سخنگوی شورای نگهبان روایتی
تازه از جلسه نمایندگان کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری با رهبر انقلاب
را بیان کرده است.
در این روایت که پایگاه اطلاع رسانی رهبر انقلاب آن
را منتشر کرده، آمده است؛ نزدیک ظهر روز بیست وششم خرداد ماه 1388 بود که
جناب آقای حقانی از دفتر رهبر انقلاب تماس گرفتند و گفتند که بعدازظهر جلسه
ای با حضور رهبر انقلاب در بیت معظم له تشکیل می شود. گفتند که از اعضای
شورای نگهبان هم باید در جلسه حضور داشته باشند. بنده از کم و کیف جلسه
اطلاعی نداشتم و وقتی به آنجا رفتم، متوجه موضوع جلسه شدم. من به اتفاق آیت
الله لاریجانی و حاج آقا علی زاده به عنوان نمایندگان شورای نگهبان در
جلسه حاضر بودیم. از وزارت کشور هم جناب آقایان دانشجو و شریفی راد بودند.
از طرف هر کاندیدا نیز نمایندگانی از ستاد انتخاباتی شان آمده بودند که
البته تعدادشان متفاوت بود. از دستگاه های دیگر مثل صدا و سیما و وزارت
اطلاعات هم بودند.
دیدار همکاران قدیمی
افراد حاضر در جلسه، افراد
ناشناخته ای نبودند، بلکه برخی از آنها زمانی از وزرای جمهوری اسلامی بودند
و سال ها در پست های مهم مسئولیت داشتند. حتی برخی از آنها در زمان ریاست
جمهوری رهبر انقلاب از وزرا و همکاران ایشان بودند. اولا باید بگویم که یک
فضای کاملا صمیمی بود. ثانیا در بیان مطالب هیچ کس رودربایستی نداشت. مثلا
یکی از آقایان مانند کسانی صحبت می کرد که گویی ضد نظام است؛ گویی دیگر این
حکومت از دست رفته و هیچ اعتباری ندارد، مگر این که انتخابات را ابطال
کنید تا درست شود.
رهبر انقلاب وقتی وارد جلسه شدند، ابتدا فرمودند که
«در این جلسه هیچ گونه محدودیتی در صحبت نیست و هر کسی هرچه می خواهد
بگوید. تنها محدودیت، وقت جلسه است که زمان را رعایت کنید تا نوبت به همه
برسد و همه بتوانند صحبت کنند.» این اعلام آمادگی رهبری در ابتدای جلسه، در
واقع خیلی ها را غافلگیر کرد که مثلا انتظار داشتند یک جلسه رسمی باشد و
در آن صحبت های رسمی مطرح شود.
آقای الویری وقت گرفت و با این بحث وارد
شد که «حاج آقا خاطرتان هست که خطبه عقد ما را شما قرائت کردید؟» رهبر
انقلاب با تایید این موضوع، اسامی حضار را و حتی پدرخانم ایشان را یاد
کردند. بعد هم خود رهبری جزئیات جلسه عقد آقای الویری را بیان کردند. بعد
از این صحبت های صمیمی، آقای الویری اجازه خواست و وارد برخی مباحث کلی شد.
در نهایت هم بحث را به این جا رساندند که آقای احمدی نژاد صلاحیت ندارند.
نوبت
به ستاد آقای موسوی رسید. آقای محمدرضا بهشتی به نمایندگی از طرف ایشان
صحبت کرد. به بحث دموکراسی پرداخت و این که حکومت باید مبتنی بر نظر مردم
باشد و از این صحبت ها. بعد از ایشان نوبت به آقای دانش جعفری- نماینده
ستاد آقای رضایی- رسید که ایشان دیگر مستقیما رهبر بزرگوار انقلاب را خطاب
قرار دادند و گفتند شما در صحبت های خود در کردستان از یکی از کاندیداها
جانبداری کردید و این مطلب موجب شده که مثلا چنین اتفاقی بیفتد.
