شفاف نیوز

شفاف سازی مسایل سیاسی

شفاف نیوز

شفاف سازی مسایل سیاسی

گرگ های انگلیسی این بار با گریم یورونیوز

   

شبکه بی بی سی وابسته به وزارت خارجه انگلیس عملاً بخش فارسی شبکه یورونیوز را هم قبضه کرده است.
به دنبال لو رفتن ماهیت شبکه های «جرس» و «رسا» که توسط «حلقه لندن» و با همکاری برخی عناصر افراطی مشارکت و کارگزاران مدیریت می شوند و نیز با عنایت به تابلو بودن شبکه تلویزیونی BBC، عناصر ضدانقلاب خارج نشین به صرافت افتادند که پروژه عملیات روانی از خارج کشور را در پوشش شبکه ای عام تر (اروپایی-یورونیوز) پی بگیرند. به همین دلیل نیز از یک سال پیش راه اندازی بخش فارسی یورونیوز در کمیسیون اروپا تصویب شد و نیل اوریلی مدیر بخش «انگلیسی» یورونیوز مامور راه اندازی آن و جذب همکاران شد.
مدیر بخش انگلیسی یورونیوز هم در اولین قدم یکی از همکاران بی بی سی فارسی طی دهه گذشته (ماریا سرسالاری) را به عنوان سردبیر یورونیوز فارسی معرفی کرد. این در حالی است که در این پروژه انگلیسی، شماری از اعضای بی بی سی فارسی در کنار برخی همکاران حلقه جرس (نظیر ابراهیم. ن و حسین-ب و...) و نیز برخی همکاران رادیو زمانه و روزنت و شماری از عناصر فراری حزب مشارکت که در قالب سایت نوروز و... فعالیت می کردند، به خدمت فرا خوانده شده اند.
روز گذشته در حالی که نیل اوریلی در گفت وگو با رادیو زمانه تصریح می کرد «ما 12 ماه پیش با کمیسیون اروپا قرارداد کاری مان را امضا و آگهی استخدام را منتشر کردیم»، ماریا سرسالاری در همان گفت وگو مدعی شد «یورونیوز فارسی یک موسسه خصوصی است و بودجه آن از پول مالیات یا درآمدهای دیگر تامین نمی شود»! نیل اوریلی می گوید «ما کارهای مربوط به زندگی 18نفر را به عنوان شورای سردبیری در لیون فرانسه انجام دادیم و در حال استخدام آنها هستیم».
گفتنی است شبکه انگلیسی بی بی سی(ارگان رسمی وزارت خارجه) - به همراه زایده آن «جرس»- در بحبوحه فتنه و آشوب خیابانی سال 88 تلاش گسترده ای را برای بازسازی کودتای انگلیسی-آمریکایی 28 مرداد 1332 و در پوشش عملیات آژاکس 2 انجام داد و ارتباط وثیقی با برخی اعضای ستاد موسوی و حزب مشارکت (نظیر رهنورد و شکوری راد و...) و ستاد کروبی برقرار کرد. از آن طرف نیز مهاجرانی وزیر ارشاد دولت خاتمی، در اوج آشوب ها به عنوان ریپورتر و خبرنگار بی بی سی عمل می کرد.
طبیعی بود که با فرو نشستن غبار فتنه، نه حیثیتی برای بی بی سی باقی مانده باشد و نه برای حلقه جرس. طراحی پوششی به نام یورونیوز فارسی در چنین وضعیتی صورت گرفت.
یادآور می شود رادیو زمانه تیتر گزارش خود درباره یورونیوز را به عنوان غلط انداز «قندپارسی به یورونیوز می رود» اختصاص داده است!

چه بهتر از این ؟!

   

