سایت جرس موسوم به جنبش راه سبز، توسط "ارتش سایبری ایران" هک شد.
این سایت که خود را همواره به سران معترضان داخلی
چسبانده و به دروغ خود را رسانه معترضان داخلی اعلام می کرد، ساعتی پیش
توسط "ارتش سایبری ایران" هک شده است.
جرس نیوز بعنوان یک رسانه
جنگ نرم در ایران نقش مهمی در هدایت و دروغ سازی برای برخی فریب خورده
داخلی و ایجاد التهاب و بحران در کشور داشته است.
شایان ذکر است،
این سایت در روز 13 ابان نیز برای مدتی از دسترس خارج و هک شده بود. همچنین
سایت کلمه نیز به همین شکل هک شده است.
در تصویر گذاشته شده توسط
فرزندان ایران زمین در این سایت امده است: "بیشتر از این
مهره افرادی که خود در آمریکا در امن و امان به سر می برند و از شما بعنوان
مهره
استفاده می کنند نباشید."
سرخوردگی شدید و به جان همافتادن فتنهگران پس از شکست بزرگ/ شما را به خون شهدای سبز اینقدر ناامید نباشید!
اعتراف سبزها به شکست اگرچه از همان ساعات اولیه روز آغاز شد، اما با گذشت زمان و بی نتیجه ماندن روحیه و امید دادن ها، ماجرای لشگر شکست خورده ای که می خواست با ایده اسب تروآ میدان آزادی را تسخیر(!) کند، وارد فاز جدیدتری شد.
به گزارش رجا حضور بی سابقه ملت از همان ساعات اولیه یکپارچگی مردم در مقابل فتنه گران را به تصویر کشید. این همه، یأس و ناامیدی گسترده اقلیت سبزپوش را به دنبال داشت. کسانی که نمی توانستند به خواست و رأی اکثریت احترام بگذارند، کوشیدند تا با روحیه دادن به یکدیگر به خود تلقین کنند که پیروز خواهند شد!
ساعاتی بعد اما کشتی روحیه و امید دادن هم به گل نشست و باب متهم کردن و دنبال مقصر گشتن باز شد. عمده ترین انتقادات متوجه طرح اسب تروآ بود. مطابق این طرح سبزها قرار بود به صورت کاملا عادی و بدون نمادهای سبز از همان ساعات اولیه میدان آزادی را به تسخیر(!) خود درآورند تا بدون ممانعت نیروی انتظامی بتوانند جایگاه را در اختیار بگیرند.
قرار بود با آغاز سخنرانی رییس جمهور، با هماهنگی هایی که انجام شده بود، سبزها به یکباره نمادهای سبز خود را بیرون بیاورند و با شعارهای یکپارچه در سخنرانی احمدی نژاد اختلال ایجاد کنند؛ به گونه ای که صدای شعارهایشان از تلویزیون هم پخش شود!
این ایده کودکانه محصول تلاش های شبانه روزی و برنامه ریزی های متفکرانه سیاستمداران برون مرزی بود؛ همان کسانی که میرحسین هیچ گاه حساب جنبش سبز را از آنان جدا نکرد.
با بالاگرفتن یأس و ناامیدی، برخی سازگارا و چهره های خارج نشین را به باد انتقاد و ناسزا گرفتند و برخی نیز میرحسین را عامل این بدبختی ها دانستند.
به نظر می رسد طی روزهای آتی دعوای سبزها وارد فازهای جدی تری شود و طرح این سوال که مسئول وضعیت کنونی اصلاح طلبان چه کسی است، موضوعیت بیشتری پیدا کند.
در این میان البته باز هم رؤیاپردازی ها ادامه پیدا کرد. یکی از کاربران بالاترین در مطلبی با عنوان "طرح مسخره اسب تروا" نوشت:«چقدر نوشتیم و چقدر فریاد زدیم که این طرح مسخره، محکوم به شکست است. چقدر بحث کردیم که با چهره و لباس حزب اللهی رفتن به قصد فتح میدان آزادی ، آب به آسیاب دشمن خواهد ریخت. کو گوش شنوا. دخترک میگریست وقتی سوارشان کردم. میگفت همه از ما بودند اما نتوانستیم تکانی بخوریم. از ساعت 6 صبح آمده بودند. همراهش که پسری بود با ظاهر حزب اللهی، عرقش را با چفیه دور گردن پاک کرد و گفت از کجا میدانی همه از ما بودند. دخترک در بین گریه بیصدایش گفت: آخه شعارهای اونا رو تکرار نمیکردند. و پسر فحش میداد به ...»
