شفاف نیوز

شفاف سازی مسایل سیاسی

شفاف نیوز

شفاف سازی مسایل سیاسی

این مساله داخلی است؛ فتنه گران و مردودی ها دخالت نکنند ....

در واکنش به سوت و کف ضدانقلاب و رسانه حامی هاشمی؛
اقدامات سوال برانگیز رئیس جمهور در هفته های اخیر دلسوزان انقلاب اسلامی را بشدت نگران کرده است. 
محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ با شعار "عدالت" و "ولایتمداری" بود که میلیون ها رای کسب کرد و توانست رقیب صاحب نام خود را شکست دهد. 
وی از همان ابتدا با رفتار و گفتار خود معنی تحسین برانگیزی از ولایتمداری را به همگان معرفی می کرد. به عنوان نمونه وی در ابتدای مسئولیتش گفت که "برای این آمده‌ایم که تیرها به ما اصابت کند نه به آقا و از این به بعد نخواهیم گذاشت که تیرها به آقا بخورند." 
این رویکرد رئیس جمهور که با کار و تلاش شبانه روزی و ابتکار در خدمت گزاری به مردم همراه شده بود، اقبال عمومی را به وی بشدت افزایش داد تا جایی که حنای ضدانقلاب داخلی و خارجی برای ملت ایران دیگر هیچ رنگی نداشت. 
با رویکرد دولت نهم این مفهوم تایید شد که افزایش ولایتمداری و تبعیت از ولی فقیه در میان دولتمردان، خدمتگزاری بهتر و بیشتر و حمایت مردمی را به دنبال خواهد داشت چرا که دستورات و رهنمودهای ولی فقیه به عنوان دیده باش هوشمند جامعه و سکاندار کشتی انقلاب نقشه ای کم نظیر برای تحقق شعارهای "پیشرفت و عدالت" است؛ همان شعارهای اصلی انقلاب که شعارهای محوری دکتر احمدی نژاد و دولت او هم بوده است. 
در نتیجه این رویکرد انقلابی بود که در انتخابات باشکوه ۲۲ خرداد سال ۸۸ حماسه ای بی نظیر خلق شد و محمود احمدی نژاد با وجود رقیبی که حامیانی بسیار ثروت مند و پرنفوذ داشت، توانست حدود ۲۵ میلیون رای کسب کند و بار دیگر رئیس جمهور شود. 
شاید رگه هایی از غرور که در حدود یک ماه بعد در رفتار دکتر احمدی نژاد خودنمایی کرد؛ محصول همین آرای ده ها میلیونی بود.
وی اواخر تیرماه سال ۸۸ اسفندیار رحیم مشایی را به عنوان معاون اول رئیس جمهور منصوب کرد اما رهبر معظم انقلاب پس از مشاهده اعتراضات گسترده فعالان سیاسی و دانشگاهی به این انتصاب، رئیس جمهور را از این اقدام برحذر داشتند. 

ایشان در نامه ای به رئیس جمهور تاکید کردند که "انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معاونت رئیس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به شما است."
آقای احمدی نژاد هرچند رحیم مشایی را بر پایه آنچه اجرای قانون اساسی و نه دستور ولی فقیه نامید، از معاون اولی برکنار کرد اما بلافاصله وی را به ریاست دفتر رئیس جمهور منصوب کرد تا دلسوزان انقلاب دست کم از رئیس جمهور دلخور شوند. 

این دلخوری با حمایت های ویژه و چندین باره رئیس جمهور از مشایی و تایید رویکرد وی در دو سال اخیر اضافه شد تا اینکه در هفته های اخیر، رئیس جمهور دست به اقداماتی زد که تقریبا همه دوستدارن انقلاب اسلامی را حیرت زده کرد؛ عزل وزیر اطلاعات بدون مشورت با رهبر معظم انقلاب، مخالفت با حکم حکومتی ایشان، قهر ۱۰ روزه و رها کردن امور کشور و... 

اینجا بود که بغض فروخورده علما و حامیان واقعی دولت ترکید و با اعتراض و انتقاد از قهر سیاسی دکتر احمدی نژاد که مدعی ولایتمداری بود، خود را جلوه گر ساخت. البته نوک پیکان انتقادات به سمت جریان انحرافی در دولت نشانه رفته چرا که هدف این جریان برای یک دست سازی دولت و حذف نیروهای ولایتمدار از قوه مجریه برای همگان افشا شده است. 
هرچند رئیس جمهور پس از قهر ۱۰ روزه به هیئت دولت بازگشت و از ولایتمداری خود سخن گفت اما با این حال تاکنون درخواست دلسوزان و منتقدان برای اثبات عملی ولایتمداری خود را بی پاسخ گذاشته است که حتی رویدادها حاکی از حمایت ویژه وی از جریان مشایی در دولت است.
حامیات واقعی دولت از رئیس جمهور خواسته اند که ولایتمداری خود را با برکنار کردن سرکرده جریان انحرافی از دولت نشان دهد. 

اما نکته مهمی که در این میان در حال رخ نمودن است، رویکرد دو جریان سیاسی درباره رویدادهای مذکور و زمینه چینی برای بهره برداری از آن است؛ موضوعی که به نظر می رسد اگر به آن کم توجهی شود، بی شک ضربه ای سنگین بر پیکره جریان انقلابی عدالت محور وارد خواهد ساخت. 
جریان فتنه یکی از این جریان هایی که پس از اقدامات جنجالی رئیس جمهور و جریان انحرافی جلسات مختلفی را صرف بحث و بررسی برای احیای خود و تضعیف، تخریب و حتی از بین بردن گفتمان انقلابی ۶ سال اخیر کرده است. 
در این مسیر، جریان دیگری که البته در داخل نظام تعریف می شود با جریان فتنه همسو شده است و با تبلیغات پر دامنه در حال تلاش برای ماهی گیری از این آب گل آلود است. اهداف این جریان از بهره برداری سیاسی از رویدادهای اخیر، در جهاتی با جریان فتنه از جمله در تضعیف جریان عدالت محور مشترک است اما در مواردی دیگر متفاوت است. 
این جریان سیاسی که در ایام پس از فتنه ۸۸ هرگز حاضر به تبعیت از ولایت فقیه نشد و منافع شخصی، حزبی، و سیاسی خود را بر تاکیدات ولایت فقیه ترجیح داد و سران آن "خواص بی بصیرت" لقب گرفتند، اکنون بر موج مخالفت رئیس جمهور با حکم حکومتی رهبر معظم انقلاب و حمایت از جریان انحرافی سوار شده و بی توجه به گذشته نزدیک خود، درصد صید اهداف سیاسی و انتخاباتی خود است. 
به نظر می رسد که راه اصلی و محوری این دو جریان برای رسیدن به اهداف خود، "پشیمان سازی" جریان انقلابی عدالت محور است؛ جریانی که از سال ۸۴ با شعار پیشرفت و عدالت در دل ملت ایران نشسته و روز به روز در حال گسترش است. 
آنان درصدند که با در هم شکستن وجهه ولایتمداری و عدالتخواهی دولت دهم، به طور غیر مستقیم گفتمان انقلابی ۶ سال اخیر را هم در هم شکنند و از این راه پتک پشیمانی را بر سر مردم حامی این رویکرد فرود آورند.
جریان سیاسی داخلی که خود را مقابل رویکرد دولت نهم و دهم تعریف کرده است، انتظار دارد نتیجه این استرتژی منجر به از هم پاشیدن جبهه ای که شعارهای انقلاب را در سال ۸۴ زنده کرد، شود. زیرا تنها در این صورت است که می توان آرای این جریان بزرگ را به کیسه انتخاباتی خود ریخت. 
به زعم آنان این جریان از هم پاشیده دو مزیت بسیار مهم دارد که هزینه منابع کلان سیاسی و مالی برای دستیابی به آن کاملا به صرفه است؛ نخست اینکه جریان حامی گفتمان انقلابی ۶ سال اخیر جبهه ای به وسعت میلیون ها رای را در بر گفته است. دوم اینکه این جریان به دلیل وفاداری به انقلاب اسلامی هرگز با صندوق های انتخاباتی قهر نخواهد کرد و با توجه به گسترش خیره کننده اش در ۶ سال اخیر حرف اول در در انتخابات خواهد زد. 
در راستای تبلیغات سیاسی دو جریان مذکور جملاتی مشابه اینکه "ما از همان ۶ سال پیش هشدار می دادیم که ..."، یا ".... از همان ابتدا پیش بینی کرد که این دولت ..."، "انحراف در این دولت از سال ۸۴ روشن بود" و ... زیاد به چشم می خورد. 

