلاب
در کنار این سخنان، برخی از سران جبهه دوم خرداد نیز اظهارات تردیدآمیزی را نسبت به سلامت دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ابراز می‌داشتند.
این نوع سخنان در نهایت عاملی شد برای این‌که مقام معظم رهبری در آغاز سال 88 در جوار مرقد شریف رضوی در سخنرانی خود به این بحث بپردازند و نسبت به آن ابراز گلایه کنند. معظم له در این باره فرمودند: «انتخابات به فضل الهی و به حول قوه الهی انتخابات سالمی است. من می‌بینم بعضی‌ها در انتخاباتی که دو سه ماه دیگر انجام خواهد گرفت، از حالا شروع کرده‌اند به خدشه کردن. این چه منطقی است؟‌این چه فکری است؟ این چه انصافی است؟ این همه انتخابات در طول این 30 سال انجام گرفته است، مسئولان وقت در هر دوره‌ای رسماً متعهد شده‌اند و صحت انتخابات را تضمین کرده‌اند، و انتخابات صحیح بوده است؛ چرا بی‌خود خدشه می‌کنند، مردم را متزلزل می‌کنند، تردید ایجاد می‌کنند؟»
اما عده‌ای گوش شنوایی برای شنیدن این اظهارات روشنگرانه نداشتند و با کار کردن روی موضوع «کمیته صیانت از آرا» به عنوان گام دوم و طرح بحث تقلب در انتخابات، عاملی شدند تا بخشی از مردم واقعاً باور کنند که گویا قرار است در انتخابات اتفاقی بیفتد و آن بخش از مردم هم که به این باور نرسیده بودند از نظر ذهنی آماده می‌شدند تا شاهد انتخاباتی متفاوت با برخی جنبه‌های منفی باشند.

بحث تقلب در انتخابات و نقش آن در کودتاهای مخملی

با گذشت زمان و جدی‌تر شدن طرح بحث «کمیته صیانت از آرا» مردمی که به مسائل توجه داشتند، از نظر روانی احتمال وقوع موضوع ادعایی تقلب در انتخابات را بالا می‌دیدند. تداوم پرداختن به موضوع تقلب در انتخابات به شکل کلی جامعه را با آن درگیر ساخت تا جایی که در گوشه ذهن مخاطبان این بحث، دغدغه‌ای ایجاد شد که احتمال دارد در انتخابات تقلب شود. به عبارتی طرح این موضوعات و ارائه رفتاری که وقوع آن را قطعی می‌نمود، سبب شد که عده‌ای پیشاپیش به استقبال تقلب در انتخابات بروند و برایشان قطعی و مسلم شود که در این انتخابات تقلب خواهد شد. نکته دقیق در این بحث این است که در «کودتاهای مخملی»، معمولاً بحث تقلب در انتخابات در زمان شمارش آرا و احیاناً پس از آن به میان آمده؛ در حالی که در انتخابات اخیر ایران این ترفند از ماه‌ها پیش از انتخابات مطرح شد و برخی رسانه‌های بیگانه نیز به آن دامن می‌زدند. به این ترتیب بذر ادعای تقلب در انتخابات در بستر انتخابات افشانده شد تا پس از برگزاری انتخابات شکوفا شود که این چنین نیز شد.
مهدی هاشمی یکی از اعضای اتاق فکر کمیته به اصطلاح صیانت از آرا بود.

او با تجربه انتخابات خبرگان چهارم، استراتژی القای شبهه تقلب را ماه‌ها پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در دستور کار قرار داده بود.
سندی که مشاهده می‌کنید، دستخط مهدی هاشمی درباره استراتژی القای تقلب است که در آن این استراتژی به سه بخش قبل از انتخابات، در هنگام انتخابات و بعد از انتخابات تقسیم شده است. در بخش دیگری از این سند اشکالات عمده این‌گونه توضیح داده شده که 1- امکان رأی دادن چند باره 2- اشکال تیم شمارش3- پرداخت از شهرداری به مدیران مدرسه و مساجد 4- احمدی‌نژادخودش این تیم را درست کرده است و...

اما مهمترین بخش این یادداشت، آنجا است که مهدی هاشمی تیم نظارت شورای نگهبان و وزارت کشور را یکی می‌داند و از این مسئله «عدم انتخابات سالم» را نتیجه می‌گیرد.
این دست‌نوشته ماه‌ها قبل از انتخابات نوشته شده و از آن می توان حجم توطئه «تقلب» را ارزیابی کرد.
تشکیل کمیته صیانت از آرا توهین به مردم و نظام بود
نمایندگان میرحسین موسوی و مهدی کروبی دو نفر از نامزدهای انتخابات دهم ریاست جمهوری به دنبال جلسه مشترکی که در ششم فروردین 88 داشتند برای تشکیل کمیته صیانت از آرا به توافق رسیدند و سید علی اکبر محتشمی پور از ستاد مهندس موسوی و مرتضی الویری از ستاد مهدی کروبی به عنوان رؤسای کمیته‌های صیانت از آرا انتخاب شدند. اما مسائل اصلی و اساسی از گذرگاه کمیته‌ای می‌گذشت که محتشمی پور ریاست آن را بر‌عهده داشت و کمیته ستاد کروبی راهرویی از آن محسوب می‌شد. تشکیل کمیته صیانت از آرا که با شعار حفظ سلامت انتخابات و کمک به اجرای قانون همراه بود البته واکنش‌های بسیاری را در پی داشت. از جمله آنها عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان بود که در واکنش به تشکیل کمیته صیانت از آرای اصلاح‎طلبان، طی یک موضعگیری شفاف و صریح، تشکیل چنین کمیته‎ای را از اساس غیرقانونی خواند و آن را مغایر با قانون اساسی دانست. بنا به گفته کدخدایی هر نهادی که بخواهد عهده‌دار وظایفی درخصوص انتخابات شود، نیازمند قانون است. او تأکید کرد تا زمانی ‎که قانونی در این رابطه تصویب نشود، تشکیل این‎گونه نهادها و مراجع مشابه هیچ اعتبار حقوقی و قانونی نخواهد داشت و توهین به مردم و نظام تلقی می‎شود.

