سایت ها و محافل اپوزیسیون
خارج نشین نسبت به هویت اردشیر امیرارجمند مشاور موسوی به شدت ابراز تردید
کرده اند و او را مأمور وزارت اطلاعات می دانند که با سپردن وثیقه سنگین
برای جاسوسی به درون اپوزیسیون نفوذ داده شده است.
اردشیر امیرارجمند
بعد از بازداشت در ایران و اعتراف به جاسوسی برای سرویس اطلاعاتی موساد و
همکاری با منافقین در جریان آشوب ها، به عنوان مرخصی از زندان خارج شده بود
که به فرانسه گریخت و از این کشور پناهندگی گرفت.
سایت های ضد انقلاب
درباره او می نویسند «چگونه ممکن است شخصی که در موقعیت مشاور عالی موسوی
بازداشت شده و به همکاری با موساد و سازمان مجاهدین خلق- منافقین- هم
اعتراف کرده است به آسانی از وزارت اطلاعات رژیم مرخصی بگیرد و بعد خیلی
آسان تر به فرانسه مهاجرت کند» سایت گویا در ادامه می نویسد «مگر مأموران
امنیتی رژیم مغز خر خورده اند که به امیر ارجمند با آن جایگاهی که نزد
موسوی داشت و با آن اعترافاتی که کرده بود، مرخصی بدهند و بعد از خروج امیر
ارجمند از زندان هم مراقب او نباشند تا بتواند به فرانسه رفته و پناهندگی
بگیرد؟ دوستان! رفقا! آقایان سبز و خانم های سبزتر! عقلتان کجا رفته؟ شک
نداشته باشید که امیر ارجمند جاسوس رژیم است، وزارت اطلاعات و سپاه را دست
کم نگیرید. اصلاً هیچ وقت نباید دشمن را دست کم گرفت. اگر رژیم توان
اطلاعاتی نداشت که در فاصله چند هفته همه لیدرهای سبز را دستگیر نمی کرد
حالا چطور ممکن است به شخصی مثل اردشیر امیر ارجمند در فاصله کوتاهی بعد از
بازداشت مرخصی بدهد و بعد هم اصلاً مواظب او نباشد»؟!
چند روز قبل
علیرضا نوری زاده نیز در مصاحبه با رادیو آمریکا به همین موارد اشاره کرده و
گفته بود «تردید ندارم که آقای اردشیر امیرارجمند جاسوس جمهوری اسلامی
است».
گفتنی است درز اخبار درونی گروههای اپوزیسیون مدتی است که موجی از
اضطراب و نگرانی در میان جریانات ضد انقلاب خارج نشین پدید آورده است و
آنها را به ارزیابی دقیق تر افرادی که از ایران خارج شده و به اپوزیسیون می
پیوندند، واداشته است. چند هفته قبل ماجرای تماس تلفنی امیرارجمند با
شیرین عبادی و متن گفت وگوی وی با عبادی، ابتدا در سایت بالاترین و سپس به
طور تلویحی در جرس منتشر شد و امیرارجمند در پاسخ به پرسش «بهرام-ش» یکی
از ضدانقلابیون ساکن لندن که با تردید از وی درباره نشت این مکالمه توضیح
خواسته بود، اطرافیان شیرین عبادی را به درز دادن آن متهم کرده بود.
دبیر جامعه وعاظ تهران ضمن قدردانی از نخستین گام قوه قضاییه درباره کروبی و موسوی گفت: تعجب می کنم چرا خاتمی آزاد است.
حجت
الاسلام جعفر شجونی دوشنبه شب در مراسم یادواره شهدای روحانی منطقه ورامین
با اشاره به انتخابات اخیر ریاست مجلس خبرگان رهبری اظهار داشت: ملاک اصلی
خبرگان پیروی از رهبری است.
دبیر جامعه وعاظ تهران گفت: مردم به
خبرگانی رای داده و می دهند که پر و بال رهبری باشند نه این که با اعمال و
رفتار و کردار خود، این عمود خیمه دین را مورد کم لطفی و بی مهری قرار
دهند. وی افزود: خبرگان رهبری با هیچکس نه تعارف دارد و نه شوخی، بلکه
برحسب وظیفه شرعی و رای مردم عمل می کند.