به عنوان نمونه، روزنامه جمهوری اسلامی از تریبون های اصلی جریان سیاسی داخلی در سرمقاله شماره دیروز خود نوشت که "صدافسوس که (انتقاد از رئیس جمهور) بسیار دیر مطرح شده و حدود ۵ سال قبل که مبحث مدیریت کشور توسط امام زمان علیه السلام را همین جریان به زبان آورد و در همان زمان، دلسوزان کشور و انقلاب و نظام چنین ادعاهائی را خلاف موازین دانستند، حضراتی که امروز چنین برآشفته سخن می‌گویند یا سکوت کردند و یا به معترضان برچسب ضدیت با ولایت فقیه زدند! درحالی که سخن آن روز معترضان دقیقاً حمایت عالمانه و آگاهانه از ولایت فقیه بود."
بر پایه این رویدادهاست که لازم است دو موضوع اساسی از هم تفکیک شوند تا راه تحقق اهداف جریان های مسئله دار مذکور مسدود شود. 

واقعیت این است که گرچه گفتمان انقلابی عدالت و ولایتمداری با روی دکتر احمدی نژاد در سال ۸۴ طلوعی مجدد کرد و با تلاش های شبانه روزی و تبعیت رئیس جمهور از رهبر معظم انقلاب اوج گرفت و منشا خدمات درخشانی به کشور شد، اما جدا نکردن این گفتمان بی نظیر از اشخاص ظلمی تاریخی در حق آن خواهد بود.
در واقع هر مسئولی تا زمانی در خط عدالت و ولایت خواهد بود که گفتار و رفتارش در این مسیر باشد و در این صورت مورد تایید ملت ایران است. در غیر آن مردم با هیچ مسئولی عهد اخوت نبسته اند و پیشبرد گفتمان نوپا و مقدس خود را ارجح بر حیات سیاسی اشخاص می دانند. 

به عبارت روشن تر ممکن است مسئولانی در میانه حرکت سریع السیر قطار عدالت کم بیاورند و حتی منافع شخصی و حزبی و یا اغفال دیگران آنان را از مسیر منحرف کند اما مردم هرگز دست از پیشبرد این قطار نخواهند کشید و حاضر به برگشت به سوی دیگر گفتمان های امتحان پس داده نیستند. 

بنابراین هم جریان های سیاسی به کمین نشسته باید این واقعیت را درک کنند که گرفتن گفتمان عدالت و ولایت از دست مردم امکانپذیر نیست و هم مسئولانی چون دکتر احمدی نژاد آگاه باشند که از این قطار تندرو جا نمانند.
اینجاست که سخنان حکیمانه رهبر معظم انقلاب در روز سوم اردیبهشت امسال در دیدار هزاران نفر از مردم فارس به ذهن متبادر می شود که تاکید کردند: " واقعاً در کشور دارد خدمت انجام میگیرد. هر جا خدمت باشد، هم مردم طرفدار هستند، هم رهبرى طرفدار است. ما که راجع به شخص قضاوت نمیکنیم؛ ما کار را، خط را، جهتگیرى را ملاک و معیار قرار میدهیم. آنجائى که کار و خدمت و تلاش هست، حمایت ما هست، حمایت مردم هست."
جهان

ناگفته های 11 روز غیبت و خانه نشینی رئیس جمهور !!!

امروز روز انتخاب مجدد است؛ انحراف یا خدمت گزاری

علی رضا زاکانی دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب و نماینده مجلس در سرمقاله هفته نامه پنجره نوشت:سوم تا چهاردهم اردیبهشت امسال شاهد رخدادی بودیم که با ویژگی خاصی که داشت در تاریخ انقلاب اسلامی بی‎مانند بود. جناب آقای دکتر احمدی‎نژاد در اقدامی بی‎سابقه در اعتراض به حکم حکومتی مقام معظم رهبری برای ابقای وزیر اطلاعات به منزل رفت و پس از یازده روز خانه‎نشینی به محل کار خود بازگشت. چرایی حکم رهبر عزیز انقلاب و علت مقاومت ریاست محترم جمهوری، جای بررسی جدی دارد اما در این نوشته سعی دارم به نکاتی چند پیرامون حواشی آن بپردازم: 

انتخابات سال ۸۴ آغاز طلیعه‎ای نو در عرصه خدمت‎گزاری در ایران اسلامی بود و کشور با رویکردی جدید، روحی تازه را در کالبد اجرایی خویش حس کرد. دولت خدمت‎گزار با سرلوحه قرار دادن شعار‎های اساسی انقلاب و کار و تلاش خویش خدمات شایانی را به انجام رساند؛ همت کاشت و افتخار و آبرو درو کرد، ولی علی‎رغم خدمات شایانش از همان ابتدا رگه‎‎هایی از انحراف در برخی از عناصر آن قابل مشاهده بود که رفته‎رفته غلظت بیشتری یافت تا جایی‎که تسویه حساب و حذف عناصر خدوم، به برنامه‎ای آشکار برای آن‎ها و سپس به عملی واجب برای یکدست کردن دستگاه اجرایی کشور در جهت رسیدن به اهداف ناصواب‎شان تبدیل گردید.
 
نمود این جریان خطرناک و مشکوک پیرامون جناب آقای احمدی‎نژاد روز به روز نمود بیشتر یافت و کم‎کم کار به‎جایی رسید که چندی قبل مدیر حفاظت اطلاعات وزارت اطلاعات در سخنرانی مبسوطی در داخل این وزارتخانه ضمن کالبدشکافی فتنه ۸۸، علایم و نشانه‎‎های فتنه بزرگ‎تری را برای آینده پیش‎بینی کرد، که به گفته وی ترکیبی از نفاق و انجمن حجتیه آن را راهبری می‎کند و البته، این گفته که مبتنی بر دریافت‎‎های اطلاعاتی و بدور از گمانه‎زنی‎‎های صرف بیان شده بود سبب شد تا وی از مسئولیت خویش عزل و خانه‎نشین گردد. 

