عبدالله نوری و سیدمحمد
خاتمی با هم دیدار کردند. خبر این دیدار به جای منابع داخلی وابسته به
اصلاح طلبان، توسط ارگان رسانه ای حلقه لندن (جرس) منتشر شد! نوری و
مهاجرانی- گرداننده حلقه لندن- دو وزیر تندرو دولت اصلاحات بودند که به
خاطر شدت خیانت ها کنار گذاشته شدند.
جرس در گزارش کوتاه و مبهمی از
ملاقات خاتمی و نوری تاکید می کند که این دو ضمن تاکید بر اتحاد همه احزاب و
گروههای اصلاح طلب «حمایت قاطع خود را از میرحسین موسوی و مهدی کروبی به
عنوان رهبران جنبش سبز اعلام داشتند.» برخلاف این ادعا خاتمی بارها در خفا
از تندروی های موسوی و کروبی که منجر به انزوا و به باد رفتن سرمایه
اجتماعی اصلاح طلبان شد، انتقاد کرده است.
خاتمی اوایل خردادماه (دو ماه
پیش) نیز با نوری ملاقات کرده بود. نوری در آن ملاقات از فضای رکود و
دلزدگی سیاسی در میان برخی حامیان جبهه اصلاحات انتقاد کرده و گفته بود
برخی از این دوستان که به ملاقات من می آیند از شما و جریان اصلاحات گله
مند هستند و می گویند اصلاح طلبان از آنها استفاده ابزاری می کنند و در
حوادث و تجمعات خیابانی ما را جلو می اندازند و در گرفتاری ها فکر ما
نیستند.
نوری در آن دیدار همچنین از طرح بیش از حد مسائل سیاسی از سوی
خاتمی و موسوی و کروبی انتقاد کرده و گفته بود آن قدر حرف سیاسی زده و از
مشکلات مردم غافل شده اید که در جامعه هم نسبت به شما دلزدگی به وجود آمده
است. خاتمی در واکنش گفته بود من هم این دیدگاهها را قبول دارم اما چه کنم
که این آقایان (موسوی و کروبی) به توصیه های ما توجه نمی کنند و فضایی در
جامعه ایجاد کرده اند که مشکلاتی را برای جریان اصلاحات به وجود آورده
است.
شاید به همین دلیل هم بود که سایت جرس در گزارش دیدار جدید خاتمی و
نوری سعی کرد از سویی حمایت آنها از بازداشت شده های آشوب را به رخ بکشد و
از سوی دیگر از قول آنها نسبت به اوضاع اقتصادی، واردات و تولید و فقر و
بیکاری ابراز نگرانی نماید. جرس از قول خاتمی و نوری مدعی شده که حاکمیت در
میان اکثریت دارای بحران مشروعیت است. این دو همچنین با زیرکی، کروبی و
موسوی را رهبران جنبش سبز معرفی کردند!
شایان ذکر است عبدالله نوری از
مسند وزارت کشور دولت اصلاحات و به واسطه دستیاری چون تاج زاده و برخی
عناصر بدسابقه حزب مشارکت و سازمان مجاهدین، یکی از عوامل پمپاژ تشنج و
اغتشاش به فضای سیاسی کشور و میدان دادن به گروهک هایی چون نهضت آزادی در
سالهای پایانی دهه 70 بود. وی از همان زمان ارتباطات گسترده را با گروهک
های نهضت آزادی، باند مهدی هاشمی، تندروهای حزب مشارکت و دفتر تحکیم و طیفی
از افراطیون کارگزاران برقرار کرده بود و به هنگام محاکمه کرباسچی، ستاد
حمایت از وی در وزارت کشور تشکیل داد. وی پس از برکناری از وزارت کشور،
روزنامه ضدانقلابی خرداد را راه انداخت و از سردمداران جنگ روانی و القای
دروغ- به ویژه در حوادث تیرماه 78- بود. روزنامه وی به واسطه عناصری چون
زیدآبادی جزو پیشگامان به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی و تخطئه حمایت از
ملت مظلوم فلسطین بود و راه را برای احیای باند مهدی هاشمی و جریان منتظری
هموار کرد.