شجونی در ادامه فتنه 88 و پس
مانده های آن در 25 بهمن را مورد اشاره قرار داد و تاکید کرد: در این فتنه
تمام گروه های ضدانقلاب داخلی و دشمنان خارجی به میدان آمدند و به نام تقلب
در رای مردم بعضی از خواص قدرت طلب، فرصت طلب و سوخته های سیاسی را با نام
مقدس یاران امام به میدان آوردند تا بتوانند عمود خیمه دین را از بین
ببرند و یا حداقل به آن لطمه بزنند.
دبیر جامعه وعاظ تهران که سخنانش
با تکبیرهای متعدد شرکت کنندگان حمایت می شد ضمن قدردانی از نخستین گام قوه
قضاییه درباره کروبی و موسوی تصریح کرد: تعجب می کنم چرا خاتمی آزاد است.
پایگاه اینترنتی وابسته به
سازمان سیا با اشاره به دو طیف «کودتاهای مخملی» و «انقلاب ها در
خاورمیانه»، گروه های اپوزیسیون و ضد انقلاب را مورد شماتت و سرزنش قرار
داد.
گویانیوز با بیان اینکه انقلاب های مخملی اوکراین و قرقیزستان در
کمتر از یک هفته و بدون رهبر پیروزشد و در مصر و تونس مردم در کمتر از یک
ماه پیروز شدند، اپوزیسیون ضد انقلاب را متهم به بی عرضگی می کرد. این در
حالی است که ماهیت انقلاب مردم مصر و تونس با کودتاهای مخملی آمریکا در
اروپای شرقی و آسیای میانه متفاوت است و ملت ایران نیز خود متولی و نگاهبان
انقلاب هستند.
نویسنده گویانیوز می نویسد: به امید خدا! 630 روز از
حضور در خیابان گذشت و جنبش سبز انبوهی از رهبران را داشت از جمله موسوی،
کروبی، خاتمی، فائزه هاشمی، حسینعلی منتظری، یوسف صانعی، زهرا رهنورد،
کدیور، سازگارا، رضا پهلوی، شادی صدر، مریم رجوی، علیرضا نوری زاده، علیرضا
رضایی، نیک آهنگ کوثر، داریوش و شهرام همایون، محسن مخملباف، بی بی سی
فارسی، صدای آمریکا، پارازیت، رادیو زمانه، رادیو فردا، گویا، جنبش راه
سبز، کلمه، راه سبز، راه سبز چمنی، راه سبز مخملی، سبزهای برون مرزی، اتحاد
سبز، و... گل سر سبدشون هم فعلاً شده عطاالله مهاجرانی! و نویسنده این
مطلب و خودت و داداش و بروبچ رو هم اضافه کن. سلطنت طلب و کمونیست و مجاهد و
سکولار و اصلاح طلب و... برو تا آخر(!)
سایت وابسته به سرویس جاسوسی
آمریکا در ادامه طعنه خود به محافل اپوزیسیون تأکید کرد: آنها پای اینترنت
نشسته اند و جز جر و بحث و لایک زدن و همدیگر را بی منطق توصیف کردن و ترسو
خواندن خارج نشین ها کار دیگری بلد نیستند. اپوزیسیون آن قدر شل بازی
درآورد که برنامه های یک خط در میانش تبدیل به مانور آموزشی برای مأموران
رژیم شد که انصافاً موفق هم بوده اند و حتی دیگر اجازه شکل گیری هسته اولیه
تجمع را هم نمی دهند. اپوزیسیون این همه تلفات داد تا بگه یا حسین،
میرحسین؟!
خاطرنشان می شود پیش از این کسانی چون جین شارپ از تئوریسین
های سازمان سیا هم مدعی شده بودند مدل های آنها برای کودتای مخملی هیچ عیب و
نقصی نداشته و اپوزیسیون درایران بی عرضه بوده که نتوانسته از پس جمهوری
اسلامی برآید. طرف آمریکایی ترجیح می دهد متعرض این واقعیت نشود که وقتی
ملتی روحیه انقلابی خود را حفظ کرده و پای آرمان های خود تا پای جان
ایستاده باشد، طبیعتاً با جنجال در فضای مجازی و ترسیم کاریکاتور جنبش نمی
توان کودتای مخملی به راه انداخت.
