شفاف نیوز

شفاف سازی مسایل سیاسی

شفاف نیوز

شفاف سازی مسایل سیاسی

هفت توصیه از دفتر خاطرات یک آدم خیلی مهم

اسمتان را به عنوان صاحب طولانی ترین ماموریت جهان ثبت کنید. اگر هم ثبت نکردند ، بدهید پسر پدرسوخته «گینس» را از مکتب خانه واحد لندن اخراج یا شهریه اش را سه برابر کنند.


در راستای این که ما آدم خیلی مهم و حتی برجسته تری هستیم ، حق خود می دانیم که در آستانه نوروز ، از سر لطف به عالم بشریت ، توصیه های بسیار بااهمیت و ویژه ای داشته باشیم که اگر بقیه هم مثل نزدیکان خود بنده بکار ببندند چه بسا به یک جاهای خوب و پرو پیمانی برسند، بلکه بالاتر :

توصیه اول: شما استوانه این کره خاکی خصوصا" منطقه معتدل شمالی آن هستید. اصولا" هرجا که شما قرار بگیرید همانجا محور کائنات است ؛ منتها دیگران چشم دیدن این برجستگی خاص شما را ندارند. به شما حسادت می ورزند، سر راهتان سنگ اندازی می کنند و خلاصه لاینقطع در حال جوسازی علیه شما هستند. اما شما اعتماد به نفستان را از دست ندهید. سرتان را بیندازید پایین،به روی مبارک نیاورید و کارتان را بکنید. به طور مداوم از ضمیر جمع برای خودتان استفاده کنید و در مورد همه مسائل جهان از موضع مسئولیت،اظهار نظر کنید. کلا" فراموش نکنید که شما خیلی مهم هستید.

توصیه دوم: وقتی شما در قدرت هستید مملکت سراسر امن و امان و گل و بلبل است. هر کس غیر از این گفت به فلان جای پدرش خندیده است؛ زود «بدهید حالش را بگیرند».فی الواقع با توجه به این که شما یک استوانه کامل هستید هیچ کس حق ندارد به شما بگوید بالای چشمتان ابروست. اما شما حق دارید به بالای چشم همه دیگران ، غیر از ابرو چیزهای دیگر هم بگویید. شما می توانید چرخ توسعه راه بیندازید به این بزرگی ، حالا یک عده جلمبر (قشر آسیب پذیر سابق ، مستضعف اسبق -مصحح) هم زیر این چرخ ، لت و پار شدند اشکال که ندارد هیچ ، در جهت تعدیل جمعیت کره زمین بسیار مفیدفایده هم هست. مهم این است که شما آن بالا نشسته اید ، دوستان هم کیفشان کوک است و بچه ها هم شکر خدا مثل دسته گل خدمت مردم می رسند و خلاصه ملالی نیست جز دوری شما. اما وای به روزی که شما بر سریر قدرت نباشید. فی الواقع یعنی مملکت غرق بحران است ؛ یعنی نمودار فلاکت رفته بالای صد و بلکه بیشتر ، یعنی نکبت از سر و روی مملکت می بارد ،یعنی مصیبت ،یعنی بدبختی،یعنی درد بی درمان. اصلا" آقاجان تقلب شده ، مگر می شود مردم شمای به این دسته گلی را ول کنند بروند سراغ یک آدم یک لاقبای پاپتی تازه به دوران رسیده نمک نشناس پدر... (ادامه توصیفات آدم مذکور به دلیل از کوره دررفتن جناب شخصیت مهم سانسور می شود- مصحح) . اصلا" حالا که این طور شد کافه را به هم بزنید. یا شما یا بنزین و دود و آتش تا اوضاع دوباره به حالت عادی برگردد؛ یعنی همان اوضاعی که وفق مراد خودمان است

توصیه سوم: شما یک ملک پدری دارید که به شما ارث رسیده به نام ایران. همه جای آن متعلق به شماست. برای همین است که شاعرمی گوید: «همه جای ایران سرای من است». شما هر طور که دلتان می خواهد می توانید از سرایتان استفاده کنید. حتی می توانید آتیش (آتش -م) به مالتان بزنید ، به هیچ کس هم مربوط نیست.

ضمنا"کسی هم حق ندارد به میزان اموال و دارایی شما ایراد بگیرد چون طبق اسناد به دست آمده ، اموال شما حتی نسبت به دوره قبل از فتحعلیشاه و جنگ های ایران و روس کمتر شده است . آخر آن موقع ایران شامل قفقاز و ماوراءالنهر هم می شد ، الان که وسعتش کمتر است. ای به پدر فتحعلیشاه... (کلمات غیرقابل درج - م) که نتوانست از این ملک ما محافظت کند. حیف زمین های بکر قفقاز نبود. جان می داد برای پسته کاری!