مصداق
سخنان سنندج
چه کسی بود؟
صحبت آقای دانش جعفری که تمام شد، رهبر
انقلاب وارد بحث شدند و گفتند که «آن صحبت هایی که من چه در کردستان داشتم و
چه در جای دیگر، به هیچ وجه جانبداری از کسی نبود.» فرمودند که «البته من
اصولی را دارم که این اصول را از قبل انقلاب داشته ام و هم چنان دارم و تا
آینده هم حفظ می کنم. از این اصولم هم عقب نشینی نمی کنم. هر جایی هم که
باشم، این اصولم را بیان می کنم و اینها مسائلی بوده که من به آن اعتقاد
داشته و دارم.» ایشان از نظر بحث مصداقی هم گفتند که «اتفاقا آقای موسوی در
ملاقاتی که با من داشتند، گفتند که مصداق آن صحبت های شما من هستم و آقای
کروبی هم که آمدند یک موقع پیش من، گفتند که مردم می گویند که مصداق سخنان
رهبری آقای کروبی است، پس اگر این طور هست و آن آقایان هم خودشان استنباط
کرده اند که مصداق صحبت های من هستند، چطور شما می گویید که من مثلا از
کاندیدای دیگری دفاع کردم؟»
صحبت ها دوباره پیرامون همین بحث دور پیدا
کرد. برخی از آقایان برگشتند به بحث شورای نگهبان و این که برخی از اعضای
شورای نگهبان از مثلا یکی از نامزدها دفاع کردند. رقمی را هم می گفتند؛
علی رغم این که درجلسه صبح همان روز در شورای نگهبان که با حضور نمایندگان
کاندیداها برگزار شد، می گفتند سه نفر. این سه نفر هم که مشخص بودند و اسم
هم آوردند، اما در این جلسه تعداد را به هشت نفرو نه نفر از اعضای شورای
نگهبان هم رساندند. همان وقت به نظر بنده رسید که وقتی این ها یک باره رقم
را به هشت نفر رسانده اند، به دنبال این ایده اند که یعنی اکثریت شورا و
بنابراین شورا برای بررسی انتخابات صلاحیت ندارد و البته همین استفاده را
هم کردند.
چه کسی را متهم می کنید؟
من خطاب به رهبر انقلاب عرض کردم
که «شما سؤال بفرمایید اسامی این ها را بگویند.» ایشان فرمودند که حالا من
توضیح می دهم. بعد که صحبت آقایان تمام شد، حضرت آقا اشاره کردند که «شما
چه کسانی را متهم می کنید؟ فقهای شورای نگهبان را که همه شان انسان های
عادلی هستند؟ حضرت آیت الله مؤمن را؟ آیت الله جنتی را؟ شما فکر می کنید که
این ها برای ریاست جمهوری و پست و مقام یک نفر، آخرت شان را می فروشند و
جابه جا می کنند؟ نه. حاج آقای جنتی و حاج آقای مؤمن کسانی نیستند که آخرت
خودشان را به خاطر این مسائل دنیوی از دست بدهند.»
ایشان با این تعبیر
از بحث عبور فرمودند. معلوم بودکه همان دو سه نفری که خودشان هم آمدند و
اعلام کردند، بیشتر از اینها کسی نبود. بعد از این موضوع هم اشاره فرمودند
که «به هرحال قانون و مقررات هست. طبق قوانین و مقررات اگر خطایی صورت
گرفته، مطرح کنید. صحبت های کلی چیزی را حل نمی کند.»
سپس آقای زنگنه
صحبت کردند که یک مقداری با احساسات بود که در انتهای کلام، خواستار ابطال
انتخابات شدند. آقای زنگنه هم از ستاد آقای موسوی بودند. ایشان خطاب به آقا
گفتند که «شما پدر معنوی ما هستید، باید کمک کنید و نگذارید مثلا بحرانی
اتفاق بیفتد.» خیلی صحبت های آقای زنگنه با احساسات همراه بود. رهبر معظم
انقلاب هم وقتی که می خواستند پاسخ بفرمایند، در این جهت گفتند که جناب
آقای زنگنه همیشه احساساتی هستند و من خاطرم هست که گاهی اوقات که در وزارت
هم بودند، صحبت هایشان حتی همراه با گریه بود. الان هم در همان حال و هوا
صحبت می کنند. بعد هم پاسخ دادند.