به گزارش شبکه ایران، محمدحسین صفار هرندی در گفتوگو با مجله مثلث، اطرافیان هاشمی را مقصر دانسته و تصریح کرده است: در سال ۸۳ پسر ایشان مهدی هاشمی یا یک روزنامه پر تیراژ آمریکایی مصاحبه میکند که این بار اگر پدر من رئیس جمهور شود، قانون اساسی را تغییر میدهد و نقش رهبری را تا حد یک مقام تشریفاتی تنزل میدهد . این حرف یعنی براندازی. ولی این پسر به خاطر این حرف تو دهنی نخورده است. کجا شنیدهایم که آقای هاشمی بگوید غلط کرده آن کسی که حتی اگر پسر من باشد چنین اراجیفی را سر هم کرده است؟ دختر ایشان انواع اهانتها را به نظام داشته است. کسی که این حرفها را میزند چرا توبیخ نمیشود؟
وی در ادامه در خصوص ارتباط هاشمی با مسائلی که پس از انتخابات ریاست جمهوری رخ داد، افزود : هاشمی در این میان داور نیست و تمایل و گرایش دارد . اگر خودش در راس نیست، لااقل خودش را با آن افراد مشترک المنافع میداند. بنابراین از آن به بعد هم ایشان با آنها بوده و با آنها نشست و برخاست داشته است. اطرافیان ایشان کاملا به صورت رسمی از آن موضع صحبت کردند. نمیشود بگوییم یک نفر خودش از آلودگی به جریانی مبرا باشد، در حالی که همه اطرافیانش مستقیما در میانه میدانی باشد که ایشان میخواهد خودش را از آن تبرئه کند.
صفار هرندی تاکید کرد : هاشمی همیشه میگوید من نسبتی با کارگزاران ندارم و آنها دوستان ما هستند. اما واقع مطلب این است که مراد فکری و تشکیلاتی کارگزاران، هاشمی بوده است. اگر این مسائل شفاف شود، سبب میشود که مواضع سیاسی فرد هم شفافتر شود و دیگر آقای هاشمی از موضع پدارانه برخورد نکند و بگوید که من طرف یک ماجرای سیاسی هستم.
سایت اینترنتی کلمه که از پاریس و لندن مدیریت می شود، بعد از دو هفته اعتراف کرد که درباره انتقال موسوی به زندان حشمتیه، دروغ گفته و آنها در منزل خود به سر می برند.
این
سایت توسط عناصر فراری نظیر اردشیر امیرارجمند و دیگر اعضای گروهک موسوم
به شورای هماهنگی راه سبز مدیریت می شود و چند هفته پیش سعی کرد با ادعای
دروغ انتقال موسوی و همسرش به زندان حشمتیه، هیجانی برای اغتشاشات برنامه
ریزی شده بعدی ایجاد کند. این تلاش توسط شبکه های آمریکایی و اروپایی نظیر
سی ان ان، بی بی سی و.... پشتیبانی می شد. با این حال و پس از آن که طراحی
سرویس های جاسوسی غربی برای راه اندازی تشنج و اغتشاش در ایران به جایی
نرسید، همان ها گردانندگان کلمه را وادار کرده اند آبروی خود را گرو
بگذارند و ادعای خود را تکذیب کنند.
