شفاف نیوز

شفاف سازی مسایل سیاسی

شفاف نیوز

شفاف سازی مسایل سیاسی

رمزگشائی از یک عرض تسلیت؛

آرتیست خیالی اکبر گنجی در مجلس ترحیم پدر دادستان+عکس


اکبر خوش کوش که در داستان های خیالی اکبر گنجی با نام عنصر اطلاعاتی فرنگی کار معرفی شده بود ،پس از آخرین فعالیت سیاسی اش در ستاد میرحسین موسوی دیگر در هیچ مراسم رسمی و محفل سیاسی حضور پیدا نکرد تا اینکه روز گذشته در مراسم ترحیم پدر دادستان کشور حاضر شد و ناخواسته در مقابله دوربین قرار گرفت. 

اکبر گنجی از وی با داستان سرایی و مهمل بافی با عنوان کسی که قتل های زنجیره ای را در خارج از کشور هدایت می کند نام برده بود.

      
حضور بی سر و صدای یک فعال سابقه دار امنیتی و اطلاعاتی در ستاد موسوی، در زمان خود سوال های زیادی ایجاد کرد و حوادث سازماندهی شده پس از انتخابات نیز دهها برابر به این پرسش ها افزود. 

برخی فعالان سیاسی معتقدند که اکبر خوش کوش نیز همپای خیلی های دیگر برای پاسخ گویی به برخی از اتهامات حوادث سال گذشته باید از سوی دادستان احضار شود. 

اکبر خوش کوش که نام او با قتلهای زنجیره ای بر سر زبان ها افتاد در ستاد موسوی و وقایع پس از انتخابات نقش محوری داشت.

اخبار  ما حاکی از آن است که وی برای دیدار با برخی مقامات قضائی در این مراسم شرکت کرد، که البته توفیقی هم در این رابطه کسب نمی کند. 

لازم به ذکر است محسنی اژه ای یکی از سه عضو کمیته پی گیری و افشاگری دروغ های جریان فتنه پس از انتخابات بود.این کمیته موفق شد سرنخ های سازمان دهنده حوادث پس از انتخابات را شناسائی کند.

در حال حاضر نباید حضور چنین افرادی در مراسم و جلسات رسمی مسئولین کشور باعث شود که سوابق آنها به فراموشی سپرده شود.هرچند که اگر مسئولین هم فراموش کنند نقش آفرینان اصلی حوادث پس از انتخابات به سادگی از ذهن تاریخی مردم حذف نخواهند شد؛ هر چند به به ظاهر پشت پرده باشند.

کروبی هم هفته گذشته در مراسم ترحیم پدر وزیر ارشاد شرکت کرد و خوش بش برخی مسئولین با وی مورد اعتراض مردم و نمایندگان مجلس و رسانه های اصولگرا قرار گرفت.برخی از نمایندگان مجلس شرکت کروبی در این مراسم را تلاش برای "بازگشت بدون هزینه" ارزیابی کردند.