نوری مهرماه 1387 در جریان دیدار با اعضای جوان «پویش دعوت
از خاتمی» تصریح کرده بود که خاتمی به شرطی باید نامزد انتخابات ریاست
جمهوری سال 88 شود که بتواند قاطعانه عمل کند در غیر این صورت بهتر است که
نیاید. نگرانی من این است که آیا او حاضر است بعد از انتخابات مقاومت کند
یا نه. نوری از همان زمان اصلاح طلبان را متهم به کندروی و تفریط، و دعوت
به تندروی و رادیکالیسم می کرد که در یک فرایند گسترده، منجر به رفتارهای
انتحاری کسانی چون موسوی و کروبی شد. نوری بی میل نبوده که خاتمی را هم به
سمت رفتارهای انتحاری سوق دهد اما حوادث یک سال اخیر به نحوی پیش رفته که
دیگر رفتارهای انتحاری سران فتنه بی مفهوم و تهی از محتوا شده است. نوری
چندی پیش ملاقاتی هم با موسوی داشت.
اظهارات اخیر آیت الله جنتی
درباره کمک مالی آمریکا به سران فتنه به واسطه رژیم سعودی بار دیگر پرونده
این ارتباط کثیف را گشود.
خبر کمک مالی یک میلیاردی به سران فتنه به
واسطه سعودی ها در حالی منتشر می شود که رژیم سعودی طی ماههای اخیر ضمن
تشدید مراودات با آمریکا و رژیم صهیونیستی، مواضع ضد ایرانی را نیز شدت
بخشیده است.
رژیم سعودی اخیرا در ریاض میزبان رئیس سازمان جاسوسی موساد
بود. ملک عبدالله دو سال پیش به بهانه سفر به نیویورک هم با شیمون پرز رئیس
رژیم صهیونیستی ملاقات کرد. او پس از زدن جام شراب به جام بوش در آن سال،
ملاقات و قرار و مدارهایی با باراک اوباما داشت. ملک عبدالله در جریان حمله
سبعانه رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان و نوار غزه در جنگ های 33 و 22روزه
هم حمایت های بی سابقه ای را نسبت به جنایتکاران صهیونیست انجام داد.
آنچه
در این میان بیش از هر چیز خودنمایی می کند سفر اواخر اردیبهشت سال گذشته
(یک ماه قبل از انتخابات) یکی از سران فتنه به عربستان و ملاقات وی با ملک
عبدالله به بهانه شرکت در نشست مجمع شورای تعامل و تفاهم جهانی است. این
نشست به مدت 3 روز برگزار شد و چهره سیاسی مذکور را شماری از اصلاح طلبان و
از جمله برخی اعضای بنیاد باران همراهی می کردند.
روزنامه فرانسوی
فیگارو ماه گذشته اظهارات شاه عربستان را منتشر کرد که گفته بود ایران به
همراه اسرائیل شایستگی موجودیت ندارد. فیگارو در گزارش خود همچنین می نویسد
«ملک عبدالله در دیدار با وزیر دفاع فرانسه بسیار از ایران خشمگین و نگران
بود.» البته سخنان گزاف ملک عبدالله چند روز بعد از قول یک مقام سعودی
فاقد نام! و نه به صورت رسمی و مشخص تکذیب شد اما آنچه قابل تکذیب نیست
حمایت همزمان رژیم سعودی، از جنایتکاران صهیونیست و تروریست های سلفی و
وهابی و نظایر آنها (نظیر گروهک ریگی) و نقش آفرینی منفی علیه امنیت
کشورهایی چون عراق و لبنان و فلسطین است همچنین که ملاقات سال گذشته یکی از
سران فتنه با شاه عربستان قابل کتمان نیست.