رهبر انقلاب در ادامه گفتند که «می
خواهم خاطره ای بگویم که امیدوارم آقای زنگنه ناراحت نشوند. بعد از برگزاری
انتخابات دوم خرداد، یکی از مقامات کشور آمد و خواستار ابطال انتخابات شد.
چنان با او برخورد کردم که هنوز از من مکدر است.»
ابطال یعنی بزنم توی
دهن
چهل میلیون رای!
صحبت ها که تمام شد و تقریباً جلسه رو به
اتمام بود، نمایندگان سه کاندیدای معترض اصرار بر ابطال انتخابات داشتند.
این را باید بگویم که آقایان به صورت مصداقی وارد بحث نشدند، بلکه عمده بحث
آنها روی مناظرات و نیز اقدامات دولت قبل از برگزاری انتخابات بود. برخی
آقایان می گفتند که چون آقای احمدی نژاد در مناظره صحبت کرده، صلاحیت
ندارد. رهبری پاسخ فرمودند که «صلاحیت امر دیگری است و در جاهای دیگر باید
تعیین بشود.»
رهبری فرمودند:«این صحبت های شما هیچ مبنای قانونی ندارد.
اگر تخلفی صورت گرفته، که شورای نگهبان این جا هست، وزارت کشور هم هست که
باید برخورد بکند. اگر شما ادعایی دارید، بروید از طریق شورای نگهبان
پیگیری بکنید و شورای نگهبان هم مکلف است به شکایت های شما رسیدگی بکند.
وزارت کشور هم به همین صورت. بازشماری و بررسی کنید؛ تا هر زمانی که فکر می
کنید این مسئله می تواند مشکل شما را حل بکند. ما هم به شورای نگهبان و
وزارت کشور می گوییم که موضوع را تعقیب بکنند تا برای شما اطمینان ایجاد
بشود، ولی این که می گویید ابطال بشود، این حرف خلاف قانون است، این را کسی
نمی تواند بپذیرد. پذیرش ابطال انتخابات یعنی این که بزنم توی دهن چهل
میلیون!»
این دفاع محکم رهبری بود از حقوق و آراء مردم. یعنی رهبر
انقلاب این بار در کسوت دفاع از آراء مردم و دفاع از جمهوریت وارد میدان
شدند.
اعتراف نماینده
ستاد موسوی
زمانی که بحث رسمی جلسه تمام
شد، دوباره رهبر انقلاب فرمودند که اگر مطلب دیگری هست، مطرح کنید. جناب
آقای آخوندی از ستاد آقای موسوی وقت گرفتند که تا آن موقع هم صحبتی
نداشتند. آقای آخوندی خطاب به رهبر انقلاب گفتند که «ما می دانیم اگر تمام
صندوق ها را بازشماری کنید، تخلف عمده ای به دست نمی آید، ولی مشکل و مسئله
عمده ما آقای احمدی نژاد است.» باز رهبری فرمودند «این یک امر دیگری است.
شما اگر نسبت به صندوق های آراء بحث دارید، مطرح بکنید، ولی بحث صلاحیت در
جای دیگری بررسی شده و در زمان دیگری می شود به آن پرداخت.»
آقای رسول
منتجب نیا- نماینده ستاد آقای کروبی- پیشنهاد می کند، برای این که هم
رسیدگی توسط مرجع قانونی (شورای نگهبان) انجام شود و هم اعتماد نامزدها
تامین شود، در جلسه ای که موضوع بررسی و یا بازشماری انجام می شود،
نمایندگان نامزدها به عنوان ناظر حضور داشته باشند. حضرت آیت الله خامنه ای
ضمن تایید این پیشنهاد از ما به عنوان نماینده شورای نگهبان خواستند که
امکان حضور و نظارت نمایندگان نامزدها را برای رسیدگی و حتی بازشماری فراهم
کنیم: «نامزدها اگر شکایتی درباره آراء صندوق خاصی دارند، همان صندوق و
صندوق های مورد شکایت بازشماری شود و حتی می توان تصادفی تعدادی از صندوق
ها را بازشماری کرد تا هیچ شبهه ای باقی نماند.»