مرگ موج دوم

آنچه برخی سران نیمه جان فتنه در محافل داخلی خود «موج دوم» خوانده بودند، به دنیا نیامده مرد. موج دوم فتنه بنا بود با تمرکز روی دو موضوع 1- مطالبات و اعتراضات طبقات محروم و 2- تشدید اختلاف های درون نظام بویژه اختلافات میان قوای 3 گانه شکل بگیرد اما اکنون اعتراف های واضحی از جانب دوستان آن طرف آب فتنه گران وجود دارد که نشان می دهد آن به اصطلاح موج، جان نگرفته جان داده است.
از حیث تاریخی، داستان موج دوم مربوط به ایام مابعد از 22 بهمن است. جریان فتنه اگرچه در درک پیام های 22 بهمن کودنی نمایانی از خود نشان داد با این حال این نکته ساده را توانست دریابد که آن روز نقطه پایان قطعی همراهی طبقه متوسط شهری با فتنه های پس از انتخابات بوده است. طبقه متوسط در تهران -بویژه آن عده که به موسوی رای داده بودند- پس از بیش از 7 ماه نه سندی در باره تقلب مشاهده کردند و نه نشانی از آن اسلام، انقلاب و قانون اساسی دیدند که موسوی می گفت برای بازگشت به آنها تلاش می کند. همین آگاهی باعث شد تا آرام آرام هر یک زمانی و به طریقی راه خود را از فتنه گران جدا کنند تا اینکه در 9 دی و بعد 22 بهمن 88 همه آنها که در 22 خرداد رو در روی هم ایستاده بودند در یک صف ایستادند و اندک جماعت فتنه گر در صفی دیگر مقابل آنها. وقتی صف بندی ها روشن شد، استراتژی ها هم تغییر کرد.
ناامیدی از طبقه متوسط در تهران که از 16 آذر آغاز شد و در 22 بهمن به اوج رسید، حامیان بیرونی جریان فتنه را به فکر واداشت که دیگر قادر نخواهند بود کف خیابان کاری از پیش ببرند و اصرار بر فراخوانی مردم به خیابان جز آبروریزی ناشی از بی اعتنایی مردم نتیجه ای نخواهد داشت. این نتیجه گیری البته هیچ گاه آشکارا بیان نشد ولی در عمل نشانه هایی وجود داشت که بر مبنای آن برنامه ریزی های جدید در حال انجام است. جریان داخلی هم به سرعت خود را با آنچه «اتاق فکر» های تشکیل شده در خارج توصیه می کردند تطبیق داد و به این ترتیب سال 89 در شرایطی آغاز شد که سران داخلی فتنه تصور می کردند دستورالعمل هایی جدید برای احیای خود در اختیار دارند.
دستور العمل های موج دوم بر مبنای دو اصل کلیدی طراحی شده بود: 1- جریان فتنه تصمیم گرفت با استفاده از معدود حلقه های فعالی که هنوز داخل حاکمیت داشت دو کار انجام بدهد. اول اینکه به هر شکل ممکن امتیازی از نظام بگیرند تا بدنه اجتماعی احساس نکند که حاصل 7 ماه تلاش «هیچ» بوده و باقی مانده انگیزه خود را هم به کلی از دست بدهد. و دوم ؛ بنا بود با استفاده از همین ابزارها حداکثر میزان اختلاف و بد اخلاقی میان قوای 3 گانه ایجاد شود تا کار به جایی برسد که مردم احساس کنند شیرازه کشور از هم پاشیده و دیگر هیچ چیز و هیچ کس به وظیفه خود عمل نمی کند. 2- اصل دومی که سران فتنه مبنای رفتار خود قرار دادند فاصله گیری تدریجی و البته اعلام نشده از طبقه متوسط و گرایش به سمت بخش هایی از جامعه بود که عموما سختی زندگی آنها را بیش از دیگر طبقات آزار می دهد.
همه این پروژه ها یک به یک پیاده شد (و توجه کنید که اگر نبود برخی بازوهای متاسفانه همچنان فعال فتنه درون برخی نهادها نمی توانست پیاده شود). تلاش ها برای امتیازگیری از نظام روی دو مسئله خاص تمرکز یافت. اول تلاش برای آزادی زندانیان دستگیر شده پس از انتخابات و دوم پیش بردن طرحی در مجمع تشخیص مصلحت درباره سیاست های کلی انتخابات که عملا اختیارات انتخاباتی شورای نگهبان را از بین می برد و مکانیسمی جدید به جای آن می نشاند که در هیچ کجای قانون اساسی نمی شد پایه و اساسی برای آن یافت. تحلیل جریان فتنه در آن مقطع این بود که هر کدام از این دو پروژه به نتیجه برسد می توانند آن را به عنوان امتیازی معرفی کنند که «جنبش از نظام گرفت» و بعد دور جدیدی از فعالیت های خود را با محوریت تلاش برای حضور دوباره درون جامعه سیاسی کشور آغاز نمایند. تلاش های فراوانی چه به شکل نامه نگاری های پنهان و چه به صورت پیغام دادن و واسطه فرستادن آغاز شد تا شاید یکی از این دو پروژه بالاخره ثمری بدهد. با این حال خیلی زود معلوم شد که این تلاش ها دستاوردی نخواهد داشت و نظام نه فریب می خورد و نه باج می دهد. در مورد زندانیان هیچ اتفاقی نیفتاد چون اساسا این امکان وجود نداشت که با آسان گرفتن بر بانیان فتنه حق مردمی که تنها انتظار آنها از نظام برخورد با خائنان به انقلاب بود پایمال شود. در مورد قانون انتخابات هم هشدار به موقع و مستند کیهان که از موضوع مطلع شده بود به سرعت جامعه سیاسی و مسئولان نظام را حساس کرد و در حالی که بسیار تلاش می کردند تا می توانند موضوع را عادی سازی کنند (در حالی که در مجمع موضوع را به عنوان یک اولویت مطرح کرده بودند) روشنگری های صورت گرفته نهایتا اجازه نداد داستان به همان شکلی جلو برود که آقایان منجی فتنه می خواستند و می پسندیدند.