با تصمیم و اقدام جناب آقای مصلحی برای تغییر یکی از معاونین خود در وزارت اطلاعات، دور جدیدی از فعالیت‎‎ها آغاز شد و شرایط به‎سمتی رفت که با القائات انجام گرفته، ریاست محترم جمهوری تصمیم به عزل وزیر اطلاعات گرفت، که مخالفت محرمانه کتبی و شفاهی رهبر فرزانه انقلاب، جهت مصلحت کشور با این عزل را درپی داشت و پس از مقاومت آقای احمدی‎نژاد، با دستور و حکم علنی معظم‎له وزیر اطلاعات ابقا شد که اعلام آن در سی‎ام فروردین در نمازخانه این وزارتخانه، غریو شادی سربازان گمنام امام زمان (عجل‎الله‎تعالی‎فرجه‎الشریف) را که در اثر فشار‎های جریان انحرافی در سینه‎‎ها حبس شده بود بلند کرد و دل‎‎های نگران پرسنل خدوم آن وزارتخانه را آرامش بخشید. 

اما مقاومت‎‎های بعدی حساسیت موضوع را آشکارتر کرد و از تصمیم حکیمانه اعلام شده در قالب یک حکم حکومتی پرده برداشت، تا جایی‎که تاکنون زوایای آشکار شده این موضوع، حکایت از حسن تدبیر در عبور انقلاب از گردنه‎ای خطرناک و سخت، به‎دستان مبارک ولایت مطلقه فقیه به لطف الهی دارد.

با تشدید القائات این جریان انحرافی و قهر رییس‎جمهوری، شرایط به‎سمتی رفت که همه دوست‎داران انقلاب با گوش‎زد ضرورت تبعیت از ولی فقیه و تبعات تمرد از آن، به نصیحت و سپس انذار دکتر احمدی‎نژاد پرداختند و اوضاع ویژه داخلی در کنار موقعیت ممتاز نظام اسلامی در شرایط خطیر منطقه و جهان را خاطرنشان کرده و عدم داشتن حجت شرعی و کاستی منطق عقل و تدبیر را در این مقاومت بیان داشتند، در فضای عمومی نیز حضرت آیت‎الله العظمی خامنه‎ای (مدظله العالی) ضمن دعوت به آرامش، بر رعایت قانون و جلوگیری از انحراف تأکید کردند. 
احمدی نژاد:من همین الان 35 میلیون رای دارم
گرچه اخبار ملاقات اشخاص مختلف با ریاست‎جمهوری و سخنان صریح ایشان خطاب به چند نفر از ملاقات‎کنندگان با وی، حساسیت‎‎ها را بیشتر برانگیخت و اظهارات‎شان در داشتن ۳۵ میلیون رأی و اهتمام‎شان در مقاومت در برابر انجام این حکم حکومتی به سبب صیانت از جایگاه رییس‎جمهوری! عمق القائات نادرست و خطرناک را به ظهور رساند، لیکن بعد از طی مسیر عادی کشور در فقدان وی و شدت ناراحتی عمومی و بالا رفتن سطح انذار‎ها از عدم تمکین ایشان، جناب آقای دکتر احمدی‎نژاد پس از یازده روز در هیأت دولت حاضر و اظهارات شفافی را در حمایت از ولایت فقیه و ضرورت تبیین آن برای جلوگیری از سوءاستفاده عناصر سیاسی و ممانعت از دفاع بد از این‎جایگاه مهم ابراز داشتند.
 
گرچه این خانه‎نشینی به قیمت شادی دشمنان اسلام و دل‎شکستگی دوستان انقلاب و از دست دادن سرمایه‎‎های زیاد تمام شد؛ اما به لطف درایت و تدبیر ولی امر مسلمین اوضاع التیام یافت و آزمونی سخت برای جناب آقای احمدی‎نژاد آغاز شد، تا در محک آن پایبندی ایشان به شعار داده شده در حمایت از رکن رکین نظام اسلامی و نفی عناصر جریان انحرافی در دولت - که کاملا شناخته شده می‎باشند - مشخص و معلوم شود.
 
انتظار دل‎دادگان به اسلام و دوست‎داران کشور عزیزمان ایران این است که از این به ‎بعد شاهد تقویت عناصر خدمت‎گزار در دولت که بحمدالله فراوانند باشند و به‎زودی حذف عناصر مشکوک و منحرف را مشاهده کنند. این تصمیم نیاز به انتخابی از سر اعتقاد و تدبیر دارد و نه اجبار، و لازمه آن نیز شکستن حباب توهم و لجام زدن به شیطان‎‎های درونی و بیرونی است که امید است به همت بلند ریاست محترم جمهوری این مهم حاصل شود و در آینده نزدیک شاهد تقویت خدمت‎گزاری دولت و اضمحلال جریان انحرافی در دستگاه اجرایی باشیم.