1- ابتدا به چند نمونه از اخبار و گزارش هایی که رسانه های فارسی زبان بیگانه و سایت های اینترنتی وابسته به آنها درباره سفر تاریخی و حماسی رهبر معظم انقلاب به قم منتشر کرده اند توجه کنید. این نمونه ها از رادیو فردا- ارگان فارسی زبان سازمان سیا- رادیو آمریکا، رادیو بی بی سی - متعلق به وزارت خارجه انگلیس- رادیو اسرائیل، رادیو زمانه- وابسته به وزارت خارجه هلند و تحت مدیریت الیزابت چنی، دختر دیک چنی معاون وقت جرج بوش- شبکه تلویزیونی العربیه متعلق به پادشاهی سعودی، سایت جرس- حلقه ماسونی لندن و تحت مدیریت MI6 انگلیس- سایت بالاترین، متعلق به منوشه امیر، سایت گویا نیوز که با بودجه «سیا» اداره می شود و چند سایت و شبکه رادیویی و تلویزیونی فارسی زبان و مشابه دیگر طی چند روز اخیر استخراج شده است؛
- «یک منبع موثق از قم به خبرنگار رادیو آمریکا گفت؛ آیت الله شبیری زنجانی، از مراجع بزرگ قم حاضر به حضور در محل ملاقات آیت الله خامنه ای و دیدار با رهبر ایران نبود ولی ماموران حکومتی به محل درس آقای شبیری زنجانی می روند و با حالتی که به آدم ربایی شبیه است ایشان را وسط درس غافلگیر کرده و با تهدید به دیدار آیت الله خامنه ای می برند. آیت الله شبیری که به شدت عصبانی بود در دیدار با آقای خامنه ای به ایشان اعتراض می کند... گزارش های دریافتی از قم نشان می دهد که با بعضی دیگر از مراجع و علمای روحانی مخالف رژیم نیز همین رفتار حیله گرانه را داشته اند.»!!
- «گزارشی که دقایقی پیش برای رادیو فردا مخابره شد از فشار عوامل حکومتی و آخوندهای وابسته به بیت رهبری بر آیت الله صافی گلپایگانی حکایت دارد. بر پایه این گزارش عوامل حکومتی اصرار دارند آیت الله صافی گلپایگانی در محل اقامت آیت الله خامنه ای با وی ملاقات کند ولی ایشان تاکنون با این درخواست موافقت نکرده است، اما بعید نیست با افزایش فشارها آیت الله صافی گلپایگانی هم مانند آیت الله شبیری زنجانی به ملاقات با آیت الله خامنه ای وادار شود.»!!
- «در قم بسیاری از مقلدان مراجع تقلیدی که به ملاقات آیت الله خامنه ای رفته بودند به نشانه اعتراض، در گروه های چندنفره به مساجد معروف قم از جمله مسجد چهارمردان و مسجد اعظم رفتند و رساله های مراجع خود را به صحن این مساجد پرتاب کردند. یک منبع آگاه که از ترس تعقیب وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران حاضر به افشای نام خود نشده است خبر می دهد هم اکنون در صحن مسجد چهارمردان و مسجد اعظم تعداد زیادی از رساله های این مراجع که روی هم انباشته شده است دیده می شود و ماموران حکومتی با مسدود کردن راه ورود به این دو مسجد، با عجله در حال جمع آوری رساله ها هستند.»!!
- «به گزارش خبرنگاران مستقل و شاهدان عینی از قم، میلیون ها نفر از پاسداران، طلاب، بسیجی ها و کارگران و کارمندان با هزینه دولت از تهران و اصفهان و اراک و شهرها و روستاهای مجاور قم برای استقبال از رهبری به این شهر منتقل شده و در هتل ها، حسینیه ها، مساجد و پارک ها اسکان داده شده اند.»!!
- «همکاران افتخاری رادیو زمانه از شهر مذهبی قم خبر می دهند چند میلیون کیک و ساندیس در میان جمعیت استقبال کننده از آیت الله خامنه ای توزیع شده است به طوری که روزهای دوشنبه و سه شنبه که روز استقبال و روز قبل از آن بود در بسیاری از مغازه ها و سوپرمارکت های قم و شهرک های اطراف و همچنین در برخی از نقاط تهران و اصفهان، کیک و ساندیس یافت نمی شد... علاوه بر کیک و ساندیس و غذا که در ظرف های یکبار مصرف بین جمعیت استقبال کننده توزیع شده، به هریک از آنها نیز مبلغ قابل توجهی پول و بن حبوبات داده اند... برای کارگران و کارمندان شرکت کننده در مراسم هم حق ماموریت در نظر گرفته اند.»!! و... این قصه سر دراز دارد!
2- نزدیک به 2 سال قبل خبرنگار شبکه تلویزیونی CNN که برای تهیه گزارش درباره انتخابات ریاست جمهوری دهم به ایران آمده بود، نظر نگارنده را درباره شبکه های فارسی زبان ماهواره ای و سایت های اینترنتی متعلق به اپوزیسیون- که هنوز به گستردگی امروز نبود- جویا شد و پاسخ این بود که؛ «اگر به جای دولت بودم و بودجه ای در اختیار داشتم علاوه بر تامین هزینه سایت ها و شبکه های اپوزیسیون، سایر مخالفان انقلاب و جمهوری اسلامی را هم به این کار تشویق می کردم و هزینه مورد نیاز آنها را بی کم و کاست می پرداختم» خبرنگار CNN با تعجب گفت؛ «سؤال من جدی است» و پاسخ شنید که «جواب من هم جدی است، اگر شما هم می دانستید یک دشمن احمق تا چه اندازه ارزش دارد، نه فقط در حمایت از او کمترین تردیدی نمی کردید بلکه برای تکثیر آنها، سر از پا نمی شناختید و هرچه بودجه در اختیار داشتید برای تولید انبوه «دشمن احمق» هزینه می کردید.»
3- اکنون، بار دیگر نمونه هایی از اخبار و گزارش رسانه های بیگانه و سایت های ضد انقلابی و حامی فتنه که در صدر این نوشته آمده است را به خاطر آورید. آیا می توانید در این واقعیت کمترین تردیدی داشته باشید که «دشمن احمق» یک موهبت الهی است؟ و امام سجاد علیه السلام، چه حکیمانه خدای سبحان را به خاطر برخورداری از نعمت «دشمنان احمق» سپاس گفته است.
