شهر سرد و گرم زیادی را از فتنه فتنهگران پشت سر گذاشت و آخرین موعد
فتنهگران هم در آستانه بهار ما خزان شد و سیاهیاش را تاریخ در یاد سپرد.
ولی این بهار را به بها به ما دادند نه به بهانه.
بهایی
که شما پرداختید. یکی در لباس ناجا و دیگری در لباس بسیج. کم نبودند
بچههای ناجا که با چفیه پا به خیابان گذاشتند و کم به آسمان نرفت
آیةالکرسیهایی که پشت سر بچههای بسیج خوانده شد و چه مادرها که بر سر
سجاده، فرزندانشان را که مدافع راه ولایت بودند دعا کردند.
و شهر در آبی اخلاصتان دست و رویش را شست و مقاومت شما را در خاطرش سپرد.
سپر
بلا شده بودید. کسی حتما نمی دانست این گازهای اشکآور چقدر رنجتان میداد
اما بچههای کوچک را در آغوش گرفتید و از معرکه به در بردید، در مقابل خشم
کثیف اوباش ایستادید و زخم خوردید و حتی از چند آدم عادی هم حرف نامربوط
شنیدید اما "جبل راسخ" ماندید و "اشداء علی الکفار، رحماء بینهم" شدید.
بوی
دود گرفتید. دست و صورتهایتان سیاه و لباسهایتان خونی شد. و شاید سرما
هم گاهی رمق را از دستهایتان برد... اما کسیکه از میدان به در رفت،
فتنهگران و اوباش بودند که دست آخر فتنهسوز شدند و مهر تأیید آمریکا کنار
دستبندهای سبزشان خورد.
حالا و در صبح پیروزی شما همان بسیجیهای
سادهای بودید که سالها عکسهای جبههشان را دیده بودیم... ساده و بی
آلایش ولی مرد نبرد و شهادت. بی ادعا ولی شیرهای شرزهای که دشمن حتی با
تفنگ و نارنجک و سرنیزه هم جرأت حمله به آنها را نداشت.
چه باک برادر...!بگذار تمام رسانههای دنیا هم بدتان را بگویند و عکس سبزها و سطل آشغالهایشان را به عنوان نماد پیروزی منتشر کنند.
چشم
حقیقت بین ولی غیر از اخلاص و مهربانی شما به مردم و ولایت را نمیبیند.
که در سرما و گرما دست از خانواده و درس و زندگی و کار شستید و به خیابان
آمدید تا اوباش مجبور شوند به سوراخها بخزند.
شما مصداق جنود خدا شدید
که ولی زمانه را تنها نگذاشتید. و دریای لشکری شدید که حتی فرشتگان هم به
یاریتان آمدند و دست خدا پشت و پناهتان شد.
مبادا برادر که دلت از
طعنهها و بیمهریها شکسته باشد. این مظلومیتها اگر نبود که دیگر بسیجی
نبودیم. بسیجی را با مظلومیتش عشق است. با کنایه شنیدنهایش و با سکوتش. و
بسیجیها را عشق است که حواریون عشقند و خیابان انقلاب و شلمچه برایشان
یکیست اگر تکلیف باشد.
این شهر بلاجویان عاشقش را فراموش نمیکند. خدا قوت... لبخند بزن دلاور.
عبدالرحیم سعیدیراد شاعر متعهد کشورمان به مناسبت فرارسیدن میلاد با سعادت پیامبر اکرم(ص)، در قالب سه رباعی تازه این میلاد پربرکت را این گونه مورد اشاره قرار داده است:
بین شب و روز جنگ شد بر سر عشق
خورشید طلوع کرد بر منبر عشق
دریاچه ساوه از تعجب خشکید
هنگام تولد تو پیغمبر عشق!
***
در وصف بهار هر چه گفتند تویی
آن صبح سپید بیهمانند تویی
هر چند که بیسایهترینی اما
پیداست که سایه خداوند تویی!