موسوی که شدیدا از سخنان اخیر محسن رضائی و رفیق دوست درباره ادامه جنگ و نقش دولت در نرساندن امکانات به جبهه ها عصبانی بود، گفت:شما مرا مجبور می کنید بگویم علیرغم نتیجه درخشان دفاع مقدس که به بهای نثار خون های بسیار و جانفشانی رزمندگان جان برکف یک سانتیمتر از خاک کشور تقدیم دشمن نشد و این دومین مورد در طول جنگ های کشورمان از زمان فتحعلی شاه تا انقلاب اسلامی بود ، اگر پیوندی قوی تر بین جبهه ها و دولت وجود داشت و دولت را به بهانه درز خبرها از ماجرای طرح های جنگی و دفاعی کنار نمی گذاشتند نتیجه های بهتری از عملیات گرفته می شد.
وی با بیان اینکه وقتی کار دست دولت سپرده شد من ستاد قوی با
مدیران ارشد آن دوره کنار هم جمع کردم و کار را جلو بردیم ادامه داد:بنده
در آن زمان به این شرط مسوولیت ریاست ستاد فرماندهی کل قوا را قبول کردم که
با خود تعدادی از مدیران برجسته و مدیران همکار را در ستاد شرکت بدهم . موسوی
با بیان اینکه میردامادی و بهزاد نبوی یکی از برجسته ترین و موثر ترین
مدیران آن زمان در رهبری جنگ بودند اظهار داشت:این جنگ ناگفته های فراوان
دارد و من ندیده ام که آقای هاشمی به عنوان فرمانده جانشین کل قوا از
مشکلاتی که در مورد هماهنگ کردن ارتش و سپاه داشت سخنی گفته باشد . مشکلاتی
که به اعتقاد من ربطی به بدنه سپاه و ارتش نداشت و من شاهد بودم که این
مشکلات تا چه حد فرساینده بوده است. بعد از سه سال از شروع جنگ به اعتقاد
من اشتباهات اساسی در تعیین استراتژی های جنگی پیش آمد که اعزام نیرو به
کردستان یکی اش بود و از آن مهم تر دل بستن به عملیات های بزرگ کلاسیک شبیه
عملیات های دشمن بود که مزایای نسبی ما را در کنار امکانات کشور به شدت
تقلیل داد و حدود پنج سال همه امکانات کشور حتی تا حد جمع آوری برف روب ها
از جاده ها و کامیون های دولتی و حتی مصادره کامیون های بخش خصوصی و همه
ظرفیت های مالی – صنعتی کشور به کار گرفته می شد اما نتیجه آن شد که همه
شاهد بودیم .”
لازم به ذکر است محسن رضایی اخیرا در جمع تعدادی از
رزمندگان دفاع مقدس گفت که "اگر دولت امکانات کشور را در اختیار رزمندگان
قرار می داد و همکاری های لازم با فرماندهان جنگ بعمل می آمد، می توانستیم
در همان سال پنجم جنگ، بغداد را فتح کنیم.
سایت وابسته به یکی از سران فتنه در سیاه بازی تازه ای اقدام به سر هم بندی و جعل نظرسنجی کرد. معلوم نیست این نظرسازی از سر بیکاری و سرخوردگی شخص موسوی انجام گرفته یا اینکه برخی اطرافیان وی با مشاهده اوضاع روحی نابسامان موسوی، کوشیده اند از این طریق به بازسازی روانی وی کمک کنند. این نظرسنجی ادعا می کند 36درصد از افراد معتقدند بر محبوبیت موسوی افزوده شده است. از سوی دیگر نظرسنجی مدعی است که محبوبیت کروبی 48 درصدکم شده است. از سوی دیگر ادعا شده 76 درصد خواستار تغییرات اساسی هستند.