بیداری اسلامی تا قلب اروپا پیش خواهد رفت

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز در دیدار هزاران نفر از معلمان از سراسر کشور، مهمترین وظیفه آموزش و پرورش را تربیت انسان هایی در طراز نظام جمهوری اسلامی و حرکت عظیم ملت ایران، دانستند و تاکید کردند: بر همین اساس آموزش و پرورش نیازمند تحول بر مبنای یک الگوی مستقل و پیشرفته ایرانی- اسلامی است که پرورش انسان هایی مؤمن، متوکل، شریف، شجاع، مبتکر، صبور، امیدوار به آینده و دارای اخلاق نیک و قدرت خطرپذیری برای ورود به میدان های جدید، نتیجه آن باشد.
حضرت آیت الله خامنه ای با گرامی داشت یاد و خاطره استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری و روز معلم، شهید مطهری را انسانی برجسته، بصیر و همراه با احساس درد توصیف کردند و افزودند: این انسان بزرگ با چنین ویژگی هایی منشأ برکات فراوانی در عرصه علم و فرهنگ و تعلیم و تربیت شد و در نهایت هم خداوند متعال پاداش او را با شهادت داد و او را زنده نگه داشت.
ایشان در تبیین نقش و جایگاه معلم خاطرنشان کردند: معلم انسانی است که آینده کشور و تربیت انسان های بزرگ و مجاهدان راه حق و افرادی که کشور را اداره خواهند کرد، به دست او است، بنابراین، همه آحاد ملت باید قدر و اهمیت معلم را بدانند و حرمت معلم را پاس بدارند، ضمن آنکه رسانه ها و مسئولان نیز نقش بسزایی در شناساندن جایگاه واقعی معلم دارند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به موضوع تحول در آموزش و پرورش، در بیان علت نیازمندی به این تحول افزودند: از آنجایی که نظام کنونی آموزش و پرورش وارداتی است و در آن، نیازها، اقتضائات و فرهنگ ملت ایران در نظر گرفته نشده است، بنابراین آموزش و پرورش نیازمند تحول است.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: لازمه این تحول یک الگوی مستقل و پیشرفته ایرانی- اسلامی است که هدف این الگو نیز باید تربیت انسان هایی در طراز نظام جمهوری اسلامی باشد.
ایشان خاطرنشان کردند: اگر جمهوری اسلامی ایران می خواهد پرچم اسلام را در دست بگیرد و دنیا و آخرت خود را آباد کند و یاری رسان، شاهد و مبشر برای ملت های دیگر باشد، باید انسان هایی مؤمن، متوکل، شریف، مبتکر، شجاع، حلیم، دارای استعدادهای جوشان و قدرت خطرپذیری بالا، تربیت کند.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: لازمه تربیت چنین انسان هایی عمل، براساس دستورات اسلام و معارف قرآن است.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر لزوم مشخص بودن جهت گیری در ایجاد تحول در آموزش و پرورش، خاطرنشان کردند: داشتن نگاه کلان و طرح جامع و همچنین لحاظ کردن محوریت معلم، از شروط مهم ایجاد تحول است.
ایشان افزودند: هر مقدار که در آموزش و پرورش و ایجاد تحول در آن، سرمایه گذاری شود، قطعاً ارزش بازده آن به مراتب بیشتر از سرمایه گذاری انجام شده خواهد بود، و همه باید با چنین دیدی به آموزش و پرورش نگاه کنند.
رهبر انقلاب اسلامی با یادآوری کار عظیم و کم نظیر ملت ایران به رهبری امام خمینی(ره)، در طول تاریخ، خاطرنشان کردند: کشور ایران، نیازمند آموزش و پرورشی در شأن چنین ملتی است.
حضرت آیت الله خامنه ای در تبیین ابعاد حرکت عظیم ملت ایران افزودند: در شرایطی که عوامل زور و قدرت در دنیا، همه توان و امکانات خود را بر ضد ارزش های اسلامی و انسانی بکار گرفته بودند، ملت ایران، غریبانه برای احیای این ارزشها قیام کرد و غریبانه این راه دشوار را پیمود و اکنون به پیروزی ها و پیشرفت های بزرگی دست یافته است.
ایشان حرکت بیداری کنونی در غرب آسیا و شمال آفریقا را امتداد حرکت عظیم ملت ایران خواندند و تأکید کردند: این حرکت بیداری قطعاً تا قلب اروپا پیش خواهد رفت و ملت های اروپا بر ضد سیاستمداران و زمامداران خود که آنها را تسلیم محض سیاست های فرهنگی و اقتصادی آمریکا و صهیونیست ها کرده اند، به پا خواهند خاست.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه این بیداری در اروپا حتمی است، خاطرنشان کردند: بیداری کنونی، عمق حرکت عظیم ملت ایران است و اگر بخواهیم این حرکت با همین شتاب و قدرت ادامه پیدا کند، باید ضمن شکوفا کردن استعدادها و تربیت انسان های مقاوم، ایمان، بصیرت، آگاهی و دانش را تقویت و اتحاد و انسجام را مستحکم تر کنیم.
حضرت آیت الله خامنه ای در پایان تأکید کردند: مطمئن باشید جمهوری اسلامی ایران به برکت همت های بلند، ایمان های قوی و انسان های با اخلاص، قله های سعادت و پیشرفت را یکی پس از دیگری فتح خواهد کرد.
در ابتدای این دیدار آقای حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش در سخنانی با اشاره به برنامه ریزی ها و تلاش های انجام گرفته برای تحول بنیادین در آموزش و پرورش گفت: سیاست های کلی آموزش و پرورش در مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رسیده و فلسفه تعلیم و تربیت نیز در دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی است و همچنین برنامه درسی ملی در حال بررسی و تصویب نهایی در شورای عالی آموزش و پرورش است.
وی افزود: توجه به شکوفایی استعدادها، مبانی تعلیم و تربیت اسلامی، فناوری های جدید، تربیت بدنی، مهارت های زندگی، کتابخانه های مدارس و مجلات کمک آموزشی و ارزشیابی کیفی، از جمله مواردی هستند که در برنامه درسی ملی در نظر گرفته شده اند.