می گویند و می نویسند؛ «عوامل حکومت میلیون ها نفر را از سراسر ایران با زور و تهدید برای استقبال از رهبر انقلاب به قم منتقل کرده اند»! و «میلیون ها کیک و ساندیس و غذا در ظروف یکبار مصرف در میان آنها توزیع کرده اند»! بنابراین بدون آن که کمترین مبلغی برای تبلیغ به نفع جمهوری اسلامی ایران دریافت کرده باشند، به صراحت اعتراف می کنند که میلیون ها نفر در مراسم استقبال از رهبر معظم انقلاب شرکت کرده اند. گفته اند و حکیمانه گفته اند که «الفضل ما شهد به الاعداء... فضل آن است که دشمنان نیز به آن گواهی دهند».
نوشته و گفته اند که «میلیون ها کیک و ساندیس همراه با مبالغ قابل توجهی پول به هریک از شرکت کنندگان در مراسم استقبال از آیت الله خامنه ای]حفظه الله تعالی[ پرداخت کرده اند.»! در این گزاره نیز علاوه بر اعتراف به حضور جمعیت چند میلیونی در استقبال از رهبر معظم انقلاب، به مدیریت بی نظیر و شگفتی آفرین نظام اسلامی نیز اشاره کرده اند. چگونه؟! خب! آیا توان مدیریتی و قدرت سازماندهی یک نظام حکومتی که می تواند میلیون ها کیک و ساندیس و پاکت های حاوی پول نقد را در میان میلیون ها استقبال کننده توزیع کند و هیچ رد پای آشکاری هم باقی نگذارد، قابل تقدیر و تحسین نیست؟! شما که در هر 2 جمله از نوشته ها و گفته های خود 3 بار جمهوری اسلامی ایران را به ناتوانی در مدیریت متهم می کنید! این قدرت عظیم و بی نظیر مدیریتی نظام را چگونه توضیح می دهید؟!
دشمنان نادان، این موهبت های بزرگ الهی که خداوند تبارک و تعالی آنان را مفت و مجانی برای حرف مفت زدن در اختیار نظام مقدس جمهوری اسلامی گذارده است با گزارش ها و خبرهای جعلی یاد شده، مردم شریف این مرز و بوم را آماج وقیحانه ترین و زشت ترین تهمت ها قرار داده اند. از نظر آنها- با عرض پوزش از ملت فهیم و فداکارمان- مردم ایران - نستجیربالله- مردمی هستند که برای دریافت یک کیک و ساندیس و یک پرس غذا، همه باورها، اعتقادات و استقلال و آزاداندیشی خود را زیر پا می گذارند!! اگر اینگونه بوده و هست که آنان می پندارند، چرا آمریکا و اسرائیل و انگلیس و در یک کلمه نظام سلطه بین الملل برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران و همین مردم که کانون اصلی قدرت نظام هستند، تمامی توان مالی، نظامی، سیاسی و تبلیغاتی خود را به میدان آورده و به قول حضرت امام(ره) هیچ غلطی نتوانسته اند بکنند؟!
راستی اگر مردم شریف ایران از بصیرت عمیق و مثال زدنی برخوردار نبودند، راه اندازی صدها شبکه رادیو و تلویزیونی، هزاران سایت اینترنتی و تهیه و توزیع میلیون ها نسخه کتاب و جزوه برای فریب آنان- جنگ نرم- از سوی آمریکا و متحدانش چه ضرورتی داشت؟! مگر در همین فتنه 88، آمریکا، اروپا، اسرائیل، برخی از کشورهای منطقه، و همه گروه ها و گروهک های دست ساز آنها در داخل و خارج نظیر جبهه اصلاحات، منافقین، بهایی ها، سلطنت طلب ها، مارکسیست ها، کلان سرمایه داران و همه دشمنان ریز و درشت اسلام و انقلاب و نظام اسلامی با همه توان برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران به میدان نیامدند؟ و مگر نه این که امروزه همه آنها دست از پا درازتر و با شکست و رسوایی جارو شده اند؟!....
4- به اصطلاح از قول منابع موثق!! گزارش کرده اند که مراجع عالیقدر و بزرگواری نظیر حضرت آیت الله شبیری زنجانی و یا حضرت آیت الله صافی گلپایگانی و... با زور و تهدید به ملاقات آقا رفته اند؟! آیا این دروغ بافی ها، اهانت به ساحت محترم مراجع گرانقدر نیست؟ آیا مثلا حضرت آیت الله شبیری زنجانی- به قول رادیو آمریکا- از سوی عوامل حکومت با حرکتی ربایش گونه!! از محل درس ایشان به محل اقامت رهبر معظم انقلاب منتقل شده است؟! و... شما از شخصیت علمی، دینی، شجاعت و درایت مراجع عالیقدر تقلید چه تصوری دارید که اینگونه ژاژ می خائید؟! و چرا شخصیت برجسته و عالیقدر مراجع تقلید را با ماهیت ذلیلانه خود به مقایسه می نشینید؟!
درباره انگیزه الهی مراجع بزرگوار تقلید و استقبال مثال زدنی آن عزیزان از حضور رهبر معظم انقلاب در شهر خون و قیام، گفتنی های دیگری هست که فصل جداگانه ای می طلبد.
5- و بالاخره این نکته نیز گفتنی است که رسانه های غربی برای حفظ پرستیژ و موقعیت خود از انتشار اینگونه دروغ های شاخدار و خنده دار پرهیز می کنند و انجام این ماموریت ها را برعهده عوامل بی شخصیت و اجاره ای خود می گذارند. مثلا رادیو آمریکا در اخباری که به زبان اصلی پخش می کند، دست به انتشار دروغ های مورد اشاره نمی زند و یا بخش انگلیسی رادیو تلویزیون بی بی سی- BBC WORLD- پخش اینگونه اخبار و گزارش های جعلی را خدشه جدی به اعتبار خود تلقی می کند و یا مقامات رسمی آمریکایی و اروپایی علی رغم آن که هزینه راه اندازی سایت ها و اداره رادیوهای فارسی زبان را تامین می کنند، هرگز حاضر نیستند با اظهارنظرهای کذایی، موقعیت خود را به خطر اندازند.... سال گذشته، معاون وزارت خارجه هلند درمقابل اعتراض تعدادی از ایرانیان فراری که از رادیو زمانه- وابسته به وزارت خارجه هلند- اخراج شده بودند، با صراحت خطاب به آنها گفته بود؛ شما بردگان ما هستید و در مقابل پولی که می گیرید باید آنچه را که ما می خواهیم، بخواهید.