اصرار کمیته صیانت از آرا در راستای نافرمانی مدنی

از طرفی اگر به قوانین نگاهی بیندازیم درمی‌یابیم که توجیه قانونی این کمیته یک توجیه مبهم و باطلی است. زیرا در اصل 39 قانون انتخابات، مسئله نظارت مردمی بر انتخابات در قالب انتخاب 13 نفر از معتمدین محل (8 نفر اصلی و 5 نفر علی البدل) آمده است که باید توسط هیأت نظارت شورای نگهبان تأیید شوند. تشکیل‌دهندگان کمیته صیانت از آرا بر اساس این اصل مدعی بودند که فارغ از نظارت شورای نگهبان و به جهت پاسداشت نظارت مردمی بر انتخابات، این کمیته را تشکیل داده‌اند. آنان مدعی بودند که اگر قانون، اصل نظارت مردمی را پذیرفته پس چرا معتمدین محل را شورای نگهبان باید تأیید کند؟ در پاسخ باید گفت که نظارت مردمی بر انتخابات باید یک‌ سازوکار مشخصی داشته باشد؛ نمی‌شود که هر گروه و حزبی با علم کردن مسئله نظارت مردمی، به تشکیل یک کمیته روی آورد تا در مهمترین پدیده سیاسی کشور، یعنی انتخابات دخالت کرده و اذهان عمومی جامعه را در جهت خواست خود نسبت به آن هدایت کند؛ چه این‌که ممکن است گروهی وابسته به بیگانه و با اهدافی ساختارشکنانه با علم کردن این موضوع خواستار نظارت مردمی بر انتخابات شود. بنابراین نادیده گرفتن قانون در اینجا سبب تشویش اذهان عمومی و هرج و مرج خواهد شد.

از سوی دیگر اصل 8 قانون انتخابات ریاست جمهوری تصریح می‌کند: «نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری به عهده شورای نگهبان است. این نظارت عام و در تمام مراحل و در کلیه امور مربوط به انتخابات جاری است.» طبق این اصل، شورای نگهبان می‌تواند بر صلاحیت معتمدین محل نیز نظارت کند. همچنین تبصره 3 ماده 39 (مربوط به معتمدین محل) می‌نویسد: «معتمدین این ماده باید دارای ایمان و التزام عملی به اسلام و قانون اساسی و حسن شهرت و سواد خواندن و نوشتن بوده و از عوامل مؤثر در تحکیم رژیم سابق و وابسته به گروه‌های غیرقانونی نباشند.» براساس این تبصره روشن است که نظارت شورای نگهبان در انتخاب معتمدین محل باید وجود داشته باشد و شاید در کمیته صیانت از آرا افرادی جمع شده بودند که با پشت‌پا‌زدن به قانون اساسی خواستار تغییرات اساسی در نظام بودند. از این رو دیگر مصداق معتمدین تصریح شده در قانون نمی‌شوند. بنابراین اصرار کمیته صیانت از آرا برجایگاه قانونی و مردمی خود و لزوم پذیرش آن توسط نظام در واقع نوعی نافرمانی مدنی بود که بررسی رفتار این کمیته در قبل و بعد از انتخابات بیشتر مسئله را روشن می‌کند.

تلاش برای کسب مشروعیت با جعل تاریخ

اما نکته دیگری که در بحث کمیته صیانت از آرا باید به آن توجه شود ادعایی است که محتشمی‌پور آن را مطرح می‌کرد و سعی داشت تشکیل چنین کمیته‌ای را از ابتکارات امام خمینی‌(ره) معرفی کند. چنانچه در مصاحبه‌ای گفت: «زمانی که وزیر کشور بودم، شورای نگهبان تصمیم گرفته بود آرای بیش از 100 صندوق را در تهران باطل اعلام کند. من از این کار جلوگیری کردم و طبق فرمان امام کمیته‎ای پنج نفره متشکل از یک نماینده شخص امام، دو نماینده وزیر کشور و دو نماینده شورای نگهبان به‎ عنوان کمیته صیانت از آرا، بر سلامت انتخابات نظارت کردند.»

به هر حال در این‌که در دوره سوم انتخابات مجلس، کمیته‎ای برای صیانت از آرای مردم به دستور امام خمینی(ره) تشکیل شد، تردیدی نیست، اما آن کمیته با آنچه دوم خردادی‎ها در انتخابات 1388 تشکیل دادند، تفاوت فاحش دارد. چنانچه محتشمی‌پور نیز در مصاحبه‌اش به دو مورد از آن تفاوت‌ها اشاره کرده است و اذعان دارد که اختلاف در آن دوره، میان دو نهاد مسئول در انتخابات بود؛ یعنی بین وزارت کشور به عنوان مجری انتخابات و شورای نگهبان به عنوان ناظر انتخابات. و دیگر آن‌که کمیته صیانت از آرایی که در زمان امام (ره) تشکیل شد، بعد از انتخابات شکل گرفت. در حالی‎ که کمیته صیانت از آرای جبهه اصلاحات چند ماه پیش از انتخابات 22 خرداد 88 تشکیل شد! ضمن آن‌که اصلاً اختلافی میان نهادهای مسئول در انتخابات دیده نمی‌شد که نیازی به تشکیل کمیته صیانت از آرا باشد.

کمیته صیانت از آرا و ارتباط آن با‌سازمان سیا و خانه آزادی

در آخر باید به نکته قابل تأملی درخصوص طراحی و اجرای سناریوی کمیته صیانت از آرا و ارتباط معنی دار آن با توصیه‌های راهبردی‌سازمان سیا و خانه آزادی به گروه‌های سیاسی داخل کشور در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دهم، اشاره شود.

در واقع «خانه آزادی» بنیاد سیاسی وابسته به‌سازمان جاسوسی امریکا (سیا)، با انتشار دستورالعملی، توصیه‌های‌سازمان سیا را برای صیانت از سلامت انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در ایران منتشر ساخت.