***
خورشید نمیرسد به بال و به پرت
یک عالم صف کشیده در پشت سرت
دنیا همه انگشت به دندان ماندهست
بر معجزه بلند شقالقمرت!
امسال هم مانند سال پیش، 22
بهمن حال و هوای دیگری دارد. پارسال فتنه گران خط و نشان کشیده بودند که می
آئیم و چنین و چنان می کنیم. یک شیرین عقلی هم از آن طرف آب استراتژی
«درازگوش تروا» را مطرح کرد.
و شد آنچه که دیدید و دیدند. تا چشم کار می
کرد امواج پرشور و حرارت مردمی بود که در سرمای بهمن ماه آمده بودند تا یک
بار دیگر از دریچه تنگ رسانه های بزرگ غربی، صدا و تصویرشان را به گوش و
چشم دنیا برسانند و بگویند؛ «ما تا آخر ایستاده ایم.»
22 بهمن سال گذشته تجلی بیزاری و فردا روز بیداری است.
پارسال مردم از خائنان و فتنه گران اعلام بیزاری کردند و امسال بیداری دنیای اسلام را جشن خواهند گرفت.
فردا
غریو «الله اکبر» در میدان آزادی تهران طنین انداز می شود تا برادران و
خواهرانمان در میدان «التحریر» قاهره بدانند تنها نیستند و «الله اکبر» چون
رشته ای محکم و الهی، سینه های سوزان و مشت های خروشان را از دامنه البرز
تا کرانه نیل به هم پیوند خواهد داد.
32 سال پیش فرعون ایران در خروش
امواج سهمگین خشم مردم به هلاکت رسید و امروز فرعون مصر در آستانه فرو رفتن
در همان گرداب است و دیر نخواهد بود روزی که این سیل تاج و تخت دیگر
حاکمان زر و زور و تزویر را با خود به اعماق تاریک تاریخ ببرد.
و کیست
که نداند همه این برکات از دم مسیحایی مردی است که معجزه کلامش، سحر غول
های رسانه ای غرب و شرق را در هم شکست و اهل صبر و ایمان را از بیابان
وحشت به وادی ایمن رهنمون کرد.
اگر امروز ملت ها در کشورهای عربی به جوش
و خروش آمده اند، نتیجه ایستادگی و استقامت شمایانی است که هرگز در طوفان
حوادث، مصائب و ابتلائات خم به ابرو نیاورده و چون سرو، استوار ایستادید و
چه فراز و نشیب ها که از سر نگذراندید. نه روزهای طولانی دفاع مقدس شما را
خسته کرد، نه تحریم های اقتصادی کمرتان را خم نمود و نه در غبار غلیظ فتنه،
چراغ هدایت ولایت را گم کردید.
مرحبا بر شما خوبان، پاکان و دلیران از کهان و مهانتان که برای رسیدن به این صبح روشن پیروزی و آزادی «خون دلها خورده اید».
وعده
ما فردا در تمام شهرها و روستاهای ایران زمین. ما حنجره مان را با غریو
«الله اکبر» و طنین «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» بیمه می کنیم.
زنهار که ارتعاش این شعارها را ساده انگاری. انعکاس همین فریادها پایه های
کاخ فرعون ها را به لرزه انداخته است. گام هایتان استوار، غریوتان پرطنین و
حضورتان ماندگار.
راهپیمایی 22 بهمن از طاق نصرت های قرآن آغاز
خواهد شد
قائم
مقام شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، گفت: مردم مسلمان ایران در سراسر
کشور، حرکت تاریخی خود را از زیر 57 طاق نصرت قرآنی که در مسیرهای
راهپیمایی22 بهمن نصب شده، آغاز خواهند کرد.
به گزارش ایرنا، «اصغر آب
خضر» روز گذشته در تشریح برنامه های راهپیمایی یوم الله 22 بهمن به
خبرنگاران افزود: طاق نصرت های قرآنی یکی از ویژگی های راهپیمایی امسال است
که برای نشان دادن پیوند ملت با ولایت و انقلاب در سایه قرآن کریم صورت می
گیرد.