کروبی زمانی در واکنش به نظرسنجی های جعلی حزب مشارکت گفته بود آنها می روند سر کوچه خود نظرسازی می کنند و اسمش را نظرسنجی می گذارند. اما گویا این بار نظرسازی کذایی در منزل موسوی یا اتاق همکاران «کلمه» انجام گرفته است وگرنه خود موسوی بهتر از همه می داند که حتی بسیاری از اصلاح طلبان نیز به چشم دردسر و فردی خودخواه و جاه طلب که اعتبار و آبروی اصلاح طلبان را به باد داده است به او نگاه می کنند. مشابه این انتقادها حتی از سوی خاتمی هم به موسوی منتقل شده است. از طرف دیگر با وجود اشتیاق وافر موسوی به تداوم آشوب های خیابانی، از تعداد جمعیت حاضر در تشنجات خیابانی به طور مرتب کاسته شد به نحوی که در روز 22بهمن فراخوان موسوی با بی اقبالی مطلق مواجه شد. شبیه این ماجرا در روز کارگر نیز اتفاق افتاد.
سایت موسوی توضیح نمی دهد که چرا مدعی افزایش محبوبیت موسوی و در عین حال سقوط محبوبیت کروبی شده حال آن که اگر ادعای طرفداری 76 درصد از تغییرات اساسی واقعیت داشته باشد، علی القاعده باید محبوبیت کروبی به خاطر رفتارهای ساختارشکنانه به مراتب بیش از موسوی باشد.
بسیاری از کاربران سایت صهیونی بالاترین خبر ساخته شده توسط کلمه را «غیرواقعی» ارزیابی کردند. در همین حال یکی از کاربران بالاترین نوشت: «این نظرسنجی، تحقیر شیخ شجاع است. این نظرسنجی دارای تقلب است چرا که می گوید محبوبیت آقای کروبی 48درصد کاهش پیدا کرده! یکی نیست بگه آخه برادر من! عموم کسانی که طرفدار آقای موسوی هستند و در افزایش محبوبیت ایشون نظر مثبت دارند نسبت به آقای کروبی هم نظر مثبت دارند! این خیلی واضحه! چرا باید آقای کروبی محبوبیتش 48درصد کم بشه؟ چیکار کرده در این مدت ایشون؟ اجازه ندید که بخوان آقای کروبی را تحقیر کنند با آمارهای اشتباهی».
شایان ذکر است که سایت قلم نیوز وابسته به ستاد موسوی، در روز انتخابات مرتباً از قول کسانی چون فرشاد مومنی، خاتمی، فاتح و حتی خود موسوی ادعا می کرد موسوی براساس آرای ریخته شده در صندوق ها پیروز شده، 30میلیون رای آورده ، در 26 استان برنده شده و.... اما هنگامی که کار به بازشماری همان صندوق ها کشید، موسوی که می دانست اوضاع از چه قرار است دبه درآورد و اصطلاحاً تلاش کرد میز بازی را به هم بزند که البته نتیجه اش همین سرخوردگی و سردرگمی فعلی و طعنه شنیدن حتی از ضدانقلابی است که تا پیش از این برای او کف و سوت می کشیدند. این آشفتگی روحی شدید را یقیناً با نظرسازی نمی توان به سامان رساند، همچنان که کار سلطنت طلب ها و منافقین و نظایر آنها در خیال بافی های 30 ساله به جایی نرسیده است.
عضو مرکزیت حزب مشارکت ضمن
دفاع از بی طرفی بی بی سی و قابل اعتماد بودن رسانه دولتی انگلیس، مدعی شد
در اثر «غفلت» بی بی سی و پخش بخش هایی از مصاحبه وی، صدا و سیما از این
مصاحبه سوءاستفاده کرده و در واقع روی پاس بی بی سی آبشار زده است.
به
تازگی حزب مشارکت در بیانیه ای وقیحانه، به توجیه جنایت عناصر مزدور گروهک
ریگی پرداخت و تلاش کرد این جنایت سازمان یافته از خارج را به تبعیض در
سیستان و بلوچستان نسبت دهد. در راستای همسویی خیانت آلود حزب مشارکت و
سرویس اطلاعاتی انگلیس، BBC به مصاحبه با علی شکوری راد پرداخت و متن را
منتشر کرد.