در مطلبی که «دانیل کالینگرت» عضو رسمی‌سازمان جاسوسی امریکا (سیا) و معاون مدیریت برنامه‌های خانه آزادی با عنوان «انتخابات مهندسی شده و راه‌های مقابله با آن» منتشر کرد، به موفقیت شیوه‌های اعمال شده‌سازمان سیا در مسیر انقلاب‌های مخملین اشاره و تأکید می‌کند: «افشای اعمال کنترل در انتخابات در سرنگونی حاکمان دیکتاتور صربستان در سال 2000، در گرجستان در جریان انقلاب سرخ سال 2003، در اوکراین در جریان انقلاب نارنجی سال 2004 و در قرقیزستان در انقلاب لاله سال 2005، مؤثر واقع شد.» وی شورای نگهبان که برابر اصل 99 قانون اساسی و ماده 8 انتخابات ریاست جمهوری تنها مرجع صلاحیتدار نظارت بر انتخابات است را مانع اصلی قلمداد کرده و توصیه‌هایی را برای مخدوش کردن قانون و اصول آن و عبور از شورای نگهبان ارائه می‌کند.

در مجموع می‌توان اصل حرکت کمیته صیانت از آرا را در دو مورد خلاصه کرد:

1- شکل‌گیری با هدف اصلی مقابله با نهادهای نظارتی نظام و زیر سؤال بردن شورای نگهبان

2- زیر سؤال بردن انتخابات از طریق طرح موارد عینی تخلف (که هیچ کدام از آنها اثبات نشده است) با هدف کلی جنگ روانی علیه نظام و مردود دانستن انتخابات.
بنابراین کمیته صیانت از آرا یک طرح پیچیده بود که اگرچه تظاهر به قانون و صیانت از آرای مردم می‌کرد، اما در اصل یک کمیته هماهنگ‌سازی عملیات روانی علیه نظام و دولت نهم تلقی می‌شود. توجه به عدم قانونی بودن این کمیته، عدم مشروع دانستن راه‌های قانونی توسط آن، ایجاد جنگ روانی و سیاه‌نمایی علیه نظام و انتخابات و... اثبات کننده این مسئله است.
با این اوصاف امروز بر همگان روشن شده است که اگرچه شورای نگهبان تشکیل کمیته صیانت از آرا را غیرقانونی اعلام نمود، لکن این کمیته با صدور بیانیه‌های مکرر قبل و پس از برگزاری انتخابات، نقش عمده‌ای را در صحنه آرایی رخدادهای تلخ انتخابات دهم ایفا کرد. این بیانیه‌ها که با امضای «محتشمی» منتشر می‌شد، ضمن تشکیک و تردید در سلامت انتخابات و ادعای تقلب در آن، با صراحت ابطال انتخابات را خواستار شد و با موج آفرینی‌ها به آشوب‌ها دامن زد.

پاسخ به اظهارات میرحسین موسوی با قلم سبز

حمایت مستقیم اعراب در جنگ عراق بیشتر هزینه داشت یا پیشنهاد غیرمستقیم حمله به ایران؟
تفاوت اقدامات کشورهای عربی در زمان جنگ و دولت موسوی با دوره احمدی نژاد و موضع گیری حق طلبانه هسته ای، در این نکته است که در آن زمان با کمک های خود به طور مستقیم با عراق در جنگ تحمیلی علیه ایران مشارکت داشتند اما حالا به طور غیر مستقیم پیشنهاد حمله به ایران را به آمریکا می دهند.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، میرحسین موسوی در گفت و گو با نشریه اینترنتی قلم سبز در ارتباط با نکاتی که درسایت اینترنتی" ویکی لیکس" در رابطه با در خواست کشورهای عربی از آمریکا برای حمله به ایران منتشر شده گفته است: این موضوع نشان دهنده ضعف دیپلماسی و عملکرد دولت احمدی نژاد است و دولت احمدی نژاد به گونه ای عمل کرده که کشورهای حاشیه خلیج فارس جذب ایران نشده اند و به خاطر پرونده هسته ای و نگرانی خاصی که از سوی ایران دارندتحت تاثیر تبلیغات آمریکایی ها ، به دنبال جنگ با ایران هستند.
به گزارش بولتن نیوز، این سخنان موسوی مورد استقبال اکثر رسانه های آمریکایی، ضد انقلاب، و کشورهای غربی قرار گرفته و به تیتر اصلی بسیاری از آنها تبدیل شده است. همین موضوع نشان می دهد که دستگاه تبلیغاتی غرب به خوبی می داند که موضع گیری های دکتر احمدی نژاد تا چه حد حق طلبانه و اصولی است . زیرا به محض انتشار سخنان موسوی، خوراک تبلیغی خوبی را برای پوشش ضعف خود یافته اند و برای آن که اثر موفقیت ایران در مذاکرات ژنو را کم کنند وبه حاشیه برانند سخنان موسوی را مطرح کردند.
در پاسخ به این اظهارات موسوی به عنوان یکی از سران حوادث بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری، باید گفت که میرحسین موسوی چگونه به خود اجازه می دهد که این نوع درخواست های غیر مستقیم برخی کشورهای عربی از آمریکا برای حمله به ایران را به عملکرد دکتر احمدی نژاد ربط دهد، در حالی که در دوره نخست وزیری 8 ساله او، اکثر کشورهای عربی، به طور مستقیم از جنگ عراق برعلیه ایران به طور مستقیم دفاع می کردند؟
آقای موسوی باید به یاد داشته باشد که در آن دوران به خاطر عملکرد دولت او، اکثر کشورهای عربی، اروپایی و آمریکا و.. از عراق حمایت می کردند و ضعف دستگاه دیپلماسی دولت موسوی به اندازه ای بود که هیچ کشوری جذب ایران نشد تا حامی ایران در مقابل عراق باشد و اکثر کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله کویت، عربستان، امارات، قطر و... از عراق حمایت می کردند.
این کشورهای عربی، به طور مستقیم با پرداخت کمک های مالی به عراق و امکانات دیگر کشور خود، سازمان ملل، آمریکا و روسیه و کشورهای دیگر را ترغیب می کردند که از عراق حمایت کنند و ایران را منزوی کنند و عملا وارد جنگ با ایران شده بودند.
در جریان صدور نفت و عملکرد اوپک به گونه ای عمل کردند که قیمت نفت ایران به پایین تر از 10 دلار برسد و به زیان منافع اقتصادی کشور شود. تامین کالاهای وارداتی مورد نیاز، خطوط اعتباری و بازسازی اقتصاد جنگی با مشکلاتی مواجه شد و در شرایط جنگ، شدیدترین تحریم های اقتصادی وسیاسی را شاهد بودیم و حتی مسافرت اتباع ایران به کشورهای عربی و روابط دیپلماتیک با مشکلاتی مواجه شد . در نتیجه این فشارها، رزمندگان اسلام در جبهه هابا بیشترین فشارها مواجه شدند و زیر آتش شدید دشمنان قرار داشتند.
در چنین شرایطی، دولت موسوی قادر نبود که نظر کشورهای عربی را جذب کند و باعث محبوبیت ایران شود تا فشار برمردم و رزمندگان را کاهش دهد و اقتصاد ایران روند قهقرایی به خود گرفته بود.
این درحالی است که پافشاری دولت احمدی نژاد باعث شده که هم دربین مردم کشورهای عربی محبوب شود و به عنوان یک شخصیت سیاسی شجاع و مسلمان آبروی جهان اسلام باشد و در مقابل آمریکا و غرب با شجاعت از حقوق هسته ای ایران دفاع کند و نظر بسیاری از دولت ها، شخصیت ها و بازرگانان عربی را جلب کند.