در حالی که مسئولان قضایی و امنیتی
صراحتاً از همان ساعات اول تصریح کرده بودند که موسوی و همسرش در منزل خود
هستند و فقط ارتباطات آنها با خارج قطع شده، کلمه ادعا کرد به خاطر ابهام
مسئولان، ادعای دروغ مذکور را منتشر کرده است. این سایت اینترنتی اضافه
کرد: با پیگیری زیاد، خبری به کلمه مبنی بر انتقال موسوی و رهنورد به
پادگان حشمتیه رسید که بر مبنای آن و نیز به دلیل برخی اخبار نگران کننده
دیگر اقدام به اطلاع رسانی صورت گرفت. بدیهی است تناقض گویی، پرده پوشی و
ابهام در گفتار مسئولان در مورد وضعیت این عزیزان نیز به اخبار نگران کننده
دامن می زد اما با ادامه تحقیقات در روزهای اخیر مشخص شد خانم رهنورد و
آقای موسوی تا لحظه تنظیم خبر در بازداشت خانگی به سر می برند که بدینوسیله
خبر انتقال و از منزل به بازداشتگاه تصحیح و از مخاطبان محترم عذرخواهی می
شود.
در پی این رسوایی تازه، مهدی جامی از همکاران رسانه های ضد
انقلاب در خارج کشور، از اینکه «کلمه» ادعای دروغ خود را پس گرفته انتقاد
کرد و نوشت: این عذرخواهی بیجاست. کلمه در خبررسانی درباره مهم ترین مسئله
جنبش با بی مسئولیتی و بی دقتی آشکار برخورد کرده است... لطفاً عذرخواهی
بیجا نکنید و عقب نشینی بی معنا نفرمایید. اگر هم اضطرار دارید، دست کم
امتیاز بگیرید وگرنه تا قیامت باید از هرچه می گویید و می خواهید عقب نشینی
کنید. آقایان! مدیران کلمه، مشاوران یا هر فرد و گروه دیگری که در این کار
به دلیل آشنایی با موسوی حرمتی پیدا کرده اید، اجازه بدهید به شما اطمینان
کنیم و اعتمادمان همین اول کار از بین نرود وگرنه انتظار نداشته باشید کسی
برای مواضع و حرفهای شما ارزشی قائل شود و یا شما را به رهبری ولو شورایی
بپذیرد.
سایت بالاترین هم با اشاره به سلسله اتفاقاتی نظیر اظهارات
مهاجرانی درباره استقلال جمهوری اسلامی و سلامت اقتصادی رهبری آن یا تغییر
رئیس مجلس خبرگان و تکذیبیه اخیر کلمه، با نگرانی نوشت: حرف های مهاجرانی
عقب نشینی از خبر زندان به حصر خانگی و مواضع جرسی ها اشتباه است که حرفهای
عطاء الله مهاجرانی را تنها یک گاف و یا اشتباه گفتاری خواند. در رویدادی
دیگر سایت کلمه نزدیک به موسوی پس از عذرخواهی از مخاطبان اعلام کرد که خبر
قبلی مبنی بر زندانی شدن آقای موسوی و همسرش صحیح نبوده و ایشان در حصر
خانگی هستند. این موضع گیری ها حاکی از آن است که اصلاح طلبان شیپور عقب
نشینی می نوازند.
دیروز 17 اسفند بود؛ روزی که به تاریخ میلادی برابر با 8 مارس میشد و به عنوان روز جهانی زن نامگذاری شده است.
طبق روال همیشگی جریان ضدانقلاب داخلی که از سال گذشته آغاز شده بود، برنامهریزان این جریان به دنبال طرحریزی سناریویی برای سوءاستفاده از این روز بودند؛ همانگونه که سال گذشته و در بحبوحه فتنه، همیشه از مناسبتهای ملی و مذهبی برای تحریک اغتشاشگران به حضور در خیابان استفاده میکردند.
اما آنچه سبب شده بود تا این سهشنبه تفاوت و اهمیت بیشتری برای این جماعت داشته باشد، پروژهای بود که به عنوان کارت نهایی فتنهگران به کار گرفته شده بود و نشان میداد که مخالفان جمهوری اسلامی ایران به سیم آخر زدهاند.
غائله 25 بهمن و پایان کار
اکنون دیگر مشخص شده که دعوت میرحسین موسوی و مهدی کروبی از آشوبگران برای خودنمایی در روز 25 بهمن، یک انتحار رسمی بوده است؛ مسالهای که اخیرا «عطاءالله مهاجرانی» وزیر ارشاد دولت اصلاحات و مدیر اتاق فکر لندن هم در سخنرانی خود در جمع اپوزیسیون خارج از کشور بیان کرده و این اقدام را یک اشتباه تاریخی و استراتژیک نامیده است.