وقتی معلوم شد باجی در کار نیست و از آن طرف سرمایه اجتماعی هم به سرعت در حال ریزش بود، زمزمه برخی اختلاف ها درون جریان فتنه بلند شد. برخی از تیپ های عاقل تر در حلقه های درونی این بحث را مطرح کردند که آیا بهتر نیست تا بیش از این آبروریزی نشده همه چیز همین جا تمام شود؟ همین عده بودند که می گفتند همین که موضوع انتخابات به مجمع تشخیص رفته برای معترضان یک دستاورد است بنابراین باید روی همین ایستاد و آن را به عنوان یک پیروزی قلمداد کرد و دنبال چیزی بیش از آن نبود چه تلاش بیشتر مصداق طلب روزی ننهاده کردن است. باز همین افراد بودند که پس از 22 بهمن بیانیه هایی آماده کردند تا اعلام کنند همه داستان های رخ داده پس از انتخابات را پایان یافته می دانند و آماده اند که به دامان نظام بازگردند. در مقابل این افراد، کسانی مانند موسوی و کروبی قرار گرفتند که همچنان متوهمانه تصور می کردند راهی برای جلو رفتن هست.
راهی که طرف خارجی از طریق واسطه های پنهان و آشکار خود پیش پای این جماعت گذاشت -همانطور که در بالا اشاره شد- آن بود که به جای طبقه متوسط برای مدتی روی طبقه محروم تمرکز کنند. علت امر دو چیز بود: نخست اینکه برای مدتی خود را از رنج مواجه شدن با طبقه متوسط که تازه در حال پی بردن به خدعه ای بود که این جماعت با آن کرده بودند برهاند و دوم این تصور در بین کانون های خارجی تغذیه کننده فتنه وجود داشت که اگر بتوانند طبقات محروم را حتی اندکی با خود همراه کنند آن وقت ناآرامی های خیابانی دوباره آغاز خواهد شد و می توان پس از مدتی همه چیز را به حال و هوای روزهای اول پس از 22 خرداد بازگرداند.
تمرکز فریبکارانه کروبی و موسوی بر مطالبات معلمان و کارگران در آستانه روزهای 11 و 12 اردیبهشت دقیقا ناشی از همین پروژه بود که البته گفتیم صفر تا صد آن را جایی بیرون از مرزهای ایران نوشته و به عنوان یک دستور العمل لازم الاجرا به داخل منتقل کرده بودند. طبقه محروم و رنج کشیده ملت ایران اما به خوبی نشان داد که این قشر از ملت ایران چقدر باهوش و از حیث توان تشخیص سره از ناسره تا چه اندازه تیزبین و با بصیرت هستند.
این طبقه میان خود و جریان فتنه هیچ احساس علقه ای نمی کرد و حتی به جرئت می توان گفت شلوغ کاری های آنها را حتی پی گیری هم نکرده بود. همین موضوع که پس از حدود یک سال آقایان تازه به فکر طبقات زحمتکش افتاده بودند خود دلیل روشنی بود بر اینکه کاسه ای زیر نیم کاسه است و الا اگر واقعا مطالبات این مردم ارزشی داشت حتما در ایام انتخابات و روزهای پر هیجان پس از آن کسی از آنها سراغ می گرفت. مهم تر از اینها آنچه فتنه گران محاسبه نکرده بودند این بود که طبقات مستضعف جامعه به سبب توهین های مکرر سران فتنه و اراذل و اوباش اجاره ای آنها به ارزش های انقلابی و دینی خصوصا حادثه روز عاشورا تنفری بی مانند از فتنه گران به دل دارد و در نتیجه نه فقط خود را به خاطر آنها به زحمت نخواهد انداخت بلکه به دنبال فرصتی است تا بغض فروخورده خود از آنها را بگشاید و انتقام آن همه پرده دری ها را بستاند.
درست به همین دلایل در روزهای 11 و12 اردیبهشت هیچ اتفاقی که مطلوب فتنه گران باشد نیفتاد و می توان با قاطعیت پیش بینی کرد از این به بعد در هیچ زمان دیگری هم نخواهد افتاد. سران فتنه و خصوصا دوستان امنیتی آنها در خارج از ایران امید فراوان داشتند که در این دو روز خونی از دماغ کسی بریزد تا بتوانند آن را مقدمه ناآرامی های جدید در سالگرد انتخابات قرار دهند. وقتی این اتفاق رخ نداد برخی با ساده اندیشی انتظار داشتند که این بار دیگر سران فتنه خردمندی پیشه کنند و به دامان نظامی که تا امروز آنها را مهربانانه تحمل کرده بازگردند ولی این امید چندان بجا نبود. حمایت دیروز سران فتنه از تروریست هایی که دستشان به خون مردم بی گناه و فرزندان ملت آلوده است نشان داد که برای این افراد بازگشتی در کار نیست و امید اصلاح خام اندیشی است.
اکنون همه چیز پایان یافته است و برای سران فتنه هیچ توصیفی زیبنده تر از این نیست که بگوییم چند نفر به خیل ضد انقلاب و تروریست ها اضافه شده اند. مبارک آقایان باشد!