وی، تجلیل از شهدای علم و فناوری، شهیدان «علی محمدی» و
«شهریاری» در مراسم راهپیمایی امسال را از دیگر ویژگی های مراسم 22 بهمن
دانست و گفت: مردم با در دست گرفتن تصاویر شهدای علم و دانش، ایستادگی مردم
ایران برای دستیابی به فناوری های نوین را به همه دنیا اثبات کرده و در
پیش چشم آنان به نمایش در خواهند آورد.
آب خضر توضیح داد: راهپیمایی
مردمی 22 بهمن در حالی در بیش از 850 شهر و شهرستان و بیش از چهار هزار
روستا برگزار می شود که مردم پس از سال ها مجاهدت خستگی ناپذیر، مشاهده می
کنند که انعکاس صدای انقلاب آنها، در مناطق دیگری از دنیای اسلام به وضوح
شنیده می شود و امروز خاورمیانه و دنیای اسلام به یمن حرکت مداوم و
ایستادگی ملت ایران بیدار شده است.
قائم مقام شورای هماهنگی تبلیغات
اسلامی، تقارن 22 بهمن امسال با برگزاری نمازجمعه را از دیگر ویژگی های جشن
پیروزی انقلاب اسلامی عنوان کرد و گفت: راهپیمایی های یوم الله 22 بهمن در
اغلب شهرها به مصلی های نمازجمعه ختم می شود و در تهران نیز پس از سخنرانی
رئیس جمهور در میدان آزادی، یعنی نیم ساعت قبل از اذان ظهر، مراسم به
پایان رسیده و حجت الاسلام والمسلمین «کاظم صدیقی» خطبه های نمازجمعه تهران
را آغاز خواهد کرد.
قائم مقام شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی گفت: با
توجه به نقش محوری مساجد در پیروزی انقلاب اسلامی، راهپیمایی تهران از ساعت
9 صبح از 10 مسجد محوری به سمت میدان آزادی برگزار خواهد شد.
وی از
حضور 200 خبرنگار و میهمان خارجی از کشورهای مختلف برای پوشش خبری مراسم 22
بهمن خبر داد و گفت: در میان این خبرنگاران گروهی از کاروان کشتی مرمره
(آزادی) که به دلیل شکست حصر غزه مورد حمله رژیم سفاک صهیونیستی قرار
گرفتند، وجود دارد.
آب خضر، درباره برنامه های راهپیمایی روز جمعه گفت:
سقوط آزاد چتربازان نیروهای مسلح، انجام عملیات نمایش هوایی، اجرای سرود 22
هزار نفری دانش آموزان، گلباران مسیرهای راهپیمایی توسط بالگردها، حمل
طولانی ترین پرچم جمهوری اسلامی از میدان امام حسین(ع) تا میدان آزادی و
قرائت قطعنامه سراسری از برنامه های یوم الله 22 بهمن است.
شرکت کنندگان در راهپیمایی 22 بهمن بیمه هستند
ستاد مرکزی دهه فجر انقلاب اسلامی اعلام کرد: شرکت کنندگان در راهپیمایی یوم الله 22 بهمن، بیمه هستند.
به
گزارش ایرنا افراد شرکت کننده در راهپیمایی 22 بهمن که از مسیرهای 10 گانه
برای پیوستن به خیل عظیم جمعیت عبور می کنند از سوی بیمه مرکزی ایران،
بیمه هستند.
راهپیمایی یوم الله 22 بهمن، روز جمعه از ساعت 9 صبح در مسیرهای تعیین شده در تهران و کل کشور، برگزار می شود.
دعوت نهادها، گروهها و سازمانهای مختلف از مردم برای حضور یکپارچه و پرشکوه در راهپیمایی 22 بهمن
نهادها،
احزاب، گروهها و سازمانهای مختلف با صدور بیانیه های جداگانه از مردم
انقلابی کشورمان خواستند با حضور گسترده و پرشور خود در راهپیمایی 22 بهمن
89 ضمن تجدید بیعت با آرمانهای بلند امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری،
حمایت خود را از ملتهای ستم دیده تونس و مصر اعلام نموده و بار دیگر توطئه
های دشمنان را برای تفرقه افکنی میان مسلمانان خنثی کنند.