عملکرد احمدی نژاد باعث شده که دولت از نظر دیپلماسی بهتر از گذشته عمل کند، اقتصاد ایران روند شکوفایی در پیش گرفته و به زودی ریاست اوپک به ایران منتقل می شود و از نظر مردم منطقه و جهان نیز ایران یک قدرت سیاسی تاثیر گذار به شمار می رود.
به عبارت دیگر، تفاوت اقدامات کشورهای عربی در زمان جنگ و دولت موسوی با دوره احمدی نژادو موضع گیری حق طلبانه هسته ای، در این نکته است که در آن زمان با کمک های خود به طور مستقیم با عراق در جنگ تحمیلی علیه ایران مشارکت داشتند اما حالا به طور غیر مستقیم پیشنهاد حمله به ایران را به آمریکا می دهند
ما درحال حاضر از حقوق هسته ای خود دفاع می کنیم و در بین بسیاری از کشورها محبوبیت داریم ودر مذاکرات نیز تاکنون موفق بوده ایم اما در دوره موسوی نه تنها با وجود موضع حق طلبانه و تحمیل جنگ از سوی عراق با ضعف دیپلماسی و انزوا در بین کشورهای جهان مواجه بودیم بلکه از نظر محبوبیت و دیپلماسی نیز موقعیت این دوره را نداشتیم.

سیدمحمد خاتمی: باید چشم فتنه را در آورد + تصویر

پس از این‌که اصلاح‌طلبان توانستند در انتخابات دوم خرداد 76 از رقبا پیشی گرفته و پیروز شوند، برای افزایش قدرت خود و کاهش قدرت مابقی سازمان‌ها و نهادها، دست به طرح‌ریزی سناریوهای متفاوتی زدند. اصلاح‌طلبان (بخوانید براندازان) به خوبی به این نکته دست یافته بودند که باید ابتدا از نهادهای نظامی و امنیتی شروع کنند و قبل از هر اقدامی چنین نهادهایی را تضعیف کنند. که تضعیف نهادهای امنیتی منجر به تضعیف نظام خواهد شد. آنان برای این‌که سه نهاد امنیتی- نظامی جمهوری اسلامی ایران یعنی وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تضعیف کرده و در اذهان عمومی بد جلوه دهند سه سناریو طراحی کردند. سناریوی «قتل‌های زنجیره‌ای» برای تضعیف وزارت اطلاعات، سناریوی «کوی دانشگاه» برای تضعیف نیروی انتظامی و سناریوی ترور سعید حجاریان برای تضعیف «سپاه پاسداران».

اصلاح‌طلبان توانستند دو طرح اول خود را به خوبی پیش برده و به بسیاری از اهداف خود برسند اما ماجرای ترور حجاریان آن‌طور که پیش‌بینی شده بود درست از آب در نیامد. بنابراین سعی کردند در یک اقدام رو به جلو، نهایت استفاده از آن را ببرند. برای انجام این امر، سیدمحمد خاتمی، رئیس‌جمهور وقت ایران، در نامه‌ای به وزیر اطلاعات نوشت: «اگر چشم فتنه در نیاید منشاء خسارت‌های فراوان می‌شود.» و «نباید ذره‌ای از فتنه‌ی خطرناکی که ریشه در درون دارد، غافل ماند.»




با این فرافکنی چنین در اذهان عمومی جلوه‌گر شد که ترور حجاریان کار سپاه پاسداران بوده است. به خصوص این‌که ضارب او علی‌الظاهر عضو نیروهای بسیج بود.

آن روزها اگر کسی در تحلیل‌ها می‌گفت که کار، کار خود اصلاح‌طلبان است و آنان از این طریق سعی در باج‌خواهی از نظام دارند و تصمیم گرفته‌اند با چنین اعمالی پروژ‌ه‌ی فروپاشی از درون نظام را عملی کنند، کمتر کسی بود که باور کند. اما حالا بعد از گذشت ده سال از آن روزها و ماجراها و حوادثی که پس از انتخابات سال قبل اتفاق افتاد بهتر می‌توان در مورد آن به قضاوت نشست. علی‌الخصوص آن‌که شاهد بودیم هم «سعید حجاریان» و هم ضارب وی یعنی «سعید عسگر» هر دو در ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی مشغول فعالیت بودند. در حوادث پس از انتخابات مردم فهمیم ایران به خوبی دریافتند که آتش‌ فتنه از زیر کدام خاکستر بلند می‌شود و چه کسانی بر خاکستر فتنه لحظه به لحظه می‌دمند. نگاهی دقیق‌تر به تاکتیک‌ها و تکنیک‌هایی که آنان در این یک سال و اندی اتخاذ کرده‌اند به خوبی نشان از آن گفتار رهبر انقلاب می‌دهد که فرمودند براندازان از بیست سال پیش به فکر فروپاشی نظام بوده‌اند.»