اشتباه آقایان همین بود
که تمام مباحث نظام را گره زدند به انتخابات. وقتی این اشتباهات ادامه
یافت، جریان فتنه ای در کشور آغاز شد و عده ای بازی خوردند. خوشبختانه با
درایت رهبر انقلاب و هوشیاری مردم، کاری نتوانستند بکنند. تاکید من همین
است که ما مصادیق مدیریت و تدبیر را که در اصل پنجم قانون اساسی داریم، در
این دوره لمس کردیم. لمس کردیم که تدبیر یعنی چه؟ خیلی از دلسوزان انقلاب
پیش ایشان می رفتند و درخواست می کردند که شما مسئله را حل کنید. درخواست
ایشان این بود که حقی تضییع نشود آنها حاضر بودند که حقی تضییع شود تا عده
ای مثلاً خوشحال شوند، اما پافشاری رهبری و دفاع ایشان از جمهوریت و حقوق
مردم، مسئله ای است که در دوران رهبری ایشان بی نظیر است.
وزیر کشور دولت هاشمی گفت: من به شما بگویم که امکان تقلب تعیینکننده در وزارت کشور نزدیک به صفر است.
علی محمد بشارتی وزیر کشور دولت ششم در گفت و گو با پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حفظ و نشر و آثار مقام معظم رهبری با اشاره به حواشی انتخابات ریاست
جمهوری دولت هفتم گفت: من در آن روزها شنیدم که یکی از آقایان، ساعتی قبل
از اینکه تقریباً بر همه روشن شود که چه کسی پیروز انتخابات است، وقت
میگیرد و خدمت آقا میرسد؛ با اینکه هیچ مسئولیت رسمی هم در زمینه
برگزاری انتخابات نداشته است. در آن جلسه به ایشان گزارشی میدهد و خواستار
ابطال انتخابات میشود. آقا در پاسخ برخورد خیلی شدیدی با وی میکند که
ظاهراً سابقه نداشته است. با این مضمون که چگونه به خودت اجازه میدهی که
اینطور دربارهی نظام فکر کنی و تصمیم بگیری؟
وی در ادامه افزود:بر
همین مبنا و آنچه در این 30 سال در انتخابات مختلف جمهوری اسلامی اتفاق
افتاده، اصلاً یکی از افتخارات ما این است که دوم خرداد و همهی شعارهای
سیاسی بعد از آن، از جمله مشارکت عمومی، همه به خاطر نتیجهی انتخاباتی بود
که در آن دوره و توسط دولت ششم برگزار شد.
وزیر کشور دولت هاشمی
امکان تقلب در انتخابات را رد کرد و گفت: من به شما بگویم که امکان تقلب
تعیینکننده در وزارت کشور نزدیک به صفر است. اینقدر قانون محکم است که
وزیر کشور اگر بخواهد برادرش را وارد مجلس بکند، نمیتواند. ممکن نیست کسی
بتواند جلوی این همه دوربین و آدم و ناظر و مجری تقلب کند. البته ممکن است
مثلاً در انتخابات مجلس که لیست طولانی دارد، آخر کار که میخواهند آراء را
بازشماری کنند، اسامی افراد بر اساس خطای چشم و شمارههای نزدیک به هم
اشتباه شود. آن هم در حد یکی دو درصد که اثری بر نتیجهی انتخابات
نمیگذارد، اما در انتخابات ریاستجمهوری چون کاندیداها کم هستند، این
احتمال خیلی ضعیف و در حد صفر است، چه برسد که منجر به تغییر چند میلیونی
نتیجه بشود.
بشارتی با یادآوری یک خاطره از امام خمینی
(ره) گفت: یادم میآید در سال 1359 که انتخابات مجلس بود، پسر آیتالله
پسندیده -یعنی برادرزادهی حضرت امام (ره)- از خمین رأی نیاورد. آیتالله
پسندیده به امام نامه نوشت که در شهرستان خمین تقلب شده. یکی از اعضای دفتر
امام تعریف میکرد که امام وقتی نامه را دیدند، تبسمی کردند و فرمودند
انتخابات خمین بهترین سند است برای سلامت انتخابات در جمهوری اسلامی. در
حالی که در آن شرایط اول انقلاب، طبیعی بود که همهی دستاندرکاران
انتخابات دلشان میخواست که پسر برادر امام به مجلس برود، اما چون مردم
خواسته بودند شخص دیگری نمایندهشان شود و ایشان انتخاب نشده بود، معلوم
میشود که انتخابات بهسلامت برگزار شده است.