رئیس جمهور به ریاست جمهوری بازگشت


رئیس جمهور با تشکر عمیق از حمایتهای مستمر رهبر معظم انقلاب از دولت، دولت دهم را ، بطور کامل پایبند به «ولایت فقیه » خواند و تبعیت از ولایت فقیه را میثاق همه اعضای دولت و از محورهای اصلی «اعتقادی و کاری »دولت برشمرد.
در جلسه دیروز هیئت دولت که به ریاست احمدی نژاد تشکیل شد مهمترین مسائل داخلی و خارجی بررسی شد. اعضای هیئت دولت در این جلسه بویژه با توجه به سال جهاد اقتصادی، درباره لوایح و طرحهای مختلف بررسی و رایزنی کردند.
رئیس جمهور در این جلسه با تشکر از حمایتهای مستمر رهبر معظم انقلاب از دولت، دولت دهم را، پایبند به «ولایت فقیه » خواند و تبعیت از ولایت فقیه را میثاق همه اعضای دولت برشمرد.
احمدی نژاد با اشاره به تلاشهای دشمنان برای القای ناکارآمدی نظام گفت: مهمترین عامل ناامیدی و یأس دشمن ، اثبات کارآمدی نظام اسلامی است و دولت دهم در این زمینه درهمه عرصه ها، کارهای بزرگی کرده است و با اقتدار به تلاش خود برای اثبات کارآمدی نظام ادامه خواهد داد.
رئیس جمهور با اشاره به تلاشهای دشمنان برای القاء شکاف در نظام اسلامی گفت: دولت همانند ملت در پرتو ایمان و عشق به اسلام و نظام و ولایت، حرکت می کند و دشمنان و منحرفان مطمئن باشند از اینگونه تلاشها به هیچ نتیجه ای نمی رسند.
رئیس جمهور افزود: نظام استکبار و رژیم پلید و نامشروع صهیونیستی بدانند که مقابله کامل نظام اسلامی، با ظالمان و ستمگران جهانی ادامه خواهد یافت و به یاری پروردگار مسلمانان شاهد محو رژیم غاصب صهیونیستی خواهند بود.
در همین حال مرتضی آقا تهرانی نماینده اصولگرای مجلس و عزت الله ضرغامی جزئیات بیشتری از سخنان رئیس جمهور را مطرح کردند که در خبر رسمی ارسال شده از جانب دفتر رئیس جمهور وجود ندارد.
آقا تهرانی دیروز گفت: آقای احمدی نژاد امروز سر کار آمد و صحبت اولی شان در حمایت از ولایت فقیه و حمایت از حضرت آقا و ولایتمدار بودن جامعه بود. استاد اخلاق دولت و نماینده مردم تهران در خانه ملت که در حاشیه جلسه هیئت دولت با خبرنگاران گفت وگو می کرد، در پاسخ به سؤالی درباره علت حضور خود در این نشست گفت: من معلم اخلاق دولت هستم و امروز در جلسه هیئت دولت آمده ام تا درس اخلاق بگویم.
وی افزود: حجت الاسلام میرتاج الدینی صبح یک شنبه در تماسی با مجلس اعلام کردند که آقای احمدی نژاد در جلسه هیئت دولت حضور پیدا می کنند و کلاس اخلاق نیز برقرار است لذا بنده امروز حضور پیدا کردم تا درس های اخلاقی خود را بگویم، ضمن آنکه از حضور آقای احمدی نژاد نیز در این جلسه احساس خوبی دارم. استاد اخلاق دولت در ادامه گفت وگوی خود با خبرنگاران درباره فضای جلسه روز یک شنبه هیئت دولت نیز اظهار داشت: در چند روزی که گذشت، ما دوستان و دشمنان خود را بهتر شناختیم و دیدیم که نسبت به ولایت فقیه در دنیای خارج و داخل چقدر حساسیت است. آقای احمدی نژاد از اول تا حال به لطف خدا از افراد خوبی هستند که در مورد ولایت فقیه در عمل این را نشان داده اند.
آقاتهرانی ادامه داد: در اتفاقاتی که در روزهای گذشته صورت گرفت، دروغ ها و تهمت های زیادی زده شده که بنده از جمله افرادی بوده ام که علاقه داشتم سوء تفاهم پیش نیاید و مردم خوبمان احساس نکنند که چیزی پیش آمده که الحمدلله جناب آقای احمدی نژاد روز یک شنبه سر کار آمدند و صحبت اولی شان در حمایت از ولایت فقیه و حمایت از حضرت آقا و ولایتمدار بودن جامعه بود.
وی یادآور شد: دیشب جلسه ای بود و آقای احمدی نژاد اشاره ای داشتند که به اعتقاد من اگر دنیا بخواهد خودش را از شر استکبار نجات دهد، باید رو به ولایت فقیه بیاورد و این ولایت فقیه است که امروز تجلی ولایت اهل بیت در جامعه است.
این نماینده مجلس که با فارس گفت وگو کرده افزود: رئیس جمهور تأکید کرد که تا آخر جان و عمر نیز از ولایت فقیه دفاع و حراست خواهد کرد، ما افتخار می کنیم به چنین بینشی که اینقدر محکم است که برای ولایت از جان می گذرد، البته باید اینچنین باشد.
آقاتهرانی درباره دیدار خود با احمدی نژاد نیز گفت: من یکبار دیگر پیش رئیس جمهور آمده بودم که حال ایشان خوب نبود و برای عیادت ایشان رفتم و روز شنبه نیز با حدود 10 نفر از نمایندگان مجلس به دیدن ایشان رفتیم که صحبت کنیم و از ایشان بخواهیم سر کار بیایند که به لطف خدا این بزرگوار روی ما را زمین نگذاشتند و از این موضوع خوشحالیم.
رئیس سازمان صداوسیما هم گفت در جلسه دیروز هیئت دولت گزارشی از سوءاستفاده دشمنان از مسائل اخیر را به رئیس جمهور ارائه کرده است.
عزت الله ضرغامی که بعد از ظهر دیروز در حاشیه جلسه هیئت دولت با خبرنگاران گفت وگو می کرد در خصوص مسائل اخیر و وضعیت امروز هیأت دولت گفت: در طول این مدت شبکه های استکباری و دشمنان انقلاب سعی کردند بهره برداری سوء خود را از مسائل داخل کشور انجام دهند که به تعبیر مقام معظم رهبری این مسائل جزئی بوده و اهمیتی ندارد.
وی با بیان اینکه در کشور ما بن بستی وجود ندارد و همه فرآیندهای اجرایی کشور در قانون اساسی پیش بینی شده است، اظهار داشت: با توجه به جایگاه رفیع مقام معظم رهبری بن بستی در مسائل اجرایی نمی بینیم.
ضرغامی ادامه داد: در طول این مدت دشمنان تلاش زیادی کردند، عروسی گرفتند و خوشحال بودند که روزنه ای پیدا کرده و به انقلاب آسیب برسانند که در فرمایشات رهبر معظم انقلاب در طول این 2-3 روز به آن اشاره شد.
وی همچنین خاطرنشان کرد: تلاش ما این بود بخشی از این فضا را خدمت رئیس جمهور انتقال دهیم، هرچند که به اعتقاد بنده ایشان از این مسائل بی اطلاع نبودند.
رئیس سازمان صداوسیما به سخنان رئیس جمهور در جلسه دیروز هیئت دولت اشاره و خاطرنشان کرد: با صحبت روشنی که رئیس جمهور در خصوص صهیونیسم ، استکبار و دشمنان داشت آنها باید کلاً ناامید باشند از اینکه بتوانند در صفوف مستحکم ملت و در رابطه بین ملت و مسئولان با رهبری رخنه ای ایجاد کرده و از آن استفاده کنند.
ضرغامی در پایان تصریح کرد: مسائل کشور به طور طبیعی پیش می رود و همه فرآیندهای اجرایی در قانون اساسی پیش بینی شده است.