توصیه چهارم: شما در هر کاری که ورود کنید اعم از نفت ، دارو ، زیرخاکی ، استاد ایول (استات اویل – م) و هر کوفت و زهر مار دیگر ،اما اصولا" کشاورز هستید و به جز کشاورزی کار دیگری ندارید. مگر معنی کشاورزی چیست؟ کشاورزی یعنی کاشت ، داشت و برداشت. منتها دیگران می کارند ، شما دارید و برمی دارید. از قدیم هم گفته اند دارندگی و برازندگی.

توصیه پنجم: همان حسودهایی که از دارندگی و برازندگی شما چشم هاشان درآمده ، برای خالی کردن عقده ، شما را به راحت خوری (رانت خواری – م) و زبانم لال فساد اقتصادی متهم می کنند. پای همان جناب «استاد ایول» را پیش می کشند و می گویند گلاب به رویتان از این استاد محترم که گویا اهل ممالک نروجه(نروژ - م) هستند و چه بسا از آن جایزه های خوشگل نوبل دریافت کرده ، رشوه گرفته اید. شما هم برای این که قدری اذهان را از این حرف های حسودان پابرهنه به سمت دیگری هدایت (منحرف – م) فرمایید ، با کمک دوستان و همکاران داخل و خارج ، یک جنبشی به راه می اندازید به رنگ ارغوان یا سیر یا پیاز یا سبزی یا هر رنگ دیگری.

در کمال آرامش و مدنیت و دمکراسی و چیزهایی از این قبیل ، با بنزین و سایر وسایل محترقه و مشتعله ، آتش و دود به راه می اندازید تا روی حسودان را کم کنید. برخی از همان حسودان بی آن که به نیات خیر شما توجه کنند شما را آشوبگر می نامند(به جد و آبادشان خندیده اند به شما دسته گل ها همچین می گویند). اصلا" ناراحت نباشید. اگر دید خیلی اوضاع پس است، سربرگ «می تی کومان» به داد شما می رسد. روی این سربرگ ، یک حکم ماموریت برای خودتان می نویسید ، عمو جابلسی(حاکم جابلسا-م) هم یک امضا می اندازد پایش به این قشنگی (اثر امضای قشنگ مذکور در اثر مرور زمان پاک شده است – م).

برگه ماموریت را که گرفتید یک راست می روید بلاد خارجه مخصوصا" قربان خاک باصفایش بروم انگریز. هم فال است هم تماشا. فراموش نکنید در بلاد خارجه یک کتابی هست به نام گینس ، که چیزهای خیلی بلند و خیلی کوتاه و خیلی ریز و خیلی درشت را داخلش می نویسند . شما هم می توانید برگه ماموریتتان را نشان بدهید و اسمتان را به عنوان صاحب طولانی ترین ماموریت جهان ثبت کنید. اگر هم ثبت نکردند ، بدهید پسر پدرسوخته گینس را از مکتب خانه آزاد واحد انگریز اخراج یا شهریه اش را سه برابر کنند. ضمنا" همین که بین لندن و پاریس و بیروت و کویت و دوبی و ریاض هروله می کنید در همان هواپیما مدرک دکترایتان را بگیرید که در آینده شدیدا" به درد می خورد.

توصیه ششم(ویژه نسوان): شما یک خانم بسیار متشخص هستید. رفته اید پارتی ناز (پاتیناژ - م) ولی به شما گیر داده اند . رفته اید دوچرخه سواری در بوستان، اما نگذاشته اند. لذا می روید و فمی لیس (فمینیست - م) می شوید و یک لجنه ای راه می اندازید برای احقاق حقوق نسوان. فرصت که فراهم شد و ماجرای بنزین و دود و آتش که برپا شد ، راست می روید وسط معرکه بین برادران اراذل ، اسکناس 5 هزار تومانی توزیع می کنید تا از آزادی های شما دفاع کنند. هر جا دود بلند شد شما می روید بالای سکویی ، ماشینی ، چیزی و بقیه را به ادامه درگیری تشویق می کنید. اگر شما را وسط معرکه ، بالای آن چیز ، در هر خیابانی بازداشت کردند اصلا" خودتان را نبازید. زل بزنید به چشم ماموران و بگویید که حضور شما در آن خیابان برای خرید ساندویچ بوده است و آن ها خیلی بی خود کرده اند که مزاحم شما شده اند.اگر پرسیدند مگر در مناطق معتدله شمالی ، جایی که محل زندگی شماست قحطی ساندویچ آمده ، بر اعصابتان مسلط باشید و بگویید: آخر آن هم شد زندگی...