ملاک تشخیص حق اسلام است نه چهره ها و اشخاص

رهبر معظم انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه شاخص تشخیص حق، چهره ها نیستند افزودند: برخی اوقات، چهره های موجه نیز مسیر را به اشتباه می روند، بنابراین باید با بصیرت، حق و باطل را تشخیص داد و نه با چهره ها و اشخاص.
حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز یکشنبه دوم آبان در جمع پرشور هزاران نفر از بسیجیان استان قم در شبستان امام خمینی(ره) ضمن تبیین ابعاد مختلف بسیج و مؤلفه های تشکیل دهنده آن، سه عنصر بصیرت، اخلاص و عمل به هنگام و به اندازه را شاخص حرکت بسیج خواندند و تأکید کردند: تبلیغات گسترده دشمنان برای وارونه جلوه دادن پیشرفت های خیره کننده ایران اسلامی، نشانگر جا ماندن آنان از حرکت عظیم و پرشتاب ملت و مسئولان است و برخلاف خواسته دشمنان، این حرکت توقف ناپذیر، و آینده ملت ایران روشن و همراه با پیشرفت های روزافزون خواهد بود.
حضرت آیت الله خامنه ای در این دیدار جمع پرشور، مؤمن، صادق و با بصیرت بسیجیان در سراسر کشور بویژه قم را دلیلی مستحکم و منطقی برای پویایی و پیشرفت ملت ایران و آسیب ناپذیر بودن در مقابل توطئه های پیچیده دانستند و افزودند: بسیج یکی از آیات قدرت الهی است که تفکر پیدایش آن به دست بنده صالح و شخصیت بی نظیر تاریخ معاصر ما، امام خمینی(ره) پردازش شد و سپس به مرحله عمل رسید و بعد از گذشت سی سال، این شجره طیبه پربارتر از گذشته برای انقلاب و ملت ایران ثمر می دهد.
ایشان افزودند: امام بزرگوار(ره) با بصیرت نافذ خود، دست قدرت الهی را همواره می دید و با همین نگاه به مردم اعتماد کرد و مردم هم به صحنه آمدند و آن اتفاق بزرگ و باور نکردنی تاریخ یعنی پیروزی انقلاب اسلامی روی داد.
رهبر انقلاب اسلامی در تبیین حقیقت و ماهیت بسیج خاطرنشان کردند: تفکر تشکیل بسیج از جانب امام خمینی(ره) در واقع ادامه همان نگاه با بصیرت، و اعتماد به مردم و جوانان بود که نسل جوان و بسیجی امروز میوه های شیرین آن درخت طیب و طاهری هستند که امام (ره) با دست خود غرس کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای ایمان، عمل و جهاد را مؤلفه های تشکیل دهنده بسیج برشمردند و افزودند: عرصه های مجاهدت بسیج وسیع و فراگیر است و از میدان علم، سیاست و اجتماع تا عرصه بین المللی ادامه دارد.
ایشان با یادآوری امتحان های مختلف بسیج در سی سال گذشته، از جمله نقش تعیین کننده و مبتکرانه بسیج در دوران دفاع مقدس تأکید کردند: حرکت و رشد بسیج در ابعاد کمی و کیفی همواره رو به جلو بوده و بسیج توانسته است در مقابل وسوسه ها ایستادگی کند.
رهبر انقلاب اسلامی سه عنصر بصیرت، اخلاص و عمل به هنگام و به اندازه را شاخص حرکت بسیج خواندند و افزودند: یکی از موفقیت های بسیج، افزایش توانایی و بصیرت خود در مقابل پیچیده شدن توطئه های دشمنان است که قضایای فتنه سال 88 مؤید این موضوع است.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: در فتنه سال 88 خیلی ها اشتباه کردند و از این جمع، بسیاری هم بعد از مدتی اشتباه خود را تصحیح کردند اما حرکت عظیم بسیج با حفظ پرچم بصیرت، مسیر را اشتباه نکرد و توانست در صراط حق بماند.
ایشان با تأکید بر اینکه شاخص تشخیص حق، چهره ها نیستند افزودند: برخی اوقات، چهره های موجه نیز مسیر را به اشتباه می روند بنابراین باید با بصیرت، حق و باطل را تشخیص داد و نه با چهره ها و اشخاص.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: امام(ره) می فرمود: «اگر من از اسلام جدا شوم،مردم از من روی گردان خواهند شد». پس ملاک تشخیص حق، اسلام است و باید با بصیرت، نقشه دشمن را متوجه شد.
حضرت آیت الله خامنه ای در تبیین اخلاص به عنوان دومین عامل مؤثر در حرکت بسیج تأکید کردند: اخلاص به معنی حرکت با انگیزه الهی و تأثیرناپذیری از انگیزه های شخصی، گروهی، فامیلی و رو دربایستی های رفاقتی است.
ایشان عمل به هنگام و به اندازه را نیز بسیار مهم دانستند و خاطرنشان کردند:دوری از افراط و تفریط در عمل یکی از ضروریات حرکت بسیج است زیرا به همان اندازه که عمل نکردن مضر است، عمل افراط آمیز هم ضرر دارد.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه نباید ذره ای از شور انقلابی جوانان بسیجی کاسته شود، افزودند: این شور انقلابی باید هر روز افزایش یابد اما باید مراقب بود که در جای خود استفاده شود.
حضرت آیت الله خامنه ای بسیجیان را به مجاهدت بیش از پیش با نفس و جهاداکبر توصیه کردند و در خصوص چگونگی تحلیل و درک صحیح قضایا افزودند: یکی از راه های فهم درست قضایا این است که ببینیم دشمن، چه برنامه و دستور کاری را دنبال می کند.
ایشان خاطرنشان کردند: امروز یکی از خطوط اصلی برنامه کاری دشمن در چارچوب جنگ نرم، وارونه جلوه دادن واقعیات کشور است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تبلیغات پر حجم و گسترده دشمن برای دگرگون نشان دادن صحنه واقعی ایران اسلامی، تأکید کردند: این موضوع نشان دهنده ضعف دشمن و کم آوردن او در مقابل حرکت عظیم و پرشتاب ملت و مسئولان در مسیر پیشرفت و موفقیت های گوناگون است.
حضرت آیت الله خامنه ای به تبلیغات دشمن در خصوص موضوعات و شرایط اقتصادی کشور اشاره کردند و افزودند: در این تبلیغات تلاش می شود تا فضای اقتصادی کشور، مأیوس کننده و رو به بن بست جلوه داده شود در حالی که واقعیت برخلاف آن است.
ایشان با اشاره به تکرار تبلیغات دشمن از جانب عده ای در داخل افزودند: برخی افرادی که در فتنه سال گذشته امتحان خود را دادند، قبل از برگزاری انتخابات، سخن از سالی سخت و تاریک از نظر اقتصادی برای مردم سر می دادند، در حالی که همه دیدند، سال 88 چنین سالی نبود.
رهبر انقلاب اسلامی تبلیغات برای وارونه جلوه دادن واقعیات نظام اسلامی را شیوه سی ساله دشمن خواندند و تأکید کردند: البته این تبلیغات در سالهای اخیر بیشتر شده است زیرا مسئولان و دولت شعارهای انقلاب را پررنگ تر و جدی تر مطرح می کنند و خط امام و انقلاب اسلامی و کار برای مردم بسیار برجسته است.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: در سالهای اخیر مسئولان از جنس مردم هستند و مردم نیز همین احساس را دارند و این موضوع برای مخالفان نظام اسلامی خوشایند نیست.
ایشان در خصوص سیاست خارجی نیز خاطرنشان کردند: در تبلیغات مخالفان نظام اسلامی و سخنان برخی اصحاب فتنه گفته می شد، ایران در دنیا ذلیل و بی آبرو شده است در حالی که امروز آبروی جمهوری اسلامی ایران در میان ملتهای دنیا نه تنها کاهش پیدا نکرده بلکه افزایش هم یافته است.
رهبر انقلاب اسلامی، استقبال بی نظیر مردم لبنان از رئیس جمهور اسلامی ایران را نمونه ای از این واقعیت برشمردند و تأکید کردند: این استقبال پرشکوه برای رئیس جمهور هیچ کشوری در هیچ جای دنیا اتفاق نخواهد افتاد و موضوع سفر رئیس جمهوری اسلامی ایران به لبنان و استقبالی که انجام شد، نباید دست کم گرفته شود.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: امروز اگر مسئولان برجسته نظام اسلامی به هر کشور اسلامی بروند و فضا برای مردم باز گذاشته شود، همانند استقبال مردم لبنان، روی خواهد داد.
ایشان این قضایا را عظمت و افتخار ملت ایران خواندند و افزودند: اگر دولت، دولتی منقطع از مردم بود و میلیونها جوان باانگیزه از آن حمایت نمی کردند، قطعاً چنین اتفاقی در لبنان روی نمی داد.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین به تبلیغات مخالفان نظام در خصوص بسیج اشاره و خاطرنشان کردند: دشمن در برهه ای، تبلیغات جهانی خود را بر بسیج متمرکز و بسیج را بمباران تبلیغاتی کرد تا آن را از چشم مردم بیاندازد اما بسیج به یک هویت درخشنده و مظهر عزم و اراده، تبدیل شده است.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه آینده ملت ایران و امت اسلامی بهتر و درخشان تر خواهد بود، افزودند: فاصله پیشرفت ملت ایران با وضعیت کنونی قطعاً بیشتر از فاصله ای خواهد بود که امروز ملت ایران با سی سال پیش دارد.
ایشان خاطرنشان کردند: حرکت توقف ناپذیر ملت ایران در خط اسلام و قرآن، آینده ای تابناک و پیشرفته را برای ایران اسلامی نوید می دهد و این موضوع بر دنیای اسلام و بیداری بیشتر ملت های مسلمان تأثیرگذار خواهد بود.
در ابتدای این دیدار آقای حامد عبداللهی و خانم احسانی دو بسیجی نخبه استان قم در سخنانی با اشاره به جنگ نرم دشمن در ابعاد مختلف بر لزوم میدان دادن به جوانان خوش فکر و انقلابی تأکید کردند و خواستار بکارگیری بسیجیان نخبه در سطوح مختلف علمی و اجرایی و استفاده از توانایی ها و دیدگاه های آنان در برنامه های کشور شدند.
گفتنی است سردار سرتیب ابراهیم جباری فرمانده سپاه علی بن ابی طالب(ع) قم نیز در این دیدار در سخنانی بصیرت را ویژگی بارز بسیجیان بویژه بسیجیان استان قم دانست و گفت: جوانان بسیجی با تجربه اندوزی از شرایط سخت گذشته و توطئه های پیچیده دشمنان، توان خود را برای حضور در عرصه های پیچیده جنگ نرم افزایش داده اند، و همواره آماده عمل به تکلیف در زمان مقتضی هستند.