یکی دیگر از کاربران با تاکید بر اینکه ما شکست نخورده ایم! نوشت:«مقصر تضعیف روحیه کسانی هستند که توقعات را بالا بردند.» این اگر چه انتقادی روشن بود نسبت به رؤیاپردازی های اصحاب فتنه اما در عین حال اعتراف روشنی نیز بود به در اقلیت قرار داشتن سبزها؛ اقلیتی که رای اکثریت را نمی پذیرند و جمهوریت نظام را با خودخواهی های خود مورد هجمه قرار داده اند.
البته برخی هم بودند که تقصیر را بر گردن عدم اطلاع رسانی و زمین و زمان و کائنات و ... انداختند! شاید اوج رؤیاپردازی ها نوشته ای بود که با عنوان "تلویزیون ایران یه صحنه کوتاه از خیابون آزادی نشون می ده، اونم با فیلتر رنگی!" منتشر شد. در این مطلب آمده بود:«تلویزیون صحنه خیابون انقلاب رو با یه فیلتر رنگی سبز نشون می ده که پارچه های سبز مردم به چشم نیاد!»
در مطلب دیگری هم با عنوان"شما را به خون شهدای سبزمان قسم می دهم انقدر ناامید نباشید..." آمده بود:«دوستان به خدا قسم ایران قیامت بوده(!) گول رسانه های رژیم رو نخورید. اینها جنگ روانیه. من از ایران خبر موثق دارم که ایران غوغا بوده(!) سبزها غوغا کردند(!) صدای این ملت سبز مظلوم رو به دنیا برسونید. انقدر ناامید نباشید.»
با مروری گذرا در سایت بالاترین عناوین دیگری هم البته به چشم می خورد. عناوینی نظیر:«چرا پا پس کشیدین؟ چرا شروع کردین به غر زدن؟ هنوز که نباختیم... هر چی می کشیم از دست این رهبرای خارج نشین می کشیم...حکومت کودتا 8 ماهه که شکست خورده ولی ادعای پیروزی می کنه و بعضی از ما با وجود مقاومت 8 ماهه داریم شکست را زمزمه می کنیم...روحیه خودتونو نبازید، اینا نمی تونند این حضور(!) رو از ما بدزدن... ناامیدی ممنوع...دوستانی که مسافرت رو بر مقاومت ترجیح دادند حالشون چه طوره؟ سواحل زیبای شمال خوش می گذره؟»
"اسب تروا" یا "خر تروا"؟!
نیک آهنگ کوثر، کاریکاتوریست سایتهای زنجیرهای ضد انقلاب با انتشار یک کاریکاتور، طرح موسوم به "اسب تراوا" که از سوی سایت عطاالله مهاجرانی مطرح شده بود را به سخره گرفت.
به گزارش شبکه ایران، سایتها و گروههای ضد انقلاب که در هفتههای گذشته، برنامههای گستردهای را برای ایجاد اختلال در راهپیمایی 22 بهمن تدارک دیده بودند، با مشاهده جمعیت چندین میلیونی راهپیمایان این روز و شکست برنامههایشان، به فحاشی نسبت به یکدیگر روی آوردند.
نیک آهنگ کوثر، کاریکاتوریست سابق روزنامههای اصلاح طلب که چند سالی است به کانادا پناهنده شده و مشغول به فعالیت در سایتهای ضد انقلابی چون "روزآنلاین" است، با انتشار یک کاریکاتور در سایت ضد انقلاب "خودنویس" که سردبیری آن را نیز بر عهده دارد، طرح موسوم به "اسب تراوا" که از سوی سایت عطاالله مهاجرانی مطرح شده بود را به سخره گرفت.
نیک آهنگ در این کاریکاتور که آن را با نام "درازگوش تروا" منتشر کرده است، تصویر یک اسب را کشیده است که در کنار آن یکی از حامیان جریان سبز قرار دارد.
اما به دنبال انتشار این کاریکاتور، واکنشهای مختلفی از سوی بینندگان این سایت نسبت به آن صورت گرفت.
یکی از خوانندگان در کامنتی که گذاشته، نیک آهنگ را به داشتن کینه از مهاجرانی متهم کرده و نوشته است: "هر روز مسخره تر از دیروز میشی."