وزیر کشور دولت ششم با
اشاره به انتخابات ریاست جمهوری سال 76 گفت: در زمانی که من وزیر کشور
بودم از ساعات اول انتخابات خیلیها با من تماس میگرفتند؛ آقای ناطق، آقای
هاشمی و افراد رده بالای دیگر از من میپرسیدند چه خبر؟ من میگفتم
نمیدانم. مگر در آخرین مراحل بازشماری که دیگر تقریباً معلوم بود که اوضاع
از چه قرار است، آن هم به افراد میگفتم این آن چیزی است که من دانستهام و
نه نتیجهی قطعی انتخابات، چون هنوز به قطعیت نرسیده بودم و از طرفی هم
اعلام نتایج بر عهدهی شورای نگهبان است.
وی همچنین خاطرنشان کرد:
به نظر من وقتی رهبر معظم انقلاب در نماز جمعهی 29 خرداد آمدند و خط را
برای همه روشن کردند، دیگر از آن به بعد اساس مسأله تغییر کرد. آنهایی که
روی حرفهای گذشتهی خود اصرار کردند، خط جدیدی از انحراف را رقم زدند.
مسألهی جالبتری که مطرح کردند این بود که: ما به کمتر از ابطال انتخابات
راضی نمیشویم! باید به آن کسی که این حرف را زده بگوییم خب اگر به خاطر
جنابعالی انتخابات را لغو کردیم، آنوقت اگر انتخابات بعدی را انجام دادیم
و تو رأی آوردی، اگر رقیب تو گفت من نتیجهی انتخابات را قبول ندارم، آیا
تو هم اجازهی لغو میدهی؟ اگر بگویید بله، میشود دور باطل. اگر هم بگوید
خیر، رقیبش میگوید از کجا معلوم؟ بیایید یک بار دیگر انتخابات را برگزار
کنیم. شما که خیلی به خودت مطمئنی بیا یک بار دیگر خودت را وارد عرصه کن.
ببینید چقدر مضحک میشود. این رفتار موجب میشود که دنیا و آیندگان به ما
بخندند.
آغاز شمارش معکوس برای موضعگیری شفاف از سوی خواص
به گزارش شبکه ایران، کارشناسان مسائل سیاسی پیشبینی کرده بودند با توجه به راهپیمایی دهها میلیونی مردم در روز 22 بهمن که از آن به عنوان خط پایانی بر 8 ماه فتنهانگیزی نام برده میشود، رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری، سخنان مهمی را بیان خواهند کرد.
این پیشبینی امروز به واقعیت پیوست و مقام معظم رهبری صبح امروز در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری، به وقایع بعد از انتخابات اشاره کردند و در سخنانی بسیار مهم و صریح، به تحلیل این حوادث پرداختند.
حضرت آیتالله خامنهای که پیش از این، بارها بر ضرورت موضعگیری شفاف از سوی خواص و پرهیز از اظهارنظرهای دوپهلو تاکید کرده بودند، در سخنان امروز خود صریحا اعلام کردند افرادی که با حرف و عمل و تحریک، مبانی نظام را زیر پا میگذارند، "صلاحیت حضور در مجموعه عظیم نظام را از دست می دهند".
تذکر مقام معظم رهبری در مورد موضعگیری شفاف، در پی مواضع دوپهلوی برخی خواص در ماههای اخیر صورت گرفته است.