آقای تاجزاده! قمپز در نکن!/کیهان

سایت های وابسته به ضدانقلابیون فراری و رسانه های بیگانه اخیراً از نامه ای خبر داده اند که ادعا می کنند مصطفی تاجزاده از زندان خطاب به مدیر مسئول کیهان فرستاده و در آن از شریعتمداری دعوت به مناظره کرده است! این نامه اگرچه در سطح وسیعی از سوی رسانه های حامی فتنه و رادیوها و شبکه های تلویزیونی بیگانه منتشر شده ولی هیچ نسخه ای از آن برای کیهان ارسال نشده است و حال آن که اگر ارسال نامه از سوی تاجزاده صحت داشته و مانند بیانیه های حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب از لندن نوشته نشده باشد، لااقل بایستی نسخه ای از آن برای کیهان فرستاده می شد. ولی صرفنظر از واقعی یا جعلی بودن این نامه باید گفت مدیر مسئول کیهان بارها آمادگی خود را برای مناظره با سران و عوامل اصلی فتنه اعلام کرده است و برای انجام آن هیچ قید و شرط و اما و اگری هم قائل نشده است ولی برای مناظره با آقای تاجزاده فقط یک شرط قائل است و آن، این که، سران فتنه و یا لااقل یکی از آنان اعلام کند که تاجزاده نماینده آنهاست و نتیجه مناظره را، هرچه باشد می پذیرند، این شرط برای آن است که فتنه گران بعد از انجام مناظره «جرزنی» نکنند، چرا که پیش از این وقتی آقای تاجزاده با صراحت در جمع دوستان و همفکران خود در زندان- که فیلم آن نیز منتشر شده است- اعتراف کرد «در انتخابات ریاست جمهوری دهم هیچ تقلبی صورت نگرفته است» و تأکید کرد که «من معاون وزیر کشور بودم و چند انتخابات برگزار کرده ام و می دانم که با توجه به ساختار و مکانیسم انتخابات تقلب غیر ممکن است» و... همین سران فتنه و گروههای ضد انقلاب فراری که نمی توانستند اصل خبر و اعتراف تاجزاده را انکار کنند، اعلام کردند» «تاجزاده» اگرچه عضو مرکزیت حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب بوده است ولی در جایگاهی نیست که بتواند به نمایندگی از جنبش سبز -بخوانید فتنه آمریکایی، اسرائیلی- اظهار نظر کند!
ادعای آقای تاجزاده برای مناظره با مدیر مسئول کیهان در حالی است که درجریان فتنه 88 هیچ یک از آنها حاضر به مناظره با شریعتمداری نشده بودند و در چند مورد نیز که قرار به مناظره در فضای دانشجویی بود، بعد از اعلام حضور مدیر مسئول کیهان، آقایان انصراف خود را اعلام داشته و پیشنهاد کرده بودند که طرف مناظره را خودشان انتخاب خواهند کرد.
و اما، به نظر ما- که دلایل و شواهد فراوانی هم برای اثبات آن داریم- آقای تاجزاده درباره مناظره فقط بلوف زده است و هدف اصلی از این بلوف، رسوایی ناشی از شکست فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 و فشار هواداران فریب خورده به سران و عوامل فتنه است که آنان را ستون پنجم دشمن و عامل فریب خود می دانند. سران فتنه قصد دارند از این طریق برای فریب خوردگان و رهایی از فشار شدید خانواده های آنان، توجیهی دست و پا کنند و از سوی دیگر برای مدیران بیرونی فتنه پالس بفرستند که هنوز زنده هستند و نباید از آنها قطع امید شود. ولی با این فرض که آقای تاجزاده واقعاً حاضر به مناظره است، مدیر مسئول کیهان آمادگی کامل خود را اعلام می دارد و از هم اکنون تأکید می کند که موضوع مناظره «وابستگی سران و عوامل فتنه به مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس» است و کیهان آماده است بدون آن که حتی به یک «سند محرمانه» اشاره کند، با استناد به شواهد و اسناد آشکار ثابت کند که تاجزاده و سایر عوامل اصلی و سران فتنه 88 در ارتباط مستقیم با سرویس های اطلاعاتی موساد، سیا و MI6 بوده اند و هیچ یک از مراحل چندگانه فتنه 88 بیرون از دستورالعمل - از قبل اعلام شده- سرویس های مورد اشاره نبوده است و تأکید می شود مدیر مسئول کیهان در این مناظره فقط به اسنادی تکیه می کند که مورد تأیید سران و عوامل فتنه نیز هست. با این حساب اگر آقای تاجزاده، خود و دوستانش را وطن فروش و عامل مستقیم سرویس های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس و اسرائیل نمی داند باید از موضوع مناظره استقبال کند.
گفتنی است در همه نظام های حقوقی هرگاه «جرم مشهودی» واقع شود مثلاً؛ شخصی در مقابل چشم همگان، مرتکب قتل یا سرقت شده باشد، ارائه دلیل و سند برای رفع اتهام برعهده مجرم مشهود است، یعنی قاتل باید دلیل و سندی ارائه کند که فی المثل قصد قتل طرف مقابل را نداشته است و یا از روی اشتباه!! وارد منزل دیگری شده و باز هم به طور تصادفی و اشتباهاً اموال را به سرقت برده است!! از این زاویه حقوقی، سران و عوامل اصلی فتنه که آشکارا با دشمنان بیرونی و گروههای ضدانقلاب و تروریستی همکاری و ائتلاف داشته اند باید پاسخگوی جنایت خویش باشند و دلیل و سند قابل قبولی ارائه کنند که این همراهی و ائتلاف و جنایاتی که مرتکب شده اند به طور - مثلاً- تصادفی و اتفاقی بوده است!!
و اما در حالت دوم گفته می شود که «البینه علی المدعی» یعنی ارائه دلیل و سند برعهده ادعا کننده است. از این زاویه حقوقی نیز کیهان اسناد فراوان و غیر قابل تردید و ضمناً کاملاً آشکاری در دست دارد که از رابطه مستقیم سران و عوامل اصلی فتنه با سرویس های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل و انگلیس حکایت می کند. خب! ملاحظه می کنید که کیهان از هر طریق و در هر بستر و چارچوبی که آقای تاجزاده بخواهد حاضر به مناظره با ایشان و اثبات قطعی وابستگی آنها به سرویس های اطلاعاتی بیگانه است. ولی برای آن که آقایان مثل همیشه بعد از انجام مناظره جرزنی نکنند و مثلاً ادعا نکنند که تاجزاده به آنها ربطی ندارد، لازم است لااقل یکی از سران فتنه اعلام کند که نتیجه مناظره را هر چه باشد می پذیرد.

انقلاب های عربی روز به روز بر شمار متحدان ایران می افزاید

اسرائیل و عربستان سعودی به مدد انقلاب های منطقه ای و جنبش های مقاومت به محاصره ایران درآمده اند.
پایگاه اینترنتی میدل ایست آن لاین در تحلیلی با عنوان «خاورمیانه در مشت ایران» نوشت: بسیاری از مناطق عربی خاورمیانه اکنون همسو با ایران شده اند از جمله عراق، لبنان به کمک حزب الله و سوریه. به باور تحلیل گران، این مناطق همسو چنان قدرتی برای ایران فراهم می کنند که می تواند با اختیار تمام به فکر گسترش نفوذ خود تا مرزهای اسرائیل باشد. آنها با همکاری عراق، بر شمال خلیج فارس اشراف کامل پیدا کرده اند و هر نوع تهدید را به راحتی عقیم می کنند همچنان که در لبنان به خاطر حضور پررنگ حزب الله، ایران ستیزی ناممکن است.
این پایگاه تحلیلی اضافه کرد: ایران همچنین در جنوب منطقه عربی از جمله یمن سرمایه گذاری کرده و روز به روز بر نفوذش افزوده می شود. اکنون رژیم پرمدعای عربستان در محاصره جنبش ها به سر می برد. بحرین هم با وجود حضور نظامی عربستان و سپر جزیره، متمایل و متأثر از ایران است و تهران توانسته با استفاده از خطای استراتژیک این کشورها در پیاده کردن نیرو در منامه، به نفوذ سیاسی- اجتماعی خود بیفزاید به نحوی که اکثریت این کشور با ایران همراه شده اند. مفهوم این اتفاق آن است که به محض خروج نیروهای خارجی، بحرین نیز سقوط می کند.
میدل ایست آن لاین سپس به مصر اشاره می کند و یادآور شده است: در غرب خاورمیانه نیز تحولات تازه ای در شرف وقوع است. در بحبوحه انقلاب در مصر و وضعیت دوره انتقالی آن، ایران تحرکات سیاسی عمیق و گسترده ای را آغاز کرده تا روابط خود را با قاهره به حالت عادی برساند و هم زمان جریان های اسلام گرا را با خود همراه سازد. این بدان معنا است که در کنار دایره نفوذی ایران در منطقه خلیج فارس پیوندهای تازه و استراتژیکی در حال شکل گیری به نفع ایران است که می تواند بازوی قدرت آن را چند برابر تقویت کند. به ویژه این که مصر مهم ترین مرز را با غزه دارد و قاهره می خواهد تسهیلات بسیاری برای فلسطینی های محاصره شده در این منطقه ایجاد کند.
در ادامه این تحلیل آمده است: اسرائیل نیز بیش از پیش به محاصره ایران درآمده است. اکنون ایران از طریق مصر، غزه، لبنان و سوریه کاملاً توانسته اسرائیل را محاصره کند در حالی که اسرائیل نمی تواند هیچ کاری برای دفع تهدیدهایی که متوجهش شده انجام دهد. منطقه عربی شاهد انقلاب های عربی عمیقی است و به خاطر پیدایش متحدان جدید، روز به روز بر نفوذ ایران افزوده می شود.