پاسخ حجت الاسلام پناهیان به یک شبهه درباره استقبال از رهبری

پس از طرح شبهه برخی رسانه ها که با اشاره به نهی امام علی(ع) از پیاده دویدن مردم انبار در کنار مرکب ایشان بیان شده بود، حجت الاسلام علیرضا پناهیان به این شبهه پاسخ داد.
به گزارش الف، پناهیان توضیح داد: در حکمت 37 نهج البلاغه آمده: «و قد لقیه عند مسیره الی الشام دهاقین الانبار فترجلوا له و اشتدوا بین یدیه» در مسیری که حضرت به سمت شام می پیمودند، گروهی از مردم شهر «انبار» حضرت را دیدند که شروع کردند پیاده به دنبال امام و در مقابل ایشان دویدن، حضرت ابتدا اعتراضی نکردند، فرمودند این چه کاری است که انجام می دهید؟ مگر حضرت نمی دانستند آنها چه کار می کنند؟ معلوم بود که به استقبال آمده اند. اما منظور حضرت این بود که فلسفه کار شما چیست؟ آنها در جواب گفتند: «خلق منا نعظم به امراءنا» این عادت ماست، هر کسی رئیس شود ما این کار را برایش می کنیم. بعد از این که فلسفه این کار خود را بیان کردند، حضرت آنها را نهی کرده و فرمودند که این کار نفعی برای امرای شما ندارد. شما هم در دنیای خود ضرر می کنید و هم آخرتتان را خراب می کنید.
پناهیان درباره این که آیا استقبال مردم می تواند صورت صحیحی نیزداشته باشد، گفت: اگر آن روز هم مردم شهر «انبار» به امیرالمومنین(ع) می گفتند: «چون شما ولی الله و وصی پیامبر هستید، به شما احترا می گذاریم» یقینا امیرالمومنین برخورد دیگری می کردند و مانع آنها نمی شدند. همان طور که رسول خدا(ص) در زمان هجرت مانع استقبال مردم مدینه نشدند و حضرت رضا(ع) نیز استقبال کنندگان از خود در نیشابور را از این کار نهی نکرده و حدیثی به آنها هدیه کردند. در حالی که هر دوی این استقبال ها پرشورتر و پرجمعیت تر از آن استقبال مردم شهر انبار بود.
این کارشناس مسائل دینی خاطرنشان کرد: بنابراین نیت و انگیزه استقبال خیلی اهمیت دارد و تعیین کننده است. اصل استقبال اشکالی ندارد؛ مهم این است که فلسفه آن چه باشد. اگر فلسفه آن شاه پرستی باشد، باید ترک شود ولی اگر فلسفه آن خدایی باشد، نه تنها اشکالی ندارد، بلکه طبق روایات، یکی از اوصاف یاران امام زمان(ع) است. ما استقبال و بدرقه ای را خوب می دانیم که خودش قیام لله و تظاهرات ولایی است. وی در این رابطه به نکته مهمی در رفتار امام خمینی(ره) اشاره کرد و افزود: زمانی که امام(ره) در نجف یا قم تدریس می کردند، شاگردانشان را از این که برای ایشان صلوات بفرستند نهی می کردند و راضی نبودند شاگردان حتی احترامی در این حد برایشان قائل باشند. می گفتند صلوات را جای دیگری بفرستید. اما وقتی بعد از سال ها دوری از وطن بنا بود به ایران بازگردند، نه تنها از شکل گیری کمیته استقبال ممانعت نکردند، بلکه توصیه ها و هماهنگی هایی را هم با آن کمیته داشتند.
وی اضافه کرد: امامی که راضی نبودند سر درسشان کسی به احترام ایشان بلند شود و صلوات بفرستد، از برنامه ریزی برای استقبال میلیونی در تهران ممانعت نکردند. چون این استقبال، استقبال از شخص نبود؛ استقبال از شخصیت و جایگاه مقدس ولایت بود. بعد از انقلاب هم همین روش ادامه داشت. حضرت امام(ره) به ابراز ارادت مردم میدان می داد. چون این ابراز ارادت به شخص ایشان نبود.
این خطیب مشهور سپس الگوی رفتاری پیامبر اکرم در این زمینه را یادآور شد و گفت: وقتی مردم آب وضوی پیامبر را به عنوان تبرک می بردند، ایشان مانع نمی شدند. چرا به آنها نمی فرمودند: «این چه کاری است که می کنید؟ خودتان را ذلیل نکنید!» چون می دانستند مردم این کار را به خاطر خدا و با معرفت انجام می دهند. اگر مردم می گفتند: «هر کسی رئیس ما باشد وقتی دست و صورتش را می شوید ما آب وضویش را جمع می کنیم»، قطعا حضرت مانع می شدند.