اسامی برخی از
این نهادها و گروهها به شرح زیر است: جامعه روحانیت مبارز، سپاه پاسداران
انقلاب اسلامی، اتحادیه انجمهای اسلامی دانش آموزان، مجمع جهانی تقریب
مذاهب اسلامی، جامعه زینب، سازمان اوقاف و امور خیریه، شورای هماهنگی
نیروهای انقلاب اسلامی، ستاد اجرائی فرمان حضرت امام، تشکلهای جانبازان و
ایثارگران، جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی، جهاد دانشگاهی، جامعه اسلامی
دانشگاهیان ایران، ستاد کل نیروهای مسلح، سازمان بسیج دانش آموزی و
فرهنگیان، جمعیت جوانان انقلاب اسلامی، حزب موتلفه اسلامی، بنیادشهید و
امور ایثارگران، انجمن اسلامی پزشکان ایران، شورای عالی استانها، بسیج صدا و
سیما و ستاد مبارزه با موادمخدر.
هزار و چند صد سال و اندی از رحلت پیامبرعظیم الشأن اسلام در نیمروز دوشنبه ای-28صفر 11هجری- می گذرد و در پهنه تمامی این سال ها و سده ها متکاثران و زراندوزان و چپاولگران با لطایف الحیل و به انحاء مختلف نقشه ها کشیدند، فتنه ها تدارک دیدند، ترفندها و دسیسه هایی پی در پی به صحنه آوردند تا در برابر خورشید پرفروغ «اسلام» کسوفی برمدار کارشکنی ها و دشمنی ها دراندازند، اما به شهادت تاریخ طی همه این اعصار و دوره ها شعاع نورانی و تابنده اسلام عالمگیر شده است.
اسلام نه در شبه جزیره عربستان یا جهان عرب و یا ایران بلکه در اقصی نقاط دنیا تا اروپا و آمریکا و آفریقا مرزها را یکی پس از دیگری درنوردیده است.
آنچنانکه «نیویورک تایمز» طی گزارشی پیرامون گسترش و نفوذ روزافزون دین اسلام در بین لایه های مختلف جامعه آمریکا و اقشار مختلف مردمانی که حاکمانشان ادعا دارند بهترین و ایده آل ترین شرایط زندگی و معیشت را تامین نموده اند می نویسد: «سالیانه بیش از 200 هزارنفر از آمریکایی ها به دین اسلام می گروند.»
این وضعیت به اعتراف مقامات و سیاستمداران اروپایی در آنجا هم حاکم است و نگرانی از حاکمیت «ایدئولوژی اسلامی» پیوست دغدغه ها و مشغولیت های حاکمان اروپایی است. به عنوان نمونه و از آنجا که مشت نمونه خروار است می توان به اظهارات «گیرت ویلدرز» نماینده-وقت- پارلمان هلند و از فعالان سیاسی مشهور این کشور اشاره کرد که عجز آلود با ابراز نگرانی از گسترش روزافزون اسلام در غرب تصریح میدارد؛ «اگر جلوی سونامی اسلامی را در هلند نگیریم مسلمانان به اکثریت تبدیل خواهند شد.»
بسیار خوب، همین یکی، دو نمونه- که اندکی از بسیارها است- به وضوح و آشکارا نشان می دهد اولا؛ جریان سلطه و نظام استکباری در برابر امواج «اسلام» در میان افکارعمومی و ملت ها و همه آزادیخواهان و عدالت طلبان به ستوه آمده است و قافیه را بدجوری باخته است ثانیاً؛ چاره کار را در آن ببینند که در نبرد و کارزار تمام عیار با اسلام و مسلمانان به هر طریق و شیوه ای متمسک شوند تا جلوی حرکت دومینووار «ایدئولوژی اسلامی» را بگیرند.