مهدی محمدی

شیخ اصلاحات چرا دستپاچه شد؟!

ترس از افشاگری های سردبیر سایت سحام نیوز، باعث دستپاچگی و عکس العمل عجولانه کروبی شد.
نفر پنجم انتخابات ریاست جمهوری با ارسال نامه ای برای دادستان تهران، ضمن تکرار ادعاهای واهی خود علیه نظام خواستار آزادی «محمد داوری»-سردبیر سحام نیوز- شد.
کروبی در نامه خود به جعفری دولت آبادی، ضمن تکرار ادعاهای بی اساس قبلی درباره تجاوز به زندانیان هرگونه اعتراف احتمالی سردبیر بازداشت شده سحام نیوز درباره تهیه فیلم های ساختگی و داستان سرایی جعلی را پیشاپیش تکذیب کرد! و خطاب به دادستان تهران نوشت؛ «برای اطلاع شما و دیگران اعلام می کنم که مسئولیت تمام اسناد و مدارک و فیلم هایی که من از تجاوزها و شکنجه ها ارائه کرده ام تنها با خودم است و نه آقای داوری و نه هیچ کس دیگری دخیل در این ماجرا نبوده است که اکنون ضرورتی برای اعتراف گیری از آنها وجود داشته باشد؛ و بدین ترتیب اعتراف گیران زحمت خود می برند و بر خستگی خود می افزایند.»
گفتنی است چند ماه پس از انتخابات، شیخ اصلاحات با ارسال نامه ای برای هاشمی رفسنجانی(؟!) مدعی شد عده ای از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات مورد تجاوز قرار گرفته اند. با علنی شدن این نامه از سوی کروبی، قوه قضاییه با تشکیل گروهی پیگیر ماجرا شده و پس از تحقیق و بررسی مشخص شد هیچکدام از ادعاهای کروبی حقیقت نداشته است. کروبی در واکنش به انتشار گزارش قوه قضاییه و در راستای ماستمالی کردن دروغ هایش گفت او نگفته است چنین اعمالی انجام شده، بلکه طبق خبرهایی که به او رسیده چنین حدسی زده و باید درباره آن تحقیق کرد!
اکنون پس از چند ماه کروبی در نامه جدیدش به دادستان تهران ادعاهای بی پایه خود را تکرار کرده است.
ظاهرا داستان سرایی کروبی درباره تجاوز به زندانیان، از مراکزی به وی دیکته شده است که افشای آن همراه با اسنادی که احتمالا ارائه خواهد شد، دستپاچگی شیخ دروغگوی اصلاحات را در پی داشته است، وگرنه اینهمه دستپاچگی از اعترافات احتمالی سردبیر بازداشت شده سحام نیوز، طبیعی به نظر نمی رسد.