برش هایی از زندگی رهبر معظم انقلاب تا سال 1357 میثاق طلبگی

 

قولاً و فعلاً این میثاق را از دوران نوجوانی و جوانی با خدای متعال بستیم که اگر بتوانیم به میثاق طلبگی متعهد و پایبند بمانیم؛ اگر خداوند کمک کند و ما بتوانیم این میثاق را حفظ کنیم، در همین عالم طلبگی پیش برویم...
]در پاسخ به پیشنهاد اعطای دکترای افتخاری
دانشگاه تهران 13/11/1388[
آنچه در پی می آید، برش هایی از زندگی علمی و طلبگی حضرت آیت الله العظمی سیدعلی خامنه ای در شهرهای مشهد و قم، از سال 1330 تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی است.
1330
از دوازده سالگی و باحضور در مدرسه سلیمان خان و نواب مشهد، پس از طی دوره مقدماتی، در فراگیری دروس سطح چون معالم، قوانین، شرح لمعه، رسائل، مکاسب و کفایه، از اساتیدی مثل حضرات آیات میرزااحمد مدرس یزدی، حاج شیخ هاشم قزوینی و سیدجلیل حسینی سیستانی استفاده کرد. اما استادی که سیدعلی خامنه ای استفاده فراوانی در فراگیری دروس سطح از درس و تدریسش برد. کسی نبود جز پدرش، آیت الله سیدجواد خامنه ای که از سوی آیات عظام نائینی و سیدابوالحسن اصفهانی اجازه اجتهاد داشت.
1334
شانزده سالگی سیدعلی، آغاز حضور وی در درس خارج فقه آیت الله العظمی سیدمحمد هادی میلانی بود. همزمان، در جلسات مرحوم حاج میرزاجواد تهرانی حاضر می شد که مباحث آن، بیشتر به نقد و رد کتاب فلسفه منظومه حاج ملاهادی سبزواری می گذشت. اما به دلیل علاقه آیت الله خامنه ای به فلسفه و جو ضدفلسفه آن روزهای مشهد، ناگزیر بود در درس مرحوم آقا شیخ رضا ایسی- از اساتید فلسفه و دوستان مورد وثوق حضرت آیت الله میلانی- به صورت پنهانی و خصوصی شرکت کند.
1336
هجدهمین سال زندگی رهبر امروز انقلاب اسلامی ایران، مقارن بود با عزم وی برای حضور در نجف اشرف به قصد زیارت حرم امیرالمؤمنین و درک کردن دروس بزرگان نجف.
سیدعلی پس از حضور کوتاه در این حوزه، درس اساتیدی چون آیت الله العظمی سیدمحسن حکیم را بیشتر پسندید و تصمیم داشت در صورت اجازه پدر برای ماندن، در جلسه درس آن اساتید شرکت کند. او به پدرش نامه نوشت و اجازه خواست تا برای ادامه تحصیل در نجف بماند که پاسخ منفی شنید و به امر پدر به مشهد بازگشت. پس از بازگشت به مشهد وادامه ارتباط با طلابی که از قم برای زیارت به پابوس حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) می آمدند و به دلیل فضا و مرکزیت علمی قم، برای رفتن به حوزه قم مصمم شد ولی پدر که راهنما و مشاور اصلی او بود، با ترک مشهد موافقت نکرد و این مخالفت ادامه داشت تا یک سال بعد...
1337
با شروع سال تحصیلی جدید حوزه، حضرت آیت الله سیدجواد خامنه ای به مهاجرت پسرش به قم رضایت داد. سیدعلی به قم سفر کرد و در مدرسه علمیه حجتیه که برادر بزرگترش سیدمحمد هم در آنجا طلبه بود، مستقر شد. بانی ساخت این مدرسه علمیه- که از مدارس دیگر آن زمان قم تازه سازتر بود - آیت الله حجت و طراح آن، علامه سیدمحمدحسین طباطبایی بود.
طلبه کم سن و سال آن روزها که بین همه مباحثه هایش به کثرت مطالعه و اشتغال درسی شهره بود. از بدو ورود به قم، در درس حضرت امام خمینی(ره) حاضر شد. از همان ابتدا در درس خارج فقه حضرت آیت الله العظمی بروجردی حاضر شد یکی از برکات حضور در این درس نکات مهم رجالی بود که استاد در آن متبحر بود. تقریرات درس خارج فقه و اصول امام(ره) و آیت الله بروجردی نزد آیت الله خامنه ای باقی است؛ هرچند بسیاری از آنها در دوران مبارزه، توسط ساواک از بین رفت.
1340
پس از رحلت حضرت آیت الله العظمی برجردی، و اعلام مرجعیت حضرت امام خمینی(ره) پایه های انقلاب اسلامی و زمینه های شکل گیری مبارزات با سخنرانی های امام راحل در قم پی ریزی شد و شاگردان ایشان نیز هر یک در سنگری، به تبلیغ و روشنگری و مبارزه می پرداختند و به دنبال تحکیم و تثبیت مرجعیت امام بودند.
1342
پس از حادثه مدرسه فیضیه و با اوج گیری مبارزات علیه رژیم ستم شاهی، امام خمینی(ره) دستگیر و تبعید شدند. پس از تبعید امام، مبارزات در قم به وسیله شاگردان ایشان ادامه یافت. روش مبارزاتی امام، سبب شده بود تا سیدعلی - که تحت تاثیر شخصیت انقلابی شهید نواب صفوی بود - به انجام وظیفه روشنگری در مبارزات بپردازد؛ که در این راه دوبار از سوی ساواک دستگیر شد. در همین سال امام خمینی(ره) او را به عنوان نماینده خود برای ابلاغ پیام به علما درباره مبارزه با رژیم شاه، نزد آیت الله میلانی فرستادند. همه اینها در کنار فضای گرم درس و بحث و مباحثه علمی بود.
1343
آیت الله سیدجواد خامنه ای که در مشهد ساکن بود، بینایی خود را از دست داد! این بدترین خبر برای سیدعلی بود که می خواست در قم بماند؛ ولی با وجود اصرار اساتید خود از جمله آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی- فرزند موسس حوزه علمیه قم- بر ماندن، قصد عزیمت به مشهد کرد. در مدت تحصیل در قم، به غیر از امام خمینی(ره) و مرحوم بروجردی، حضرات آیات شیخ مرتضی حائری در فقه واصول، و علامه سیدمحمد حسین طباطبایی در فلسفه از اساتید دیگر سیدعلی خامنه ای و آقایان شیخ محمدحسین بهجتی شفق، حجت الاسلام محمدجواد حجتی کرمانی، سیدجعفر شبیری زنجانی، آیت الله حاج شیخ مهدی باقری کنی و آیت الله ربانی املشی از هم مباحثه های نزدیک به او در قم بودند.
1344
پس از بازگشت به مشهد مقدس، پدر که از اساتید او در سال های طلبگی بود، دیگر نابینا شده و از نعمت مطالعه محروم بود. سیدعلی، چشمان پدرش شد! هر روز و در زمان مشخص، ساعاتی برایش کتاب می خواند و در مواردی بحث علمی می کردند.
تدریس رسائل و مکاسب و کفایه، آغاز تدریس تفسیر قرآن کریم و حضور مجدد در درس خارج فقه حضرت آیت الله میلانی علی رغم اختلاف سلیقه در مبارزات سیاسی، بخشی از فعالیت های علمی روحانی 26 ساله ساکن خیابان خسروی نوی مشهد بود.
57-1347
آیت الله سیدعلی خامنه ای نگاه مبنایی و جدی به درس تفسیر قرآن داشتند و تفسیر را منشأ و مبدأ بسیاری از مطالب در علوم و معارف اسلامی می دانستند.
مدرسه علمیه میرزا جعفر مشهد، شاهد جلسات تفسیر قرآن کریم بود که به سرعت مورد استقبال طلاب قرار گرفت. «تفسیر فعال قرآن» که سیدعلی خامنه ای آن را تدریس می کرد، شیوه جدید و خاصی از تفسیر کلام الله مجید که طلاب را روز به به روز، به بهره گیری از قرآن، ترغیب می نمود. این جلسات به دلیل استقبال زیاد و مباحث مبارزاتی مطرح شده در کنار تدریس رسائل و مکاسب و کفایه، با ممانعت های مکرر رژیم پهلوی مواجه شد. این اتفاق باعث شد تا دروس، از مسجد امام حسن مجتبی(ع) به مسجد کرامت و پس از آن به مساجد رضایی، قبله و... منتقل شود. این جلسات که دیگر به محل حضور دانشجویان نیز تبدیل شده بود به دلیل بازداشت آیت الله خامنه ای، به دفعات متوقف می شد، تا اینکه در سال 56، به دلیل تبعید آیت الله خامنه ای به ایرانشهر، تعطیل شد. ممنوع الخروج بودن از کشور به دلیل مبارزات انقلابی در مشهد، دستگیری های پی درپی و فعالیت های سیاسی باعث شد تا سیدعلی حسینی خامنه ای نتواند برای ارتباط گیری از نزدیک با امام خمینی(ره) به نجف اشرف برود. اما ماندن در مشهد و خلأ فکری و ایدئولوژیک که پیش از این برای جریان مبارز وجود داشت، موجب شد تا جلسات مستمر با شهید مرتضی مطهری، پیگیری شود و محصول آن جلسات «تدوین ایدئولوژی اسلامی» باشد.

