بسیاری از رسانه های بین المللی و منطقه ای خبر مربوط به قراردادهای جدید فروش تسلیحات آمریکایی به 4 کشور عرب حوزه خلیج فارس را «بسیار مهم» ارزیابی کرده اند در این میان رسانه های متعلق به آمریکا و انگلیس بیش از دیگران از اهمیت ویژه این قراردادها سخن گفته اند که خود بیانگر آن است که اهمیت آن به این نیست که 4 کشور عربی به این تجهیزات دست پیدا می کنند بلکه اهمیت آن به این است که کشور فروشنده توانسته است توفیق مهمی در فروش تسلیحات داشته باشد. درخصوص این موضوع گفتنی هایی وجود دارد:
1- خبرهای منتشر شده بیانگر آن است که براساس قراردادهای جدید، پنتاگون معادل 8/122میلیارد دلار تسلیحات جدید شامل هواپیماهای F15 و F18 و هلی کوپترهای آپاچی، بلک هاوس و لیتل بیرد به کشورهای عربستان، امارات، عمان و کویت برای تحویل طی یک دوره 10 ساله خواهد فروخت این در حالی است که آنان نیمی از این مبلغ را بصورت نقد دریافت خواهند کرد در این قراردادها قید شده است که آمریکا در یک دوره 10 تا 20 ساله خدمات پس از فروش شامل تعمیرات، هدایت، نگهداری و بکارگیری این تسلیحات را در اختیار دارد این به آن معناست که علاوه بر مبلغ اصلی، این 4 کشور حدود 500 میلیارد دلار را بعنوان هزینه های مکمل طی قراردادهای متمم به شرکت های آمریکایی می پردازند پس مبلغی که از جیب چهار همسایه عرب ما به جیب شرکت های آمریکایی واریز خواهد شد حدود 620 میلیارد دلار خواهد بود. این در حالی است که روزنامه «واشنگتن پست» فاش کرد پنتاگون علاوه بر انعقاد معامله 60 میلیارد دلاری فروش تسلیحات به عربستان سعودی، در حال انجام مذاکراتی با مقامات این کشور بر سر مدرنیزه کردن نیروی دریایی عربستان و موشکهای دفاعی این کشور به ارزش دهها میلیارد دلار است.
2-در متن قراردادهای یاد شده، قید گردیده که این کشورها اولا حق بکارگیری این سلاح ها علیه رژیم صهیونیستی را ندارند و ثانیاً تنها می توانند آن ها را بار دیگر به خود آمریکا بفروشند با این وصف با توجه به آنکه ناوبری این تسلیحات نیز بعهده نظامیان آمریکایی است و مهندسان، تعمیرکاران و نیروهای خدماتی آن نیز آمریکایی خواهند بود، می توان گفت عربستان، عمان، امارات و کویت تنها انبار نگهداری این هواپیماها برای آمریکا هستند. انباردارانی که به جای دریافت حق انبارداری، پول کالای امانی را چند برابر پرداخته اند! از سوی دیگر قید اینکه این هواپیماها نباید علیه اسرائیل استفاده شود هم یک قید برای حکام کنونی به حساب نمی آید چرا که این دولت ها در طول 60 سال گذشته همپالکی خود با صهیونیست ها را به اثبات رسانده اند که همراهی مطلق دربار سعودی با رژیم جنایتکار تل آویو در جریان جنگهای 33 و 22 روزه از جمله آن می باشد. این قید از نگرانی و پیش بینی آمریکایی ها نسبت به سرنوشت رژیم های یاد شده ناشی می شود. این دولت ها با یک موج مردمی در درون کشورهای خود مواجه و سقوط آنان قابل مشاهده است. آمریکا می داند که بمب افکن ها نمی توانند به مصاف مخالفان داخلی رژیم های سعودی و... بروند و لذا تضمینی برای بقاء این رژیم ها وجود ندارد. آمریکا گمان می کند با این بند از قراردادها می تواند این هواپیماها را از مردم در این کشور بازستاند در حالیکه چنین تضمینی وجود خارجی ندارد.