«هاآرتص» مدعی شد؛

ریاض با حمله اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران موافقت کرد!


یک روزنامه صهیونیستی فاش کرد که مقامات عربستان سعودی با حمله این رژیم به تأسیسات هسته‌ای ایران موافقت کردند. شبکه خبری «العالم» در گزارشی با استناد به خبر روزنامه «هاآرتص» نوشت: مقامات ارشد رژیم صهیونیستی گفتند، به تازگی مقامات سعودی به اطلاع آنها رسانده‌اند که با حمله اسراییل به ایران مخالفتی ندارند.

در خبر افشاگرانه هاآرتص اضافه شده است که محافل امنیتی اطلاعاتی را از مانورهای هوایی گسترده ماه سپتامبر گذشته اسراییل در دریای مدیترانه و حریم هوایی یونان فاش و خاطرنشان کردند که هدف این مانور، بمباران اهداف دور و سوختگیری هوایی جنگنده‌های اسراییلی بوده است.

بر پایه این گزارش، در همین باره روزنامه «نیویورک تایمز» نیز هدف از برگزاری این مانور را بررسی مشکلات و نقاط ضعف فنی دانست تا اطمینان حاصل شود که جنگنده‌های اسراییلی هنگام بمباران اهدافی در ایران با مشکلی در زمینه سوختگیری روبه‌رو نمی‌شوند.



دیگر مشکلات احتمالی مربوط به وزن و نوع موشک‌های سنگرشکنی است که احتمال می‌رود از آنها در حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران استفاده شود.

جنگنده‌های رژیم صهیونیستی برای حمله به اهدافی در ایران، باید مسافت 1600 کیلومتری پایگاه «هاتزریم» در صحرای نقب تا خاک ایران را پشت سر گذارند.

این در حالی اسنت که پیشتر هواپیماهای رژیم صهیونیستی از این پایگاه برای حمله به نیروگاه ادعایی سوریه استفاده کرده‌اند.

بنا بر اطلاعات منتشره، اسراییل از موشک‌های سنگرشکن در جنگ تابستان سال 2006 به لبنان به ویژه هنگام حمله به حومه جنوبی بیروت محل اقامت احتمالی سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان بهره برده است.

وزن غیرعادی این موشک‌ها، مشکلاتی را برای جنگنده‌های رژیم صهیونیستی هنگام اجرای مأموریت با سرعت بسیار بالا و در مسافت‌های طولانی در این جنگ ایجاد کرد و به همین علت، تل آویو مجبور شد رسما از عربستان بخواهد تا پایگاه هوایی «القیسومه» را برای فرود اضطراری در اختیار این رژیم قرار دهد.

پایگاه هوایی القیسومه در شمال عربستان و 80 کیلومتری جنوب شرق منطقه «حفرالباطن» است؛ این پایگاه تقریبا در میان راه پایگاه هاتزریم اسراییل و تأسیسات هسته‌ای نطنز است.

این گزارش می‌افزاید، رژیم صهیونیستی همزمان از اردن خواسته بود تا پایگاه هوایی «شاهزاده حسن» در 40 کیلومتری شمال شرقی پایگاه «الازرق» در مرکز این کشور را در اختیار این رژیم قرار دهد.