توصیه هفتم: تا می توانید دو پهلو موضع بگیرید. اصولا" شفافیت چیز بسیار ناپسندی است کمااینکه برای سلامتی هم به شدت مضر است. ضمن دوپهلو حرف زدن ، وسط دعوا هم نرخ تعیین کنید. سعی کنید نرخ را دست بالا بگیرید. البته اگر نگرفت ، کم کم پایین بیائید و به اندک راضی شوید. اگر هم دیدید هوا پس است ، سکوت کنید تا سر فرصت دوباره به نرخ قبلی برگردید.

فعلا" به همین توصیه ها عمل کنید تا ببینم سال بعد چه می شود.

جوان آنلاین

عکس: دیدار نامزد ندا آقاسلطان با رئیس رژیم صهیونیستی

به گزارش شبکه ایران، درحالی که در روزهای اخیر رسانه های مختلف خبری از دیدار کاسپین ماکان، نامزد ندا آقاسلطان با رئیس رژیم صهیونیستی خبر می‌دادند، امروز عکسی از دیدار این دو نفر منتشر شد.

روزنامه صهیونیستی "هاآرتز" با انتشار عکسی از دیدار کاسپین ماکان با شیمون پرز، به استقبال حضور او در اسرائیل رفته است.



کارشناسان سیاسی معتقدند دیدار رئیس رژیم صهیونیستی با نامزد ندا آقاسلطان، دلیل دیگری مبنی بر دست داشتن کشورهای بیگانه در قتل مشکوک ندا است.

قتل مشکوک ندا؛ خوراک خبری رسانه‌های ضدانقلاب

در جریان اغتشاشات پس از انتخابات دهم اگرچه اتفاقات ناگوار بسیاری از جمله کشته شدن تعدادی از هموطنانمان و هتک حرمت نظام جمهوری اسلامی رخ داد اما در این میان ماجرای کشته شدن مشکوک دختری به نام "ندا آقاسلطان" در یکی از محله‌های تهران، به طرز ویژه‌ای در رسانه‌های ضدایرانی بازتاب داشت.

در این میان، انتشار گزارش های پزشکی که حاکی از شلیک گلوله از پشت و فاصله نزدیک به ندا بوده و همچنین گزارش پلیس مبنی بر غیرسازمانی بودن سلاح‌ مورد استفاده قاتل ندا، بر شدت ابهامات این موضوع افزود.

با این حال، رسانه های خبری بیگانه نظیر "بی بی سی" انگلیس و "سی ان ان" آمریکا، این اتفاق را به شدت تحت پوشش قرار دادند و سعی در اسطوره سازی از وی و نسبت دادن قتل او نظام جمهوری اسلامی را داشتند.

با این حال، انتشار گزارش های پزشکی که حاکی از شلیک گلوله از پشت و به فاصله نزدیک به ندا بوده و همچنین گزارش پلیس مبنی بر غیرسازمانی بودن سلاح‌ مورد استفاده قاتل ندا، بر شدت ابهامات این موضوع افزود.

چند ماه پیش نیز فیلمی در اینترنت پخش شد که در آن به شیء مشکوکی که در صحنه قتل ندا در دست او قرار داشت اشاره شده است. در فیلم، به یک بطری در دست چپ ندا اشاره شده که او با زیرکی آن را بالای صورت خود آورده و سپس مقداری خون را از آن بر روی صورتش می ریزد تا عکاس حاضر، بلافاصله این صحنه و عکس معروف ندا را ثبت کند.

این فیلم نشان می‌دهد که ندا با همکاری آرش حجازی و استاد موسیقی خود سناریویی را اجرا می‌کند که شاید خود او هم فکر نمی‌کرده پایان آن به منجر کشته شدنش شود.


به نقل از شبکه ایران

نامزد ندا آقا سلطان با پرز دیدار کرد


                                                                   

خبرگزاری فارس: نامزد ندا آقا سلطان در جریان سفر به سرزمین اشغالی و دیدار با رئیس این رژیم مدعی شد که رژیم‌صهیونیستی بر خلاف ایران، برای آزادی اهمیت فراوانی قائل است.