اما همچنانکه دشمنان اسلام در زمان پیامبراعظم(ص) دچار خطای تحلیل شدند و نمی پنداشتند که نبی مکرم اسلام با دستان خالی و بدون برخورداری از امکانات مادی و مالی و تبلیغاتی تمدن بزرگ اسلامی را در مدینه الرسول(ص) بنیان گذارد؛ در روزگار معاصر نیز دشمنان حاکمیت اسلام در صحنه اجتماع و سیاست گمان نمی کردند مردی از تبار اسلام نبوی، ترجمانی ناب از اسلام اصیل را در «انقلاب اسلامی» متبلور نماید. آن هم در شرایطی که مناسبات و فضای حاکم بر محیط بین الملل به قطب غرب و مکتب لیبرالیسم یا به قطب شرق و نظام های سوسیالیستی و کمونیستی میل کرده بودند. امروز پس از 23 سال درک این گفته در گرو بازبینی صحنه است. دنیا دو جنگ اول و دوم جهانی را پشت سر گذاشته و ایالات متحده به سرکردگی غرب و اتحاد جماهیر شوروی به نمایندگی شرق، در جنگ سرد- جنگ جهانی سوم- زورآزمایی می نمایند و هرکدام برای اردوگاه خود یار و قشون شکار می کند که انقلاب اسلامی شعار و دکترین «نه شرقی، نه غربی»، را در عرصه مناسبات بین المللی وارد می کند و «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» را فریاد می کشد.
بنابراین مقارن با فضایی که «اسلام» پس از قرن ها کارشکنی ها و عداوت ها و کینه توزی ها یکبار دیگر در قالب «انقلاب اسلامی» به صحنه اجتماع و سیاست بازمی گردد طبیعی است که دشمنان و قدرت های زیاده طلب و چپاولگری که «ایدئولوژی اسلامی» را سد محکمی برای جاه طلبی ها و افزون خواهی های خود می دانند با دست یازیدن به حربه ها و ترفندهای نوینی تقلا نمایند تا عنصر «اسلامیت» را در اذهان و باورها ترور کنند. تاکتیک حربه جدید تکوینی و پله کانی است. بدین صورت که؛ 1- اسلام تنها به آموزه های عبادی و فردی منتهی شود و از مسائل سیاسی و اجتماعی دور بماند. 2- هرچند آموزه های اجتماعی و سیاسی اسلام باید عینیت نیابد و جامه عمل برتن نکند همان آموزه های فردی و عقیدتی نیز باید رنگ و بوی خرافه و شایعه بگیرد و با پاره ای اوهام و استنباط های مغلوط غیرعقلانی از آن ترویج شود. 3- معرفی این آیین ساختگی و غیرعقلانی به نام اسلام، اتهاماتی نظیر خشونت، تروریسم، نقض حقوق بشر را در پی داشته باشد و شرایط را برای پروژه «اسلام هراسی» مهیا و آماده کند و 4- اینکه «اسلام هراسی» به «اسلام ستیزی» تبدیل شود و به حاشیه رفتن و انزوای اسلام را در پی داشته باشد.
از همین رهگذر است که «ویلیام کوهن» وزیر جنگ پیشین ایالات متحده از «جنگ چهارم جهانی» میان آمریکا و اذنابش با «اسلام» سخن می گوید.
نکته ای که نباید مغفول بماند این است که هنگامی تاکتیک های دشمنان اسلام به ثمر می نشیند و آنها موفق می شوند از «اسلام ستیزی» طرفی بربندند که سیمایی تحریف شده و هویتی تخریب گشته از اسلام اصیل و ناب به افکار عمومی پمپاژ کنند تا در ادامه آنچه را که به زعم خودشان طرح ریزی نموده اند، عملیاتی و اجرایی نمایند. بدیهی است به جنگ آمدن با اسلام ناب و اسلامی که- به تعبیر رهبر معظم انقلاب-؛ «پاسدار حرمت و حقوق انسان ها است، تضمین کننده اخلاق و فضیلت است، منادی آرامش و امنیت است» سخت می نماید و پیشاپیش شکست سهمگینی را برای حریف در پی خواهد داشت.