این مساله از آنجایی روشنتر میشود که نگاهی به واکنش مردم و مسئولان نسبت به تجمعات پراکنده در این روز که منجر به شهادت دو نفر از هموطنانمان شد، بیندازیم؛ واکنشهایی که نشان میداد صبر مردم لبریز شده و به کمتر از برخورد جدی و قاطع با سران فتنه قانع نمیشوند.
همین جدیت و قاطعیت مردم در ابراز خواسته خود از مسئولان بود که سبب شد تا همه افرادی که تا آن زمان به هر نحوی سکوت کرده و یا با مواضع دوپهلو به حمایت از فتنهگران پرداخته بودند هم قفل سکوت خود را بشکنند و به تقبیح و ابراز انزجار از اینگونه حرکات بیاساس و کور بپردازند.
به واقع، اقدام مسئولان امنیتی و قضایی کشور در حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی پاسخی به خواست مردم و نمایندگان مجلس مبنی بر برخورد با این افراد که زمینهساز ایجاد اختلال در زندگی روزمره مردم شده بودند، بود که البته انفعال و سکوت مطلق این روزهای بدنه جریان فتنه نشان از موفقیت آن در اجرا دارد.
در همین راستا بود که فعالان سیاسی، آشوب 25 بهمن را فاتحهای بر سر مزار فتنه دانستند که توسط خود موسوی و کروبی خوانده شد؛ مسالهای که حتی از سوی دیگر سران این جریان مانند «سیدمحمد خاتمی» و «محمد موسوی خوئینیها» هم مورد تایید قرار گرفت و نسبت به آن ابراز تاسف صورت گرفت.
حکایت سهشنبهها
همین مساله باعث شد تا مشاوران خارجنشین موسوی و کروبی به دنبال راهکاری برای جبران این اشتباه و منحرف کردن اذهان عمومی از این مساله باشد؛ موضوعی که نهایتا به طرح «سهشنبههای اعتراض» ختم شد.
«اردشیر امیرارجمند» و «سیدمجتبی واحدی» در روزهای پس از 25 بهمن به طور گسترده به مصاحبه با رسانههای مخالف ایران مانند تلویزیون دولتی انگلیس و آمریکا پرداختند تا با تبلیغ این پروژه، ضمن به فراموشی سپردن ماجرای ناکامی این روز، زمینه را برای احساسی کردن فضا و تهییج و تحریک آشوبگران به حضور مجدد در خیابانهای تهران فراهم کنند.
با این حال و درحالی که تبلیغات گستردهای برای حضور آشوبگران در روز 3 اسفند صورت گرفت و رسانههای بیگانه مانور بسیار شدیدی را روی این موضوع ارائه کردند - تا جایی که بیبیسی فارسی حتی حفظ ظاهر حرفهای خود را هم فدای تبلیغ این موضوع کرد . آنان با ادعای انتقال موسوی و کروبی به زندان حشمیته، کوشیدند تا از آخرین ترفندها برای کشاندن آشوبطلبان به خیابانها استفاده کنند تا در صورت موفقیت احتمالی بتوانند خواستههای نامشروع و غیرقانونی خود را به مردم و مسئولان تحمیل کنند.
هرچند تئوریسینهای این جریان میدانستند که شکست این سناریو، هزینه سنگینی برای جریان متبوع آنان خواهد داشت اما آنان از «راهپیماییهای میلیونی» و حتی «انقلاب یک روزه» سخن میگفتند.
این درحالی بود که افسردگی و نامیدی ناشی از شکست در روزهای 25 بهمن و اول اسفند، پیش بینی شکستی جدید در 10 اسفند را تقویت کرده بود؛ واقعیتی که جریان رسانهای آشوبها را به فکر دست زدن به یک ریسک تبلیغاتی و اصطلاحا «زدن به سیم آخر» انداخت.