به گزارش فارس، "کاسپین ماکان " نامزد "ندا آقا سلطان " خانمی که در حوادث پس از انتخابات با همکاری انگلیس و دیگر سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای بیگانه به صورت مشکوکی کشته شد، در جریان سفر به سرزمین اشغالی و دیدار با چند نفر از نمایندگان کنست این رژیم، روز دوشنبه با "شیمون پرز " رئیس رژیم‌صهیونیستی دیدار کرد.
روزنامه صهیونیستی "معاریو " در گزارشی نوشت که ماکان در این دیدار به پرز گفت: ندا یک روشنفکر بود، یک مبارز برای آزادی و کسی که هیچ چیزی برای او از آزادی مهمتر نبود.
پرز همچنین: مشاهدات و احساس من نسبت به اردوگاه مخالفین و مبارزین در ایران این است که این مبارزات اخلاقی و معنوی است و ندا به عنوان یک سرباز شجاع در این مبارزات شناخته می‌شود.
پرز در این دیدار همچنین گفت: من می‌دانم که شما برای رسیدن به این جا با چه مشکلاتی روبرو شده‌اید و در حال حاضر به دلیل از دست دادن نامزد خود ناراحت هستید، ولی من با شما اظهار همدردی می‌کنم و به شما می‌گویم که شما می‌توانید به راحتی در اسرائیل دوستان بسیاری پیدا کنید.
ماکان نیز در جواب به رئیس رژیم‌صهیونیستی مدعی شد: من نسبت به صحبت‌های شما حسن ظن دارم و احترام به آزادی و حقوق شهروندی را در اسرائیل به خوبی می‌بینم و این نوع برخورد شما با مردم و احترام به آنها، اساسا با احترام به مردم در ایران متفاوت است زیرا در ایران اصلا چنین برخوردی وجود ندارد.


اگر فیلم سال 83 اکران می​شد زندگی​ام تمام بود

بازیگر «به رنگ ارغوان»:
اگر فیلم سال 83 اکران می​شد زندگی​ام تمام بود
                                                           
فرهنگ > سینما - خزر معصومی، بازیگر فیلم سینمایی «به رنگ ارغوان» در گفت​و​گو با نشریه «مشق آفتاب» اظهار کرد اگر این فیلم در سال ساخت آن اکران می​شد مسیر زندگی​اش تغییری جدی می​کرد.

به گزارش خبرآنلاین، این بازیگر با حضور در فیلم سینمایی «به رنگ ارغوان» برای اولین بار مقابل دوربین رفت و در گفت​و​گویی جریان این حضور را روایت می​کند. او در مور چگونگی انتخاب برای بازی در فیلم حاتمی​کیا گفت:​ «وقتی قصه را خواندم این‌قدر دوستش داشتم و دلم گره خورد به آن که انگار آقای حاتمی کیا را هم متوجه کرد. بنابراین به رغم وجود چند کاندیدای دیگر، من از حمایت دلپذیر ایشان برخوردار شدم. این فیلم آن توانایی را داشت که آدم را بومی خودش کند.»

او ادامه داد:​ «نمی‌توانستی بازیگر «به رنگ ارغوان» باشی و به آن به چشم یک شغل نگاه کنی. فکر می‌کنم هر کس دیگری جای من بود هم همین اتفاق برایش می‌افتاد. درباره این هم بگویم که اگر «به رنگ ارغوان» همان موقع اکران می‌شد زندگی من تمام بود. چون وارد یک جریان تعارف و مناسبات و پیچیدگی‌ها با خودم و دنیای بیرونم می‌شدم و برمی‌گشتم به همان موضع بالایی که قبل از بازی در این فیلم نسبت به دنیا و اطراف خودم داشتم.»

او در پاسخ به این پرسش که نقش اول بودن در این فیلم چه تجربه​ای بود، گفت: «به نظرم همه این طور چیزها خیلی زیاد به آن نقش بستگی دارد. در چهارشنبه سوری شما اگر بازیگر بودید کدام‌یک از نقش‌ها به شما پیشنهاد می‌شد که قبولش نمی‌کردید؟ همه آن مهم و جذاب است و آدم را به بازیگری وسوسه می‌کند. مثال‌های دیگری هم برایش وجود دارد. من چون تا حالا نقش مکمل بازی نکرده‌ام ،نمی‌دانم نقش یک چه احساسی دارد. چون همه‌ آن برایم یک شکل بوده ولی در مورد نقش دوم هم هیچ پرهیزی ندارم اما نمی‌توانم بروم در این لایه تعارف که برایم مهم نیست که دارم نقش دوم چه بازیگری را بازی می‌کنم.»

او با اشاره به اینکه نقش​های زیادی بوده که بعد از دیدن فیلم​های سینمایی علاقمند بوده به جای بازیگر آن باشد، گفت: «اولین باری که این احساس به من دست داد برای فیلم «شیدا» به کارگردانی کمال تبریزی بود. خیلی دوست داشتم نقش لیلا حاتمی را بازی کنم. تمام زنان فیلم‌های ابراهیم حاتمی‌کیا تا قبل از «به نام پدر»، تمام زنان فیلم‌های داریوش مهرجویی، تمام زنان فیلم‌های اصغر فرهادی و ...»