چه عجب؟! کروبی این بار وسط خال زد

رفیق شفیق شهرام جزایری که سابقه دریافت 300 میلیون تومان هدیه ناقابل از او را در کارنامه خود دارد، با طرح نظارت بر نمایندگان مخالفت کرد.
مهدی کروبی ضمن اینکه خود را با عنوانی جدید (پاسدار مشروطیت؟!) معرفی می کرد، مدعی شد طرح نظارت بر نمایندگان که در راستای جلوگیری از انحراف نمایندگان و زد و بندها و تخلفات احتمالی- مسبوق به سابقه- پیشنهاد شده باعث تحقیر نمایندگان و تهدید آنها و محدود کردن وظیفه نمایندگی است. وی همچنین با بیان اینکه نقطه قوت هر نظام مردمسالار در وجود و استقلال نهاد قانونگذاری است، نوشت: قانون اساسی ما آن قدر به جایگاه مجلس اهمیت و اعتبار بخشید که بر طبق اصولی از آن «مجلس وظیفه تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد» (اصل 76) و مطابق نظر قانونگذار اساسا تشکیل دولت بدون حضور مجلس امکانپذیر نیست در (اصل 88) و مجلس حق سؤال و استیضاح از دولت را دارد.
ابراز نگرانی کروبی برای استقلال مجلس و جایگاه و مسئولیت های آن در حالی است که برخی نمایندگان فرصت طلب در طول دوره های مختلف مجلس اقدام به زد و بند، داد و ستدهای نامشروع اقتصادی، کلاهبرداری و... می کردند اما چون در مجلس حضور داشتند برای خود احساس مصونیت مطلق می کردند و دوره 4 ساله را بدون هیچ مواخذه ای پشت سر می گذاشتند که نمونه آن زد و بند شماری از نمایندگان مجلس ششم و از جمله رئیس آن با شهرام جزایری -مفسد اقتصادی که بیش از صد میلیارد تومان از بیت المال غارت کرد- بود. اکنون باید از کروبی پرسید آن روز که وی و دوستانشان پولهای بادآورده و بی زبان را از مفسدانی نظیر جزایری می گرفتند، شأن مستقل مجلس، و حرمت و احترام مسئولیت نمایندگی کجا رفته بود. آیا آن رفتارها که تکرار پیدا کرد باعث تحقیر مجلس و نقض استقلال پارلمان (خانه ملت) نبود؟
از سوی دیگر دولت اصلاحات در همان مجلس ششم لوایح دوقلویی را به مجلس عرضه کرد و امضای آن را هم گرفت که طبق آن رئیس دولت وقت می توانست هر مصوبه و تصمیم مجلس یا حکم قضایی را به بهانه اینکه منطبق با قانون اساسی نیست، وتو کند! آن روز غم دروغین «استقلال و حرمت و جایگاه مجلس» کجا رفته بود؟!
آقای کروبی درست می گویند اگر نظارت درستی بر عملکرد نمایندگان وجود داشت، مفسدان اقتصادی برای خرید و فروش مجلس ششم- یک جا- طمع نمی کردند و یک جوانک سمبوسه فروش نمی توانست با 300 میلیون تومان رئیس مجلس وقت را بخرد و نوچه خود کند.
ظاهرا نگرانی کروبی به خاطر آن است که می ترسد قانون نظارت بر نمایندگان مجلس عطف به ماسبق شود و رشوه های بی زبانی را که خود و همپالکی های مدعی اصلاحات وی از مفسدان اقتصادی دریافت کرده اند، پس گرفته شود!