بولتن

در جریان فتنه بعد از انتخابات عده ای شبیه بنی امیه عمل کردند

رئیس قوه قضاییه تاکید کرد اگر کسانی مدعی هستند که در روز عاشورا یا حسین یا حسین می گفتند باید از آنان پرسید این یا حسین آنان در مسیر حق بوده یا در مسیر باطل و قطعا می دانند که امویان نیز در جنگ صفین قرآن را بر سر نیزه کردند.
آیت الله صادق آملی لاریجانی روز یکشنبه در جلسه مسئولان عالی قضایی با اشاره به جریان فتنه بعد از انتخابات گفت: در جریان فتنه بعد از انتخابات دیدیم که افرادی با سابقه و گذشته همراهی امام و انقلاب، در دام فتنه افتادند و با همه فرصت و مجالی که به آنها داده شد اما باز هم در اشتباه خود باقی ماندند و هر روز بیانیه دادند و هنوز نیز بر عصبیت خود باقی هستند.
آیت الله لاریجانی با تاکید بر اینکه «فرق است بین کسانی که اشتباه خود را جبران می کنند با کسانی که در اشتباه و عناد خود غوطه ور می شوند» گفت: در جریان فتنه بعد از انتخابات دیدیم که کسانی گاه شبیه بنی امیه عمل کردند و قرآن بر سر نیزه کردند و در روز عاشورا با شعار یا حسین بر تنها حکومت شیعی جهان شوریدند و از ولی زمانه سرپیچیدند و جریان منافقانه ای راه انداختند و حال بیانیه می دهند که در عاشورا مظلوم واقع شده اند.
رئیس قوه قضاییه افزود: اگر کسانی مدعی هستند که در روز عاشورا یا حسین یا حسین می گفتند باید از آنان پرسید این یا حسین آنان در مسیر حق بوده یا در مسیر باطل و قطعا می دانند که امویان نیز در جنگ صفین قرآن را بر سر نیزه کردند اما اصحاب واقعی با بصیرت کامل در صحنه در کنار ولی زمان باقی ماندند و خطا نکردند؛ در حالی که آنان نیز می توانستند فریب قرآن های بر سر نیزه را بخورند و بدون بصیرت و شناخت، از مسیر حق و حقیقت خارج شوند.
به گزارش روابط عمومی و تشریفات قوه قضاییه، وی در بخش دیگری از سخنانش بصیرت در حادثه عاشورای حسینی را شاخصی مهم در ارزیابی تاریخ این حادثه عظیم و رمز ماندگاری آن دانست و گفت: عاشورا دریایی از معانی است که هر گوشه اش صحنه ای بی بدیل در تاریخ هستی است.
رئیس دستگاه قضایی گفت: گوشه ای بسیار مهم و ماندگار در تاریخ عاشورا بصیرت و آگاهی انسانی به نام «حر» است که راه را به امام زمانش بسته بود اما با بصیرتی که خداوند متعال به او اعطا کرد از مسیر اشتباه برگشت و در تحصیل کمال انسانی، راهی را طی کرد که کم نظیر است تا جایی که حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام خطاب به وی فرمود: «انت حر کما سمتک امک».
رئیس قوه قضاییه افزود: آزادی به این معنا برای هرکسی رخ نمی دهد که انسانی بتواند این چنین از بندهای مادی و معنوی آزاد شود.
آیت الله لاریجانی با بیان اینکه صحنه دیگر عاشورا خلوص و ایثار است، افزود: اصحاب حضرت در ایثار هیچ کم نگذاشتند؛ واقعا این صحنه ها را کجا می شود پیدا کرد. صحنه ای که برادری برای برادر از خلوص و ایثار هیچ باقی نگذارد. آنچه اصحاب حضرت در عاشورا خلق کردند در کل تاریخ نمونه ای نداشته است.
رئیس قوه قضاییه با اشاره به اینکه گاهی حتی معارف عرفانی نیز ممکن است سد راه آزادی و کمال انسان شود تاکید کرد: حادثه عاشورا سرشار از بصیرت انسان هایی است که در اوج فشارها و تهدیدات و تطمیع های دشمنان، امام زمانشان را رها نکردند و هر کدام نمونه ای بی بدیل از آزادگی و بصیرت را در تاریخ جاودانه کردند و این بصیرت عمیق الگویی پایدار برای تمام انسانها و مؤمنانی است که در مسیر زندگی خود با موانع و مشکلات و انحرافاتی مواجه می شوند.
گفتنی است؛ در ادامه جلسه در خصوص مشکلات و شرایط گزینش و استخدام کارمندان قوه قضاییه و شرایط رسیدگی به تخلفات کارکنان اداری دستگاه قضایی بحث و بررسی و مقرر شد در جلسه مشترک معاونت اداری- مالی قوه قضاییه و هیئت های رسیدگی به تخلفات اداری در دادگستری ها و سازمانهای وابسته به قوه قضاییه این شرایط بررسی و گزارش نهایی آن جهت ارائه به جلسه مسئولان عالی قضایی تهیه شود.