در یک کامنت دیگر نوشته شده است: "مگه ما با مهاجرانی یا نبوی رو در بایستی داریم که نگیم با این فکراشون عرض خود می برند و زحمت ما می دارند؟ این پروژه مسخره اسب تروا بهترین نمایش برای احمدی نژاد شد".
نیک آهنگ همچنین در پاسخ به یک کامنت مبنی بر اینکه "اگه نمی تونی خودت رو کنترل کنی، یه مدت چیزی نکش. برو یه جایی استراحت کن تا حالت بهتر بشه"، نوشته است: "راست میگی، بهتره برم همونجایی که بعضیها نظریه اسب تروا میدن!".
یکی دیگر از مخاطبین هم با ابراز عصبانیت شدید از پروژه موسوم به "اسب تروا"، مهاجرانی را به حماقت متهم کرد و نوشت: "واقعا که گند زدند حضرات استراتژیست آل عطا و شرکا".
ناظرانان سیاسی معتقدند که علت عصبانیت و فحاشی سایتهای ضد انقلاب به یکدیگر، حضور گسترده و چندین میلیونی مردم در راهپیمایی 22 بهمن و شکست پروژه ایجاد درگیری و اغتشاش در این روز است.
گفتنی است سایت جنبش راه سبز (جرس) که پس از انتخابات ریاست جمهوری، برای تحریک مردم به اغتشاشات خیابانی با مدیریت افرادی چون عطاالله مهاجرانی، محسن کدیور و فاطمه حقیقت جو راه اندازی شد، از حدود یک ماه قبل، طرحی را موسوم به "اسب تروا" برای روز 22 بهمن طراحی کرده بود.
بر طبق این برنامه ریزی، قرار بود تا حامیان میرحسین موسوی با ظاهر معمولی و بدون نمادهای سبز به میدان آزادی بیایند و سپس در هنگام سخنرانی رئیس جمهور، نمادهای خود را نمایش دهند و شعارهای ساختارشکن سر بدهند.
اما حضور جمعیت میلیونی مردم مسلمان تهران در خیابانهای منتهی به میدان آزادی و اطراف این میدان در نخستین ساعات صبح روز 22 بهمن، اندک اغتشاشگران را نسبت به عمق طرح خیالی خود آگاه کرد.میرحسین موسوی که درصدد ورود به میان جمع راهپیمایان بود با مشاهده حجم انبوه جمعیت و ترس از مواجهه آنان، با انداختن پوشش بر روی سر و هیئتی ناشناس از صحنه گریخت.
به گزارش
برپایه این گزارش که فارس جزئیاتی از آن را منتشر کرده است، وی تا ساعت دو و نیم بعد از ظهر امروز خود را در این منزل پنهان کرد. تیم حفاظتی وی پس از مشاهده خلوتی خیابانها و عدم حضور مردم او را تحت مراقبت شدید با پوشش پارچه ای از کوچه خارج کرده و سوار برخودروها به سرعت منطقه را ترک کردند.
سایت شخصی آیة الله هاشمی رفسنجانی ، مصاحبه ای مفصل با او انجام داده که
دو سوال پایانی اش درباره روابط او با مقام معظم رهبری است:رابطه
جنابعالی و مقام معظم رهبری را میتوان فراتر از اقوال و اخبار، جزو
محکمات انقلاب برشمرد و این یک واقعیت انکارناپذیر است. خواهش میکنم
تاریخچهای از آشنایی خود با ایشان برای ما بفرمایید؟
●
اولین بار آیتالله خامنهای را در درس خارج مرحوم محقق داماد دیدم. آقای
محقق، داماد مرحوم آیتالله حائری بودند و محور بحث در حوزه همیشه با آقای
حائری بود. من در آن جمع از همه جوانتر بودم. یک دفعه دیدم که آقای
خامنهای به جلسه درس آمد. البته ایشان از مشهد آمده بود و میخواست درس
آقایان را هم ببیند. خیلی نوجوان به نظر میرسیدند. بعد از درس قدری با هم
صحبت کردیم و دیدیم افق دید ما در مباحث به هم نزدیک است.
بعدها با
هم سفری به کربلا رفتیم. ایشان با برادرها و مادرشان و من با رفقا رفته
بودیم.آنجا در کلاس درسها حاضر میشدیم تا تفاوتشان را با قم ببینیم.
ما
در حجرهای در مدرسه آقای بروجردی بودیم و ایشان در منزل خویشانشان بودند.