در فضای مجازی به چاهی افتادیم که برای جمهوری اسلامی کنده بودیم

 

شبکه های اینترنتی اجتماعی نظیر فیس بوک به معدن طلای اطلاعاتی جمهوری اسلامی تبدیل شده اند.
سایت گویانیوز وابسته به سازمان جاسوسی سیا در هشداری جدی نسبت به ناامنی شبکه های اینترنتی نوشت: اگر در گذشته، شبکه های اطلاعاتی جمهوری اسلامی باید با هزار راه به گروههای مخالف در خارج کشور نفوذ می کرد تا اطلاعاتی ریز و درشت از وابستگان به گروههای سیاسی بدست آورد، امروز وجود شبکه های اینترنتی حکم یک معدن طلای اطلاعاتی را دارد. رژیم براحتی می تواند یک تصویر از وضعیت گروههای سیاسی، سمپاتها و هواداران یک سازمان به دست آورد مثلا در فیس بوک، هر کس مقداری کم و بیش از خود اطلاعاتی بیرون میدهد؛ خطوط سیاسی که دنبال میکند، نام و نام خانوادگی. و اگر طرف بسیار باز عمل کند باز هم اطلاعات بیشتری به اینکه کجا زندگی می کند و به چه مسائلی علاقه دارد و بعد هم هر دوستی، دوستی را دنبال میکند که خود حاوی اطلاعاتی نادر برای رژیم است. امروز رژیم علاوه بر نعمت تکنولوژی کنترل زیمنس-نوکیا که برای کنترل ارتباطات در داخل بکار میگیرد، عملاً با وجود شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک دست یابی به اطلاعات وسیعی را دارد.
گویانیوز می نویسد: اگر جمهوری اسلامی مثلاً تا دیروز خبری از م.س یک فعال سیاسی برای مثال نداشت، امروز از او خبر دارد که مثلا هنوز نسبت به فلان سازمان سیاسی سمپاتی دارد و م.س خود دارای دوستانی است و این دوستان باز دوستانی دارند که یا بصورت گروهی و یا بصورت فردی به یکدیگر متصل هستند و بدین شکل حداقل وضعیت سیاسی افرادی که تا دیروز برای رژیم به عنوان هوادار ساده، نزدیک و دور مشخص نبود امروز برای رژیم مشخص می شود. از نظر تکنیکی رژیم براحتی می تواند با گرفتن نام و نام خانوادگی افراد در کشورهای مختلف اروپایی از طریق دستگاه اطلاعاتی که در هر سفارتخانه دارد، در سیستم تلفنی هر کشور اطلاعات محل زندگی افراد را بدست آورد و اگر هم برایش حساس باشد با تلاش بیشتری در محل اطلاعات نسبت به افراد بدست آورد. می تواند با داشتن ایمیل برنامه های مختلف را با اسب تروا ارسال کند که با یک نوشته مخالف رژیم برای مثال در برنامه ورد، و یا پی دی اف و یا حتی تصویر و یا یک بازی و یک برنامه جالب و... اطلاعات کامپیوتری افراد را خالی نماید. و می تواند با گوگل اطلاعات بیشتری از فرد بدست آورد. حال حساب کنید که اگر تمامی این تلاشهای ساده را رژیم به هم گره بزند، چه اطلاعاتی را می تواند بدست آورد. می داند که یک نفر اکنون در چه وضعیت سیاسی است و تا چه حد فعال میباشد. در کجا و در چه کشوری و در چه شهری زندگی میکند و حتی شکل و قیافه امروزیش چه شکلی است و...
این سایت ضد انقلابی که خود منبع بسیاری از اطلاعات مورد بحث است، پرسیده است: دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی کی می توانست به راحتی این گونه اطلاعات مجانی نسبت به تعداد زیادی از افراد اپوزیسیون به دست آورد؟ و از حال فرد فرد آنها باخبر باشد. با این حساب آیا جمهوری اسلامی از فضای مجازی ضرر کرده یا نفع برده است؟ این یک چاقوی دو سره است که علی رغم زخم های سطحی که می تواند برای رژیم دربر داشته باشد، می تواند زخم های عمیقی بر تن اپوزیسیون و مخالفان بگذارد. البته امکانات سازماندهی رژیم در فضای مجازی بسیار گسترده تر از مثال های ساده ای است که ما ذکر کردیم اما همین مثال ساده می تواند هشداری برای مخالفان رژیم باشد که دچار ساده اندیشی نشوند.
این رویکرد مالیخولیایی و رعب آلود به فضای مجازی در حالی است که وزارت خارجه آمریکا سال گذشته ضمن هیاهوی تبلیغاتی مدعی شده بود با استفاده از فضای اینترنت و بسیج برخی شبکه ها می تواند کار براندازی در جمهوری اسلامی را پیش ببرد.