متن کامل این مصاحبه در شماره نوروزی نشریه «مشق آفتاب» منتشر شده است.


آزادی‌شبه‌طنز مرعشی و دوردست‌تر شدن برخورد با متخلفان‌خانواده‌ها

آزادی حسین مرعشی از زندان با عنوان مرخصی نوروزی تنها پس از گذشت یک روز از بازداشت وی در حالی که برای افکار عمومی نمونه دیگری از برخوردهای دوگانه دستگاه قضایی را به نمایش گذاشت، آرزو و مطالبه عمومی برای برخورد با متخلفان خانواده هاشمی رفسنجانی را نیز دور دست‌تر کرد.

به گزارش رجانیوز، پنج‌شنبه شب گذشته خبر حکم قطعی دادگاه تجدیدنظر استان تهران در محکومیت مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی (حزبی که فعالیت آن عملاً از انتخابات سال گذشته و به‌دلیل چند دستگی اعضایش به حالت تعلیق درآمد) منتشر و افزوده شد وی روانه زندان اوین شده است.

در حکم دادگاه تجدیدنظر استان تهران که تصویر آن نیز منتشر شد، اشاره‌ای به جزئیات اتهامی مرعشی نشده بود اما درباره موضوع اتهامی وی به ماده 500 قانون مجازات اسلامی استناد شده بود. براساس این ماده از قانون، هر کس علیه نظام جمهوری اسلامی ایران یا به نفع گروه‌ها و سازمان‌های مخالف نظام به هر نحو فعالیت تبلیغی نماید، به حبس از سه ماه تا یکسال محکوم خواهد شد.

بر مبنای این حکم قطعی دادگاه مشخص است که اشد مجازات برای حسین مرعشی در نظر گرفته شده است اما نکته جالب این است که بر خلاف تمامی متهمان حوادث پس از انتخابات که مدتی را در بازداشت به‌سر برده و بعضاً هنوز نیز آزاد نشده‌اند، هیچ‌گونه خبری در خصوص اتهام مرعشی، احضار، بازداشت احتمالی و دادگاه وی به رسانه‌ها درز پیدا نکرده است.

اما در ادامه این برخوردهای دوگانه، مرعشی در حالی که پنج‌شنبه شب بازداشت شد، صبح شنبه با عیدی مرخصی دو هفته‌ای از سوی دستگاه قضایی مواجه شد.

در عین حال، عباس جعفری دولت‌آبادی دادستان تهران در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس گفت: در پی صدور حکم قطعی محکومیت حسین مرعشی به مدت یک سال نامبرده در روز پنج‌شنبه دستگیر و به زندان معرفی شده بود که با توجه به فرا رسیدن سال جدید مقرر شد که به مرعشی تا پایان 14 فروردین ماه مرخصی اعطا شود لذا وی صبح امروز از زندان آزاد شد.

جعفری دولت‌آبادی اضافه کرد: به تعدادی از زندانیان محکوم امنیتی نیز مانند مهدی کلاری،‌ محسن میردامادی، ‌آذر منصوری و تعدادی دیگری از محکومان در این راستا مرخصی اعطا شده است.

این در حالی است که تفاوت میان مرخصی فردی مانند مرعشی که حکم وی در دادگاه تجدیدنظر قطعی شده و یک روز پس از آن بازداشت آزاد می‌شود، با افرادی که ماه‌ها است در زندان به‌سر می‌برند و هنوز حکم قطعی نیز درخصوص آن‌ها صادر نشده، روشن است.

حسین مرعشی از اقوام سببی حجت‌الاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی است (پسرعموی همسر وی) مرعشی در سال‌های 73 و 74 به‌عنوان مسئول دفتر هاشمی رئیس‌جمهوری وقت فعالیت کرد و یکی از طرفداران تغییر قانون اساسی به‌منظور امکان کاندیداتوری مجدد هاشمی برای سال 76 بود. مرعشی همچنین در تشکیل حزب کارگزاران سازندگی به‌عنوان بازوی سیاسی هاشمی نقش عمده‌ای ایفا کرد.