گفتنی است، هم‌اکنون ارتش آمریکا، از این پایگاه برای حمایت لجستیکی از نیروهای خود در عراق بهره می‌برند.


به نقل از تابناک

نامه اعتراضی نمایندگان مجلس فردا در قوه قضاییه !



عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شکایات سران فتنه از مطبوعات اصولگرا را حرکتی از قبل طراحی شده دانست و از آماده شدن نامه اعتراضی نمایندگان مجلس در این باره خبر داد که فردا به رئیس دستگاه قضا تحویل می‌شود.

به گزارش شبکه ایران، در ادامه انتقادات فعالان سیاسی و دانشگاهی از اقدام قوه قضائیه مبنی بر "اولویت دادن به شکایت سران فتنه از مطبوعات اصولگرا" به جای "بررسی شکایت نمایندگان مجلس از سران فتنه"، نمایندگان مردم در خانه ملت نامه ای را خطاب به رئیس قوه قضائیه تهیه کرده اند که قرار است فردا به آیت الله آملی لاریجانی تحویل شود.

ستار هدایت خواه، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، در گفت و گو با شبکه ایران در این زمینه گفت: قطعا شکایات سران فتنه از مطبوعات اصولگرا حرکتی از قبل طراحی شده و در ادامه برنامه های قبلی است.

وی اقدام آنها نوعی "فرار به جلو برای منحرف ساختن اذهان عمومی از مجرمیت خود و مشغول کردن دستگاه قضایی" دانست و ادامه داد: این اقدام فتنه گران همچنین می تواند نوعی انتقام جویی از رسانه های اصولگرا که در جریان فتنه دست به اطلاع رسانی و روشنگری زدند، باشد.

هدایت خواه در توضیح بیشتر پروژه شکایت از مطبوعات اصولگرا گفت: آنها قصد حاشیه سازی دارند، تا دستگاه قضایی را مشغول و را از پرداختن به زوایای جریان فتنه غافل کنند.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در ادامه با انتقاد از عملکرد دستگاه قضایی در عدم برخورد با سران فتنه افزود: متاسفانه این دستگاه به جای اینکه به جرم های مشهودی که سران فتنه مرتکب شده اند، رسیدگی کند به آنها این فرصت را می دهد که بتوانند از رسانه هایی که به وظیفه انقلابی خود عمل کرده اند، به دادگاه شکایت کنند.

استقلال دستگاه قضا نباید به معنی غفلت از مجرمان باشد

وی تاکید کرد:هر چند قوه قضائیه نهاد مستقلی است اما این استقلال نباید به این معنی باشد که مجرمان مورد غفلت و نیروهای انقلابی تحت فشار باشند. 

هدایت خواه همچنین به نامه نمایندگان مجلس در اعتراض به نوع برخورد با سران فتنه که روز گذشته در مجلس تهیه شده اشاره کرد و افزود: این نامه فردا به رئیس قوه قضائیه تحویل داده می شود.

بر پایه آخرین خبری که دیروز منتشر شده، حدود 80 نماینده مجلس پای این نامه انتقادی را امضا کرده اند که به گفته هدایت خواه تعداد امضاها در حال افزایش است.

گفتنی است که سال گذشته حدود 150 نماینده از میرحسین موسوی شکایت کرده اند که تاکنون در نوبت رسیدگی قرار گرفته است.