از همین روی؛ اگر امروز قدرت های غربی، جمهوری اسلامی را به عنوان طلیعه دار و پرچمدار نهضت بیداری اسلامی به نقض حقوق بشر، تلاش برای تسلیحات اتمی و کمک به تروریست ها متهم می کنند و همواره ناکام مانده اند معطوف به این علت است که نتوانسته اند حقیقت جمهوری اسلامی را دستخوش تحریف و تخریب کنند.
این سؤال کلیدی و بنیادی در طول تاریخ از صدر اسلام و پس از آن هنگامی که انقلاب اسلامی به منصه ظهور پیوست ذهن دشمنان و معاندان را مشغول کرده است که چرا هرچه در ترور و حذف «اسلام» کوشیده اند نه تنها میسر نشده است بلکه دنیای کنونی گواهی می دهد که نتیجه معکوس داده و گرایش وسیع و پرشتاب به شریعت اسلام اوج گرفته است.
این ر وزها با انتفاضه مردمی تونس که برخاسته از انقلاب اسلامی است و گریختن دیکتاتور آمریکایی آن کشور را در پی داشته است، این سونامی به مصر، یمن، اردن و عربستان نیز رسیده است و آشکارا بر این نکته دلالت دارد که آحاد مردم منطقه و مسلمانان به «حاکمیت قانون اسلام» باور و اعتقاد راسخ دارند.
جالب است که فرانسیس فوکویاما استراتژیست برجسته آمریکایی که زمانی نظریه «پایان تاریخ» را ارایه کرده بود و البته با شروع دومینوی ویرانگر اقتصادی در اروپا و آمریکا در مصاحبه با نیوزویک نظریه اش را پس گرفت؛ اواسط سال پیش در مطلبی که وال استریت ژورنال منتشر کرد با اشاره به نظریه «نوا فلدمن» استاد حقوق و تاریخ به این حقیقت اعتراف می کند که؛ «امروزه گرایش وسیع به احکام شریعت در بسیاری از کشورهای خاورمیانه بیانگر تمایل مردم به نوعی قانونمداری در مقابل استبداد مطلقه ای است که در قالب پادشاهی و یا ریاست جمهوری های مادام العمر در کشورهای عربی حاکم است»
بنابراین امروز علی رغم تمامی تلاش ها برای تحریف چهره واقعی اسلام و بهره گیری از پروپاگاندای رسانه ای اردوگاه الحاد و کفر در ضربه زدن به جمهوری اسلامی، افکار عمومی و ملت ها و انسان های آزادیخواه از عمق جان پی برده اند که: «اسلام دین زندگی است اما زندگی تهی از شرف و آزادگی و عزت را مرگ می شمارد، دین عقلانیت است اما با نفسانیتی که خود را عقلانیت می نمایاند و دستمایه همان کسانی است که پیامبران خدا را مجنون می خواندند، مبارزه می کند. دین اتحاد و برادری و صلح جهانی است اما اتحاد ظالم با مظلوم و فشردن دست جلاد بر سر جنازه شهیدان عدالت را خیانت می داند. دین واقع بینی و حسابگری است اما توجیه ستم های جهانی به نام واقع بینی را گناه می داند. دین احکام جاودانه است اما جمود و قشری گری را نمی پذیرد. دین اجتهاد و نواندیشی است اما بدعتگذاری و التقاط را رد می کند. دین گذشت و اغماض است اما ظلم پذیری و ذلت را مجاز نمی داند. دین تمدن و علم و آبادانی است اما علمی را که وسیله بردگی و کشتار ملت ها و تمدنی را که دستاویز تحقیر انسان ها باشد جهل و وحشیگری می داند. دین جهاد است اما جنگ بی منطق و قدرت طلبانه را جهاد نمی نامد. دین عزت و قدرت و حاکمیت است اما این را دستمایه توجیه وسایل ناشرافتمندانه نمی سازد.» (پیام رهبر بصیر انقلاب به کنگره حج-1/2/18)
اینچنین است که این اسلام قدرت نرم و خارق العاده ای دارد که دشمنان در مهار آن دچار استیصال و سردرگمی شده اند و آنچه این استیصال را مضاعف کرده است بروز و ظهور جمهوری اسلامی در روزگار کنونی و نقش غیرقابل انکار آن در معادلات و تصمیم گیری های منطقه ای و فرامنطقه ای است. اینجاست که در قضایا و تحولات اخیر نگرانی غرب از تبدیل انقلاب تونس و مصر به انقلاب اسلامی دیگری موج می زند.