گاف رسانه های بیگانه درباره سکینه محمدی

به دنبال بردن متهم یک پرونده قتل به سر صحنه جنایت برای توضیح ماجرا و تهیه یک مستند تلویزیونی، رسانه های ضدانقلاب مدعی شدند متهم تحت فشار غرب آزاد شده است.
این رسانه ها اخیرا با انتشار چند عکس از «سکینه-م» در منزلش ادعا کردند نامبرده آزاد شده و بنابراین فشار رسانه ها و محافل غربی نتیجه داده است. حتی بالاترین به خود تبریک گفت که بالاخره پس از یک سال تجربه شکست های زنجیره ای، اپوزیسیون توانسته به یک پیروزی برسد و حکم اعدام نامبرده را متوقف کند!
این محافل البته توضیح نداده بودند این جنایتکار که به همسر و خانواده خود خیانت کرده و ضمن برقراری روابط نامشروع، همسر خود را طی جنایتی فجیع به قتل رسانده چه نسبتی با اپوزیسیون سیاسی و فتنه سبز دارد. اما فارغ از علت این همسویی، خبرها حاکی از آن است که حضور چند ساعته «سکینه-م» در منزلش صرفا برای تهیه یک مستند تلویزیونی بوده است.
پرس تی وی گزارش داد: برخلاف هیاهوی تبلیغاتی رسانه های غربی مبنی بر این که «سکینه-م» آزاد شده است، گروهی از تولیدکنندگان شبکه پرس تی وی با هماهنگی مقامات قضایی ایران به خانه وی رفته بودند تا گفته های وی را درباره صحنه جنایت و جزئیات قتل به تصویر کشند.
برنامه سازان شبکه پرس تی وی با افراد مختلف که به نوعی با این پرونده مرتبط بوده اند، گفت وگو کرده و قصد داشتند در برنامه «ایران تودی» به شرح موضوعات اصلی و حاشیه ای بازگفته های قتل بپردازند.
سجاد اصغرزاده، پسر سکینه -م و وکیلش هوتن کیان از جمله افرادی هستند که با تولیدکنندگان پرس تی وی در برنامه «ایران تودی» همراهی کرده اند.
روز پنج شنبه (18 آذر) برخی از رسانه های غربی مدعی شدند که سکینه آشتیانی از زندان آزاد شده است. «سکینه-م» با همدستی «عیسی-ط» در قتل ابراهیم اصغرزاده، (همسرش) شرکت داشته و به اعدام محکوم شده است.
یادآور می شود سایت ضدانقلابی خودنویس با اشاره به هیاهوی اخیر رسانه های ضدانقلاب بر سر پرونده «سکینه-م» تصریح کرده: پیروز واقعی پرونده جمهوری اسلامی است که توانسته این ماجرا را تبدیل به مسئله اصلی اپوزیسیون کند و از بقیه مسائل منحرف نماید(!)
برخلاف این ادعا حقیقت ماجرا این است که جریان های ضدانقلاب پس از ناکامی از درگیری جدی و موثر با جمهوری اسلامی، تلاش کردند به کمک برخی سیاسیون مبتذل اروپایی- نظیر سارکوزی و همسر وی و نیز برلوسکونی و برخی اعضای بدنام کابینه وی- به برجسته کردن پرونده «سکینه-م» پرداخته و بدین ترتیب ماجرای شکست پروژه آشوب و کودتای مخملی را بپوشانند.

تودهنی 20 سال پیش امام خمینی(ره) به موسوی مهره CIA

یکی از عناصر زمینه ساز فتنه 88، ضمن دفاع مجدد از حرمت شکنان عاشورای سال گذشته، مدعی خطای حضرت امام در دفاع مقدس شد!
میرحسین موسوی که عناصر بهایی هتاک و منافقین دستگیر شده در حرمت شکنی عاشورای سال گذشته را مردان خداجو خوانده بود، در مقاله ای به بهانه محرم مدعی شد حرمت شکنان، عزاداران معترض بودند و سینه شان مالامال از عشق بود و حسین حسین می گفتند.
وی که بارها به خاطر خیانت به کشور و ملت مورد پشتیبانی سران آمریکا و رژیم صهیونیستی و انگلیس قرار گرفته، برای نهضت عاشورا قلمفرسایی کرده و سپس در حالی که به نقش حضرت امام در دفاع مقدس می پرداخت نوشت: کیست که از یاد ببرد همه جای ایران میدان حماسه بود و کیست که از یاد ببرد در زمانی که به ناچار تن به صلح داده شد، همین مردم رنج دیده اما پایدار، در مقابل چندچهرگانی که به دامان و یاری متجاوز پناه آورده بودند، قد علم کردند و بدین گونه نشان دادند که تصمیم برای ترک جنگ، نه از روی بزدلی و بی اعتقادی، که از سر درایت و آینده بینی است. نشان دادند که خطای رهبرانشان را با ایمان به صداقت آنان بخشودنی می دانند و اعتراف به خطا(؟!) نه تنها از اعتبار رهبرانشان نمی کاهد، که محبوبیتشان را در قلوب مردم بیشتر می کند.
این مهره جریان سبز اموی همچنین در ادامه و با روش نخ نمای فرار به جلو مدعی شد: اقتدارگرایان هنگامی که از شیوه معمولشان برای تقلب و تخلف در روند رای گیری طرفی نبستند چاره را در کودتای انتخاباتی دیدند. شمارش آرا را کنار نهادند، پیروزی شان را اعلام و ابلاغ کردند، به ستادهای مخالفانشان یورش بردند و به دستگیری چهره های فعال پرداختند.
موسوی همچنین مدعی شد: برماست که در این دوران بحران زده کاری زینبی بکنیم.
ادعای اخیر موسوی درباره خطای امام در جنگ، رونویسی از ادعای گروهک هایی نظیر نهضت آزادی و سایر گروهک های نفاق است که در زمان دفاع مقدس با استخبارات صدام همکاری می کردند و تلاش داشتند دل مردم را در مقابله با متجاوزان و مستکبران خالی کنند و پس از آن هم مدعی شدند ادامه جنگ از سوی حضرت امام(ره) خطا بود. گزافه گویی اخیر موسوی در حالی است که حضرت امام به اعتبار انتشار برخی تحلیل های غلط از سوی کسانی نظیر منتظری و... اعلام کردند که «ما در جنگ حتی برای یک لحظه هم نادم و پشیمان نیستیم» و صراحتا به خاطر انتشار برخی تحلیل ها از این دست، از مردم به ویژه خانواده شهدا عذرخواهی کردند. مردادماه امسال نیز هاشمی رفسنجانی و رفیقدوست فاش کردند موسوی در دفاع مقدس کارشکنی می کرد.
این عنصر لجوج که به خاطر جاه طلبی هایش آلت دست سرویس های جاسوسی غرب قرار گرفت، اگرچه سعی کرده خود را مخالف گروهک منافقین نشان دهد که پس از پذیرش قطعنامه 598 به ایران هجوم آوردند، اما اشاره ای به این حقیقت نمی کند که گروهک تروریستی منافقین یکی از سازمان دهندگان آشوب و حرمت شکنی عاشورای سال گذشته بود، به نحوی که علنا برای آشوب و حرمت شکنی بیانیه صادر کرده و به نیروهای خود فراخوان داده بود. مرور هویت برخی عناصر دستگیر شده نشان می دهد که آنها از مرتبطین گروهک منافقین و همچنین گروهک استعمارساخته بهائیت بودند. البته امسال هم منافقین و سایر گروهک ها خواستار تکرار حرمت شکنی سال گذشته شده اند. با این اوصاف میرحسین موسوی طی یک سال گذشته توضیح نداده که چگونه «مردان خداجو و عزاداران معترض» مورد نظر وی، وابستگان به گروهک ها بوده اند و چگونه جرئت یافته اند به پرچم ها و تکیه های عزاداری آتش بزنند و به عزاداران حمله کنند؟ آنها چگونه عزادارانی بودند که با تحریک صدای آمریکا و بی بی سی و صدای اسرائیل و سایت صهیونیستی بالاترین و... آتش افروزی و آشوب برپا کردند و بلافاصله هم از سوی رژیم های استکباری و رسانه های آنها مورد تمجید قرار گرفتند. یعنی اوباش آشوبگر و وابستگان گروهک ها، می توانند هم حسینی باشند و هم پروژه یزیدیان روزگار را اجرا کنند؟
درباره تقلب و کودتای انتخاباتی و کنارگذاشتن شمارش آرا هم، تنها ماندن فتنه گرانی چون موسوی و کروبی با گروهک های نفاق در عاشورای سال 88 به اندازه کافی نشان می دهد که چه کسی دنبال کودتا بودند. همچنین باید گفت بیش از 18ماه از انجام کودتای مخملین فتنه گران نگذشته که همین عنصر جاه طلب مجبور شد برای راه انداختن آن کودتا از بازشماری تصادفی 10درصد آرا شانه خالی کند در حالی که یک ساعت پس از اخذ آرا به خبرنگاران خارجی گفته بود براساس آرای ریخته شده در صندوق ها قطعا من پیروز هستم!
شایان ذکر است مقاله منافقانه موسوی بازتاب های جالب توجهی در محافل ضدانقلاب داشت به نحوی که سایت ضدانقلابی بالاترین نوشت: مهندس موسوی گرامی، میرحسین عزیز! چرا ما باید هنوز هم از افسانه ها و اسطوره های مذهبی الگو بگیریم؟ من می خواهم الگوی من ایرانی و کسی مثل تو باشد. وقتی شما به دیگران توصیه می کنید که بمانند و کار زینبی بکنند تکلیف آنها که نه به اسلام، نه به شیعه، نه به زینب و نه به حسین اعتقاد ندارند، چیست. چرا با این تعابیر که برای بسیاری از سبزها خوشایند و دلنشین نیست دایره طرفداران و دوستان خود را کوچک می کنید؟ ما خسته شدیم از این آویزانی به فرهنگ و زبان عربی(!)