در جریان انتخابات شکوهمند 22 خرداد و حضور بیسابقه و 40 میلیونی مردم در این انتخابات، اکثریت خواص و نخبگان سیاسی کشور به پیروی از رهنمودهای مقام معظم رهبری پرداختند و از قانونشکنی و فتنهگری برخی جریانات و افراد سیاسی انتقاد کردند. انتقاد این دسته از خواص بر علیه آن دسته از افرادی بود که دست در دست بیگانه در مقابل اصل نظام ایستادند، هوادارانشان را تحریک به دادن شعار "جمهوری ایرانی" و "نه غزه نه لبنان" کردند، در هر موقعیتی و هر مناسبتی به ارزش های و اعتقادات اصلی ملت ایران همچون حضرت امام خمینی(ره) و عاشورای حسینی جسارت کردند و با ایجاد چالش در روزهای حساس انقلاب، در مقابل "جمهوری اسلامی و ولایت فقیه" این یادگارهای گرانقدر بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایستادند. کسانی راس اردوگاهشان را افرادی همچون موسوی، خاتمی و کروبی تشکیل می دادند و امروز از مرزبندی نظام خارج شده اند.
با این حال تعداد معدودی از خواص جامعه که از بیبصیرتی و دوپهلویی در اتخاذ مواضع رنج میبرند، با ایجاد تردید، سکوت و تشخیص نادرست بر دامنه فتنه افزودند. این افراد حاضر به موضع گیری صریح در برابر فتنه گران نشده و به بیان اظهاراتی مبهم بسنده کردند.
بر همین اساس بود که سکوت و مواضع دوپهلوی برخی شخصیت های مطرح، با شعارهایی که در راهپیمایی میلیونی 9 دی ماه سر داده شد و نوشته و تصاویری که بر دست مردم حمل می شد، مورد اعتراض قرار گرفت. شاید تا امروز علی رغم هشدارهای مکرر مردم، عده ای همچنان تکلیف خود را با فتنه، فتنه گران و حوادث پس از انتخابات مشخص نکرده باشند اما امروز و به دنبال هشدار صریح ولی امر مسلمین، حجت بر همگان تمام شده و این دسته باید هرچه زودتر تکلیف خود را مشخص کنند. به نظر می رسد که دیگر حجت بر شورای نگهبان به عنوان پاسدار شرع و قانون اساسی نیز تمام شده و کسانی که خود را از مرزهای اعتقادی نظام خارج کرده اند، جایی و جایگاهی در داخل نظام جمهوری اسلامی نخواهند داشت.
رهبر معظم انقلاب همچنین در سخنان خود به تبیین مرز اعتقاد به نظام پرداخته و بیان داشته اند: "افرادی که حاضر نیستند قانون و رأی اکثریت را قبول کنند و نقطه قوتی همچون انتخابات افتخارآفرین چهل میلیونی را تبدیل به نقطه ضعف می کنند عملاً خود را از این کشتی نجات خارج می کنند و صلاحیت حضور در چارچوب نظام اسلامی را از دست می دهند که از دست داده اند".
بر اساس نظرات تحلیلگران سیاسی، این سخنان رهبر انقلاب را میتوان آغاز شمارش معکوس برای موضعگیری شفاف از سوی خواص دانست.
این کارشناسان، تبیین دقیق مرزهای مسئولان نظام از سوی ایشان را آغاز مرحلهای جدید از واگذاری مسئولیتها در بخشهای مختلف ارزیابی کردهاند. مرحلهای که در آن امکان حضور فتنهگران و حامیان آنها در مناصب مختلف نظام وجود نخواهد داشت.
حجتالاسلام حقانی نقل میکند: هنگام غبارروبی مرقد مطهر حضرت امام رضا (ع)
خدام حرم دستمالهای سفید آغشته به گلاب ناب را برای غبارروبی به افراد
میدهند. مقام معظم رهبری پس از مقداری غبارروبی، دستمال را به سر و صورت
خود میکشند.