3- آمریکایی ها تلاش کرده اند تا «تهدیدات ایران»! را عامل اصلی فروش این تسلیحات معرفی نمایند. آنتونی کردزمن مدیر آمریکایی موسسه تحقیقات استراتژیک گفته است که واشنگتن با این قراردادها درصدد است تا بزرگترین مانع و محدودیت را برای ایران به وجود آورد. روزنامه گاردین نیز مدعی شد هدف آمریکا از فروش تسلیحات جدید تقویت قدرت نظامی متحدان خود در برابر خطرات احتمالی از جانب ایران است. اما این ها مشتی دروغ بیشتر نیستند چرا که اولا در طول 300 سال گذشته، ایران هیچگاه به کشوری در همسایگی خود تعرض نکرده است ثانیاً ضعف کشورهای وابسته به آمریکا در همسایگی ایران در مواجهه با جمهوری اسلامی به دلیل ضعف در سیستم تسلیحاتی آنان نیست. آنان از یک سو در برابر قدرت نرم جمهوری اسلامی- نفوذ معنوی- آسیب پذیرند که تسلیحاتی انبوه تر و مدرن تر از این نیز نمی تواند از گستره و عمق آن بکاهد. از سوی دیگر غرب به دروغ تبلیغ می کند که ایران درصدد دستیابی به بمب اتمی است. آیا F15 و حتی F35 قادر است به مقابله با تهدید ناشی از بمب اتمی برود پس کاملا واضح است که آمریکایی ها کلاه گشادی سر همسایگان ما گذاشته اند.
4- آمریکایی ها نه برای مقابله با ایران- که توانایی آن را ندارند- بلکه برای حل مشکلات عظیم اقتصادی خود این قراردادهای سنگین را به همسایگان ما تحمیل کرده اند برابر خبرهای منتشر شده، آمریکایی ها به چند قرارداد (در مجموع) یک تریلیون دلاری در خلیج فارس فکر می کنند و درصدد هستند تا از طریق دلارهای این منطقه بخش قابل توجهی از رکود اقتصادی خود را حل و فصل نمایند لذا ماهیت این قراردادها بیش از هر چیز اقتصادی است براساس خبرهای موجود، آمریکا از طریق قراردادهای 123 میلیارددلاری با 4 کشور عربی در صدد برآمد تا شرکت های لاکهید مارتین، ریتئون ، بوئینگ و جنرال الکتریک را که در آستانه ورشکستگی کامل هستند، نجات دهد. گاردین چاپ انگلیس نوشت از طریق این قراردادها بیش از 75هزار فرصت شغلی جدید در کارخانه های تسلیحاتی آمریکا به وجود می آید و رادیو فردا وابسته به سازمان سیا فاش کرد که «بزرگترین معامله تسلیحاتی تاریخ آمریکا» صنایع نظامی آمریکا را از ورشکستگی خارج می کند. این رادیو گفت کارخانه های تسلیحاتی آمریکا در سالهای 2008 و 2009 با کاهش 12 و 20 درصدی فروش مواجه بوده اند. کمک دولت عربستان به آمریکا برای خروج از بن بست بسیار سخاوتمندانه است چرا که گزارش ها بیانگر آن است که فقط 38 درصد بازار کار عربستان در اختیار مردم این کشور است و 62 درصد آن را آمریکایی ها و... به اشغال خود درآورده اند یک گزارش دیگر بیانگر آن است که بیش از 30 درصد از جمعیت 19 میلیون نفره عربستان- که به دروغ 26 میلیون نفر خوانده می شوند- مطلقاً بیکار هستند که 20 درصد از آن را جوانان فارغ التحصیل دانشگاهها تشکیل می دهند با این وصف باید گفت فروش تسلیحات جدید به رژیم های عربستان و... نه فقط پایه های قدرت آنان را استحکام نمی بخشد بلکه به یک عامل مهم در تشدید اعتراضات داخلی علیه این دولت ها تبدیل می شود.
5-
این تسلیحات ایران را تهدید نمی کند چرا که اساساً دولت های یاد شده
هیچگاه نمی توانند تهدیدی علیه ایران باشند. دولت های عربستان، کویت و...