بقیه ماجرا را از زبان شکوری راد بخوانید که لحن قابل تاملی
دارد: «برخی دوستان دلسوز پس از مصاحبه من با بی بی سی و جوسازی صدا و
سیما انتقاد کردند که نمی بایست آن مصاحبه را انجام می دادم. اما می گویند
منظور انتقادی شما در چنین مورد حساسی درست فهمیده نمی شود و با هوچی گرانی
مثل کیهان و صدا و سیما از آن آتوی تبلیغاتی می گیرند. در شرایط امنیتی
فعلی و نقش انحصاری صدا و سیما و فقدان یک رسانه فراگیر موجب شده بعضا فرصت
مصاحبه با بی بی سی از دست داده نشود. فرق این رسانه با دیگر رسانه ها در
عملکرد کاملا حرفه ای آن است به این معنی که این رسانه اگر چه فاقد موضع
سیاسی نیست اما خود کمتر به موضع گیری می پردازد و تلاش می کند نظرات مختلف
را انعکاس داده و از خلال انعکاس نظرات آنها اهداف خود را تامین نماید.
همچنین تلاش می کند استقلال خبر را از تحلیل آن رعایت کند که همین امر موجب
ایجاد اعتماد در مخاطب می شود. گویندگان و خبرنگاران تلویزیون بی بی سی
اغلب در دوران اصلاحات در داخل کشور فعالیت روزنامه نگاری داشته اند و نوعا
پس از بسته شدن فضای روزنامه نگاری جلای وطن کرده و جذب رسانه بی بی سی
شده اند. آشنایی های سابق آنها با نیروهای سیاسی داخل کشور نیز بی تاثیر در
اعتمادسازی های این رسانه نبوده است... تلویزیون بی بی سی پس از پخش
مستقیم مصاحبه من، یک بار دیگر متن کامل آن را پخش کرد ولی در بخش های بعدی
خبر به طور مکرر خلاصه ای از آن را پخش کرد که عمدتا بخش انتقاد از رفتار
حاکمیت را در بر می گرفت. صدا و سیما و بخصوص برنامه تخریبی بیست و سی آن
که مترصد بهانه هستند بر روی پاس بی بی سی آبشار کوبیده و اتهاماتی را که
خود بیش از همه شایسته آن هستند نصیب من کردند. آنها در این مورد از پاس از
روی غفلت بی بی سی استفاده کرده اند.»
حسن ظن کامل این عنصر مرکزیت
حزب مشارکت به بی بی سی در حالی است که این شبکه رسما از سوی وزارت خارجه و
سرویس جاسوسی انگلستان (MI6) مدیریت می شود و سابقه همکاری در کودتای 28
مرداد 32 را در کارنامه خود دارد. برخی از مقامات وزارت ارشاد خاتمی به
همراه شماری از همکاران روزنامه های زنجیره ای هم اینک در BBC فعالیت می
کنند. شبکه بی بی سی در آشوب های خیابانی سال گذشته در تماس و ارتباط کامل
با ستاد موسوی و برخی از افراطیون حزب مشارکت و سازمان مجاهدین بود و به
عنوان ایستگاه رسانه ای منافقین جدید در خارج از کشور عمل می کرد.
زهرا
رهنورد همسر موسوی در اوج التهابات سال گذشته به واسطه مصاحبه با بی بی سی
مدعی تقلب در کشور شد. او مدعی بود چون موسوی آذری و داماد لرستان است،
معنی ندارد، مردم در این مناطق به وی رای نداده باشند!