به گزارش فارس، حجتالاسلام حقانی در خصوص تشرف حضرت
آیتالله خامنهای در بارگاه حضرت علیبن موسیالرضا (ع) میگوید: هنگام
غبار روبی مرقد مطهر حضرت امام رضا (ع) خدام حرم دستمالهای سفید آغشته به
گلاب ناب رابرای غبارروبی به افراد میدهند. مقام معظم رهبری پس از مقداری
غبارروبی، دستمال را به سر و صورت خود میکشند. ایشان در یکی از
غبارروبیها به آقای واعظ طبسی (تولیت آستان قدس رضوی) فرمودند: آیا
میتوانم این دستمال متبرک را برای خود بردارم؟
مقام معظم رهبری، تولیت
آستان قدس رضوی را به آقای واعظ طبسی سپرده بودند، ولی با این حال، برای
برداشتن پارچه متبرک به غبار ضریح امام رضا (ع) از او اجازه میگیرند.
احترام مقام معظم رهبری به قانون برای همه ما درس است.
ایشان پس از کسب
اجازه از آقای واعظ طبسی در حالی که چشمهایشان پر از اشک بود و به راز و
نیاز مشغول بودند، با دقت، دستمال را تا کردند و در جیب خود گذاشتند. برای
ما خیلی زیبا بود که آقا در آن حال، این همه توجه دارند که دستمال متبرک را
تا کنند و با نظم کامل در جیب خود قرار دهند.
****
زمانی که
ضریح مطهر حضرت امام رضا (ع) در حال تعویض بود، در خدمت مقام معظم رهبری
به پابوسی امام هشتم (ع) مشرف شدیم. مقام معظم رهبری برای زیارت در کنار
مرقد آن امام (ع)، مشغول راز و نیاز بودند، چون ضریح را برداشته بودند حضور
در کنار قبر رنگ و بوی دیگری داشت.
بعد از پایان راز و نیاز حضرت
آیتالله خامنهای، آقای واعظ طبسی به ایشان عرض کردند: آقا زاده هم بیایند
نزدیکتر تا از نزدیک امام را زیارت کنند. معظمله فرمودند: پس بقیه چی؟
این دقت را همواره حضرت آقا دارند. ایشان امتیاز ویژه و خاصی را برای
فرزندانشان قایل نیستند. در آن روز هم فرمودند: اگر بقیه افراد میتوانند
از نزدیک قبر امام هشتم (ع) را زیارت کنند، فرزندان هم بیایند. پس از بیان
آقا همه توفیق حضور یافتند.
مقام معظم رهبری در خصوص حضرت علیبنموسی
الرضا (ع) فرمودند: «آستان قدس رضوی، مطاف فرشتگان و کروبیان و قبله اهل دل
و ملجأ و پناه مؤمنان صادق امروز به برکت طلوع خورشید انقلاب اسلامی،
پایگاه بلند اندیشه طلوع اسلام و پرچم معارف قرآن نیز هست.»
«اساس کار
وجود مقدس علیبنموسیالرضا (ع) کار فرهنگی و تبلیغی بوده است.»
*
منبع: کتاب گلبرگهای رضوی
سایت شخصی آیة الله هاشمی رفسنجانی ، مصاحبه ای مفصل با او انجام داده که
دو سوال پایانی اش درباره روابط او با مقام معظم رهبری است:رابطه
جنابعالی و مقام معظم رهبری را میتوان فراتر از اقوال و اخبار، جزو
محکمات انقلاب برشمرد و این یک واقعیت انکارناپذیر است. خواهش میکنم
تاریخچهای از آشنایی خود با ایشان برای ما بفرمایید؟
●
اولین بار آیتالله خامنهای را در درس خارج مرحوم محقق داماد دیدم. آقای
محقق، داماد مرحوم آیتالله حائری بودند و محور بحث در حوزه همیشه با آقای
حائری بود. من در آن جمع از همه جوانتر بودم. یک دفعه دیدم که آقای
خامنهای به جلسه درس آمد. البته ایشان از مشهد آمده بود و میخواست درس
آقایان را هم ببیند. خیلی نوجوان به نظر میرسیدند. بعد از درس قدری با هم
صحبت کردیم و دیدیم افق دید ما در مباحث به هم نزدیک است.
بعدها با
هم سفری به کربلا رفتیم. ایشان با برادرها و مادرشان و من با رفقا رفته
بودیم.آنجا در کلاس درسها حاضر میشدیم تا تفاوتشان را با قم ببینیم.
ما
در حجرهای در مدرسه آقای بروجردی بودیم و ایشان در منزل خویشانشان بودند.