بازدید آقای دروغگواز لوکیشن شکنجه و تجاوز

میرحسین موسوی و همسر وی به دیدار خانواده جعفر پناهی کارگردان نشان شده ناتوی فرهنگی و از شایعه سازان جریان فتنه رفتند. این همان خانه ای است که پناهی با سفارش خارجی، در زیرزمین آن، لوکیشن شکنجه و تجاوز را برای فیلم برداری آماده کرده و 18 نفر مشغول صحنه سازی بودند.
«کلمه» سایت وابسته به موسوی خبر بیشتری از این ملاقات منتشر نکرد اما به دوبار سابقه دستگیری پناهی، یکبار در 8 مرداد 88 و بار دوم در 10 اسفند 88 به همراه 18 نفر دیگر در خانه خود اشاره کرد.
پناهی بار دوم در حالی دستگیر شد که در پوشش پارتی و مهمانی، زیرزمین خود را تبدیل به کارگاهی برای تهیه و مونتاژ فیلم های جعلی با مضمون القای شکنجه و تجاوز کرده بود. یکی از بازداشت شدگان در خانه پناهی پس از آزادی به «تابناک» گفته بود: پناهی مشغول تهیه فیلم در زیرزمین خانه خود بود. او از اعتماد ما سوءاستفاده کرد. سناریو و داستان این فیلم روایت زندگی خانواده چهار نفره ای بود که درگیر اتفاقات بعد از انتخابات می شوند و فرزند خانواده مورد تجاوز در بازداشتگاه قرار می گیرد. پناهی قصد داشت «شکنجه و تجاوز» را در بازداشتگاه های ایران برجسته کند. من و دیگر دوستانم در این مدت هزینه برداشت های یک طرفه، غیرمنصفانه و اشتباه پناهی از موضوعات سیاسی و بلندپروازی های وی در این زمینه را پرداخت کردیم و این در حالی است که پناهی به اعضای گروه فیلم سازی توصیه می کرد اکیداً با کسی در خصوص ساخت فیلم صحبت نکنند و موضوع را حتی با نزدیک ترین افراد خود طرح نکنند. شأن سینما و هنر بالاتر از سیاست است و درست نیست برای «مقاصد سیاسی» و یا «دیده شدن در مجامع بین المللی»، زندگی، فعالیت هنری و آینده عده ای را که اعتماد کرده اند نادیده گرفت و با سوء استفاده از اعتماد آن ها علیه مردم و سرزمین خود برای خوشایند خارجیان فیلم شکنجه ساخت. ما در قالب گروهی 18 نفره حدود 2 هفته مشغول فیلم برداری در لوکیشنی واقع در منزل شخصی پناهی بودیم و حدود نیمی از فیلم را فیلم برداری کردم که همگی عوامل سرصحنه بازداشت شدیم.
برخی اعضای ستادهای موسوی و کروبی با چراغ سبز این دو تن سراغ القای شکنجه و تجاوز رفتند و این پس از آن بود که سران فتنه دریافتند دروغ تقلب در انتخابات کارایی خود را از دست داده است. کروبی و موسوی مدتی است از سر درماندگی، به خانه برخی از بازداشت شدگان می روند اما خبرها حاکی است شماری از خانواده ها در این ملاقات ها اعتراض های تندی را متوجه کروبی و موسوی کرده اند.

دستور مدیریت دانشگاه آزاد برای همکاری با ستاد موسوی + سند

به گزارش سرویس سیاسی جهان، در این جلسه که اساتید دانشگاه و نماینده جاسبی و برخی از مسئولین تشکلهای دانشجویی حضور دارند، پس از بحث های مفصل، در نهایت تصمیم گرفته می شود که دانشگاه آزاد از طریق اساتید و تشکل ها به طور رسمی با ستاد موسوی همکاری کنند.

همچنین در این جلسه برنامه ریزی می شود که از میرحسین موسوی در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات که فائزه و فاطمه هاشمی در آن حضور دارند دعوت بعمل آید.

جهان پیش از این هم اسناد و گزارش هایی را در خصوص نقش برخی از مدیران ارشد دانشگاه آزاد در حوادث پس از انتخابات منتشر کرده بود. انتظار این است که مدیریت دانشگاه آزاد حداقل برای پاسخ به برخی از این ادعاها به دادگاه احضار شود.

 در روز های آینده اسناد دیگری از نقش تعدادی از مدیران دانشگاه آزاد در حوادث پس از انتخابات و هزینه کرد شهریه دانشجویان در جهت اهداف سیاسی منتشر می شود.


http://jahannews.com/vdcj8vevtuqevxz.fsfu.html