چرا خاتمی به تازگی اصرار
دارد با افراد همسو یا بازداشتی های آزاد شده نمازجماعت برگزار کند و عکس
های آن در عرصه رسانه ای منتشر شود؟
یکی از کاربران گوگل ریدر ضمن تمرکز
روی این مسئله در تحلیل ماجراهای خاتمی نوشت: آقای خاتمی و موسوی عمق دین
گریزی و بی حرمتی به دین در بخش های موثر و بزرگی از جریان سبز را مشاهده
کرده اند. بخش هایی از شبکه های اجتماعی برای نابودی مذهب گام برمی دارند.
خاتمی و موسوی می دانند که قاطبه مردم در هر شرایطی دین و مذهب و اعتقادات
خود را بر هر مسئله و مشکل دیگری ترجیح می دهند. وقتی پای کوبیدن اعتقادات
مردم در میان باشد از همه چیز خود به خاطر ارزش های دینی می گذرند.»
تلاش
خاتمی برای ابراز همرنگی با ملت متدین ایران در حالی است که پیش از این
موسوی و برخی همراهانش به طور مکرر از عناصر ضد دین و محارب با تعابیری
نظیر «مردان خداجو» و «جنبش رنگین کمانی که همه در آن جای دارند» یاد کرده
اند. ضدانقلاب حامی سران فتنه در تجمعات سال گذشته خود مکررا روی اسلام خط
زدند، تظاهر به روزه خواری کردند، به عزاداران امام حسین(ع) در روز عاشورا
حمله کردند و اعلام کردند با مبانی دینی نظیر حجاب معارضه می کنند. برخی از
جریان های نفاق حامی اصلاح طلبان طی دهه گذشته به ویژه در دولت خاتمی
صراحتا علیه نبوت و امامت، قرآن مجید، جهاد و امر به معروف و نهی از منکر، و
ارزش های گوناگون اسلامی هتاکی و قلمفرسایی کرده اند تا آنجا که برخی از
آنها مدعی بودند مشکل ما در ایران این است که هنوز خدا نمرده و باید بتوان
علیه خدا تظاهرات کرد! اما ظاهرا با آبروریزی های انجام گرفته و خروش غیرت
ملت ایران که نمونه آن را می شد در حماسه الهی نهم دی 1388 مشاهده کرد،
حضرات به این نتیجه رسیده اند که فعلا به جای تظاهرات علیه باورهای اسلامی،
تظاهر به همرنگی با ملت مسلمان ایران بکنند.
در همین حال خبرنامه
دانشجویان ایران، از لحن سرزنش آمیز خاتمی در دیدار چندی پیش با موسوی خبر
داده و می نویسد: خاتمی سعی می کند بر طبل بازگشت به حاکمیت بکوبد هرچند که
قرار است موسوی و کروبی به عنوان مهره های سوخته بر طبل تندروی و بیانیه
های تند بکوبند.
خاتمی در دیدار با موسوی پس از حمایت میرحسین از
تروریست ها گفته بود «برخی کارها و مواضع شما غیرقابل دفاع است. اینکه شما
بیانیه ای صادر می کنی و از چند نفر تروریست دفاع کرده و به قوه قضاییه
حمله می کنی چه معنی دارد؟وقتی سوابق افراد اعدام شده منتشر می شود، مردم
با دیدن سوابق آنها نسبت به بیانیه حمایت آمیز شما چه خواهند گفت و ما این
تناقض را در میان هواداران اصلاحات چگونه باید توجیه کنیم؟! خاتمی ضمن رد
دلایل موسوی در حمایت از بمب گذاران با لحنی معنی دار به او گفته بود
«خلاصه آقای موسوی، با این بیانیه آخری آبروی ما را بردی!»
خاتمی در
دیدار دیگری با انتقاد از برخی مواضع موسوی به وی خاطرنشان کرد «... شما
تنها به نگارش بیانیه های تند می پردازی و تمام ذهن خود را معطوف این نکته
کرده ای... باید به سمت برنامه ریزی بیشتر حرکت کنیم. شما باید بپذیرید که
هزینه تندروی های شما را باید بدهیم و این نکته آسیب پذیری ما را بیشتر
کرده است...»