علما، فضلا و ایرانیان به دیدن ما میآمدند. محفل خوبی بود. در آن سفر به
هم نزدیک شدیم. با شروع مبارزه هر دوی ما از سابقون در مبارزه بودیم. ایشان
در مشهد بودند و من در قم بودم و بعدها ایشان هم به قم آمدند.
معمولاً
نیروها در مبارزه خیلی صمیمی میشوند. از آن سال تقریباً در تمام مسائل
مشترک بودیم. در مشورتها خیلی به اشتراک نظر میرسیدیم و در بعضی مواضع
اختلاف کمی داشتیم.
من ۵ سال از آقای خامنهای بزرگترم. ایشان از همان
جوانی در خط مستقیمی حرکت کرده بودند. در هر دورهای ایشان یکی از
برجستههای اهل قلم بودند و همه به خوبی ایشان اعتراف داشتند.○
با توجه به این قرابت فکری در مسایل دینی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و
بالاتر از همه وصیت حضرت امام در سفارش به هر دوی شما مبنی بر وحدت همیشگی
برای تداوم انقلاب که در آخرین روزهای حیاتشان داشتند، چرا عدهای سعی
میکنند به هر طریقی اختلاف شما را در جامعه القا کنند؟
●
اولاً این را باید از این افراد پرسید که چرا سعی میکنند چنین اختلافی در
جامعه القا شود. انتظار طبیعی این است که این حرفها در محافل خارج از کشور
مطرح شود و دوستان و دلسوزان در داخل کشور با ارائه ادلّه فراوان، در ردّ
آن بکوشند، اما الان میبینیم برعکس شده است. عدهای در داخل به اختلافاتی
که هیچ وقت نبوده و نیست، دامن میزنند و خارجیها هم که دنبال خوراک
تبلیغاتی میگردند، لقمههای چرب و نرمی پیدا میکنند.
ثانیاً هم من
و هم شخص آیتالله خامنهای در طول بیش از ۵۰ سال آشنایی و همکاری،
مخصوصاً در طول ۳۰ سال پس از پیروزی و به ویژه طی یکی دو سال اخیر بارها و
بارها از استحکام روابط خویش در جلسات خصوصی و حتی در سخنرانیها و
مصاحبههای عمومی سخن گفتهایم.
ثالثاً، هر دوی ما انقلاب اسلامی را
بیشتر از جان خویش دوست میداریم و آن سفارش امام (ره) را در گوش جان خویش
طنینانداز میبینیم.
رابعاً، چرا باید با هم اختلاف داشته باشیم؟
همین الان هر دو هفته یک بار با هم مینشینیم و درباره همه مسائل کشور بحث
میکنیم. جلساتی است که چون ضبط نمیشود، هیچ محدودیتی در بیان مسائل
نداریم.
من فکر میکنم القاکنندگان اختلاف، اگر هم سوءنیتی نداشته
باشند، دچار اشتباه شدهاند، یا شاید ادبیات صریح و غیرمتملّقانه مرا
نمیپسندند.
درباره نامهای که در آستانه انتخابات خدمت ایشان
فرستادم، خود آیتالله خامنهای به من گفتند: درباره محتوای سراسر نامه
ملاحظهای ندارم و فقط زمان انتشار آن را اگر بعد از انتخابات بود مناسب می
دانستم. ولی میبینید که دوستان و دشمنان چه تحلیل هایی نوشتهاند.
قبلاً
هم گفتم که هربار در حمایت از آیتالله خامنهای جملهای گفتم، یک جریان
که حالا دیگر ناشیانه هم عمل میکند، دست به کار میشود. نمونه بارز آن
همین اقداماتی است که پس از حمایت اخیرم از آیتالله خامنهای میشود.
به
هر حال ما به بیاثر بودن این تلاشها برای القای اختلاف هم ایمان داریم و
هم عادت کردهایم و امیدوارم دوستان هم از عادت بد خویش دست بردارند که این
کارها جز القای دودستگی، یأس مردم و امیدواری دشمنان هیچ ثمرهای برای
ملّیت و اسلامیت ایران عزیز و جمهوری اسلامی ندارد.