حسام الدین برومند
صدای آمریکا از قول وزیر اطلاعات و جهانگردی دولت بختیار گفت: با مرگ داریوش همایون، یک مهره اساسی در جبهه راست از بین رفته است.
در پی ضربه مغزی منجر به مرگ داریوش همایون (از سران سلطنت طلبان) در سوئیس، سیروس آموزگار به صدای آمریکا گفت: ما در جبهه راست، دیگر آدمی در حد او نداریم و من متأسفم این حرف را می زنم ولی الان با مرگ همایون، یک مهره اساسی در جبهه راست ما از بین رفته که لااقل برای مدتی غیرقابل جانشین است.
وی همچنین روزنامه صهیونیستی آیندگان را که با کمک مالی صهیونیست ها و توسط همایون راه اندازی شد، مورد ستایش قرار داد و گفت: همایون در این روزنامه صاحب مکتب بود(!) وزیر کابینه بختیار درباره فراز و نشیب های زندگی همایون گفت که وی در جوانی شبانه به اردوگاه آمریکایی ها وارد شده و در اثر انفجار مین هر دو پنجه پای خود را از دست داده بود. آموزگار اما توضیح نداد که همایون چگونه از شبکه مزدوران مطبوعاتی موسوم به «بدامن» و چماقداران کودتای 28 مرداد سردرآورد و داماد سرلشکر زاهدی عامل نظامی کودتا شد. آموزگار به دروغ ادعا کرده که همایون پس از ماجرای 28 مرداد بیکار شده بود! وزیر اطلاعات و جهانگردی آخرین دولت در رژیم پهلوی درباره ارتقای همایون به قائم مقامی حزب شاه ساخته رستاخیز هم این گونه توجیه کرد: «علت اساسی تمایل او به قائم مقامی حزب رستاخیز این بود که در مجلسی که اعلی حضرت، تک حزبی را در ایران پیشنهاد کرده بود، داریوش همایون چندین اظهار نظر پخته ارائه داده بود و به توصیه اعلی حضرت، ایشان به عضویت «کمیته ایدئولوژی» حزب رستاخیز درآمد. داریوش همایون و کسانی نظیر خود من، باورمان شد که با حزب رستاخیز شاید بشود، یک نوع «دموکراسی» را درایران، مد و مرسوم کرد(!!). و ظهور دو حزب که علیه یکدیگر بزنند، شاید برای مملکت جوانی مثل ایران، زود باشد(!) البته من خیلی زود، و پس از دو ماه، از حزب بیرون آمدم. ولی داریوش همایون در مقام قائم مقام، به کارش ادامه داد و البته طبق معمول که عادت داشت در کنارش باشم؛ از من خواست به عنوان معاون مالی و اداری حزب در کنارش باشم، ولی من قبول نکردم.»
سیروس آموزگار درباره علت دستگیر شدن داریوش همایون در ماه های آخر حکومت پهلوی و به دستور شاه اظهار داشت: آنچه می توانم بگویم همایون از لحاظ دستگیر شدنش هیچ کینه ای نداشت. خودش به من گفت از همان زمان برای شاه پیغام فرستاده بود که من می فهمم دلیل این ماجراها را.
این سلطنت طلب فراری همچنین به صدای آمریکا گفت: همایون در جشن تولد هشتاد سالگی اش، میز بزرگی را اختصاص به دوستان «چپ» داده بود از خانبابا تهرانی تا بابک امیر خسروی و روابطش با اینها بسیار خوب بود.