همواره در انتظار بوده اند تا آمریکا به ایران ضربه ای بزند. بعضی از دولت
های عربی روی اینکه چه زمانی آمریکا به تاسیسات بوشهر حمله می کند، شرط
بندی کرده بودند و روزی که میله های سوخت در قلب نیروگاه هزار مگاواتی
ایران قرار گرفت نومیدانه آن را نظاره کردند. این تسلیحات ملت های منطقه را
نیز تهدید نمی کند. همین سال گذشته رژیم عربستان سعودی به دعوت دولت صنعا
با جنگنده های F15 و... به مبارزان الحوثی در کوههای مره یمن حمله کردند
ولی نتوانستند بر آنان فایق آیند از این رو عربستان حدود دو ماه پس از
ورود به جنگ با مبارزان صعده عقب نشینی کرد بدون آنکه آسیبی به حوثی ها
وارد کند. جالب این است که در آن شرایط مبارزان الحوثی نزدیک به 35 پاسگاه و
پادگان سعودی ها را در مرزهای شمالی و غربی یمن در تصرف داشتند. خاندان
آل سعود حتی نمی توانند به آمریکایی ها اجازه دهند که از این هواپیماها
علیه ایران استفاده کنند چرا که تاب واکنش حتمی ایران به خاک خود را
ندارند. حدود 10 سال پیش شیخ زائد رئیس وقت امارات به مقامات آمریکایی که
احساس می کرد قرار است با ادعای حمایت از امارات به ایران حمله کنند گفته
بود: «اگر شما در این جنگ شکست خوردید و ناچار شدید مانند سومالی از جزایر
خارج شوید ما چگونه با ایرانی ها روبرو شویم.»
6- دولت آمریکا در گزارش
رسمی به کنگره این کشور اعلام کرده است که هدفش از فروش این تسلیحات
«تقویت محور اعتدال عربی» برای تضعیف محور مقاومت می باشد. این از یک سو
باعث سرافکندگی دولت های یاد شده است، از سوی دیگر یک دروغ بزرگ است چرا
که مقاومت منطقه به رهبری ایران، «تسلیحات محور» نیست که با تسلیحات برتر
تضعیف شود از اول هم تسلیحات برتر در اختیار جبهه آمریکا در منطقه- که
مقامات این کشور به دروغ نام آن را محور اعتدال عربی نهاده اند- بوده است
بنابراین با عقد این قراردادها چیزی عوض نشده بلکه مقاومت در برابر آمریکا و
پایگاههای منطقه ای آن موجه تر هم شده است.
7- آمریکایی ها در منطقه ای
اقدام به عقد قرارداد سنگین تسلیحاتی کرده اند که «گلوگاه انرژی جهان» می
باشد. این مسئله اقتضا می کند که منطقه خلیج فارس به سمت کاهش تنش و ستیز
پیش برود و حال آنکه آمریکایی ها که شعار پاسداری از امنیت انرژی در خلیج
فارس را می دهند خود امنیت آن را به مخاطره انداخته اند. آمریکایی ها گمان
می کنند که فروش تسلیحات از یک سو مشکل مالی آمریکا را حل می کند و از سوی
دیگر به دولت عربستان در این منطقه محوریت می بخشد و ژاندارم شدن رژیم ریاض
می تواند خیال آمریکا را از انتقال آسان، ارزان و مستمر انرژی به غرب راحت
کند و حال آنکه از یک سو دوره ژاندارمی با وجود خیزش های اسلام گراها به
سر آمده و از سوی دیگر این سیاست شکست خورده ای است که پیش از این روی رژیم
پهلوی و رژیم صهیونیستی تجربه شده اند و همه می دانند که رژیم سعودی از
رژیم پهلوی و رژیم صهیونیستی به مراتب ضعیف تر است.
8- بسیاری از
تحلیلگران اروپایی و اسرائیلی در تجزیه و تحلیل قرارداد 123 میلیارد دلاری
آمریکا به4 کشور عرب حاشیه جنوبی خلیج فارس گفته اند این قراردادها نشانه
روشنی از پذیرش ایران هسته ای از سوی ایالات متحده است آمریکا با این
قراردادها درصدد است تا قدری از نگرانی دولت های هم پیمان خود در منطقه
بکاهد و بالاخره باید گفت که ملت های منطقه در یک اتحاد مثال زدنی با هم
قرار دارند این اتحاد دو چهره دارد یک چهره آن مواسات برادرانه با یکدیگر
است و چهره دیگر آن مقاومت در برابر طرحهای آمریکا و رژیم صهیونیستی در
منطقه است پس تکلیف چنین قراردادهایی را در نهایت ملت های منطقه رقم می
زنند.