در این راستا، رسانههای داخلی و خارجی حامی این جریان از جمله بیبیسی فارسی از روز 9 اسفند با انتشار گسترده خبر کذب دستگیری و انتقال موسوی و کروبی به زندان حشمیته، کوشیدند تا از آخرین ترفندها برای کشاندن آشوبطلبان به خیابانها استفاده کنند تا در صورت موفقیت احتمالی بتوانند خواستههای نامشروع و غیرقانونی خود را به مردم و مسئولان تحمیل کنند.
هرچند تئوریسینهای این جریان میدانستند که شکست این سناریو، هزینه سنگینی برای جریان متبوع آنان خواهد داشت اما به نظر آنان چارهای جز القای توهم «اگر موسوی دستگیر بشه، ایران قیامت میشه» وجود نداشت.
در واقع بدنه جریان فتنه با وجود تکذیب رسمی خبر دستگیری میرحسین موسوی و مهدی کروبی، عمیقا باور کرده بود که این افراد دستگیر شدهاند و اکنون نوبت عملی شدن شعارها و وعده هایی است که از سال گذشته درباره دستگیری آنان داده بودند؛ شعارهایی که اگر محقق میشد، میتوانست آشوبطلبان را به احیای مجدد خود امیدوار کند.
سیلی محکم واقعیت بر صورت توهم سبز
«خیابانهای آرام تهران» و «مردم در حال خرید نوروزی» شاید یکی از ناخوشایندترین صحنههایی بود اغتشاشگران و سران خارجی آنان درست در محل و زمان قرار 10 اسفند مشاهده کردند.
در خیابانهایی که به عنوان محل قرار این افراد معرفی شده بود، جمعیت زیادی از مردم مانند روزهای گذشته مشغول خریدهای نوروزی و رفع دیگر نیازهای خود بودند و اوضاع به صورت کاملا عادی جریان داشت.
اما آنچه در دل ناکامی این روز روشن و مشخص شد، این بود که تمام زور رسانهای و خیابانی جریان فتنه در داخل و خارج از کشور آن هم با یقین به دستگیری میرحسین موسوی و مهدی کروبی، فقط تعدادی تجمع 10 - 20 نفره بود؛ واقعیتی که برای آشوبطلبان داخلی و طراحان خارجی ناآرامیها بس%ین موضوع سبب شد تا فعالان سیاسی این اقدام کلمه را اعتراف و اذعان رسمی و البته به ناچار این جریان به ناکامی در اجریا پروژه بازداشت سران فتنه ارزیابی کنند و از آن به عنوان یک بازگشت به عقب و تلاش برای بازسازی چهره دروغین این رسانه نام ببرند.
به نظر میرسد جریان فتنه دیگر چیزی برای ارائه ندارد. مهمترین و اصلیترین داعیه خود برای احیای آشوبها را دستگیری سران خود نامیده بود که آرامش تهران در هفتههای اخیر، این حباب را هم ترکاند و اکنون فتنهگران ماندهاند و حوض دروغهایشان.
پایان مطلب/
جواب نمیدهد.این مساله چنان شوکی را به جریان رسانهای ضدانقلاب وارد کرد که هنوز دقایقی از تاریک شدن هوا در تهران نگذشته بود که سایت «کلمه» به عنوان تریبون رسمی این جریان صراحتا اخبار پیشین خود درباره دستگیری موسوی و کروبی را تکذیب کرد و از زندگی عادی آنان در خانه خود خبر داد.
این موضوع سبب شد تا فعالان سیاسی این اقدام کلمه را اعتراف و اذعان رسمی و البته به ناچار این جریان به ناکامی در اجریا پروژه بازداشت سران فتنه ارزیابی کنند و از آن به عنوان یک بازگشت به عقب و تلاش برای بازسازی چهره دروغین این رسانه نام ببرند.
به نظر میرسد جریان فتنه دیگر چیزی برای ارائه ندارد. مهمترین و اصلیترین داعیه خود برای احیای آشوبها را دستگیری سران خود نامیده بود که آرامش تهران در هفتههای اخیر، این حباب را هم ترکاند و اکنون فتنهگران ماندهاند و حوض دروغهایشان.