اما برخورد دوگانه با تخلفات اعضای خانواده هاشمی در جریان حوادث پس از انتخابات منحصر به مرعشی نیست، به‌طوری که اکنون ماه‌ها از سخنرانی تحریک‌آمیز فائزه هاشمی در مقابل صداوسیما که تصویر آن نیز بارها از رسانه ملی پخش شد، می‌گذرد. وی همچنین در موارد متعدد دیگر از جمله روز عاشورا نیز در میان اغتشاشگران حضور یافت و به تحریک آن‌ها پرداخت، با این حال، علی‌رغم بازداشت ‌های متعدد در جریان این حوادث که در میان آن‌ها نام زنان زیادی نیز به چشم می‌خورد، تاکنون حتی از احضار فائزه نیز خبری منتشر نشده است.

از سوی دیگر، مهدی هاشمی رفسنجانی نیز از مردادماه سال گذشته به بهانه آنچه که سرکشی به واحدهای دانشگاه آزاد در خارج از کشور و پایان رساله دکتری مطرح شده، از کشور خارج اما هنوز بازنگشته است. در حالی که دادستان کل کشور نیز آذرماه سال گذشته در نشست خبری خود و در برابر ده‌ها خبرنگار به دادستان تهران دستور داد مهدی را احضار کند، تاکنون از این اقدام نیز خبری منتشر نشده است.

این در حالی است که اخبار موثق از سفر دختران هاشمی به لندن و هماهنگی برای بازگشت مهدی به کشور طی یک سناریو برنامه‌ریزی شده حکایت داشت که با افشای این خبر توسط رجانیوز، سناریوی مزبور مختل شده است.

گفتنی است حسین مرعشی در آخرین یادداشت خود در وب‌سایتش، در نگاهی به سال 88، همه‌ی دغدغه‌هایش را معطوف به هاشمی می‌کند. متن کامل این یادداشت نیز در ادامه آمده است:

«1388 سال اوج نگرانی های هاشمی

هاشمی رفسنجانی ازجمله شخصیت هائی است که از آغاز جوانی ویا به عبارت صحیح تر نوجوانی با تکیه بر استعداد های درونی وآرمان گرائی فردی وهم به لحاظ سعادت برخورداری از تعالیم راد مردبزرگ تاریخ معاصرایران حضرت امام خمینی (ره) ، زندگی به معنی واقعی پربار وهدفمندی را پی ریزی وتوانست درتمامی سالهای عمر خود وحتی اکنون که دهه هفتادسالگی را تجربه میکند ، موقعیت خود را درکانون تحولات سیاسی واجتماعی کشور ، به عنوان یک عنصر دست اول ، نقش آفرین وتاثیرگذار تثبیت نماید.

نظر به آگاهی عمومی همگان درمورد نقش هاشمی رفسنجانی در دوران مبارزه وپیروزی واستقرار نظام وبرای جلوگیری ازاطاله کلام از پرداختن به آنها میگذرم وخیلی سریع وارد مسائل جاری می شوم.

برداشت عمومی این است که تبلیغات گسترده علیه جناب آقای هاشمی رفسنجانی یا بستگان ایشان درسال 1388 ، این سال را به سال نگرانی های هاشمی تبدیل کرده است ، حال آنکه برخلاف این برداشت روح بلندهاشمی مانع از این بوده وهست که اینگونه مسائل ومشکلات پیش پا افتاده او را مضطرب ونگران کند.

بنظرمن هاشمی فرزندی مهم تر وعزیزتر از فرزندان خود دارد که درسال 1388، آینده این فرزند معنوی او را نگران ودل واپس کرده بود .

واقعیت این است که هاشمی دراین سالها واین ایام همانند دیگر سیاستمداران ایران ومسئولان نظام جمهوری اسلامی ، نگران فرزند معنوی خود یعنی «جمهوری اسلامی ایران » است.

او در اوج علاقه ودلبندی به جمهوری اسلامی وآینده ایران ونیز بدلیل داشتن اطلاعات کافی وازآنجاکه اهل دقت ومطالعه وتفکردر موضوعات مختلف است ، به خوبی درک کرده ومیکندکه برسراین جوان برومند وعزیز چه آمده است. اومی داند که بی تدبیری ها چه برسر اوضاع اقتصادی واجتماعی کشورآورده است،

او به خوبی واقف است که شکسته شدن حرمت ها ، نظام را دچار چه خساراتی میکند، او با توجه وجود حس میکندکه تندروی ها وافراط ها وچنگ دندان نشان دادن پاره ای از نهادهای حاکمیت چه برسر اعتماد عمومی آورده است .