علما، فضلا و ایرانیان به دیدن ما میآمدند. محفل خوبی بود. در آن سفر به
هم نزدیک شدیم. با شروع مبارزه هر دوی ما از سابقون در مبارزه بودیم. ایشان
در مشهد بودند و من در قم بودم و بعدها ایشان هم به قم آمدند.
معمولاً
نیروها در مبارزه خیلی صمیمی میشوند. از آن سال تقریباً در تمام مسائل
مشترک بودیم. در مشورتها خیلی به اشتراک نظر میرسیدیم و در بعضی مواضع
اختلاف کمی داشتیم.
من ۵ سال از آقای خامنهای بزرگترم. ایشان از همان
جوانی در خط مستقیمی حرکت کرده بودند. در هر دورهای ایشان یکی از
برجستههای اهل قلم بودند و همه به خوبی ایشان اعتراف داشتند.○
با توجه به این قرابت فکری در مسایل دینی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و
بالاتر از همه وصیت حضرت امام در سفارش به هر دوی شما مبنی بر وحدت همیشگی
برای تداوم انقلاب که در آخرین روزهای حیاتشان داشتند، چرا عدهای سعی
میکنند به هر طریقی اختلاف شما را در جامعه القا کنند؟
●
اولاً این را باید از این افراد پرسید که چرا سعی میکنند چنین اختلافی در
جامعه القا شود. انتظار طبیعی این است که این حرفها در محافل خارج از کشور
مطرح شود و دوستان و دلسوزان در داخل کشور با ارائه ادلّه فراوان، در ردّ
آن بکوشند، اما الان میبینیم برعکس شده است. عدهای در داخل به اختلافاتی
که هیچ وقت نبوده و نیست، دامن میزنند و خارجیها هم که دنبال خوراک
تبلیغاتی میگردند، لقمههای چرب و نرمی پیدا میکنند.
ثانیاً هم من
و هم شخص آیتالله خامنهای در طول بیش از ۵۰ سال آشنایی و همکاری،
مخصوصاً در طول ۳۰ سال پس از پیروزی و به ویژه طی یکی دو سال اخیر بارها و
بارها از استحکام روابط خویش در جلسات خصوصی و حتی در سخنرانیها و
مصاحبههای عمومی سخن گفتهایم.
ثالثاً، هر دوی ما انقلاب اسلامی را
بیشتر از جان خویش دوست میداریم و آن سفارش امام (ره) را در گوش جان خویش
طنینانداز میبینیم.
رابعاً، چرا باید با هم اختلاف داشته باشیم؟
همین الان هر دو هفته یک بار با هم مینشینیم و درباره همه مسائل کشور بحث
میکنیم. جلساتی است که چون ضبط نمیشود، هیچ محدودیتی در بیان مسائل
نداریم.
من فکر میکنم القاکنندگان اختلاف، اگر هم سوءنیتی نداشته
باشند، دچار اشتباه شدهاند، یا شاید ادبیات صریح و غیرمتملّقانه مرا
نمیپسندند.
درباره نامهای که در آستانه انتخابات خدمت ایشان
فرستادم، خود آیتالله خامنهای به من گفتند: درباره محتوای سراسر نامه
ملاحظهای ندارم و فقط زمان انتشار آن را اگر بعد از انتخابات بود مناسب می
دانستم. ولی میبینید که دوستان و دشمنان چه تحلیل هایی نوشتهاند.
قبلاً
هم گفتم که هربار در حمایت از آیتالله خامنهای جملهای گفتم، یک جریان
که حالا دیگر ناشیانه هم عمل میکند، دست به کار میشود. نمونه بارز آن
همین اقداماتی است که پس از حمایت اخیرم از آیتالله خامنهای میشود.
به
هر حال ما به بیاثر بودن این تلاشها برای القای اختلاف هم ایمان داریم و
هم عادت کردهایم و امیدوارم دوستان هم از عادت بد خویش دست بردارند که این
کارها جز القای دودستگی، یأس مردم و امیدواری دشمنان هیچ ثمرهای برای
ملّیت و اسلامیت ایران عزیز و جمهوری اسلامی ندارد.
عده ای از شرکت کنندگان در راهپیمایی یوم الله 22 بهمن هنگام شنیدن اذان ظهر اقدام به برپایی نمازجماعت در خیابان فردوسی کردند.
به گزارش
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمع راهپیمایان 22 بهمن حضور یافت.
شماری از راهپیمایان در حالی که رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در خیابان
انقلاب به جمع مردم میپیوست شعار میدادند؛ هاشمی هاشمی بصیرت بصیرت!