داماد نجیب !

گفت: موسوی به بهانه عاشورا بیانیه داده است و در آن پذیرش قطعنامه 598 را نشانه اعتراف حضرت امام(ره) به اشتباه خود(!) معرفی کرده است!
گفتم: ولی حضرت امام(ره) با صراحت فرموده اند «ما در جنگ حتی برای یک لحظه هم نادم و پشیمان نیستیم» خب! حالا باید دید مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) در مقابل این تحریف آشکار چه موضعی می گیرد؟!
گفت: در این بیانیه باز هم اهانت کنندگان به ساحت مقدس امام حسین(ع) در عاشورای سال گذشته را «مردمان خداجوی»! نامیده است.
گفتم: عمرسعد هم روز عاشورا با فریاد «ای سپاهیان خدا سوار شوید»! فرمان حمله به امام حسین(ع) را برای لشکریان خود صادر کرد.
گفت: در این بیانیه همراهان خود را، پیروان امام حسین(ع) نامیده است!
گفتم: یعنی منافقین و بهایی ها و سلطنت طلب ها و مارکسیست ها و اسرائیل و آمریکا و انگلیس که آشکارا از وی حمایت کرده اند پیروان امام حسین(ع) هستند؟!
گفت: چه عرض کنم؟! انگار قرار است دشمنان امام حسین(ع) هم مثل شمر و یزید و عمرسعد هرچه می گذرد رسواتر و بی آبروتر شوند.
گفتم: در محفل خواستگاری مادر داماد از مادر عروس پرسید؛ کبریت دارید؟ داماد می خواهد سیگار بکشد. مادر عروس با تعجب پرسید مگر داماد سیگاری است؟ مادر داماد گفت؛ نه! عرق خورده هوس سیگار کرده! مادر عروس گفت؛ داماد عرق خور هم هست؟ مادر داماد گفت؛ چون در قمار باخته بود از ناراحتی عرق خورده. مادر عروس که هاج و واج مانده بود، پرسید؛ یعنی قمارباز هم هست؟ و مادر داماد گفت؛ به خاطر سرقت مسلحانه و قتل زندانی شده بود، در زندان قمار یاد گرفته! و مادر عروس بلند شد که از اتاق خارج شود، مادر داماد پرسید؛ میری کبریت بیاری؟ و مادر عروس گفت؛ دارم میرم آرپی جی بیارم توی مغز پسر دزد عرق خور قمارباز آدمکشت بزنم!