اونمی تواند بنشیند ونظاره گر باشد که باسندچشم انداز بیست ساله کشور که تحقق آن از آرزوهای دیرینه همه کارشناسان واهل فن کشور است چه آمده است؟ او سالها رنج برده تا سند توسعه ایران را که با سرنوشت آینده جمهوری اسلامی گره خورده است را دردستور کارنظام قراردهد ، او دهها انگ وتهمت را بجان خریده است تا ایران را از دایره تنگ وبسته توزیع فقر برهاند، او همت خود را صرف کرده تا ایران را متناسب با شان تاریخی خودبسازد وبه دینا معرفی کند تا شاید درسایه آن ، مردم طعم شیرین رفاه وسربلندی را بچشند، و او ودیگردلسوزان کشور دراین سال ها نظاره گر بودند که دقیقاً درشرایطی که همه نهادها و بخصوص نهاد مهم وتاثیرگذاری چون رهبری به یک جمع بندی واحدی برای توسعه ایران رسیده واسناد بالا دستی که توسعه را حمایت میکند، پس از بحث های کارشناسی ودلسوزانه درمجمع تشخیص به تایید رهبری رسیده و به قوای سه گانه ابلاغ شده است ، به یک باره گروهی پا به عرصه سیاست ومدیریت ایران مظلوم گذاشته اند که هیچکدام از آرمان های واقعی انقلاب ونظام دغدغه واقعی آنها نیست ، آری آنها همه چیز را برای خود میخواهند وهمه چیز را برای خود هزینه میکنند.

او می بیندومی فهمد که چگونه همه سرمایه های بزرگ وملی نظیرنهاد رهبری برای مسائل بی اهمیت وافراد بی ارزش هزینه می شود.

به نظرمن سال 1388 برای هاشمی وبرای همه دلسوزان واقعی کشور ومردم ونظام سال اوج نگرانی بود.سالی که می توانست با تدابیر مناسب تر ، سال استحکام وحدت جامعه وسال پیشرفت وتوسعه باشد ، آن چنان دچار فتنه و اختلاف خانمان سوز شدکه قابل وصف نیست.

انشاء الله که با لطف خداوند ملت ایران بتواندخاطرات تلخ سال 1388 را از حافظه خود پاک وانشاء الله که تلخی های سال 1388 تجربه ای برای اصلاح امور جامعه باشد.»

سال 88 ......سال فتح الفتوح - (1 از 3)

خداوند تعالی در قرآن کریم  بارها به ضرورت تفکر و تدبر در سرگذشت پیشینیان و درس گرفتن از آن سرنوشتها تاکید کرده است . اما گاه در زمان ما هم اتفاقاتی می افتد بس تاریخ ساز که اگر نتوانیم این رخدادها را برای خود تجزیه و تحلیل کنیم دیگر تدبر در گذشته بی معنی میشود . لذا در این مقال سعی بر آن دارم تا سال 88 که گذشت را بطور مختصر مورد تجزیه و تحلیل قرار دهم .

1- قبل از انتخابات

دست گذاشتن روی میرحسین موسوی نخست وزیر جنگ و امام و ..... شاید هوشمندانه ترین انتخاب توسط اصلاحات بود . چون می توانست هر دو طیف اصولگرایان و اصلاحات را  شامل شود اما وقتی دیده شد که بی بی سی فارسی و صدای آمریکا ( 30 سال می گفتند رای ندید ! ) از موسوی حمایت می کنند و موسوی هم در جریان دیدارهای انتخاباتی با گروهکهای مجاهدین و تحکیم وحدت ( بخوانید تحکیم وحشت ) دیدار و صریحا به طرفداری آنها افتخار کرد شک هایی پدید آمد .

1-1            آموزش به خیابان آمدن

با بالا گرفتن شور انتخاباتی در مردم اصلاحات بازی خطرناکی را شروع کرد  و از هواداران برای تجمعات انتخاباتی در میادین اصلی شهر دعوت کرد .

شاید در هیچ دوره از انتخابات مردم تا 1 شب برای حمایت از کاندیدای خاص بیرون از خانه نمیماندند و با هم به مجادله نمی پرداختند ! البته بخشی از این شور انتخاباتی بخاطر پخش مناظره ها بود .

1-2            دروغگو خواندن دولت

در مناظره ها مدام دولت متهم به دروغگویی شد . اصلا گویا 3 کاندیدا به جنگ دولت آمده بودند ! هیچ برنامه ی منظم و مدونی از سوی کاندیداها ارائه نمی شد و حمله به دولت جواب کاندیداها درباره ی برنامه هاشان بود .

1-3            کمیته صیانت از آرا – مشکوک

6 ماه قبل از انتخابات با تشکیل این کمیته حلقه منافقین کامل شد . کلمه ی صیانت کافیست تا افراد جامعه احساس کنند حتما قرار است در انتخابات مشکلی پیش آید که چنین کمیته ای تشکیل شده !