چه کسانی باید عزل شوند ؟!/کیهان

عزل آقای مصلحی از وزارت اطلاعات که در پوشش «استعفاء» صورت گرفته بود و مخالفت رهبر معظم انقلاب با عزل ایشان که بازگشت وی به وزارت را در پی داشت با حاشیه های ناگفته ای همراه بود که بایسته نبود ولی این حاشیه های ناشایست با نگاهی دقیق تر و از زاویه ای دیگر، نه فقط نگران کننده نیستند بلکه هشدار دهنده اند و شکرانه نیز دارند. مانند آژیر خطری که از ورود «دزد» خبر می دهد و صدای آن اگرچه گوشخراش است اما هیچ صاحبخانه ای از شنیدن این صدا آزرده خاطر نمی شود و یا از نصب آژیر، ابراز پشیمانی نمی کند. شاید نگارنده را بیش از اندازه خوشبین تلقی کنید! ولی...
1- فرض کنید دوران تبلیغات انتخاباتی است و یکی از نامزدها در سخنرانی ها، مصاحبه ها و پوسترها و برگه های تبلیغاتی خود اعلام می کند که؛ «از نظر من دوران اسلامگرایی گذشته است! به جای مکتب اسلام باید از مکتب ایران به عنوان نسخه و الگوی حکومتی استفاده کنیم! صهیونیست هایی که به بهای قتل عام مردم و آواره کردن آنها در فلسطین اسکان داده شده اند «مردم اسرائیل»! و مستحق دوستی هستند! هرکس با خواست و نظر من موافق نباشد در دولت من جایی ندارد! تنها معیار و ملاک من در به کارگیری افراد، اطاعت بی چون و چرا از دستورات و خواسته های من است! مبالغ کلان و نجومی بیت المال مسلمین را هر طور که بخواهم و در هر کجا که مایل باشم هزینه می کنم و در مقابل هیچ کس هم پاسخگو نیستم! ایجاد تفرقه در میان جریانات ارزشی و متعهد را به عنوان یک هدف استراتژیک دنبال می کنم! هروقت که بخواهم به آمریکا و انگلیس و سایر کشورها سفر می کنم و با هر یک از مقامات سیاسی خارجی و یا ایرانی فراری که مایل باشم به گپ وگفت می نشینم و اگر مثلاً در وزارت اطلاعات کسی بخواهد از علت این سفرها و ماهیت آن ملاقات ها سر در بیاورد بلافاصله او را عزل می کنم و...»
خب! حالا بر فرض نامزدی با این خصوصیات از فیلتر شورای نگهبان عبور کرده باشد! آیا حدس می زنید بیشتر از آقای کروبی - یعنی کمتر از آراء باطله- رأی بیاورد؟ به یقین نه!
2- حالا اگر مردم متعهد و پاکباخته ایران اسلامی به یک نامزد متعهد، مردم دوست، پاک دست و مقاوم در برابر باج خواهی قدرت های استکباری رأی بدهند و این نامزد منتخب و محبوب، بعد از حضور در رأس قوه مجریه، فرد یا افرادی با خصوصیات یاد شده در بند اول این نوشته را نه به عنوان «رئیس دفتر» و یا صاحب دهها پست کلیدی دیگر، بلکه در جایگاهی نظیر «قائم مقام» و «همه کاره دولت» بنشاند و هشدار دلسوزانه و مستدل دیگران را درباره خطر حضور او در کنار خود نپذیرد آیا به رای صادقانه مردم بی اعتنایی نکرده و اعتماد خالصانه آنها را نادیده نگرفته است؟! می دانیم و بر این باور خود اصرار داریم که شائبه و تردیدی درباره احترام و اعتقاد رئیس جمهور محترم به رأی و نظر مردم وجود ندارد ولی متاسفانه با به کارگیری باند منحرف و نفوذی مورد اشاره، این بی توجهی چه بخواهند و چه نخواهند- و صد البته که نمی خواهند- صورت پذیرفته است و البته بدیهی است از آنجا که این انقلاب به قول حضرت امام(ره) «کشتی نوح است و خدایش پشتیبان و کشتی بان است» و مخصوصا، از آن روی که نگاه توده های عظیم مردم به رهبر انقلاب است و جایگاه و وزن هر کس را در میزان نزدیکی به آن رهبر فرزانه و نایب امام زمان(عج) ارزیابی می کنند، به یقین باند منحرف کذایی راه به جایی نخواهد برد و ضربه اصلی را به جایگاه مردمی رئیس جمهور و تلاش درخور تقدیر و خستگی ناپذیر ایشان وارد می کند و دلشوره دلسوزان این است که چرا؟!
3- سال گذشته- شهریورماه 89- در حالی که باند مورد اشاره یکی از پروژه های خود را برای محاصره بیشتر آقای دکتر احمدی نژاد تدارک دیده و در دست اجرا داشت، اطلاعات مربوط به پروژه یاد شده و شماری از جزئیات آن را که از طریق برخی اعضای همان باند به دست آورده بودیم فاش کردیم و انتظار آن بود که رئیس جمهور محترم با مشاهده آن نشانه ها از اجرای پروژه جلوگیری کنند ولی متاسفانه چنین نشد و باند نفوذی، آقای احمدی نژاد را به مصاحبه مفصلی با روزنامه دولتی ایران کشاند- و همانگونه که کیهان پیش بینی کرده و خبر داده بود- تلاش کرد میان ریاست محترم جمهوری و دوستان وفادار و اصولگرای ایشان مرزبندی کند.
همان روز در بخشی از یک یادداشت و با نگاهی دلسوزانه خطاب به رئیس جمهور محترم نوشتیم؛ «کاش برادر عزیزمان جناب آقای دکتر احمدی نژاد نگاهی به اطراف خویش می انداخت و مشخصات و هویت برخی از این اطرافیان را که امروزه در شمار نزدیکترین افراد به ایشان هستند، با کسانی که طی چند سال گذشته در کنار وی بوده اند به مقایسه می نشست. برخی از آنان- تاکید می شود که فقط برخی از آنها نظیر آن آقای اخراجی فلان وزارتخانه و...- چگونه آمده اند؟ و برخی از یاران فداکار، اصولگرا و کارآمد قبلی چرا در کنار ایشان نیستند؟! بی آن که - خدای نخواسته- قصد مقایسه مثل به مثل در میان باشد، و فقط به عنوان یک هشدار منطقی باید گفت که ماموریت عوامل نفوذی دشمن تنها ترور و انفجار نیست، بلکه مهره چینی بی خاصیت های گوش به فرمان و دور کردن کارآمدهای متعهد از کنار مسئولان، یکی از اصلی ترین و شناخته شده ترین ماموریت آنهاست. اینگونه نفوذی ها را چگونه می توان شناخت؟! به یقین نباید در جیب و کیف آنها، کارت شناسایی سازمان های ماموریت دهنده را جستجو کرد! آنان بعد از نفوذ و جایگزینی دست به کار ماموریت خود می شوند، و از جمله با اهمیت ترین و شناخته شده ترین انواع ماموریت آنها علاوه بر خالی کردن اطراف یک مسئول بلندمرتبه از نیروهای وفادار و متعهد که به آن اشاره شد، تنگ کردن دایره دوستان، متهم کردن یاران متعهد و دلسوز به دشمنی، دست زدن به اقدامات ضد ارزشی و نسبت دادن آن به مسئولان و هنجارشکنی های دیگری از این دست نیز هست.»