رودست هوشمندانه دکتر جلیلی به جرزنی کاترین اشتون

دست برتر ایران در ژنو3 چگونه حاصل شد؟

جمهوری اسلامی ایران در حالی وارد مذاکرات با 1+5 شد که طرف غربی همه تلاش خود را به کار گرفته بود تا پیش از ورود به این دور از مذاکرات، "دست برتر" را در برابر ایران داشته باشد.
دست برتر، موقعیتی است که پیش از مذاکرات نصیب یکی از طرف‌های مذاکره می‌شود و همه کشورها در هر مذاکره‌ای که می‌خواهند وارد می‌شوند، سعی می‌کنند دست برتر را در برابر طرف مقابل داشته باشند تا نتایج مذاکرات به نفع آن‌ها تمام شود.
این‌که دانشمندان هسته‌ای ما تنها یکی دو روز مانده به برگزاری مذاکرات ترور می‌شوند، موضوعی تصادفی نیست بلکه در راستای تلاش غرب برای به دست آوردن دست برتر در مذاکرات است؛ موضوعی که از سوی رسانه‌های دوست و دشمن ایران، به آن اذعان شده است.
به زعم کشورهای غربی، کشته‌شدن اساتید علوم هسته‌ای در ایران، بهترین راه توقف پیشرفت هسته‌ای ایران است و آن‌ها تصور می‌کردند این ترور، می‌توانسته با در موضع ضعف قرار دادن برنامه هسته‌ای ایران، پشتوانه مذاکره‌کنندگان ایرانی را سست کند.
* خون شهید، جلسه مذاکره را به محاکمه تبدیل کرد
کشورهای غربی منتظر بودند که ایران از موضع ضعف، با موضوع شهادت دکتر مجید شهریاری برخورد کند و چه بسا فکر می‌کردند ایران در جریان این مذاکرات، غرب را تهدید به مقابله‌به مثل هم خواهد کرد.

اما تیم ایرانی مذاکره‌کننده به سرپرستی دکتر جلیلی، به جای این‌که به خاطر شهادت نخبه دانشگاهی خود، دچار ضعف شود اتفاقاً از این منظر جنایت مذکور را به رخ 5+1 کشید که ایران همواره در معرض حملات تروریستی و رویکردهای "قرون وسطایی" غرب نسبت به خود بوده است؛ همان دوره‌ای که غربی‌ها انسان‌ها را به خاطر عقاید علمی و دینی‌شان به بدترین وجه ممکن شکنجه و سر به نیست می‌کردند.
تیم ایرانی همچنین  در ابتکاری موثر و کمتر دیده‌شده در جریان مذاکرات رسمی، تصویر شهید شهریاری را طی مذاکرات روبروی طرف غربی گذاشتند و دکتر جلیلی بخش اعظم دور اول مذاکرات را به مماشات غرب اختصاص داد.

اما در این میان نکته ای که جلیلی آن را مورد اشاره قرار داد و اتفاقاً اثبات آن، نیازی به ارائه سند و مدرکی از سوی ایران نداشت، این بود که چرا طرف غربی این حادثه تروریستی را حتی محکوم هم نکرده است؟! این نشان می‌داد که غرب به نوعی با سکوت خود، جنایت مبتنی بر تفکرات قرون وسطایی صورت گرفته را تایید می‌کند. این موضوع،‌ دیپلمات‌های غربی حاضر در مذاکرات را بیش از پیش منفعل می‌کرد چرا که شاه بیت غزل حملات دیپلماتیک و نرم غرب به ایران این روزها علاوه بر موضوع هسته ای ، ادعای نقض حقوق بشر بوده است.
* تدابیر هوشمندانه مقامات ایرانی، طرف غربی را منفعل کرد

فایل صوتی مذاکرات ژنو 3 قابل انتشار است !

بر این مبناست که کارشناسان معتقدند آن‌چه باعث دستیابی ایران به دست برتر در مذاکرات اخیر بود، مظلومیت شهید شهریاری بود که باعث بر هم خوردن معادلات 1+5 در جریان این مذاکرات شد.

مقامات ایران در اقدام موثر دیگری، تنها ساعاتی مانده به برگزاری مذاکرات، از دستیابی کشورمان به نحوه تولید انبوه کیک زرد خبر دادند؛ موضوعی که از سوی روزنامه گاردین به عنوان ضربه‌ای بزرگ به طرف غربی حاضر در مذاکرات تلقی شد.

 چرا که "کشورهای غربی همواره تصور می‌کردند می‌توانند با تحریم صدور کیک زرد به ایران، برنامه هسته‌ای این کشور را مختل کنند." به همین خاطر، اعلام دستیابی ایران به نحوه تولید انبوه کیک زرد، به مثابه آب سردی بود که ناگهان بر سر اعضای 1+5 ریخته شد.

اتفاق قابل توجه دیگر این‌که، به رغم تاکید ایران بر مواضع اصولی خود، مذاکرات بی‌نتیجه هم پایان نیافت و طرف ایرانی توانست از طفره‌رفتن و فرار اعضای 1+5 از جریان مذاکرات و نتایج آن و اعلام بی‌نتیجه بودن مذاکرات جلوگیری کند.
شاید بهترین نشانه برای اثبات این ادعا،تعیین موضوع و مکان دور بعدی مذاکرات براساس آنچه ایران همواره بر آن تاکید داشت، بود.

بر این مبنا موضوع و مکان مذاکرات دور بعد انتخاب و قرار شد طرفین در دور بعدی مذاکرات که در "استانبول" برگزار می‌شود، "گفت‌وگو برای همکاری حول نقاط مشترک" را مورد پیگیری قرار دهند. 

این دست برتر تیم ایرانی حتی با آخرین حربه کاترین اشتون برای تحریف نتایج مذاکرات از طریق بیانیه پایانی هم خنثی نشد و این رفتار غیرصادقانه او با واکنش هوشمندانه سعید جلیلی روبرو شد تا بار دیگر اثبات شود ایران از حقوق خود آگاه است و عزتمندانه آن‌ها را پیگیری می‌کند.

در این زمینه حتی مقامات ایرانی، در رودستی قابل توجه به طرف غربی، تهدید کردند در صورتی که بار دیگر، اشتون بر بیانیه تحریف‌آمیز خود تاکید کند، ایران فایل صوتی مذاکرات را منتشر می‌کند تا بازی مذاکرات ژنو3 به جای آنکه یک بر یک مساوی به پایان برسد، دو بر صفر به سود تیم ایرانی تمام شود.
شبکه ایران