انتخابات دهم ..... شروع امتحان ( فتنه )

بعد از انتخاب جمهوری اسلامی توسط مردم ، پر شکوه ترین انتخاباتی که میتوانست اقتدار نظام اسلامی را به رخ دشمنان بکشاند همین انتخابات بود . در حالیکه امروز می دانیم مثلا فرانسوی ها 40 درصد در انتخابات محلی شرکت کردند یا مشارکت مردم انگلیس برای شهرداری ها به 49 در صد رسیده مشارکت 85 درصدی مردم میرفت ایران را در تراز  دموکراتیک ترین نظامها قرار دهد . اما گویا دشمن پروژه ی دیگری را آغار کرده بود !!!!!!!!!

واقعا چه شد که چیزی حدود 2 ساعت قبل از پایان رای گیری موسوی مقابل دوربینهای خبری رفت و از پیروزی خود با آرای بالا سخن گفت و از وزارت کشور خواهان مجوز برای جشن پیروزی شد ؟!!!


چه شد که بر سر قبرهای خالی میگریست ؟!! و سناریوی 72 تن سازی راه انداخت ؟


چه شد که نخست وزیری که میگفت باید به فلسطین نیرو اعزام کنیم (مراجعه شود به بازخوانی مواضع میر حسین در همین وبلاگ ) دهها بیانیه صادر کرد اما چیزی از محکومیت شعار نه غزه نه لبنان جمهوری ایرانی نگفت !


کسی که میگفت ولایت فقیه مارا از انحراف باز می دارد (مراجعه شود به بازخوانی مواضع میر حسین در همین وبلاگ ) از شعار انحرافی مرگ بر اصل ............... ..............   اعلام انزجار نکرد !!!؟


عکس امام پاره شد و طی بیانیه ای آنها را فرزندان ملت خواند !


 در بد راهی گذاشته بود ! کسی که برای فیلم تبلیغاتی و برای نشان دادن اعتیاد در جامعه متوسل به بازیگر زن تاتر شده یعنی دست از همه چی شسته و امیدی ندارد .


ادامه دارد  ........

 

 

تحریف دعای تحویل سال از سوی همسر موسوی

تقلب زهرا رهنورد در دعای تحویل سال!

قثهمسر میرحسین موسوی، در پیامی که در سایت "کلمه" منتشر کرده است، عبارت "یا مدبراللیل و النهار" را از دعای تحویل سال حذف کرد.

به گزارش شبکه ایران، همسر میرحسین موسوی در پیامی که به مناسبت نوروز در سایت "کلمه" منتشر کرده، دعای معروف تحویل سال را اشتباه خوانده است!

زهرا رهنورد که از سوی همسرش به عنوان "روشنفکرترین زن ایران" معرفی شده بود، در این پیام که به صورت صوتی و تصویری در سایت رسمی آقای موسوی منتشر شده است، هنگام خواندن دعای تحویل سال، عبارت "یا مدبراللیل و النهار" را از این دعا حذف کرده است.

خانم رهنورد بعد از خواندن عبارت "یا مقلب القلوب والابصار"، بدون ذکر عبارت بعدی، عبارت "یا محول الحول والاحوال. حوّل حالنا الی احسن الحال" را بیان کرده است.

البته سایت "کلمه" در انتشار متن نوشتاری صحبت‌های خانم رهنورد، با تغییر سخنان وی، این دعا را به صورت صحیح منتشر کرده است.

گفتنی است که چند هفته پیش، مجله آمریکایی "فارین پالیسی"، خانم رهنورد را یکی از روشنفکران برتر سال نامیده بود.

ماجرای داماد لرستان و عروس آذربایجان

خانم رهنورد که از سوی همسرش به عنوان "روشنفکرترین زن ایران" معرفی شده است، پیش از این هم، پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جهموری دهم، با این استدلال که آقای موسوی "فرزند آذربایجان" و "داماد لرستان" است، مدعی تقلب در انتخابات شد.

او در سخنانی جالب به شبکه انگلیسی "بی‌بی‌سی فارسی" گفت که حتما تقلب شده است زیرا "آذربایجان و ترک زبان‌ها هیچ وقت فرزند خودشان را نمی‌گذارند که به کسی دیگر رای بدهند. یا لرستان که خود من لر هستم و موسوی هم بارها گفته من داماد لرستان هستم. بنابراین اهالی لرستان موسوی را نمی‌گذارند به آقای احمدی نژاد رای بدهند. این دو تا ملاک است و باقی موارد هم شبیه همین است".

اقدام خانم رهنورد در پایین آوردن انگیزه‌های انتخاب رئیس جمهور از سطح ملی تا حد انگیزه‌های قومیتی، با تعجب و در عین حال انبساط خاطر مخاطبان همراه شد.