اکنون باید پرسید که آیا در ماجرای اخیر یعنی عزل آقای مصلحی بار دیگر پای همان باند منحرف در میان نبوده است؟!
رئیس باند مورد اشاره بعد از اطلاع از مخالفت رهبر معظم انقلاب با عزل آقای مصلحی، حاضر نشد این خبر در خبرگزاری ایرنا که مدتی است مانند برخی دیگر از مراکز و نهادها به طور کامل در اختیار عوامل سرسپرده او قرار گرفته است، درج شود و در حالی که یادداشت کتبی رهبر معظم انقلاب حاوی دستور ایشان مبنی بر لغو عزل آقای مصلحی به دست رئیس جمهور محترم رسیده بود و ایشان دستور را ابلاغ کرده بود، رئیس باند بهانه می آورد که باید این دستورالعمل از طریق منابع رسمی بیت معظم له اعلام شود!! و حال آن که، پیش از این اعتراض داشت که چرا دستور حضرت آقا مبنی بر ضرورت عزل وی از معاون اولی رئیس جمهور، رسانه ای شده است!! طرفه آن که ایشان در همان هنگام نیز قبل از رسانه ای شدن دستور آقا، گلایه داشت که چرا این دستور رسانه ای نمی شود؟!
بعد از صدور دستور آقا مبنی بر بازگشت آقای مصلحی به وزارت اطلاعات و ابلاغ این دستور از سوی آقای احمدی نژاد، روزنامه ایران، خبر قبلی خود مربوط به استعفای ایشان را حذف کرده و خبر بعدی یعنی، مخالفت حضرت آقا با عزل وزیر اطلاعات را تیتر کرده بود. اما رئیس باند یاد شده ضمن تماس با عوامل خود در روزنامه دولت به آنها دستور می دهد که همان خبر استعفا را چاپ کنند و روزنامه ایران به فرموده!! ایشان و در حالی که چند هزار نسخه از آن چاپ شده بود، چرخه چاپ را متوقف کرده و دستور ابلاغ شده را اجرا می کند!!
قلم را در این باره به نیام و زبان را به کام می کشیم، زیرا شنیدن همین اندازه نیز برای توده های عظیم مردمی که همواره از امام راحل(ره) و خلف حاضر او به یک اشاره بوده است و از آنان «به سر دویدن»، سخت و آزاردهنده است. و این پرسش برخاسته از ژرفای دل آنان را پیش می کشد که حضور تحمیلی این باند در کنار رئیس جمهور منتخب با کدام توضیح قابل توجیه است و چرا آقای احمدی نژاد به عنوان کسی که مردم با اعتقاد به پیروی بی چون و چرای وی از رهبر و مقتدای خویش به ایشان رأی داده اند، دست این باند منحرف و نفوذی را کوتاه نمی کند؟!
4- خوشبختانه جناب آقای احمدی نژاد، رئیس جمهور محترم، همانگونه که از ایشان انتظار می رفت با دریافت نظر رهبر معظم انقلاب، فرمان واجب الاطاعه حضرتش را به اجرا درآورد و نشان داد که بر عهد دیرین با خدای خویش، مردم و مقتدای خود پابرجا و استوار است اما، گلایه ای برادرانه از ایشان نیز در میان است و آن این که، چرا علی رغم هویت برملا شده باند مورد اشاره باز هم برای چندمین بار فریب حرکت سالوسانه آنها را خورده است؟! و به آنان اجازه سوءاستفاده از جایگاه مورد احترام خویش در میان مردم را داده است؟!
اگرچه گفتنی است خبرگزاری دولت- ایرنا- بعد از آن که با تاخیر چند ساعته خبر مخالفت رهبر معظم انقلاب با عزل مصلحی را روی خروجی خود گذاشت، بعدازظهر دیروز مجدداً این خبر را حذف کرد و مطابق یک گزارش موثق که به کیهان رسیده است، دستور حذف دوباره خبر را مدیرعامل ایرنا که در هند به سر می برد با اشاره رئیس باند یاد شده و از طریق تماس تلفنی به خبرگزاری تحت مدیریت خود صادر کرده است!!... که امید است آقای احمدی نژاد از آن بی خبر باشد.
5- نگارنده سال های متمادی است که برادر عزیزم حجت الاسلام والمسلمین مصلحی را از نزدیک می شناسد و همواره به مراتب بالای ایمان، تقوی، شجاعت و پاکباختگی ایشان غبطه خورده است و می داند که جناب مصلحی تنها به عنوان ادای وظیفه و انجام تکلیف حاضر به پذیرش وزارت شده است. این نگاه در تمامی کسانی که طی سه دهه گذشته با فراز و نشیب های انقلاب همراه بوده و عبور از عقبه های تند و نفس گیر را شاهد بوده اند، مشترک است ضمن آن که کارآمدی و مدیریت ایشان بر کسی پوشیده نیست و موفقیت های چشمگیر و بعضاً حیرت انگیز وزارت اطلاعات در دوران تصدی ایشان نظیر دستگیری عبدالمالک ریگی، نفوذ در شبکه موساد، بازداشت عوامل ترور دانشمندان هسته ای، مقابله سایبریک با ویروس استاکس نت، ریشه کنی شبکه های هرمی و شاید بااهمیت تر از همه، برخورد با جریان فتنه 88 و... شاهدی بلامنازع بر این کارآمدی هوشمندانه است. از این روی اگرچه می دانستم و می دانم که برکناری ایشان از وزارت اطلاعات برای شخص ایشان نوعی سبکبار شدن است ولی این برکناری حیرت انگیز و غیرقابل توجیه بود. مخصوصا آن که چندی قبل رهبر معظم انقلاب بر جلوگیری از ورود افراد منحرف به وزارت، پیشگیری از دخالت در امور وزارت از سوی جریانات بیرونی و حساسیت در مقابل نفوذ دشمن تاکید ورزیده و فرموده بودند وزارت اطلاعات متعلق به هیچ دولتی نبوده و به اصل نظام تعلق دارد و جناب مصلحی به گواهی کارنامه درخشان ایشان، مجری همین رهنمودهای حکیمانه در وزارت اطلاعات بوده اند و دقیقا با نگاه از همین زاویه، عزل ایشان تعجب مضاعف همگان را در پی داشت که خوشبختانه با تدبیر حکیمانه رهبر معظم انقلاب منتفی شد.
6- و بالاخره، ماجرای اخیر با ذوق زدگی فراوان دشمنان بیرونی و برخی از دنباله های داخلی آنان روبرو شد که سال هاست اختلاف و تفرقه در میان خیل عظیم اصولگرایان را به عنوان یک آرزوی دور و دراز در سینه های پرکینه خود حمل می کنند. آنان به خوبی می دانند که اولا؛ باند منحرف مورد اشاره حساب جداگانه ای از حساب رئیس جمهور مکتبی و مردمی دارد و توده های عظیم مردم باز هم مثل همیشه اجازه سوءاستفاده از گلایه های درونی و خانوادگی خویش را به دشمنان بیرونی و دنباله های درونی آنها نمی دهند و ثانیا؛ مردم همانگونه که دشمن، بارها آزموده است، چشم جان و گوش دل به نگاه و نظر رهبری دارند و در ماجرای فتنه 88 همگان شاهد بودند که با همین اعتقاد و با پیروی مومنانه از ولی امر خویش بر توطئه فراگیر و همه جانبه دشمن پیروز شدند.
حسین شریعتمداری