خاطرنشان می شود همایون مانند بسیاری دیگر از سلطنت طلبان بعدی، در جوانی سوسیالیست بود و در آخر پیری مدعی طرفداری مشروطه و دموکراسی شده بود.
مسعود بهنود سردبیر همایون در روزنامه آیندگان نیز در مصاحبه با رادیو فرانسه به ستایش از وی پرداخته و برخلاف خیانت ها و فساد شدید همایون مدعی شد: او نگاه سالم به دنیا داشت، به مادیات اعتنا نداشت و به سرنوشت کشور علاقمند بود(!)
انقلاب تونس فریاد مستضعفان علیه استبداد بود، مانند فریادی که در سال 1979 (1357 شمسی) در ایران شنیده شد.
این
تحلیل دکتر سعید الشهابی از رخدادهای اخیر کشور تونس است. وی در روزنامه
القدس العربی در این باره نوشت، انقلاب تونس به سبب شتاب و فراگیری و
موفقیت در براندازی رئیس جمهور این کشور بسیاری را شگفت زده کرد.
وی با
مقایسه حکومت های حبیب بورقیبه و زین العابدین بن علی افزود؛ صاحبنظران و
تحلیلگران و سیاستمداران غربی دیدگاه های خود را صرفا به حوادث روزمره
محدود می کنند و به نقش غرب در تداوم نظام های دیکتاتوری و سرکوب ملت های
عربی و اسلامی اشاره نمی کنند.
غربی ها یا با مواضع سیاسی خود یا تجربه
های امنیتی یا نادیده گرفتن فریادها و نشنیدن صداهای استغاثه و کمک افرادی
که در زندان ها شکنجه می شوند از این حکام ستمکار حمایت می کنند.
نویسنده
می افزاید وقتی بن علی نظام بورقیبه را سرنگون کرد غربی ها برای او کف
زدند و او را مانعی در برابر رسیدن اسلامگرایان به حکومت دانستند و از
افراط گرایی وی در لائیسیته و سکولاریسم حمایت کردند و به ادامه مداخله ها
در زندگی شخصی مردم و سلطه و سیطره بر مساجد و ممنوعیت احزاب دینی اعتراض
نکردند.
الشهابی غربی ها را به نفاق و دورویی متهم کرد و افزود بن علی
حماقت های بسیاری مرتکب شد و ریختن خون تظاهر کنندگان روند سقوط نظام او را
سرعت بخشید.
وی می افزاید آنچه در تونس می گذرد صرفا مختص به یک کشور
عربی مبتلا به استبداد نیست بلکه مساله مربوط به ملت های عربی است که وقتی
ملت تونس دیوار سکوت و زنجیرهای استبداد را در هم شکستند و علیه نظامی که
با آتش و آهن حکومت می کرد سر به شورش برداشته اند آنها نیز نفسی کشیدند.
این
انتفاضه ملت تونس در اغلب پایتخت های عربی بازتاب داشته است و در اکثر
سمینارها و وبلاگ ها از این بیداری عمومی که جهان مانند آن را جز در سال
1979 در ایران سراغ ندارد تمجید می کنند. وی در پایان ابراز امیدواری کرد
در تونس نظامی متمدن و میانه رو بر سر کار آید چرا که جهان عرب اکنون به
این کشور چشم دوخته است تا الگویی جدید در قدرت معرفی کند که از سویی
استقلال کشور را تضمین نماید و با تکیه بر بازوان فرزندان میهن به آبادانی و
اعتلای کشور در سایه آزادی و عدالت و مشورت بپردازد.
گفتنی است مقامات
غربی و رژیم صهیونیستی انکار نمی کنند که انقلاب تونس، برگرفته از الگوی
انقلاب اسلامی در ایران است و شعارهای مردم نظیر «الله اکبر» ، «مرگ بر
آمریکا»، «مرگ بر اسرائیل» و «اسلام دین من است» را نشانه های غیرقابل
تردیدی از این الگو گیری می دانند.